سایر منابع:
سایر خبرها
قتل هولناک، پدر زن دامادش را با ضربات چاقو به قتل رساند!
مهران را مورد بازجویی قرار داد. او گفت: چندماهی بود همسر برادرم شروین قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. در این مدت چندین نفر واسطه شدند اما پدرزن برادرم قبول نکرد آنها آشتی کنند و به همین دلیل شروین پیشنهاد داد شب به خانه پدرزنش برویم و همسرش را فراری بدهیم. به محض اینکه وارد خانه پدرزن شروین شدیم او به سمت ما حمله کرد، مهرداد را کشت و مرا هم زخمی کرد. نماینده دادستان گفت: بهروز پدرزن شروین بازداشت ...
زندگی نامه شهیدزکریاآزادی ازشهدای خدابنده+تصاویر
ها دعوت می نمود یک روز که در منزل بود با من در مورد مشکلات جبهه و نبود امکانات برای رزمنده ها حرف می زد ، حرف کشیده شد به این قسمت که خانم ها هم با هر چه در توان دارند به جبهه ها کمک می کنند ، یکی خیاطی می کند ، یکی مربا آماده می کند ، یکی نان می پزد ، یکی آشپزی می کند و غذا می فروشد و پولش را اهدا می کند ، یکی طلاهایش را برای کمک به رزمنده ها می دهد و ... وقتی این حرف ها را شنیدم به فکر فرو رفتم ...
روحانی گزینه اول وزارت اطلاعات هاشمی بود
...> خوب در همان زمان که من در کمیته بودم این بحث مطرح شد که ما کمیته ها را گسترش دهیم و به جای شهربانی و ژاندارمری جایگزین کنیم . که زحمات بسیاری در این راستا کشیدیم . دانشکده تأسیس کردیم و نیرو تربیت کردیم . یگان هوایی درست کردیم . یگان حفاظت درست کردیم . که البته برخی در این راستای این انتقادات سر و صدا کردند و ما را نقد کردند . همچنین ما سیستم کمیته را هم به لحاظ ساختاری عوض کردیم و هم از لحاظ ...
گفتگو با محسن کرامتی و نوشین طافی به بهانه خبرساز شدن آلبوم تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم
دیگر را می پسندند و اصرار دارند که آن کارها خیلی بهتر است. این به همان دلیل است که اولش صحبت کردیم. تنوع حال وهوایی که در آلبوم وجود دارد. * نکته دیگری که درباره این آلبوم وجود دارد ماجراها و جنجال هایی است که برای آن ایجاد شده. من اول این حرف ها و جنجال ها را شنیدم و بعد آلبوم را تهیه کردم. با آنچه شنیده بودم فکر می کردم که واقعا تکخوانی اتفاق افتاده اما بعد که آلبوم را تهیه کردم و شنیدم ...
پرافتخارترین ورزشکار حال حاضر ایران کیست؟
خودروی مدل بالایی ندارد تا با آن بتواند به بقیه ورزشکاران و هم رشته های خودش فخر بفروشد. با اتوبوس و تاکسی این طرف و آن طرف می رود اما در عین این سادگی افتخاراتی دارد که در بین حدود هفت میلیارد نفر جمعیت جهان تنها کمتر از 30 نفر به آن رسیده اند. مانند کوه ساکت است و به سختی می توان از او حرف کشید. کمی خشک و سرد است و کمتر می گوید و می خنند. بیشتر شنونده است و سعی می کند توانایی اش را در عمل نشان دهد ...
دختری که قربانی هوس بازی پدر و ناپدری شد!
روزنامه خراسان :فکر نکنید با یک لیوان چای می توانید از زیرزبانم حرف بکشید. من گرگ باران دیده هستم و با هیچ کس دوستی نمی کنم.دختر جوان در حالی که خیلی مغرور و عصبی به نظر می رسید در دایره اجتماعی کلانتری جهاد مشهد با لحنی تند افزود: خودتان را خسته نکنید، چون من به سیم آخر زده ام و هیچی برایم مهم نیست. مهناز با غیظ روی صندلی نشست و سرش را از شدت عصبانیت بین دستانش گرفت. او لحظاتی بعد، پس ...
گیتی افروز و سینما
. تاجی جونم امروز 4روز است که تُرا ندیده ام البته می دانی که از همان روز چهارشنبه که توی مدرسه گلویم درد گرفت هرچه به تو می گفتم گلویم، مرا مسخره می کردی. عصر که آمدم پیش دکتر رفتم و تا سه روز گلویم به شدت درد می کرد . ولی امروز آن بلا رفع شد و بلای دیگری آمد، یعنی امروز مخملک گرفتم و دانه های قرمز بیرون ریخت. تاجی اگر بدانی چقدر به من بد می گذرد. هیچ و از هیچ طرف خوشحال نیستم ...
سه خواهری که هر یک دو شهید به ایران هدیه کردند
روستا داشت، محوطه ای کوچک که مقبره شهدا از دور معلوم بود، تعدادی از مردم در کنار قبور مشغول قرائت فاتحه بودند سراغ خانم سالخورده ای که برای شستشوی قبور ظرف به دست در کنار شیرآب منتظر بود، رفتم. او مرا صاف برد کنار شش مزار که اسامی آنان را پیش از آن در بنیاد شهید دیده بودم. جوانان رشیدی که آن روزها در مقابل دشمن تا دندان مسلح رفتند و حماسه آفریدند و امروز ما چقدر در آرامش هستیم... ...
شهیدی که دریادار سیاری در غم عروجش گریست/ بچه ها می گویند من بابا ندارم
مجبور شدم آن قرص را بخورم و نزدیک 5 صبح بود که خوابم برد. حدود ساعت6 صبح بود که زنگ خانه به صدا درآمد؛ از خواب بلند شدم، ولی چون قرص خواب خورده بودم، حالت گیجی داشتم. تعدادی از دوستانم آمده بودند تا مرا برای دیدن حسین آقا، به بیمارستان ببرند. زمانی که رسیدم به بیمارستان(گریه مداوم همسر) در ابتدا مانع از ملاقات من با حسین آقا شدند و بعد از دقایقی یکی از دوستان حسین آقا وارد اتومبیلی که من در ...
ازدواج ترس ندارد+تصاویر
به گزارش جنوب نیوز؛ فاصله و شکاف میان نسل ها، ورود تکنولوژی به زندگی انسان ها، عصیانگری در جوانی و زندگی روی نبض مدرنیته . سوژه ما برای گفتگوی دو نفره مان با فریبا کوثری و مژده لواسانی بود اما ظاهرا ما راه را برای انتخاب افراد برای گپ پیرامون چنین سوژه ای اشتباه رفته بودیم چرا که نه فریبا کوثری اهل یاغی گری بود و نه مژده لواسانی. هر دوی این افراد دختران مثبت نسل خودشان به شمار می روند، منتهی نه از آن دختر مثبت های ...
احمدی نژاد می گفت بروید توی کوچه ها بگردید تا امام زمان را پیدا کنید/ برخی می خواستند او را نایب پنجم ...
عوام هستند.عوام... من را عصبانی نکنید. خاطرات تلخ گذشته را به یاد من نیآورید. اینها بلایی بودند که به جان این انقلاب و کشور افتادند. آدم بی سواد، عوام، مدعی از این حرفها می زند. بعضی ها می خواستند همین آدم را بعد از نواب اربعه، به عنوان نایب پنجمی معرفی کنند. این آقای احمدی نژاد در آخرین جلسه های دوره دوم ریاست جمهوری اش در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، این آدم می گفت که بروید توی این کوچه ها بگردید تا امام زمان را پیدا کنید. جلسه ای که دو ساعت، دو ساعت و نیم بیشتر نبود و ما باید به مسائل مهم فرهنگی کشور می پرداختیم به ما می گفت بروید در کوچه ها بگردید و امام زمان را پیدا کنید. ...
پایان ممنوع الکاری سامان ارسطو ، بازیگری که تغییر جنسیت داد + تصاویر
.... این دلیل فروش بالا نیست. البته خودشان این مسئله را خوب می دانند. آنهایی که دنبال بهانه می گشتند! اصلا اینطور نبوده که جراحی من باعث این بایکوت یا ممنوع الکاری عجیب من شود چون قبل از جراحی نیز همین مشکلات را داشتم. البته آن موقع کمتر بود. همیشه در نوعی بلاتکلیفی بودم. اگر ماجرای شخصی در بین است به من بگویند که آن را برطرف کنم کما اینکه مشکل و شکایت شخصی را می توان در دادگاه ...
همبازی دوران کودکی، قاتل خانواده دوستش شد/ جنایتی وحشتناک عاقبت یک لحظه وسوسه شیطانی
اینکه به دوستم سربزنم زنگ خانه شان را زدم چون رفت و آمد خانوادگی داشتیم داخل رفتم، مینا تنها بود ناگهان وسوسه به جانم افتاد و مینا که فهمید چه تصمیمی دارم با من درگیر شد و به ناچار با سیم شارژ تلفن خفه اش کردم. وقتی با استرس از خانه خارج شدم مادرشوهر مینا را دیدم، دیدم تعجب کرده است بهانه آوردم که همسرم نزد مینا است، او مرا به خانه دعوت کرد و من پذیرفتم، در آنجا بودم که متوجه شدم حلیمه قصد دارد ...
گفتگویی خواندنی/ راز چمدان آیت الله بهجت چه بود؟
اشاره کرد و افزود: میان کارهایم روزی چند ساعت را به ایشان اختصاص می دادم و در خدمتشان بودم و بقیه را به اتاق خود در بیرون و خوابگاه که حجره ای بود می رفتم و مشغول کارهای شخصی ام می شدم. تا اینکه در سال 1363 علامه جعفری یک روز که از منزل آیت الله بهجت بیرون می رفت، با حرف هایش یک تلنگری به من زد. وی ادامه داد: علامه جعفری به من گفت که تو تمام کارهایت را رها کن و به خدمت ایشان بیا. علامه ...
واکنش تند کراربه حکم محرومیتش
گروه ورزشی تیتریک ، کرار جاسم درباره اعلام رای کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال مبنی بر محرومیت دو جلسه ای اش از همراهی استقلال عنوان کرد: واقعا برای چی من را دو جلسه محروم کردند؟ چرا؟ چرا؟ باور کنید از خبر محرومیتم خیلی تعجب کردم. من این حکم را قبول ندارم چون اصلاً عادلانه نیست. چرا مرا دو جلسه محروم کردند؟ در حکمم نوشته اند که من اعتراض و از حکم داور امتناع کردم. می خواهم بپرسم مگر بقیه بازیکنان ...
غرب تاثیر گفتمان انقلاب اسلامی را درک کند/ آینده سوریه برای برخی کشورهای منطقه حیثیتی شده است
دید عمیق و دقیق وارد شد. استراتژی ای که نظام تدوین کرد و حکمت و درایتی که مقام معظم رهبری مثل همیشه به خرج دادند و اقداماتی که دستگاه های دیگر به عمل آوردند، نتیجه اش این شد که امروز ما با افتخار می توانیم اعلام کنیم که جمهوری اسلامی ایران با همکاری برخی متحدین منطقه ای و برخی کشور ها از جمله چین و روسیه، مانع این شد که سوریه تبدیل به یک لیبی جدید شود. ما با اقدامات به موقع در عراق، مانع ...
گفتند تعهد بده علیه احمدی نژاد حرف نزنی!
است حسن نظر و نیت خیر ایشان نسبت به کاندیدای شناخته شده در مجلس بوده باشد. من در همان موقع فهمیدم که نیت ایشان خیر است. اما نفس عمل درست نیست که برای ورود به مجلس بخواهم از دولت پولی را دریافت کنم. چرا؟ چون نمی توانستم در مجلس استقلال رای و نظر خودم را داشته باشم. چه رقمی به شما پیشنهاد شد؟ عددی پیشنهاد نشد. البته اگر کم یا زیاد پیشنهاد می کردند برای ...
بخاطر امام، موقعیتم را رها کردم
تریبون و شروع کرد به صحبت که: ما تعدادی شاگرد خارجی داریم، مخصوصاً از ایران که همه شترسوارند و آمده اند این جا دوره ببینند. من آن زمان جوان بودم و خیلی قُد و بهم برمی خورد اگر کسی به ایران بد می گفت. در این مواقع معمولاً پا می شدم و جلوی شان می ایستادم. بچه ها که اخلاق من را می دانستند مرا شیر کردند و زیر گوشم خواندند که: بلند شو برو بالا، جواب این ها را بده. من فرصتی گرفتم و بلند شدم و رفتم پشت ...
یک داغ دل بس است تمام قبیله را
جمعیت را نشانم داد و گفت: اوناهاش! حسین آمد. با دستانی باز برای در آغوش کشیدن ما. طی همان برخورد اول رفتارش به دلم نشست. حسین برای دیدن ما این همه راه از سامرا آمده و اینک پیش ما بود. و چه زیارتی شد آن شب با آن جمع تکمیل! بخش دوم: اولین بار بود در زیارت اربعین حضور داشتم. گیج و بی اراده بین جمعیت راه می رفتم. بچه ها یک روز از ما جلوتر بودند. همراه با سیدصادق حسینی بودم. حس عجیبی داشتم. در آن ...
همراهمان قرص سیانور داشتیم
بودند که عده ای می گفتند باید با شاه متحد شویم علیه مارکسیست ها. آن زمان همه دچار افراط و تفریط شده بودند. در چنین شرایطی یادم است با محمد محمدی گرگانی (از سران اولیه سازمان بود) چند روزی در زندان هم سلولی بودم. یک روز از او پرسیدم چه شد که اینجور شد؟! ما این بچه ها را می شناسیم. چطور شد که مارکسیست شدند؟ او گفت مسلما این ها شب نخوابیدند و صبح بلند شوند و مارکسیست شوند. چون بعضی هایشان می گفتند مثلا ...
پایان ممنوع الکاری بازیگری که تغییر جنسیت داد/ عکس
فروش بالا نیست. البته خودشان این مسئله را خوب می دانند. آنهایی که دنبال بهانه می گشتند! اصلا اینطور نبوده که جراحی من باعث این بایکوت یا ممنوع الکاری عجیب من شود چون قبل از جراحی نیز همین مشکلات را داشتم. البته آن موقع کمتر بود. همیشه در نوعی بلاتکلیفی بودم. اگر ماجرای شخصی در بین است به من بگویند که آن را برطرف کنم کما اینکه مشکل و شکایت شخصی را می توان در دادگاه حل و فصل کرد ...
سنگری، غواص دریای علوم اسلامی
چون فکر می کردند که دیوانه شده ام و یا جن زده که ساعت ها با خودم حرف می زنم. با اینکه درس هایت در حد متوسط بود ولی گاهی هم خوب نمی شد، خودت می گویی: من فهمیدم بچه هایی که اهل مسجد هستند باید از نظر درسی هم بهترین باشند. در درس زبان انگلیسی مشکل داشتم. چون سه بار مفتخر به دریافت نمره صفر شده بودم دبیر من را از کلاس بیرون کرد و گفت تا یاد نگرفتی کلاس برنگرد. یادم هست به شعر به ...
قضیه امیرجعفری با مارلون براندو چیه؟
اینقدر خودخواه هستم که دوست دارم قصه از طرف من تعریف شود. اصلا بازیگر باید خودخواه باشد. خانمم می گوید دوست دارم در یک فیلم خوب بازی کنم و حلقه ای از یک فیلم خوب باشم هر چند نقش کوتاه باشد. من می گویم حلقه اصلی باید خودم باشم ولی سیزده همین است که می گویی. یعنی چون درگیری ها درباره درگیری های یک بچه سیزده ساله است خیلی دوست داشتم خانواده ها با قصه درگیر شوند. الان سیزده همه حرف هایی که در ...
ماجرای دیدار مبلغ "مکتب تفکیک" با امام
زنده نمانم! نماز خواندم و همراهش پیش حاج شیخ مجتبی رفتم. تا مرا دید گفت: الحمدلله، الحمدلله که نمردم و تو آمدی! پرسیدم: چه شده است آقا؟ جواب داد: یادت هست گفتم حاج آقا روح الله مرجع نیست؟ گفتم: بله. گفت: به هر کسی که این حرف مرا گفتی، برو بگو حاج شیخ مجتبی اشتباه کرده است! *جالب است... به قول امروزی ها، داخل پرانتز بگویم که: حاج شیخ مجتبی یکی بود و نظیر نداشت! به هرحال، در جواب ...
روایتی تکان دهنده از شهیدی که نماز نمی خواند!
.... خاطره ای که خواهید خواند مربوط می شود به رزمنده ای است که دینش زرتشتی بود و این سعادت را پیدا کرد که در جبهه حضور پیدا کرده و به خیل شهدا بپیوندد: از نماز نخواندنش، آن هم در اول وقت که همه بچه ها به امامت روحانی گروهان مشغول ادای آن بودند باید حدس می زدم که مسلمان نیست، ولی هیچ وقت چنین برداشتی به ذهنم خطور نکرد. مخصوصا این که سه روز پیش هنگام خواندن زیارت عاشورا دیده بودم که او ...
بلیزر اهدایی چگونه ضدگلوله شد؟/ نانچیکو ؛ اولین سلاح برای حفاظت از مدرسه رفاه
زیادی مقابل درب مدرسه ایستاده بودم، شهید رجایی آمد و گفت برو، من جای تو حفاظت میکنم؛ هرچه اصرار کردم قبول نکرد و نهایتا خودش برای حفاظت از درب ورودی مدرسه آنجا ایستاد. آن روزها مردم دسته دسته می آمدند. یکی از دسته هایی که مرا واقعا منقلب کرد، اعلام همبستگی کارمندان نظامی بود (به نظرم کارکنان صنایع دفاع بودند). همگی کارت های شناسایی خود را در دست گرفته با حرارتی خاص، شعار می دادند: ...
آیت الله بروجردی در بلند مدت برای تشکیل حکومت اسلامی زمینه سازی کردند
قم تصمیم گرفتند نامه ای به آیت الله بروجردی بنویسند و از ایشان برای سفر به قم دعوت کنند. البته ما هنوز به این نامه دست پیدا نکرده ایم؛ ولی نامه های متعددی از حضرت امام به آیت الله بروجردی در این زمینه وجود دارد که در یک مورد بسیار خاضعانه نوشته شده است: شما وعده فرمودید که در این تاریخ بیایید. ان شاءلله امیدوارم به وعده خود عمل کنید و اینجا همه فضلا منتظر هستند . از محتوای این نامه چنین برمی آید ...
گپی با آتقی آینه عبرت پس از آزادی از زندان
راهی زندان شدم و دقیقا 14 سال زندان بودم و 2 سال هم دادگاهی شدم. در نتیجه روی هم رفته 16 سال گرفتار اوین بودم.من به هیچ احدی بدهکار نبودم اما بد شانسی آوردم و بعد هم زندان رفتم. ماجرا از این قرار است که اواخر دهه هفتاد تصادف کردم که طی این تصادف یک نفر کشته و دیگری به شدت زخمی شد و چون ماشینی که سوار بودم بیمه نداشت و پولی نداشتم که بیمه را پرداخت کنم به زندان رفتم. در همان زمان من یک بنگاه خرید و ...
قتل یک خانواده سه نفره با خفه کردن و ضربات چاقو+تصویر
ام به خانه آنها رفتم اما او نبود و همسرش تا رسیدن شوهرش من را به داخل خانه دعوت کرد. او از من پذیرایی کرد و برایم چای آورد و همان موقع بود که وسوسه های شیطانی به سراغم آمد و نقشه سیاهی کشیدم. می خواستم نقشه ام را اجرا کنم اما زن جوان شروع به داد و فریاد کرد و می خواست مرا از خانه بیرون کند. من هر چه تلاش کردم نتوانستم او را ساکت کنم و در یک لحظه سیمی به دور گلویش انداختم و او را خفه کردم ...
چرا به مهدی لقب شیر سامرا دادند؟
دستکاری کند که با وساطت پدرش بالاخره عضو بسیج شد. همه کارهایش را طوری برنامه ریزی می کرد که به مسجد و مکبر بودنش برسد. مهدی 6سالش بود که مخفیانه به جبهه هم رفت. یک بار که برادرم برای خداحافظی آمده بود خانه ما، مهدی رفت و پشت وانت برادرم میان وسایل و پتوها پنهان شد. با برادرم رفته بود خط. ما هم خیلی دنبالش گشتیم، نگرانش شده بودم. تا اینکه دیدیم برادرم مهدی را آورد به من گفت: این بچه را ...