سایر خبرها
کُری خوانی کِری برای ایران و روسیه در میانه آسیا + تصاویر و فیلم
فیلم/ لحظه شهادت شهید علی انصاری در مبارزه با داعش امکان وقوع جنگ بین ایران و آمریکا خانم ابتکار از شما بعید بود! عوامل تیراندازی در حسینیه دزفول دستگیر شدند بدل محسن رضایی / عکس اولین تصاویر از حواشی دربی پایتخت شهادت سلیمانی در سوریه + عکس فرودگاه کویرس سوریه در یک قدمی شکست محاصره استقلال با این ...
چند خبر کوتاه از مشهد
داده و تئوری شدن درس ها امکان آزمایش های مختلف در مدرسه را از دانش آموزان گرفته است، تالیف این کتاب ضرورت داشت. مهدی صباغ مقدم افزود: احساس نیاز و علاقه دانش آموزان، ما را به این سمت هدایت کرد تا کتابی ساده و کاربردی برای دانش آموزان تالیف کنیم تا مخاطبان درک روشنتری از پدیده های فیزیک و اصول حاکم بر آن ها داشته باشند. وی ادامه داد: این کتاب تلاش کرده تا آزمایش های جذاب فیزیک را ...
رجایی فر: تسخیرکنندگان سفارت آمریکا مسلح نبودند
جریان اخبار انقلاب قرار می گرفتیم. البته آن موقع تشکل های ملی - مذهبی هم در دانشگاه ها حضور داشتند؛ ولی بنده در هیچ کدام از این تشکیلات فعال نبودم. قبل از انقلاب مدتی را در امریکا تحصیل و با انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا همکاری می کردم و از آن طریق با دکتر ابراهیم یزدی آشنا شده بودم. آقای دکتر یزدی در آن مقطع در امریکا بود و بعد حضرت امام را در پاریس همراهی کرد. به واسطه آشنایی با وی، در ...
آیا یارانه پول نفت است؟ / بابک زنجانی، احمدی نژاد، عدم ثبات اقتصادی و... / اسناد تازه از رد پای بابک ...
این زمینه اعلام کرد. البته بعد از اتمام فرصت 10 روزه سازمان هدفمندی یارانه ها برای ثبت نام یارانه نقدی می توان آمار دقیق تعداد انصرافی ها و ثبت نامی ها را اعلام کرد. او افزود: هرگونه آمار و اطلاعات در این زمینه فقط از سوی ستاد یا سازمان هدفمندی یارانه ها اعلام خواهد شد از همین رو تاکید می کنم مراکز دیگری که در این چند روز اخیر اعلام به ارائه برخی اعداد و ارقام در این خصوص کرده اند، مورد ...
سارا خوئینی ها: شیرجه زدن از ارتفاع 12 متری خیلی هیجان انگیز بود
آفرینی کرده است. با این هنرمند سینما و تلویزیون به گفت وگو نشستیم که در ادامه می خوانید. سین: از دوران کودکی تون بگید؟ جیم: کودکی خیلی خوبی داشتم. سین: بچه آرومی بودید یا شیطون؟ جیم: خیلی خیلی شیطون بودم. سین: بازی و تفریح شما در کودکی چه بود؟ جیم: دوچرخه سواری، فوتبال و بازی های خطرناک مثل درست کردن خونه بالای درخت! سین: کارتون های ...
پنج شنبه و جمعه چه فیلم های سینمایی از تلویزیون پخش می شود؟
آبان ماه ساعت 14:30 از شبکه دو سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان این فیلم با بازی یوسوکه کوبوزوکا و آراتا آمده است: سوکیموتو و هوشیمو دو دوست دوران بچگی و از اعضای تیم پینگ پنگ مدرسه هستند و هر دو توانایی و استعداد بسیار زیادی در پینگ پنگ دارند. سوکیموتو بازیکن بسیار قابلی است، اما به دلیل روحیه آرامی که دارد چندان به برد اهمیت نمی دهد ولی هوشیمو به عکس بسیار به برد علاقه دارد و تمام هدفش ...
حواشی جشن منتقدان سینما
ناطقان :در مراسم نهمین شب منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران که شامگاه بارانی - 10 آبان ماه - با حضور جمعی از سینماگران برگزار شد، رئیس سازمان سینمایی سخنانی آمیخته با طنز مطرح کرد و گفت: اگر بعد از مدیریت در سینما قرار باشد همچنان به ماجراجویی در این عرصه ادامه بدهم، یکی از جاهایی که می توانم عضو بشوم، همین انجمن منتقدان است. نوشته های زیادی دارم که اگر عضویت مرا بپذیرید به شما خواهم داد و قول می ...
حاشیه نگاری از یک اتفاق ویژه در روز استکبارستیزی!
مطیعی است. صدایی که بچه های حزب اللهی با آن جان تازه می گیرند. این را محسن می گوید که در آن جمع حضور دارد: ما هروقت نوحه های حماسی آقامیثم را گوش می دهیم، کیف می کنیم. آقای مطیعی ، آهنگران نسل است. نزدیک های غروب است. دانش آموزان پس از پایان مراسم و قبل از بازگشت به اتوبوس، به زیارت قبور شهدا می روند. دسته دسته برای سلفی گرفتن با مزار شهدا جمع می شوند. یکی از میان جمع با اشاره با پرچم ...
در سینما و تئاتر چه خبر است؟
...:نویسنده و کارگردان:رایا نصیری،مدیر فیلمبرداری: علی محمد قاسمی، طراح گریم و لباس:گیتا شکری، مشاور گریم:پرویز شکری، دستیار و برنامه ریز: حمیدرضا ازوجی، طراح صحنه:رایا نصیری، مدیر تدارکات:امیر رضایی، دستیاران فیلمبرداری: احمد رضا اکبری، کاظم فرامرزی,نوید به توئی؛ منشی صحنه: آسیه حیدری، مدیر صحنه: محسن زنجانی، دستیار صحنه: وحید علیخانی، امور تدارکات: میلاد دین دوست،مدیر تولید:محمد جعفر نژاد، دستیار ...
جام جهانی کارتن خواب ها
داد و این تیم با هدایت محسن روحی که روزگاری نه چندان دور در تیم های لیگ فوتبال بازی می کرد برای حضور در مسابقات آماده شده است. **مسابقه نمادین ودوستانه تیم فوتبال طلوع بی نشان ها که نخستین تیم فوتبال متشکل از بهبود یافتگان از بیماری اعتیاد و معضل کارتن خوابی در جهان است در نخستین بازی رسمی خود امروز ساعت 14 در ورزشگاه شیرودی در یک بازی دوستانه رو به روی تیم پیشکسوتان استقلال تهران قرار ...
قربانیان اسیدپاشی چگونه زندگی می کنند؟ + تصاویر
قربانیان اسیدپاشی است که در 19 فرودین سال 1391 از سوی نظافتچی محل کارش "ف.خ" مورد اسیدپاشی و اصابت 16 ضربه چاقو قرار گرفت تا انتقام مزاحمت های تلفنی فرد دیگر از او گرفته شود. محسن با یادآوری آن روزها می گوید: در بخش پشتیبانی اداره ای مشغول به کار بودم و در محل کارم مرد نظافتچی جوانی که از نظر شنوایی مشکل داشت و با لکنت زبان صحبت می کرد، حضور داشت وی همواره به خاطر شرایط خاصش مورد تمسخر ...
چرا سفارت آمریکا تسخیر شد؟
، آمریکا که از این واقعه زخم خورده بود، به علت تهدید منافعش در ایران ، تلاش می کرد تا با این پدیده مقابله کند. به همین علت ،برنامه ها و نقشه هایی را که اسناد سفارت گواه آن است ، به اجرا درآورد. با تصرف جاسوس خانه ی آمریکا، این تلاش ها ناکام ماند. تسخیر لانه ی جاسوسی برای مقابله باسنگ اندازی های آمریکا در برابر حرکت رو به جلوی انقلاب اسلامی اقدامی پیشگیرانه بود. ج ) چند ماه قبل از حمله به ...
سوژه طنز ما هم رو بعضیاست امروز
تا چند سال قبل، اتفاقات مهم یک بازی فوتبال در دو نیمه بازی می افتاد، یعنی در دو تایم 45 دقیقه ای. البته در موارد خیلی خیلی نادر قبل از بازی یا بین دو نیمه هم می توانست تاثیرگذار باشد ... این روزها اما با پیشرفت همه جانبه فناوری تا مدتی بعد از بازی هم باید منتظر باشید که چیزی را از دست ندهید. بعضی ها که به استادیوم رفته اند و در طول 2 ساعت بازی خالی نشده اند، می دوند تا در صف جا بگیرند و ...
پرونده بابک زنجانی در ستاد مبارزه با فساد/ صفایی فراهانی: در صدا و سیما به میزان وسیعی خلاف قوانین عمل ...
می کند، برنامه اش را روشن کرده است که می خواهد برود در پارلمان آن برنامه را اجرا کند و از قبل هم اعلام می کند اما اکنون با بسیاری از اشخاص روبه رو هستید که این هزینه های سنگین را انجام می دهند، روشن است که پشت ورود این افراد به پارلمان و آرایی که می دهد، چیزهای دیگری وجود دارد و در آن منافع ملی خیلی ملاک نیست. شما اگر بخواهید با توجه به همه ملاک های فسادپذیری سیستم ها و تجربه ها و دیده و ...
صعود تکراری نفت در مشهد
در حالتی نامتعادل توپ را به بیرو زد. دقیقه 120 داور خطای بازیکنان پدیده را روی ضربه ایستگاهی چسبیده به محوطه جریمه اعلام کرد که صادقیان پشت این ضربه ایستاد و سانتر او در محوطه جریمه به هیچ بازیکن نفتی نرسید تا توپ به اوت برود و داور پایان وقت اضافه دوم را اعلام کرد. حاشیه: 50* تا 60 بچه مدرسه ای تیم فوتبال پدیده مشهد را برابر نفت همراهی میکنند. *به نظر ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (184)
میکنی عصبی میشه این نشون میده که هیچکس حوصله خودشم نداره. 25. معلم خواهرزاده ام به خواهرم گفته به بچه واسه درس سخت نگیرید، واسه روحیه ش خوب نیست.بعد معلمهای ما هر روز به ما میگفتن شما در آینده حمال میشید. 26. قیافه کوالا یه جوریه که انگار همیشه دیر میرسه. 27. شامپو عصاره محسن ترکی پرژک، برای موهای اضافی. 28. یکی از آرزوهام اینه که وقتی یه عکسی رو تو ...
پدیده 1 (3) نفت 1 (5)؛ صعود تکراری در مشهد
نفتی نرسید تا توپ به اوت برود و داور پایان وقت اضافه دوم را اعلام کرد. حاشیه: 50* تا 60 بچه مدرسه ای تیم فوتبال پدیده مشهد را برابر نفت همراهی میکنند . *به نظر می رسد که در بخلاف بزی گذشته پدیده در لیگ در جام حذفی مشکل توپ جمع کن ها حل شده بود و آنها دقایقی قبل از شروع بازی در ورزشگاه ثامن حضور داشتند. *رئیس هیات فوتبال استان خراسان محمدی مهدی برادران در این دیدار در ...
(طنز) احمدی نژاد ما را تهییج می کرد / (طنز) اخبار غیر رسمی از شرایط نگهداری زنجانی در زندان
: اتفاقا خیلی به خانم گفتم موقع بارداری چیزهای مقوی بخور که بچه ویژه خوار دربیاد. گوش نکرد. ما: حالا خدا رو شکر کن که 5 تا قالیباف داری. اگه به جای قالیباف 5 تا محسن رضایی میرقائد داشتی که هر چهار سال باید هزینه انتخابات شون رو هم می دادی! قاسم: خدا رو شکر. ما: شنیدم مسئولان رو تهدید کردی که نمیذارم بچه هام درس بخونن؟ قاسم (محکم): بله! ما: ولی کور خوندی. مسئولان ما آگاه تر ...
امام خمینی: خوب جایی را گرفته اید، محکم نگه دارید! +خاطرات سرلشگر جعفری از تسخیر لانه جاسوسی
جاسوسی واکنش طبیعی به 25 سال توهین و تحقیر ملت ایران بود. 2- به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ، آمریکا که از این واقعه زخم خورده بود، به علت تهدید منافعش در ایران ، تلاش می کرد تا با این پدیده مقابله کند. به همین علت ، برنامه ها و نقشه هایی را که اسناد سفارت گواه آن است ، به اجرا درآورد. با تصرف جاسوس خانه آمریکا، این تلاش ها ناکام ماند. تسخیر لانه جاسوسی برای مقابله با سنگ اندازی های آمریکا ...
بازخوانی تحولات جریان دانشجویی مسلمان/ آنها که از دیوار سفارت بالا رفتند
اوان دهه هفتاد برانگیخته شد. این بار نوک پیکان حملات متوجه دولت سازندگی و یقه سفیدهای کارگزارانی بود. هر چند در نمازجمعه انصاریون و کیهان نشینان مخالفین هاشمی را با یک واسطه مخالف پیغمبر خطاب می کردند، دفتر تحکیم در کنار روزنامه تازه تاسیس سلام به رهبری و مدیریت؛ معلم و مفسر قرآن بچه های لانه؛ سید محمد موسوی خوئینی ها، و سردبیری یکی از سخنگویان تسخیرکنندگان سفارت؛ عباس عبدی؛ تنها جریاناتی بودند که ...
اگر سفارت آمریکا تسخیر نمی شد ما هنوز اسیر این کشور بودیم/ از حق خود می گذریم تا انقلاب بماند
پاریس برای امت قهرمان ایران به همین مناسبت، فرستادند فرمودند: "عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است من از این راه دورچشم امید به شما دوخته ام صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می رسانم ". یکسال بعد نیز در چنین روزی بود که جوانان دانشجوی پیرو خط امام حماسه ای دیگر را خلق کردند که معمار بزرگ انقلاب از آن به ...
دست ظریف به اوباما کار دستش داد/ تعبیر رهبر انقلاب درباره جان کری/ مصائب هاشمی در سال 88/ واگذاری اراضی ...
سیاست برگردد محسن رفیقدوست وزیر سپاه دوران جنگ در گفت و گو با خبر آنلاین، از خاطرات زمان هاشمی و سیاست های دولت فعلی و قبلی گفت، وی در بخشی از صحبت های خود با اشاره به سیاست های احمدی نژاد گفت: خدا نکند احمدی نژاد به سیاست برگردد. آن دوره تمام شد و دیگر بر نمی گردد. از اول معلوم بود که ایشان خیلی پایبند به ولایت فقیه نیست. من سفت و سخت به این معتقدم. او تا جایی دوام آورد بعد دستش رو شد ...
روزی که استکبار ستیزی از تهران کلید خورد
لحظة آخر از رژیم پهلوی حمایت کرد و بعد از انقلاب به شاه فراری ایران پناه داد، همان امریکایی که دارایی های ملت ایران را در بانک هایش بلوکه کرد، تعهدات و قراردادهای نظامی خودش با ایران را یک طرفه ملغی نمود، به ضد انقلابیون و گروه های تروریستی سلطنت طلب و تجزیه طلب و چپ امریکایی، به خصوص آن هایی که در کردستان و بلوچستان و گنبد دستشان به خون جوانان این مرز و بوم آلوده شد، همه رقم حمایت تبلیغاتی و مالی ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی / نوه های محمد علی فردین
. "سلامی بچه ها آلبومِ خوبی داره میشه خدارو شکر... دوسِت دارم." برگردان فینگیلیش به فارسی متن علی اصحابی. خواننده ای که با کمال تعجب هنوز آهنگ بیرون میدهد و آلبومی در راه دارد! علی صادقی، استاد داریوش اسدزاده، مانی حقیقی، هادی کاظمی و عزیزیکه نامش را نمیدانیم در حاشیه یک تئاتر. عکس بامزه علی اوجی با مهران غفوریان و نصرالله رادش در پشت صحنه مجموعه ...
دلواپسی های دولت از زبان سخنگو
برخی از عزیزان ما دلواپسند و ما این دلواپسی را تقدیر و تقدیس می کنیم ولی اینها تنها نگرانی ما نیستند. دولت نسبت به وضعیت دختران جوان که به سن ازدواج رسیده اند ولی نمی توانند تشکیل خانواده دهند نیز نگران است. نسبت به فارغ التحصیلان بیکار نیز دلواپس است. دلواپس خیلی از مسایل دیگر نیز می باشد. همه را باید با هم دید. این که درست نیست فکر کنیم یک گروه اعتقاد و ایمان دارند و بقیه شعار می دهند. این کار ما نیست، ما از عزیزان استدعا می کنم ضمن اینکه نهادهای رسمی وجود دارد، موارد اختلافی را کنار بگذاریم و مردم شرایط مثبت پساتحریم را لمس کنند. آنچه مقام معظم رهبری بیان کردند علت مذاکره، درباره لغو تحریمها بود. پس لغو تحریمها ارزش مذاکره را دارد و خیلی مهم است. آثار مثبت این لغو تحریم را باید اجازه بدهند ببینیم. ...
تنهایی در آخر تهران +(تصاویر)
زندان که بری بیرون، بازم می ری سراغ مواد؟ من به خانواده م گفتم که وقتی آزاد شدم نمیام خونه. اول می رم کمپ چند روز می خوابم، بعد می رم. من پاکی رو خیلی دوست دارم. وقتی بعد 7 سال لغزش کردم، 140تا قرص خوردم، خودکشی کردم. من نمی خواستم لغزش کنم ولی توی یه لحظه اتفاق افتاد. ما هم پیریم، هم جوانیم. بین ما زندانی های فشافویه هر نوع آدم با هر سن و سالی پیدا می شود. از پسرهای 18 ، 19 ساله بگیر ...
فعالیت حزبی زنان فقر ساختاری دارد
نباشند در جایی قرار گیرند که خانم ها به آنان دستور دهند. موافق هستید که فضای انتخاباتی در ماه های پیش رو فرصت خوبی است تا زنان و احزاب مختلف به موضوع مشارکت سیاسی زنان توجه بیشتری نشان دهند و سازوکاری تعریف کنند که مسئله بعد از انتخابات هم به فراموشی سپرده نشود؟ قطعا اگر احزاب و تشکل های سیاسی نسبت به حضور خانم ها در آینده سیاسی در قالب انتخابات مجلس و شوراها اقبال نشان دهند، هم سهم ...
ازانقلاب تسخیر تا انقلاب فرهنگی
انقلاب ساعت 10:30 روز یکشنبه 13 آبان 58 د انشجویانی که حالا نام د انشجویان مسلمان پیرو خط امام را برای خود انتخاب کرد ه اند ، به آسانی توانستند سفارت آمریکا را اشغال کنند . آنها اعلام کرد ند این عمل را به تلافی پذیرش شاه د ر خاک آمریکا انجام د اد ه اند و خواستار استرد اد او به ایران شد ند . چند ساعت بعد سیل حمایت از سوی گروه های سیاسی از این اقد ام آغاز شد و پروژه ای که د انشجویان گمان می کرد ند ...
ایل در یک روز
. "هما یعقوبی" که اجازه نمی دهد تصویری از او داشته باشیم، قلب سوگواری دارد. او می گوید:" بعد از ازدواج در محله کتس بس شیراز ساکن شدم تا اینکه 2 سال پیش شوهرم را در سانحه تصادف از دست دادم، بعد هم به حکم قانون تنها فرزندم به خانواده همسرم سپرده شد و به جمع عشایر برگشتم." این خانم جوان ادامه می دهد: طلا دارم اما دل خوش نه، چه فایده ای دارد وقتی تنها شده ام. به غم و غصه او میدان نمی ...
گفت وگوی تفصیلی با یک آزاده ی کوهدشتی که در دوران دفاع مقدس دانش آ موز بود
به گزارش میرملاس ، همزمان با هفته بسیج دانش آموزی با یک رزمنده و آزاده ای که در دوران دفاع مقدس دانش آموز بود و امروز مرد عرصه بخشی از مدیریت ورزش کشور است، به گفت وگو نشستیم. این مرد پرتلاش عرصه های علمی و مدیریتی از سال های حضور در جبهه و از آن مهم تر دوران سخت اسارت در [...] به گزارش میرملاس ، همزمان با هفته بسیج دانش آموزی با یک رزمنده و آزاده ای که در دوران دفاع مقدس دانش آموز بود و امروز مرد عرصه بخشی از مدیریت ورزش کشور است، به گفت وگو نشستیم. این مرد پرتلاش عرصه های علمی و مدیریتی از سال های حضور در جبهه و از آن مهم تر دوران سخت اسارت در چنگال نیروهای بعثی برایمان گفت. دکتر کرم علیمرادی رئیس فعلی فدراسیون ناشنوایان در این گفت وگو اظهار داشت: متولد سال 1346 در شهرستان کوهدشت هستم، 6 برادر و یک خواهر هستیم و شغل پدرم کشاورزی و دامداری بود. تحصیلات را از کوهدشت آغاز کرده و پایه اول ابتدایی تا پنجم را در مدرسه شهید باهنر، مقطع راهنمایی را در مدرسه شهید مطهری و دبیرستان را در آموزشگاه دکتر شریعتی کوهدشت گذراندم؛ 12 ساله بودم که انقلاب اسلامی پیروز شد، شور و هیجان انقلاب نیز در بنده تأثیر گذاشت و در پایگاه بسیج شهید باهنر به عضویت در آمدم تا اینکه در سال 59 جنگ آغاز شد. با توجه به موقعیت جغرافیایی کوهدشت که نزدیک خوزستان بود هنگام حملات هوایی دشمن به این منطقه صداهای انفجارات در شهرمان نیز شنیده می شد. در کوهدشت نیروها چند وقت یکبار به جبهه ها اعزام می شدند، اما سن بنده کم بود و هر وقت که درخواست حضور در جبهه را می کردم با آن مخالفت می شد؛ همیشه در حیاط خلوت خانه تمرین نظامی انجام می دادم تا اگر دشمن حمله کرد با آن مبارزه کنیم، حدود 2 ماه از سال 1360 می گذشت و من در آن زمان کلاس سوم راهنمایی بودم که عازم جبهه شده و در پادگان فلک الافلاک خرم آباد حضور یافتم. *همراه 42 نفر از همکلاس هایم به جبهه رفتم در آن زمان برادرم که دانشجو بود با حضورم در جبهه مخالفت کرد و مرا با ماشین از این پادگان به شهر برگرداند، در مرحله دوم اعزام به جبهه یعنی در سال 61 به عملیات بیت المقدس رفتم که این بار کسی موفق به جلوگیری از رفتن بنده به جبهه نشد. در این زمان چند هفته ای در عملیات بودم و مجدداً به خانه آمدم. در مهر 61 به دبیرستان رفتم و پس از دو ماه به همراه 42 نفر از دانش آموزان مجدداً از مدرسه فرار کرده، به جبهه رفته و در عملیات محرم شرکت کردیم. یادم می آید آن روز اعزام، مردم شهر بدرقه خیلی خوبی از ما کردند، در آن روز مادرم به محل اعزام آمده بود و دیگر نمی توانست مانع رفتن بنده شود، وقتی از شهر خارج شدیم احساس کردم این سفر، سفری متمایز است، آن زمان تنها 15 سال داشتم و یک رویایی را دیدم که در آن رویا از خیابان پایین محله خودمان عراقی ها وارد شدند و تعدادی را سوار تانک کردند که یکی از آنها من بودم؛ البته خیلی به خواب اهمیت نمی دادم اما زمانی که اتوبوس ها عازم جبهه بودند این یقین را پیدا کردم که در این سفر برنمی گردم یا شهید شده و یا اسیر می شوم. در عملیات محرم، ما در گردان فتح که مربوط به کل استان لرستان بود شرکت کردیم، پس از یک ماه گردان محبین نیز که از کوهدشت بود به ما ملحق شد؛ بالاخره سه ماه در جبهه بودیم، بعد از عملیات محرم عملیات والفجر مقدماتی انجام شد و ما سه ماه پشت خط برای انجام این عملیات بودیم که در این زمان بعد از مدت یک ماه حضور در جبهه به مرخصی آمدیم، من به پدرم موضوع حضور در جبهه را گفتم و وی نیز رضایت خود را از حضور من اعلام کرد. عملیات والفجر مقدماتی در بهمن 61 در منطقه شیب میسان در خاک عراق انجام شد، آن روز 17 ساعت در جنگل های عمقر پیاده روی کردیم، در آن منطقه 20 کیلومتر در رمل ها حرکت کردیم و علاوه بر وسایل شخصی باید پوکه های آرپی چی نیز حمل می کردیم. در این جنگل ها غذایی نبود و فقط مقداری آجیل به ما دادند تا بتوانیم تحرک و حرکت داشته باشیم، این مسیر فقط توسط طنابی که از قبل قرار داده شده بود مشخص شده و ما در آن مسیر حرکت می کردیم و در نهایت در 18 بهمن سال 61 در ساعت 2 نیمه شب عملیات والفجر مقدماتی با رمز یا فاطمه زهرا(س) شروع شد. زمانی که عملیات شروع شد با میدان مین برخورد کردیم؛البته این مسیر قبلاً خنثی شده بود اما ما نیز خسارات بدنی داشتیم، عده ای شهید شدند و میدان مین را باز کردند و بعد از گذر از میدان مین با خندقی به عرض 4 متر و طول بسیار زیاد روبه رو شدیم که باید این مسیر را طی می کردیم، در این حالت سرعت انتقال نیروها بسیار کند بود. *اسیر شدن در عملیات والفجر مقدماتی از فرماندهان ما خبر رسید که عملیات لو رفته است و باید به عقب برگردیم، بسیاری از نیروها خود را بیرون کشیدند، اما ما که در عمق مواضع رفته بودیم راهی برای برگشت نداشتیم و به محاصره نیروهای عراقی درآمدیم، بالاخره ظهر فردای عملیات ما که به اسارت نیروهای عراقی درآمدیم. هنگامی که اسیر شدیم زمانی بود که خمپاره های ایران به سمت مواضع عراقی ها شلیک می شد و احتمال داشت نیروهای اسیر شده ایران نیز شهید شوند. عراقی ها سعی می کردند ما را به عقب ببرند، اما کسانی که مجروح بودند نمی توانستند حرکت کنند و در این مسیر از بین می رفتند؛ بالاخره به شهر الاماره رسیدیم و عراقی ها ما را در حفره هایی که برای تانک های خود کنده بودند بردند تا زنده به گورمان کنند، آن زمان فقط دعا می کردیم و احساس زنده ماندن نداشتیم. بعد از حدود 15 دقیقه عراقی ها از این کار منصرف شدند و ما را به عقب بردند، به فرودگاهی که مربوط به بالگردها بود رفته و دست هایمان را از پشت بستند و داخل شهر الاماره شدیم، چند روز در پادگان بودیم تا اینکه در 21 بهمن 61 بود که ایران عملیات کرد. ما در آن زمان 2 روزی بود که غذا نخورده بودیم و چند نفر نیز در اثر عدم رسیدگی شهید شدند. *جاسازی اسرا در ماشین آیفا/پذیرایی با سنگ توسط مردم در بغداد روز سوم اسارت به بغداد رفتیم، عراقی ها در بغداد اعلام کرده بودند که ما می آییم و تبلیغات زیادی در خصوص اسرای ایرانی شده بود؛ آنها ما را در ماشین های آیفا به صورت 6 نفره قرار دادند و صف طولانی از این ماشین ها به وجود آوردند. آن زمان مردم با سنگ و یا چیزهای دیگر از ما پذیرایی می کردند و به سمت ما هجوم می آوردند، شادی عراقی ها در اطراف ماشین ها بسیار زیاد بود، شدت گرسنگی و تشنگی حاصل از سه روز محروم بودن از غذا خیلی شدید بود، آنها تا ساعت 5 بعدازظهر ما را در خیابان های بغداد عبور می دادند و مردم از دیدن ما ابراز شادی می کردند تا اینکه به سمت پادگان برده و در اتاقک هایی مانند کانتینر ما را اسکان دادند. در آن زمان بر اثر شدت گرما و اذیت و آزار عراقی ها شروع به شعار الموت صدام گفتن کردیم، آنها با کابل ما را می زدند تا اینکه پس از یک روز به سمت موصل حرکت کردیم. عراقی ها مقداری غذا به ما دادند و فکر می کردند ما در اثر گرسنگی شدید به آنها حمله کنیم، اما ما خیلی خونسرد مواد غذایی داده شده را می خوردیم، بعد از 12 ساعت که به موصل رسیدیم تازه یادشان افتاده بود که با ما مصاحبه نکردند و مجدداً ما را برای مصاحبه به بغداد بازگرداندند، در آنجا هرکس خود را معرفی می کرد و باید می گفت که من اهل کجا هستم و الان به اسارت درآمده ام. وقتی بنده برای مصاحبه می رفتم یادم است که بشکه ای از گچ، خاک و آب در آن نزدیکی بود که من از فرط تشنگی از آن آب خوردم؛بالاخره مجدداً ما را به سمت موصل حرکت دادند و مقداری وسایل شخصی به ما دادند. *از حیاط اردوگاه ما را تنبیه کردند تا به آسایشگاه رسیدیم در موصل چند پادگان بود که ما در موصل یک بودیم؛ آنجا اسرا را با کابل می زدند، وقتی نوبت به ما رسید سعی می کردیم فقط کابل ها به صورتمان نخورد. از حیاط اردوگاه ما را تنبیه کردند تا به آسایشگاه رسیدیم، هر آسایشگاه 150 نفر ظرفیت داشت و بالاخره 8 سال تمام در اردوگاه موصل یک بودم و بعد از گذشت 7 سال فقط یکبار بیرون آمدیم آن هم پس از پذیرش قطعنامه، به زیارت امام حسین(ع) رفتیم. در اردوگاه موصل یک حاج آقا ابوترابی نیز بعد از مدت دو ماه به ما ملحق شد و حدود 2 سال در آسایشگاه همراه ما بود، بعد از این مدت او لو رفت و اتهامش این بود که آسایشگاه را به پایگاه بسیج تبدیل کرده است، او را از آنجا به آسایشگاهی که مربوط به بچه های آشپز بود انتقال دادند و در نهایت پس از حدود 3 سال او را از آنجا بردند. *در اردوگاه تبدیل به مدرس عربی شدم در اردوگاه موصل با اینکه سنی نداشتم هنگامی که وارد آن فضا شدم خدا را شکر کردم؛چرا که برخلاف عراقی ها، داوطلبانه به جبهه رفته بودم، در آنجا بنده شروع به خواندن عربی کردم و صرف و نحو را نزد افرادی که در این خصوص تجربه داشتند فرا گرفتم به طوری که پس از مدتی خود به یک مدرس تبدیل شدم. *حفظ کل قرآن در 4 ماه آرزو می کردم اگر زود به کشور برگشتم درس حوزوی بخوانم و می گفتم اگر دیر برگشتم پزشک شوم؛بالاخره شروع به قرآن حفظ کردن کردم و در مدت 4 ماه، قرآن را حفظ کردم که در سطح اردوگاه رکوردشکنی بود و جشنی توسط اسرا برایم برگزار کردند؛ در اردوگاه ورزش رزمی نیز انجام می دادم و بنده مسئول امور فرهنگی آسایشگاه بودم. برنامه کاری در اردوگاه از ساعت 8 صبح تا 3 بعدازظهر بود، برای ناهار 7 قاشق برنج و چند قاشق آب خورشت به ما می دادند و گوشت دو گوسفند یخی را برای 2 هزار نفر تقسیم می کردند. *10 هزار نیروی لباس شخصی عراقی مأمور اسرا در زیارت کربلا وقتی به کربلا رفتیم دستور دادند از ارتباط با مردم خودداری کنیم، عراقی ها 10 هزار نیروی لباس شخصی را بین مردم پخش کرده بودند، اسرا در آن روز زیارت عاشورا و ادعیه مختلف را از حفظ می خواندند، وقتی به حرم امام حسین(ع) رسیدیم مردم همه اطراف ما جمع شده بودند اما نیروهای عراقی به ما گفته بودند با کسی صحبت نکنیم، وقتی پیاده شدیم سینه خیزکنان به سمت حرم امام حسین (ع) حرکت کردیم که صحنه بسیار جالبی بود. بالاخره تبادل اسرای ایرانی با عراق انجام شد و من جزو هزار نفر دومی بودم که در 27 مرداد 69 از اردوگاه موصل یک آزاد شدم و در سن 23 سالگی به وطن بازگشتم. پس از آزادی از عراق ادامه تحصیل و خواندن سال سوم دبیرستان را شروع کردم و مدرک دیپلم خود را گرفتم، پس از آن در کنکور دانشگاه شهید بهشتی در رشته پزشکی در سال 1372 قبول شدم؛ سال 79 فارغ التحصیل شده و به عنوان دانشجوی نمونه کشوری انتخاب شدم، لوح تقدیری از رئیس جمهور وقت دریافت کردم و بورسیه پزشکی کشور کانادا را به دست آوردم. در سال 70 مسئول تربیت بدنی شهرستان کوهدشت را به عهده گرفتم و زمانی که در دانشگاه قبول شدم کارمند تربیت بدنی بودم، به دلیل درگیر شدن با مسائل کاری و سمت های ریاست فدراسیون پزشکی ورزشی و دبیر کل ستاد مبارزه با دوپینگ عملاً فرصت استفاده از بورسیه کانادا را پیدا نکرده و 4 سال بعد در سال 83 متوجه شدم مهلت استفاده از بورسیه از بین رفته است. بنده در رشته دکترای تخصصی تغذیه ورزشی یا رژیم درمانی شهید بهشتی در سال 90 پذیرفته شدم و در حال حاضر نیز در حال دفاع از پایان نامه خود هستم. اولین کارمند پزشک رسمی سازمان تربیت بدنی وقت هستم و الان نیز اولین کسی هستم که متخصص تغذیه ورزشی در وزارت ورزش و جوانان است. * ویژگی های دانش آموزان زمان جنگ بنده زمانی در کنکور درس می خواندم که در پیاده روی خیابان و زیر تیر چراغ برق تا هنگام صبح مطالعه می کردم روزها به عنوان اولین مربی کانگ فو و مسئول تربیت بدنی شهرستان کوهدشت فعالیت کرده و این روال کاری ام بود و با این پشتکار به اینجا رسیدم. مطالعه در آن زمان بسیار سخت بود و تنها منبع، خود معلم بود و دسترسی به کتاب کمک آموزشی وجود نداشت، اما الان کاملاً درس خواندن فرق می کند و اطلاعات دانش آموزان زیاد است و فرقش با آن زمان این است که آن زمان پشتکار بسیار زیاد بود، اما الان پشتکار وجود ندارد. * پیام به دانش آموزان پیامم به دانش آموزان این است که باید طوری برنامه ریزی کنند که هر چه می خواهند را درست یاد بگیرند و باید الان وقت بیشتری صرف کنند؛ چرا که رقابت زیاد است، باید برنامه تفریح و سرگرمی مشخص باشد و دانش آموزان بدانند بعد از رسیدن به مدارج علمی، فرصت کافی برای تفریح وجود دارد. درج شده توسط : امین آزادبخت (مدیر سایت ) ...