سایر منابع:
سایر خبرها
طنزپردازم که از بیکاری به این شغل روی آوردم. فرق فیض شما و فیض روح القدس؟ فیض من گاه هست و گاه نیست. کسی هم باهاش به جایی نمی رسه. اگه همه انگشتاتون رو قلم کنن باهاش چی می نویسین؟ از درد مردم... هنر باید با انسانیت همراه باشد. انسان بودن بالاترین هنرهاست. طرف هنر دارد، اما اخلاق ندارد؟ اصلاً نمی خوام ببینمش... حتی خواستگار هم نداره ...
تنوع اجناس خوبه اما بعضی جنسا رو گرون می دن، یکی از اجناس نشان کردم، تو 5 روز 500 تومن گذاشت روش. با دلار 25تومنی ارزون تر بود از الان. – من که اصلا راضی نیستم...بنده یک بار خرید داشتم که هفت قلم جنس سفارش دادم... بعد از بیست روز برام آوردند که هر هفت قلم مشکل داشت و اونقدر از خریدم پشیمان شدم که دیگه به اطرافیانم گفتم به هیچ عنوان اعتماد نکنید....صد در صد کسانی هستند که از خریدشان ...
صحبت بود داریم عیدی میدیم به مردم اینم که هیچی. بانک ملت و پیگیری کنید 3 ماهه سهامم و فروش گذاشتم پولی واریز نشده خیلی دستم خالیه. به خدا 70 روزه سر کاریم. به هر جا زنگ زدیم گوشیو قطع کردن. دژپسند میگه پول همه رو دادن اگه کسی نگرفته با روابط عمومی دارایی تماس بگیره زنگ زدم اونجا هم جواب نداد. 10خرداد فروختم به کشاورزی اما واریزی صفر. قرار بود بهمون عیدی ...
ها هم یه تعدادی می مونن، با بازمانده ها همدردی می کنند، از تجربیات خودشون تو مرگ عزیزانشون میگن، همراه با خانواده عزاداری می کنند، غذا درست می کنن و اون آدم داغدار رو هر جور شده کمک می کنن بخوابه و یه چیزی بخوره، مردم و فامیل نمیذارن خانواده متوفی تنها بمونن تا این یک ماه سخت سپری بشه حتی بعدش هم فامیل های نزدیک صحاب عزا رو می برن خونه خودشون، اما برای ما هیچ کدوم ممکن نیست، تک و تنهاییم، مادرم ...
...> ازمیان جمعیت، خانم مسنی با صدای بلند می گوید: خانم! به جای این حرف ها بیا خانه ما، ببین چه وضعی داریم. اصلا ببین می تونی یه لحظه اینجا بمونی. همان طور که حرف می زند، راهش را به سمت انتهای کوچه کج می کند: بیا دخترجان! ببین خانه ما چه وضعی داره. بوی نم، خانه رو برداشته و رطوبت کل خانه رو گرفته. ما دیگه سن وسالی ازمون گذشته. کم درد دارم که حالا با این نم خانه هم شب تا صبح از درد پا و زانودرد باید ...