غسالان جهادگران گمنام روزهای کرونایی
سایر منابع:
سایر خبرها
مدیر حوزه علمیه خواهران بوشهر: رسالت طلبگی، نقش طلاب خواهر را در برخی محیط ها بی بدیل می کند
باشند و مسلما رشد علمی و اخلاقی جامعه در گرو تحصیل خوب و مهذب شدن طلبه به سجایای اخلاقی است. در ادامه این مراسم، حجت الاسلام مصطفی آشناگر، امام جمعه موقت گناوه نیز به تشریح عملکردهای مدرسه علمیه الزهرا(س) گناوه پرداخت و گفت: از طلابی که در زمینه کفن و دفن اجساد کرونایی پیشقدم شده و از جان خود مایه می گذارند کمال تشکر را دارم. وی در ادمه گفت: به جرأت می توان گفت که این مدرسه ...
خاطرات کرونایی طلبه جهادی (بخش دوم)
مونده یا با شرایط نامناسب بدون رعایت شرایط شرعی دفن میشه... هادی همینطور داشت توضیح می داد اما من دیگه حرفش رو نمیشنیدم داشتم با خودم فکر می کردم. ما باید چه کار میکردیم اصلا مگه ما مسئولیتی در اینباره داشتیم؟. درس و بحث طلبه ها براشون از هر چیزی واجبتره این کارها مسئول مشخص داره اصلا اگه مسئولی هم نداشته باشه خانواده های اموات باید این امور رو پیگیری کنن. اینها حرفهایی بود که ...
خاطرات حضور در غسالخانه(بخش اول)
متوجه شدیم. اول صبح زنگ زده بودند که چند نفر از بیماران کرونایی بیمارستان فوت شده اند و کسی نیست که کار تغسیل و تدفین اینها را انجام دهد و شما باید بروید. راستش بعد از اینکه یکی از غسالها سر همین غسل دادن بیماران کرونایی فوت شده بود، سایر غسال ها جرأت نمی کردند که نزدیک غسالخانه شوند. می گفتند پول را می خواهیم چه کنیم، وقتی جانمان در خطر است. خانواده متوفی جوری گریه می کردند که دل آدم ...
ماجرای لباس های خونی و قطعه های باقی مانده از بدن شهدا
...! معصومه مرادی جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی در سال های پر از رعب و وحشت توپ و تفنگ، برای شست وشوی بانوان شهیده به غسالخانه می رفت و با خانواده های آنان همدردی می کرد. او سه شنبه هر هفته همراه با دیگر بسیجیان، آذوقه و وسایل امدادی را به مسجد و مدرسه محل تحویل می داد تا به جبهه ها ارسال شود. لباس خونی پسرم را شستم! با وجود امکانات محدودی که در آن سال ها وجود داشت ملحفه ها، پوتین ها ...
روایتی تکان دهنده از یک گروه زنانه در جنگ +تصاویر
پا اول خیس شان می دادند تا خون های خشک شده باز شود. یک روز پای یکی از خانمها می بُرد و با بیرون ریختن محتویات با نیمه کاسه سر یکی از شهدا مواجه می شوند. و بعد هر روز قطعه ای از بدن شهدا در اون لباس ها پیدا میشود! خانمها قطعاتی که استخوان داشت را آب زده، غسل داده و در همان مکان به تدریج شروع به دفن کردن می کنند و اینگونه عجیب ترین مزار کشورمان در آن مکان ایجاد می شود. قبرستانی از بدن ...
جریان امضای یک خانواده شهید بر کفن سردار سلیمانی
: مگه نمی خواستی ببینی من کجا هستم؟ پس بیا بریم؟ راه افتادیم به سمت در بیرونی. وارد حیاطی شدیم که آخرش معلوم نبود. بابا مدام از من سئوال می پرسید: می دانستی 72 تن در کنار امام حسین (ع) دفن شدند؟ می دانستی با لباس رزم شان دفن شدند؟ می دانستی با دست و پای خونی دفن شدند؟... حداقل 3 بار این سئوالات را پرسید و من از اینکه جوابشان را نمی دانستم، از بابا خجالت کشیدم. تا اینکه رسیدیم به یک ضریح که از گوشه ...
جلین در آینه دفاع مقدس
یتیم بود ومادرش هم سابقه حضور درجبهه داشت.مادر او علاوه بر حضور درجبهه ها خادم مسجد هم بود.وی 3بار به جبهه حق علیه باطل رفت. محمدعلی خلیلی رزمنده دیگری است که از خمپاره ای میگوید که اورا درسنگر دفن کرد. او ازنزدیک شدن تانکهای عراقی میگوید که چون معجزه از کنار انها عبور کردند وبرای انها اتفاقی نیفتاد حسن سلطان ابادی رزمنده ای است که تادلت بخواهد از جنگ خاطره دارد.از عملیتهای ...
تأکید عاملی بر نقش طلاب در توانمندسازی جامعه در دیدار با آیت الله مقتدایی
وبی است و پیشرفت های بهتری نسبت به حوزه های برادران داشته اند و آیت الله مکارم در جلسه درس خارج نیز این نکته را تأیید کرده اند و خواهران طلاب در تألیفات، مقالات، تدریس، تبلیغ و ... پیشرفت خوبی داشته اند. رئیس شورای سیاست گذاری حوزه های علمیه خواهران افزود: 120هزار طلبه فارغ التحصیل از ابتدای تأسیس مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران و جامعه الزهرا(س) داشته ایم و امروز بحمدالله تمام امور مرک ...
قادری: عاشق راه رفتن روی میدان مین هستم!
. شهید شاه آبادی برای نوشته شدن و روایت اصرار داشت تا اینکه دست به قلم شدم. وی افزود: برای نوشتن، اطلاعاتی در اختیار من قرار گرفت. از میدان ژاله شروع و تا جزیره مجنون پیش رفتم. زمانی که دو فصل اول به اتمام رسید، متن را به آقای شاه آبادی تحویل دادم، و گفتند که متن سخت و دشوار است. قرار شد، همسر، پسر و خواهر شهید نیز مطالعه کنند و 15 روز بعد نظر قطعی را بدهند. دو روز بعد تماس گرفته و گفتند ...