سایر منابع:
سایر خبرها
به گزارش اقتصادآنلاین ، همشهری نوشت: غروب همان روز که کامیون اسباب و لوازم خانه شان را از تهران آورد به هندوآباد و همه اهالی ده دیدند که یک بچه شهری برای همیشه آمده تا در روستا زندگی کند، درست وسط نماز مغرب و عشاء، آنجا که امام جماعت از ثواب نماز غفیله حرف می زد، یکی از مردهای روستا از صف عقب دست گذاشت روی شانه اش و گفت: واقعا واسه همیشه اومدی اینجا زندگی کنی؟ همه از هندوآباد می رن تهران یا ...
با توجه به نقش و اهمیت گردشگری به ویژه گردشگری روستایی در جهان، سازمان جهانی گردشگری امسال را با عنوان گردشگری و توسعه روستایی نام گذاری کرده و به منظور احیای بازار گردشگری و بازیابی مشاغل و رونق اقتصادی در این عرصه به ویژه برای اقشار آسیب پذیرتر همچون زنان، جوانان و روستاییان دستورالعمل های دستیابی به توسعه روستایی را نیز در اختیار کشورها قرار داده تا با تشویق افراد به روستاگردی ابتدا به ارتقای گردشگری داخلی کشورها و سپس بازگشت گردشگری بین المللی و جبران خسارت های وارد شده ناشی از بحران کرونا بپردازند. به گزارش دنیای اقتصا ...
شعار سال : در ایران تب هیچهایکری چندسالی است که اوج گرفته؛ حتی در حال حاضر که ویروس کرونا بر جهان خیمه زده است، باز هم نتوانسته از علاقه گردشگران بکاهد و بسیاری از دوست داران سفر و گردشگری با وجود سختی ها و ترسی که این ویروس به دنبال خودش دارد همچنان به سفرهایشان ادامه می دهند. این روز ها اگر به فضای مجازی که در حوزه گردشگری و معرفی جاذبه های آن فعالیت می کنند سر بزنید با حجم بسیار ...
...، هنری است برخاسته از داشته ها و نیازهای هر منطقه؛ سوادکوه، شهرستانی کوهستانی و دارای مراتع بسیار و پیشه اصلی مردمان در گذشته دامپروری بوده است و فراوانی پشم و نیاز زندگی، موجب تجلی هنر زنان منطقه در جاجیم و حوله و پارچه بافی شد و در کنار آن، زندگی در دل جنگل ها موجب بروز هنر لاک تراشی، سقف های سراسر چوب و کنده کاری های چوبی آن همچون مسجد جامع زیراب و موزه مردم شناسی آلاشت و دیگر خانه های قدیمی ...
زندگی شان شود و این چیزی است که نباید از آن در تحلیل مهاجرت های معکوس این روزها، غافل بود. *** غروب همان روز که کامیون اسباب و لوازم خانه شان را از تهران آورد به هندوآباد و همه اهالی ده دیدند که یک بچه شهری برای همیشه آمده تا در روستا زندگی کند، درست وسط نماز مغرب و عشاء، آنجا که امام جماعت از ثواب نماز غفیله حرف می زد، یکی از مردهای روستا از صف عقب دست گذاشت روی شانه اش و گفت ...