خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
زندگی 12 پسر بی سرپرست و بدسرپرست در شبه خانواده
اند که گوشه ای نشسته اند، کارتون می بینند و آن وسط ها یکی شان شیطنت می کند، سربه سر دیگری می گذارد، همدیگر را دور از چشم بقیه کتک می زنند و صدایشان بلند می شود: عزیزجون ببین چی کار می کنه، عزیز جون ببین کوروش من رو می زنه، عزیز جون... کوروش پسر یکی از مربی هاست، 6-5 ساله است و حالا دارد با پسرها کشتی می گیرد. پدر جدایشان می کند. رضا احمدی، فوق لیسانس روانشناسی تربیتی دارد و 7 سال است که در این ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (301)
نوشته ها را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد. ****** 1. رفتم بانک وام بگیرم متصدی میگه: 20 تومن میدیم 5 ساله باید 40 تومن برگردونی تازه 5 تا قسطشم اول بدی، یبار دیگه ام اینجا ببینیمت از وسط جِرِت میدیم. مرتیکه بز. 2. مرتضی پاشایی ازون دنیا دو تا آلبوم داد بیرون تتلو از زندان یه آهنگ نمیتونه بده بیرون؟ خجالت داره والا. 3 ...
بانک شعر ویژه شهادت امام جواد (ع)
فغان آن طرف هم دخترانِ کف زنان کس نباشد بین حجره یاورم من جوانمرگم، شبیه مادرم ریشه ها را کینه ها سوزانده است جای آن سیلی به جسمم مانده است حال که رو بر اجل آورده ام یاد بابای غریبم کرده ام نیست یک درد آشنا اندر برم خواهری نبود کنار پیکرم تشنه لب در شور و شینم ای خدا یاد جدّ خود ...
11 فیلمنامه 100ثانیه ای؛صدثانیه غم و شادی
اتوبوس برساند. دخترجوانی-که قبلا او را دیده ایم- بر روی یکی از صندلی های اتوبوس جابجا می شود و معترضانه به راننده نگاه می کند دختر: چرا واستادی آقا؟! برو دیگه! راننده: چشم دخترم! منتظر اون خانمم؛ اجازه بده اون بنده خدا سوار شه، حرکت می کنیم! دختر: ای بابا! همه رو معطل یه نفرکردی که چی؟! راه بیفت دیگه! راننده: (لبخند می زند) بازم چشم! اما حالا این ...
ملاقات بازیگر با خانواده زندانی 20 میلیونی+عکس
دستم را بگیرید شب تا صبح دعایتان می کنم. یکی از دخترها در اتاق مانده و حاضر نیست بیرون بیاید، دختر دیگر سوری خانم که حدوداً بیست ساله است با یک پارچ آب و چند لیوان وارد اتاق می شود. خانه را با نگاهم دور می زنم، یک تلویزیون کوچک، دوتا فرش رنگ و رو رفته، یک قاب عکس و دیوارهایی که از هر طرف به شکلی ریخته و نم گرفته است، گوشه اتاق دوم رختخواب ها روی هم چیده شده و رو به رویم در ...
این اشک دیده من و خون دل شماست/میکروب های روی پول بزرگترین مخاطره شغلی بانکداران
باید تاوان اشتباهشون رو بدهند. و یا هزاران میکروب و سرطان رو اسکناس ها هست.هر کاری سختیه خودش رو داره - کارمند چهارم: محل کار من سالی نیست که حادثه مرگ و یا از دست دادن عضو نداشته باشه. میکروب رو اسکناس؟؟؟ روی اسکناس سرطانه؟ - کارمند پنجم: آقا... من پسر عمه م با من هم سنه ..... اون رفت بانک ما رفتیم خیر سرمون مهندس شدیم صنعت یاد گرفتیم... همشم میناله... من با روزی 12 ساعت کار ...
مبارزی که اهل خودسازی بود
. پرسیدم مگر شما هم آن جا بودی؟خندید و گفت: اون کسی که تو می گی خود من بودم. 3)از سر شب حالتی داشت که احساس می کردم می خواهد چیزی به من بگوید، بالاخره سر صحبت را باز کرد و گفت: بابا! خبرداری که ضد انقلاب تو کردستان خیلی شلوغ کرده؟ اگه بخوام برم اون جا، شما اجازه می دی؟ گفتم: بله. اجازه می دم، چرا که نه، فرمان امامه همه باید بریم دفاع کنیم. پرسید: می دونین اون جا چه وضعیتی داره؟ جنگ، جنگ ...
داود رشیدی و علی حاتمی در باشگاه کاراته فخیم زاده
مهدی فخیم زاده با انتشار عکسی در صفحه شخصی اش در فیسبوک از روزهای دهه شصت نوشته است، روزهایی که چهره هایی همچون زکریا هاشمی و داود رشیدی بیکار بودند و با او به باشگاه کاراته ای می رفتند که فخیم زاده در زیرزمین خانه شان راه انداخته بود. اوائل سال 1359 فدراسیون کاراته همه باشگاهها رو تعطیل کرده بود میگفت باشگاه تک ورزشی نمیخوایم، باشگاه باید حد اقل چهار پنج رشته ورزشی داشته باشه ...
پاراگراف کتاب (84)
مشاغل انحصاری و گیج کننده، وحشی به بار می ایند و نسبت به همه ی پدیده های جدی حیات سردرگم می شوند و به خبرگانی متعصب و سخت از خودراضی، که فقط به چرخاندن پاها و زبان ها و انگشتان خویش واقفند بدل میشوند.. هنر چیست؟ | لئو تولستوی زندگی مثل یه پل معلق وسط یه دره عمیق می مونه، ما هم وسط این پل گیر کردیم. یه دسته ای راه مستقیم رو انتخاب می کنن و جلو میرن، یه دسته ای هم خلاف جهت حرکت ...
28 سال سلوک عارفانه بر روی تخت!
خوشحال می شدم. اون همون طور که به همسرش خیلی احترام می گذاشت به عروس ها هم احترام می گذاشت. فاش: چقدر توانست روحیه ایثارگری خود را به دیگران انتقال بدهد؟ - دیدن اون همش درس استقامت بود. یک بار ندیدم از درد و شرایطش بناله. با این حال همه جوره سختی ها رو تحمل می کرد و حتی به صورت کلامی هم دیگران را تشویق می کرد که فقط در راه خدا قدم بردارند. او به پدرم می گفت برای دفاع از حرمین ...
برانکو: وظیفه کی روش است که به قطر فکر کند نه من/ رضائیان را در تمرین نمی بینم!
مودریچ شاگرد سابقش در تیم ملی کرواسی گفت: من پیش از این گفته بودم مودریچ بازیکن بسیار ارزشمندی در باشگاه رئال مادرید است و همین که این باشگاه به او پیشنهاد تمدید قرارداد چهار ساله داده، خودش گویای همه چیز است. توضیحات نمایش از دوشنبه, 29 آگوست 2016 20:16 نوشته شده توسط editor دسته: مصاحبه ها بازدید: 625 نظرات +92 #23 Ariyan 2016-08-30 02:41 همین منو تو هوادار ...
خاطره جالب مهدی فخیم زاده، از باشگاه کاراته شخصی اش، در زیرزمین، با حضور علی حاتمی و داود رشیدی+ عکس/ ...
تسلییت میفرستن . بگذریم . الان حالشو ندارم راجع این چیزا صحبت کنم . شاید وقت دیگر ... الان میخوام بخش کوچکی از کتاب (سینما ومن ) مندرج درصفحات 383-387 را که به یه خاطره غیر سیمائی دررابطه با من و داودرشیدی و علی حاتمی و.... مربوطه باشما باشتراک بگذارم . اوائل سال 1359 فدراسیون کاراته همه باشگاهها رو تعطیل کرده بود میگفت باشگاه تک ورزشی نمیخوایم ، باشگاه باید حد اقل چهارپنج رشته ...
برانکو: وظیفه کی روش است که به قطر فکر کند نه من/ رضائیان را در تمرین نمی بینم!
مودریچ شاگرد سابقش در تیم ملی کرواسی گفت: من پیش از این گفته بودم مودریچ بازیکن بسیار ارزشمندی در باشگاه رئال مادرید است و همین که این باشگاه به او پیشنهاد تمدید قرارداد چهار ساله داده، خودش گویای همه چیز است. توضیحات نمایش از دوشنبه, 29 آگوست 2016 20:16 نوشته شده توسط editor دسته: مصاحبه ها بازدید: 480 نظرات +84 #23 Ariyan 2016-08-30 02:41 همین منو تو هوادار ...
مدرنیته مهمترین عامل عرفی شدن دین، فرد و جامعه است
این تعریف بنده می شوند آمده اند که سامان دیگری به زندگی بدهند بعضی این سامان را از کار روی دل انسان ایجاد می کنند از آن نقطه شروع می کنند معتقدند که اگر درونش عوض شود افکار او هم عوض می شود رفتار او هم عوض می شود به طبع عوض شدن او بقیه هم عوض می شوند. بتدریج از یک هسته کوچک گسترش پیدا می کند جامعه هم عوض می شود جهان هم عوض می شود همه چیز عوض می شود دغدغه ها، افکار، اندیشه ها. اما برخی ...
جانباز مدافع حرم اهوازی به شهادت رسید
10 نفر پشتیبانی که 6 تاشون از فاطمیون و 3 تاشون از سوری ها و یکیشون هم یه جوون ایرانی بود برنامه آخرین بازدید رو هم ریختم. از اون 10 نفر خواستم پشت خاکریز بمونن و هوامو داشته باشن. با احتیاط کامل خودم به راه افتادم. ساعت حدود 14 بود. خورشید از روبروی من بود و دید خوبی نداشتم. هر جوری بود خودم رو به یه ساختمون متروکه رسوندم و از توی پنجره محلی رو که میخواستم دیدم. بله. تیربار بود. ...
مهراب قاسم خانی: در تلویزیون هر روز خط قرمزهای جدید ایجاد می شود
درگیری هایی که همه تو زندگیشون دارن ما هم داریم ولی فضای خونمون حالش خوبه، چون برامون از همه چیز مهم تر، یعنی از شغلمون مهم تر همیشه از اولش خانواد مون بوده، بچه هامون بودن و توی خونه بیشتر از همه به این چیز ها توجه داریم. برای همین اگر کسانی که برنامه رو دیدن دوست داشتن شاید دلیلش این بوده که ادای چیزی رو در نمیاریم، واقعا همون چیزی هستیم که هستیم. س: الان به نظر شما چرا مردم ما از برنامه ...
زنانی که محکوم به حبس ابدیم
دونستیم آشپزخونه دارن... نمی دونستیم شیشه درست می کنن. خلاصه رفتیم خونشون مهمونی، دیدیم یک گوشه خونه آشپزخونه زدن... من به این قادر بدبخت هی گفتم پاشو بریم که شر نشه... اما گفت زشته! تدارک شام دیدن... سر سفره شام ریختن همه مون رو بردن... اون صاحب خونه وامونده، همون رفیق شوهرم هم گفت با ما شریکه و شیشه مال ماست! شوهرم 15 سال حبس گرفت منم 13 سال... اون موقع پسرم سه سالش بوده و دخترم شش ماهه بود. الان ...
طنز؛ بی میلی جوانان، بامیلی مسئولان!
، میل ندارم. خانم: میل چی رو نداری؟ مگه گل گاوزبون دارم بهت تعارف می کنم که میگی میل ندارم. آقا: آخه الان وقت این حرف هاست زن؟ الان ما وسط شرایط اقتصادی نامطلوب کشوریم. از اون ور قیمت دلار افزایش پیدا کرده، کاهش 500 واحدی شاخص بورس رو داشتیم، کاهش قیمت هر بشکه نفت برنت شمال اصلا میدونی یعنی چه؟ کاهش 2 درصدی سهام وال استریت، افزایش نرخ تورم و کاهش صادرات غیر نفتی و محصولات ...
روزی که لاریجانی با تذکر نماینده مازنی احساس پیری کرد
با یک شعر شروع کرد تا طعنه ای هم به قراردادهای نفتی بزند. او با عبارت: قربون برم خدا رو، یک بام و دو هوا رو سخن آغاز کرد و بیش از آنکه درباره لایحه سخن بگوید نگران قراردهای نفتی بود. او از دولت خواست مجلس را محرم خود بداند. یک بام و دو هوا، مثلی است که داستانی پشت سر خود دارد و طی آن به اختلاف مادر شوهر با عروس اشاره می کند. ادامه این مثل اینگونه است: قربون برم خدا رو، یک بوم و دو هوا رو/ این ور ...
قهرمان زندگی خودت باش!
ریو با الگو قرار دادن قهرمانی از رشته خودش بزرگ شد؛ جوزف در 13سالگی با مایکل فلپس، شناگر اعجوبه آمریکایی عکس یادگاری گرفته بود. اسکولینگ در کنار فلپس خودش میگه: اون به باشگاهی اومد که من در اونجا تمرین میکردم. همه به سمتش هجوم برده بودن و مدام میگفتن: خدای من! مایکل فلپس اومده! من میخوام باهاش عکس بگیرم . خیلی شوکه شده بودم و واقعاً نمیتونستم دهنم رو باز کنم . جوزف ...
سرنوشت تکان دهنده ستاره
چه مربوطه؟ خیلی هم در حقّتون لطف کردم که گذاشتم تو خونه من زندگی کنید وگرنه که حالا آواره کوچه و خیابون بودید! خرج شکم توو بچّه ت به من چه ربطی داره ؟! اون شوهر گردن کلفتت از شب تا صبح وافور دستش باشه، صبح تا ظهر بخوابه و بعد بره پی کفتر بازیش، اون وقت من این حقوق ناچیزی رو که اون بدبخت خدا بیامرز یه عمر بابتش کار کرد رو خرج شما بکنم؟ مگه خودم بدبختی ندارم؟ !" مادربزرگ هیچ وقت دلش نیامد ...
یا علی(ع)
و با مهربانی گفت : - خیلی ممنون، یه قابلمه ی شیری گذاشتمه رو تش، الا برم می ترسم خراب بشه، صدای عابدو که شنیدم گفتم یه توک پا برم پشت دیوار هم سلامی اَ مش صفر و جیران کنم هم پیل غلومسین رو بگیرم و واگردم، که مظفر یا الله گفت و وارد حیاط مش صفر شد. سگ زردی که به روی تلگدان[2] که در سمت جنوب شرقی حیاط دُمش را وسط پاهایش قایم کرده بود و هوشیارانه حیاط را زیر نظر داشت، پارس کنان به طرف مظفر ...
فوتبال را دوست دارم اما معرف ندارم
همه سختی ، به یاد می آرم دقیقا به مدت دوماه برای تمرین با گیتی پسند دوازده شب میرسیدم خونه و ده صبح راهی اصفهان میشدم که مطمینم هیج کس توانایی انجام این کار رو نداشت . _خسته نشدید از این همه سختی و دیده نشدن ؟ تمام اطرفیانم به خوبی منو میشناسن شخصیت من طوریه که اگه با کسی مسابقه دو بزارم مطمئنا یا اول اون وای میسه یا من میمیرم_ ( اگر هادی را از بچگیش نمیشناختم این قسمت را قید ...
