سایر منابع:
سایر خبرها
با این روش ها از شلختگی فضای خانه جلوگیری کنید
البته یکی از قفسه های کمد را به نگهداری مجلات و روزنامه ها اختصاص دهید. 7. هر روز صبح رختخواب را مرتب کنید اینکار هر روز صبح تنها 5 دقیقه طول می کشد، ولی در مرتب به نظر رسیدن همیشگی اتاق بسیار تاثیر دارد. بعلاوه در روحیه ی اعضای خانوده و تمایل بیشتر به تمیز نگه داشتن فضای خانه تاثیر می گذارد. 8. برخی تمیزکاری ها را به روال روزانه تبدیل کنید روال تمیزکاری ...
قتل،7روز مانده به 18سالگی
18سال داشته است. از این رو تقاضا دارم برای بررسی سن عقلی اش به کمیسیون پزشکی قانونی منتقل شود تا در صورت اثبات این موضوع، ماده 91 قانون جدید مجازات اسلامی که برای متهمان زیر 18 سال امتیازی ویژه قائل شده است، درباره موکلم اعمال شود. این وکیل دادگستری ادامه داد: در بررسی ها مشخص شده چند روز بعد از ناپدید شدن غزاله، صفحه فیسبوک او بسته شده و با توجه به پیدا نشدن اثری از جنازه احتمال می رود این دختر هنوز زنده باشد. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. ...
نگاهی به معماری و هنر تاریخی ایران گزارش تصویری و تحلیل فنی آرامگاه پیر بکران
.... بنای مقبره پیربکران چندین دوره ساختمانی و تعمیر را نشان می دهد و چند تعمیر و تجدید ساختمان به فاصله نزدیک ، طی چند سال انجام گرفته است . قبل از دوره ایلخانی در این محل یک شبستان گنبد دار وجود داشته که احتمال می رود قبر یکی از شخصیت های برجسته محلی بوده است. در مقابل این اتاق ، ایوانی ساخته شد و چندی بعد انتهای باز ایوان بسته شد و ورودی و راهرویی در یک طرف بنا گردید. کمی بعد تغییرات جزیی ...
فیلم های سینمایی در تلویزیون
...> فیلم تلویزیونی آرزوها به کارگردانی علی دهکردی، جمعه 20 آذر ماه ساعت 16:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: پیرزنی نذر کرده همراه خانواده و نوه هایش به مشهد برود. او در بین راه از اتوبوس جا می ماند و مجبور می شود منزل به منزل با افراد مختلف به سفر ادامه دهد. هر بار به خاطر تجارب فراوان و دل پاک و قلب معتقدی که دارد گره از کار فروبسته مردم می گشاید و با دعای خیر ...
نحوه همکاری زنجانی با وزارت اطلاعات/کاندیداتوری روحانی در انتخابات پیش رو/ماجرای مراسم عروسی که سیاسی شد
دارند خدمت امام برسند. مخصوصاً که امروز امام سخنرانی هم نداشتند. احمد آقا رفت داخل و برگشت و بشارت داد که امام پذیرفته اند و چند دقیقه بعد خانم ها می توانند در منزل اندرونی خدمت امام بروند. مجموعاً شاید حدود بیست، سی نفر از خانم ها جمع شده اند. اتاق کوچک است و به هرحال به نحو فشرده می توانند همه بنشینند. قرار شد ملاقات یک ربع تا نیم ساعت بیشتر طول نکشد. در این مدت من هم باید بچه داری کنم تا خانم ها ...
خجالت می کشم، پس هستم!
نداشته باشید. در عین حال، همیشه توانایی ها و موفقیت های هر چند کوچک و ناچیز نوجوان باید مورد تشویق و تحسین خانواده قرار گیرد و از فعالیت های سازنده و عواطفش حمایت شود. البته منظورمان این نیست که همه رفتارهای نادرست نوجوان را نادیده بگیرید تا دچار اعتماد به نفس کاذب شود، بلکه باید با او گفت وگو و با تکیه بر منطق و خرد نکردن شخصیت فرزندتان، مشکلات را حل کنید و مراقب باشید اعتماد به نفسش ...
هر آنچه باید در مورد آنفولانزایی که این روزها گریبانگیر ایران شده بدانید
- آیا نتایجی از شیوع بیماری و مرگ و میر بر اساس گروههای سنی وجود دارد؟ بلی، بر اساس مطالعات انجام شده در کشور آمریکا بیشترین بیماران بستری شده در گروه سنی 5 تا 18 سال با آمار %26 درصد بوده و کمترین گروه بستری در گروه سنی 65 سال و بالاتر با آمار %7 درصد بوده و بیشترین میزان مرگ ومیر نزد گروه سنی 25 تا 49 سال با %32 و کمترین آن در گروه سنی 0 تا 4 سال با %3 بوده. که این آمار در کشورهای مختلف ...
اطلاعات کامل ازبیماری"آنفولانزا"
بیماری و مرگ و میر بر اساس گروههای سنی وجود دارد؟ بلی، بر اساس مطالعات انجام شده در کشور آمریکا بیشترین بیماران بستری شده در گروه سنی 5 تا 18 سال با آمار %26 درصد بوده و کمترین گروه بستری در گروه سنی 65 سال و بالاتر با آمار %7 درصد بوده و بیشترین میزان مرگ ومیر نزد گروه سنی 25 تا 49 سال با %32 و کمترین آن در گروه سنی 0 تا 4 سال با %3 بوده. که این آمار در کشورهای مختلف مطمئنا متفاوت ...
نحوه همکاری زنجانی با وزارت اطلاعات/کاندیداتوری روحانی در انتخابات پیش رو/تهدید هسته ای داعش توسط ...
بپیوندند لااقل میدانیم دلار و ارز مملکت دست رفقای خودمان می آید. هموطنان: اگه مقامات ما اجازه دادن چند هتل در اختیار گردشگران در جزیره کیش برای یک فصل دست گرداشگران روس قرار گیرد آنها کیش را ببینند دیگر سمت دوبی و آنتالیا نمیروند اینجوری مقامات روسی هم میدانند ارز کشورشان در دست رفیشان است، از این بهتر؟؟؟ شما بگید دوستان قبول کنید آنتالیا دیگه بسه، بریم پیش رفقای روس خودمان در ادامه مثل طرح ...
بازخوانی مصاحبه با مادر افشین قطبی که امروز دار فانی را وداع گفت
بازی که نکردید؟ نه اصلاً نمی شد پارتی بازی کرد و نباید این کار را می کردم. البته اصلاً اسم افشین در لیست کلاس نبود چون فقط 4 سال سن داشت. من یک بار به افشین گفتم که سر کلاس به کسی نگویی که من مادرت هستم. چون در کلاس همه بچه ها شاگرد هستند. گفتم وقتی می خواهی اجازه بگیری نگو مامان اجازه، بگو خانم اجازه هست؟ افشین همین کار را می کرد و همه بچه ها تعجب می کردند. آنها به من می گفتند مگر شما ...
گزارش فیلم های آخر هفته تلویزیون (19 ، 20 و 21 آذر)
تلویزیونی آرزوها به کارگردانی علی دهکردی، جمعه 20 آذر ماه ساعت 16:00 از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. پیرزنی نذر کرده همراه خانواده و نوه هایش به مشهد برود. او در بین راه از اتوبوس جا می ماند و مجبور می شود منزل به منزل با افراد مختلف به سفر ادامه دهد. هر بار به خاطر تجارب فراوان و دل پاک و قلب معتقدی که دارد گره از کار فروبسته مردم می گشاید و با دعای خیر و نصایح مادرانه از آن ها گذشته به سوی ...
انتخاب های سخت (21)
بود و ایالات متحده در اولین جنگ خلیج فارس کمک کرده بود تا از اشغال عراق آزاد شود، افرادی دستگیر شدند که تلاش داشتند از دیوار سفارت بالا روند. جرقه ای که در هشتم سپتامبر در قاهره روشن شده بود، اکنون به یک حریق بزرگ تبدیل شده بود و در مسیرش به گسترش و تهدید سفارتخانه ها و کارمندانش ادامه می داد. در سراسر آن روزهای سخت، به همراه تیمی که در اختیار من بود به صورت مداوم با دولت های کشورهایی که تحت ...
از محکومیت اتفاقات فرانسه تا سکوت در برابر سرکوب شیعیان نارداران آذربایجان
از باکو و دیگر مناطق جمهوری آذربایجان آنها را به تسلیحات،جنگ افزارها و مواد منفجره مختلف تجهیز نموده و یک گروه تروریستی تشکیل داده اند.آنها همچنین با برپایی تجمعات غیرقانونی در قصبه نارداران شهر باکو،راه های چگونگی ایجاد تنش و رویارویی مردم با حکومت جمهوری آذربایجان را مورد مذاکره قرار داده اند.به طوری که حتی با آموزش به هواداران خود اعلامیه های دعوت به اغتشاش را نیز در بین مردم انتشار داده اند ...
مردم با دست غذا می خوردند، اما مریضی نداشتند
در این جامعه پایبند به سنت ها، تا آن جا ژرف و استوار بوده که واژه آش پز را از فردی که آش می پخته، در گذر زمان به طور عام، به فردی که وظیفه پخت هرگونه غذایی را برعهده داشته، عمومیت بخشیده است. سفره ایرانی در سده های گذشته تا چند دهه اخیر، از خوراکی مایع که به گونه عام آش نامیده می شد، تهی نبوده است؛ این خوراک البته گاه و البته درمیان بخش هایی از طبقات مردم، وجه غالب سفره بوده، گاه، عمدتا ...
آخر هفته خود را چطور بگذرانیم؟ (6) هفته سوم آذرماه
به دور از هیاهو باشید. منوی کافه هم تنوع خوبی دارد و می تواند شما را از انتخاب تان راضی نگه دارد. اگر در دور و اطراف پارک ساعی، سراغ کافه پله را بگیرید، همه پله هایی را نشان تان می دهند که بعد از بالا رفتن از آن ها به کافه پله می رسید. آدرس: خیابان ولیعصر، خیابان ساعی دوم، جنب فرهنگسرای سرو این هفته چی ببینیم؟ سینما فیلم ناهید جدیدترین فیلم اکران شده و معرفی ...
رایج ترین اشتباهات سلامتی
در حالی که دنیا خوابیده است، خر و پف می کند و سوت می زند. برخی ها عادت به خوردن یک فنجان قهوه و چند آروغ بعد از شام دارند. حالا فاجعه در راه است و نمایش آغاز می شود وقتی که شما نمی توانید به خواب بروید؛ و یا اگر به خواب رفته اید، خواب عمیق رویای شبانه شما شده است! بگذارید که میز کاری شما نفس بکشد. شما کار زیادی دارید قابل قبول است. ولی این که شما پشت میز خود قرار می گیرید ...
یزد بهترین پیشنهاد برای سفرهای زمستانی
با ما همسفر شوید تا با هم سری به شهر بادگیرها بزنیم. در ادامه روایتی از یزدگردی ما را بخوانید: تا قبل از آنکه بلیط رفت قطار به مقصد یزد را بگیریم تمام اطلاعات من از این شهر این بود که یزد شهر بادگیرهاست و سوغات آن هم قطاب و باقلوا است؛ همین! اما یزد پر از شگفتی های دوست داشتنی است؛ آنقدر دوست داشتنی که باید بارها به این شهر بادگیرها سفر کرد و سر از کوچه پس کوچه های کاهگلی اش درآورد. برای رفتن به یزد 6نفر شدیم و بار و بندلیمان را برای سفری سه روزه بستیم. آن هم سه روز شگفت انگیز... روز اول گام نخست برای ورود به یزد رزرو اتاق در یک هتل بود. آن هم هتلی که خودش حکایت از یک خانه قدیمی می کرد. هتلی که در آنجا اتاق گرفتیم در گذشته خانه زرگر یزدی در دوره قاجاریه بود و الان چند سالی می شود که تبدیل به هتل سنتی شده. جایی نزدیک میدان امیرچخماق. خود این میدان، یکی از قدیمی ترین مکان های شهر است که به دوران تیموری برمی گردد و در دل خود بازار، تکیه، مسجد و دو آب انبار را جای می دهد. 700هزار هکتار بافت دست نخورده خشت و گلی از قطار که راهی هتل سنتی مان شدیم در همان چند دقیقه مسیر از راه آهن تا کوچه لب خندق آنقدر خانه های با دیوار کاه گلی دیدیم که احساس کردیم شهرمان را عوض نکرده ایم بلکه وارد دوره تاریخی جدیدی شدیم، 400 سال قبل. چون هر چه سر چرخاندیم خبری از ساختمان های آجری، سیمانی، چند طبقه و... نبود. هر چه بود ساختمان هایی که به سبک گذشته ساخته شده بودند. راننده وقتی تعجب ما را دید که چرا هیچ خبری از ساختمان های جدید و تازه ساز نیست با همان لهجه آشنای یزدی گفت: یزد دو شهردار دارد. یک شهردار برای بافت قدیم و سنتی شهر و شهردار دیگر برای بافت جدید شهر. شهردار بافت قدیم اجازه هیچ گونه ساخت و ساز را نمی دهد و به مرمت و بازسازی بناهای قدیمی می پردازد. به طوری که در حال حاضر بافت خشتی یزد به بیش از 700 هکتار رسیده که دست نخورده و مثل اینکه قرار است به ثبت جهانی هم برسد. بعد از عبور چند دقیقه ای از تاریخ به هتل سنتی مان می رسیم. هتلی که خودش خبر از تاریخ 200-300 سال قبل می داد. با دیوارهای کاهگلی و درهای چوبی اش که مانند قدیم کلون، قفل و زنجیر داشت و پله های بلند آجری دیگر این باور را به ما منتقل کرد یزد با همه جای ایران فرق دارد. کوچه های مدهوش کننده کاهگلی روز اول به پیشنهاد مسئول هتل ابتدا به پشت بام رفتیم تا از آنجا نگاهی از بالا به یزد بیندازیم. پیشنهاد عالی بود چون به شکل باورنکرنی از ساختمانی که شاید به زور اندازه دو طبقه ارتفاع داشت توانستیم تمام یزد را –حداقل بافت سنتی اش- به راحتی ببینیم. بعد از سیر و سیاحت پشت بامی پای پیاده وارد شهر شدیم تا به میدان امیرچخماق برسیم. مسیری که از هتل تا میدان شاید 10 دقیقه راه نبود به طوری که همین مسافت مسیر را در تهران می شد در عرض 7 دقیقه طی کرد؛ اما کوچه های کاهگلی با طاق های گنبدی و درها و تیرهای چوبی اش هوش و هواس را از سرمان برد و آنقدر غرق در زیبایی ساختمان ها و کوچه های قدیمی شدیم که دیگر داشت آفتاب غروب می کرد چشممان به جمال میدان امیر چخماق روشن شد. میدانی که قدیمی ترین نخل چوبی ایران به نام نخل حیدری ها را هم دارد. در حال تماشای این میدان بودیم که صدای زنگ و ضرب زورخانه ای توجهمان را به خودش جلب کرد. زورخانه ای که به خانم ها هم اجازه می داد برای دیدن پهلوانان داخل گود وارد شویم. بعد از وارد شدن به زورخانه متوجه شدیم که توریست های بسیاری که اکثرا چشم بادامی های آسیای شرقی بودند و جالب آنکه اکثرا هم خانم بودند دور تا دور اطراف گود زورخانه نشسته و داشتند ورزش باستانی ایرانی ها را با تعجب و هیجان نگاه می کردند. البته بماند که برای ما شش نفر هم تازگی داشت. چون تا به حال هیچ وقت از نزدیک گود زورخانه و پهلوان هایی که با میل و کباده ورزش می کردند را ندیده بودیم. در دل این زورخانه آب انبار تو در تویی هم وجود داشت که با یک دور چرخیدن در آن به تصور آنکه گم شده ایم اما موفق شدیم به جای اولمان برگردیم. تجربه زورخانه ای و آب انبار گردی خوبی بود... روز دوم مغازه اش بوی گذشته را می داد قرار امروزمان رفتن به خانه های قدیمی یزد مثل زندان اسکندر، خانه لاری ها، مسجد جامع و... بود. به همین دلیل باز هم پای پیاده راهی شدیم. دیوارهای کاهگلی تمامی ندارند. بازارهایی که مغازه هایش هم داد می زنند بیش از 100 سال از ساخته شدنشان می گذرد. فروشنده های پیری که مشخص است سال هاست مویشان را در همین دالان ها و بازارهای هزارتو سفید کرده اند. از کنار مغازه ای می گذریم که نوشته است تعمیر دوچرخه و پر است از دوچرخه های قدیمی خاک خورده ای که دیگر کسی سراغشان نیامده و صاحب مغازه هم دیگر فراموش کرده است سری به مغازه خاک خورده اش بزند. یک بقالی فوق قدیمی می بینیم. پیرمردی در کنار ترازویش نشسته است و منتظر مشتری. می گوید بیشتر از60 سال است در همین بقالی مشتری هایش را راه می اندازد. تمام اجناس مغازه بوی گذشته را می دهد.... با دست خاک لباس تان را بتکانید پاک می شود یزد هوای پاکی داشت. با وجود آنکه در سطح شهر سطل آشغال های کمی دیدیم اما هیچ زباله ای هم بر روی زمین به چشم نمی خورد. شاید به دلیل کاهگلی بودن شهر کمی لباس ها خاکی شود که با دوبار دست کشیدن روی لباس به راحتی پاک می شد... روزی 40 بار با شترها در میان رمل ها می چرخد ساعت 2 قرار بود دسته جمعی به همراه یک راهنما راهی کویر بافق شویم. از یزد تا کویر بافق یک ساعت و نیم در راه بودیم. وقتی به آنجا رسیدیم تا چشم کار می کرد پر بود از رمل های شنی که بسیار از آنچه که در تلویزیون و عکس ها دیده بودیم چشم نوازتر و دوست داشتنی تر بود. تا قبل از آنکه خورشید غروب کند و به مرحله رصد ستاره ها برسیم یکی یکی سوار شترهایی شدیم که برای سواری دادن ما آماده به خدمت بودند. شترهایی که قرار بود ما را در میان رمل ها بالا و پایین ببرند. سوار برشترها بودیم که خدارا شکر کردیم در دوره ای به دنیا آمده ایم که ماشین های چهارچرخ ما را به هر جا که می خواهیم می برند. نام شتربان حاج عباس بود که می گفت 40 سالی می شود در کار شتر و شتربانی است و 7-8 سال هم از زمان راه انداختن این پیست می گذرد. از آن زمان تا امروز کارش همین است که با شترها وارد تپه های شنی می شود با آنها دور می زند و به سرجای اولش می رسد. روزی 40 بار این کار را می کند... پابرهنه بر روی شن ها حالا نوبت آن است که با پای برهنه بدون کفش و جوراب بر روی شن ها و ماسه های کویری راه برویم. بدون آنکه نگران باشیم قرار است در پاهایمان خاری برود یا خبری از جانورانی مثل مار، عقرب، مارمولک و... باشد. چون می گفتند این کویر آنقدر گرم است که هیچ موجود زنده ای توان زندگی کردن در این محدوده را ندارد. راه رفتن بر روی شن و ماسه ها صفای وصف ناپذیری داشت. مخصوصا وقتی بالای رملی راه می رفتیم که یک سمتش رو به خورشید و سمت دیگرش رو به سایه بود. قدم زدن در بین این دو خط مرزی تجربه جالبی که یک پا گرم و یک پا سرد است را به دست آوردیم. موتورهای چهار چرخ در کنار شتر ها دیروز و امروز را به هم دوخته بود و اگر کمی زودتر می رسیدیم و هوا رو به تاریکی نمی رفت بدمان نمی آمد تجربه موتور سواری در میان شن و ماسه را هم داشته باشیم. اما بدی انتخاب تورمان این بود که ما را از ظهر به کویر بردند آن هم با مبلغی بالا در صورتی که با کمی جستجوی بیشتر می شد با یک ماشین و هزینه ای کمتر خودمان را به کویر برسانیم و ساعت های بیشتری از آفتابب داغ کویری استفاده کنیم. بفرمایید ستاره بچینید آفتاب کم کم در حال غروب بود و طلوع ستاره ها نزدیک. وقتی دیگر خبری از نور نبود و همه جا تاریک شد. در همین زمان آتشی روشن کردند و دور آن نشستیم، چای آتشی خوردیم و خوش صداها، صدا در گلو انداختند و خواندند ال ایتکه دیگر نوبت آسمان بود از طبق پر از ستاره اش رونمایی کند. آنقدر آسمان نزدیک بود که می شد دست را دراز کرد و ستاره ها را لمس کرد. رصد ستاره ها شروع شد. از راه شیری که مانند یک ستاره دنباله دار عظیم الجثه نور وسیعی را به وجود آورده بود تا ستاره قطبی، دب اکبر، دب اصغر، ذات الکرسی، خوشه پروین و... تمامی آنها جلوی چشممان بود و می توانستیم آنها را از نزدیک ببینیم. روز سوم از آن بالا چک چک می آید روز آخر اقامت در یزد را اختصاص می دهیم به دیدار از یکی از شهرهای معروف یزد؛ یعنی میبد. یک ماشین می گیریم و عازم آنجا می شویم. قبل از آنکه وارد میبد شویم به یک بخش تقریبا کوهستانی به نام چک چک می رویم. جایی که یکی از بزرگ ترین زیارتگاه های زرتشتیان به حساب می آید. ساختمانی در دل کوه ساخته شده که در ابتدا بودن آن در چنین جایی عجیب به نظرمان رسید؛ اما وقتی از راهی که مشخص کرده بودند بالا رفتیم و رسیدیم به مردی که نامش زال بود و از قبل به ما گفته بودند اگر از او عود بگیرید و داخل زیارتگاه آن را روشن کنید هر حاجتی داشته باشید برآورده خواهدشد حس خوبی به دست آوردیم که دیگر بودن این تک ساختمان در دل کوه برایمان عجیب به نظر نرسید. آخرین ساختمان در دل کوه چک چک زیارتگاه بود که دقیقا در دل کوه ساخته شده و هنوز سقف و دیوارهایش سنگی بودند و کف آن مرمر. برای آنکه وارد زیارتگاه شویم باید کفش هایمان را در می آوردیم. در آنجا توریست های خارجی که اغلب چشم آبی های مو بور بودند نشسته و داشتند به صحبت های مترجم درباره دین زرتشت گوش می کردند. گل نیلوفر 12پر که نمادی از 12 ماه سال بود هم در وسط این زیارتگاه قرار داشت. همچنین یک وسیله فلزی که بر روی آن سه چراغ با روغن می سوخت و نشانه شعار معروف زرتشت ها پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک نیز به چشم می خورد. اما آنچه که در این منطقه بی نظیر است وجود چشمه ای است که سال های سال از دل این کوه می جوشد و در تمام ایام سال آب دارد. از دیوار سقف هم به صورت قطره قطره آب می چکد که اصلا اسم این منطقه به همین منظور چک چک گذاشته شده است. همچنین چنار قطور 1400 ساله ای که در آنجا قرار داشت که همه را به خصوص توریست های خارجی را شگفت زده کرده بود. دو روایت دو افسانه یا دو...؟ راهنمای زیارتگاه دو روایت درباره به وجود آمدن این منطقه نقل کرد. یکی از آنها که بی شباهت با افسانه نبود اینطور است که مهربانو، دختر یزدگرد سوم بعد از آنکه اعراب وارد ایران می شوند به این کوه پناه می آورد و می گوید ای کوه به من پناه بده. کوه از هم شکافته می شود و مهربانو وارد آن شد. اما روایت دوم آن بود که مهربانو بعد از آنکه از دربار می گریزد به این محدوده می آید و چون در اینجا آب بوده برای مدتی در دل این کوه ساکن می شود و چوب دستی که با خود برای بالا آمدن از کوه آورده بود را در خاک می کارد که الان به این درخت چنار کهن سال رسیده است. حیف شد... آفتاب دیگر غروب کرده بود که به یک کارگاه سفال گری هم رفتیم و در آنجا تجربه نشستن پشت میز چرخان سفالگر را هم به دست آوردیم. حالا باید دیگر بر می گشتیم در صورتی که بسیاری از مکان های دیدنی یزد مانند آتشکده ای که هنوز آتش آن بعد از 1500 سال خاموش نشده است، میدان ساعت، قدیمی ترین ساعت شهری ایران، مسجد جامع فهرج، قدیمی ترین مسجد ایران، گوردخمه های شهر، آب انبار شش بادگیر، قنات زارچ، طولانی ترین قنات ایران، سرو چهارهزارساله ابرکوه و... را ندیدیم، حیف شد.... ...
ورزش فاروج ویترین رسانه ای ندارد/برای تیم ملی امید خیز برداشته ایم
حسین خوش اندام و سعید اکبرزاده همان خبرسازانی هستند که امروز برای بسیاری از همکلاسی ها و هم مدرسه ای هایشان یک علامت سوال لذت بخش شده اند و از سویی، سوال برانگیز برای ورزشکاران سایر شهرستان های استان، که مگر فاروج هم ورزش دارد؟!. این جمله را سعید اکبرزاده نوجوان متولد چهارمین روز از آبان ماه سال 76 می گوید، او که به تعبیر خودش فوتبال را با توپ پلاستیکی و این بار برخلاف فوتبالی ها دیگر از ...
نقش حرم بی بی حکمیه خاتون (س) بر سیمای فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و گردشگری استان کهکیلویه و بریراحمد و ...
پیامبر گرامی، از هیچ گونه ظلم و عداوتی مضایقه نکردند و اوج شقاوت و قساوت خود را در قیام بزرگ پرچمدار عدالت و شهادت، حضرت اباعبدا... الحسین (ع) به اثبات رساندند. فرزندان و نوادگان ائمة اطهار علیهم السلام نیز در زمان حیات خود بسان اجداد مطهرشان مورد ظلم و جور خلفای اموی و عباسی و حکام دست نشاندة آنان قرار داشتند، لذا پس از آغاز نهضت های عدالت خواهانة شیعه از نیمة دوم قرن اول هجری، تعقیب ...
معرفی کرامات حضرت بی بی حکیمه (س) در راستای تحکیم باورهای اعتقادی محبّین اهل بیت (ع)
امامزاده بی بی حکیمه خاتون (س) دختر بلافصل امام هفتم موسی بن کاظم (ع) در 81 کیلومتری جنوب گچساران در ضلع شرقی روستای بی بی حکیمه از توابع و روستاهای این شهرستان، حد فاصل بندر گناوه به مرکز گچساران (دوگنبدان) در میان تنگه ای بزرگ و طولانی قرار گرفته است. بی بی حکیمه، دهستان، ده، زیارتگاه، منطقه ای نفت خیز در شهرستان گچساران، استان کهگیلویه و بویراحمد است. دهستان بی بی حکیمه در بخش مرکزی، در ...
ماموران سازمان امنیت در تعقیب یک انقلابی(پاورقی)
غمگین و ناامید کند. من سعی کردم که به تو انسان بودن را یاد بدهم ، البته اگر که خود آن را آموخته باشم ، اکنون نیز می خواهم همیشه به خاطر داشته باشی که یک انسان در مقابل هر نفسی که می کشد، مسئول است و... مهندس حرف های دیگری هم زد و بعد هم رفت . چند روز پس از رفتنش اوضاع خانه به کلی تغییر کرد. *** آشپزخانه در انتهای راهرو قرار داشت و با در یک لنگه ای از راهرو جدا می شد. ساعت ملال ...
حقایق درباره علی حاتمی در گفت و گو با دستیارش/ همه آنچه راجع به او و فیلم هایش نمی دانستید
دلان علی مشغول روتوش اولیه سریال هزاردستان بود؛ البته آن زمان اسمی که حاتمی برای این مجموعه در نظر داشت جاده ابریشم بود. یادم می آید علی مواقع بیکاری و در ساعت های استراحت خود، به عتیقه فروشی ها می رفت و اجناس و اسباب قدیمی می خرید. آن زمان قطبی رئیس تلویزیون قسط اول ساخت سریال را به علی داده بود و او از بابت خرید این چیزها مشکل مالی نداشت. بیشتر اجناس عتیقه ای که علی در طی چند سال ...
اولین شکست تاریخ پیکسار رقم می خورد؟ بررسی 10 فیلم برتر باکس آفیس در هفته ی گذشته
حسابی گل کرد و موفقیت های اش آن قدر پیش رفت که حتی در بخش فیلم های غیرانگلیسی زبان نامزد کسب جایزه ی اسکار شد. فیلم آن قدر خوب ساخته شده بود و قصه آن قدر درگیر کننده بود که در نهایت The Secret in Their Eyes و کامپانلا موفق شدند جایزه ی اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را به خودشان اختصاص دهند. با این حساب آن چه The Secret in their Eyes محصول سال 2015 پیش روی مان قرار می دهد، صرفا اقتباسی هالیوودی از ...