سایر منابع:
سایر خبرها
سفید پوش روسفید/دستهایی که معجزه می کنند
ملت بیدار آنلاین – آذربایجان شرقی ؛ کتایون حمیدی : مادر جان نفس عمیق بکش، به هیچی هم فکر نکن تا وقتی فشارت را می گیرم بالا و پایین نشود. خواهر جان شما در سنی هستید که باید هر 6 ماه یکبار تست سرطان سینه دهید. دختر گلم یعنی چی مسکن خوردم؟ لطفا سر خود قرص مصرف نکنید، مگه نخود و کشمش هست برای هر چیزی ژلوفن می خوری؟ اینها حرف هایی است که کمی مانده به خطبه های نماز جمعه، از سمت گروهی که برای ویزیت رایگان به مناسبت هفته بسیج در داخل مصلا مستقر شده بودند، به گوشم می رسید. کنجکاو شدم اما فقط چند دقیقه به ایراد خطبه ها مانده بود و زمان زیادی برای سر در آوردن از کار ...
زندگی شوم زن مشهدی؛ عروسی که در کمتر از 3 روز مطلقه شد!
تو را نزد بهترین پزشکان متخصص می برم! جلال کارگاه تولیدی لباس داشت و چند کارگر برایش کار می کردند. من هم وقتی علاقه او را دیدم، به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم و به عقد یکدیگر در آمدیم اما هنوز مدت زیادی از برگزاری مراسم عقدکنان سپری نشده بود که شیوع بیماری کرونا شغل او را نیز تحت تاثیر قرار داد. جلال مجبور شد کارگاهش را تعطیل کند و در فروشگاه مواد غذایی برادرش مشغول کار شود. بعد از این ...
مشکوک شدن این آقا داماد کار دستش داد | عروس خودش رو توی روز عروسی کشت!
تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم. در ادامه مأموران تحقیقات خود را برای یافتن زن جوان پی گرفتند و مشخص شد مردجوان واقعیتی را پنهان می کند. از این رو وی تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت و در نهایت به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: چند ماهی بود که به همسرم مشکوک شده بودم و فکر می کردم که با شخصی رابطه پنهانی دارد. بارها تهدیدش کردم و گفتم که اگر شکم به یقین تبدیل شود تو ...
خواسته های بی شرمانه مرد جوان از همسرش/ غیرت هم خوب چیزی است!
، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و ...
دیدار پرسنل جهاددانشگاهی همدان با پرستار و همسر شهید
به او سقا می گفتند . وی افزود: لحظه وقوع حادثه متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد، فقط احساس کردم لحظاتی بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم صدای زنگی در گوشم پیچید، چشمانم را باز کردم و دیدم سقف اتوبوس کامل ریخته است، به همسرم نگاه کردم، احساس کردم خوابیده است، او را صدا می کردم اما جوابی نمی شنیدم. با وجود اینکه پرستار هستم، متأسفانه نتواستم کاری برایش انجام دهم، نبضش را گرفتم، یکی در میان می زد ...
معرکه گیری فاطمه گودرزی در این سن و سال ! / رقابت جوانی خانم بازیگر با عروس مشهورش !
بیراه انجام میده، پسرش یعنی پویان گنجی هم با همسر جانش یعنی دریا مرادی دشت حسابی زدن تو جاده خاکی و کسی هم جلودارشون نیس. فاطمه گودرزی رو شاید توی سینما و تلویزیون دیگه به اون صورت نبینین و بخواین بدونین که خانوم خانوما داره کجاها سیر میکنه. بیاین تا بهتون بگیم! پیج هنریِ فاطمه گودرزی که حالا شده عین بلاگرای اونور آبی! فاطمه خانوم جدیدا پیج هنریش رو تبدیل کرده به یه پیجی با حال ...
از سفر ناتمام کربلا تا حال خوب درمان بیماران روانی
گرفتیم به زیارت کربلا برویم، عید مبعث بود، به اتفاق خانواده همسرم راهی شدیم، از مرز خسروی وارد عراق شدیم، نیم ساعت بعد از آن در اتوبوس در حال خواندن زیارت عاشورا بودیم؛ شهید حجتی، روحانی کاروان در حال قرائت بود که بین اتوبوس ما و اتوبوس پشت سر که از کرمانشاه بود یک خودروی انتحاری قرار گرفت. وی ادامه داد: متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد فقط احساس کردم لحظاتی بیهوش شدم، صدای شلیک زنگی در گوشم بود ...
رفتارهای توهین آمیز داماد نامرد با عروس جوان/ در شب عروسی چه گذشت؟جزییات
همه اقوام و فامیل بعد از صرف شام در تالار منتظر بودند تا داماد از راه برسد و مرا در میان هیاهو و پایکوبی همراه با جشن و شادی به منزل مشترک مان ببرد. من هم در حالی که لباس زیبای عروسی را به تن داشتم، در گوشه تالار چشم به در دوخته بودم اما آن شب داماد نیامد و ... زن 19ساله با بیان این که اختلافات من و همسرم از همان شب عروسی آغاز شد، درباره ماجرای شکایت از همسرش به کارشناس اجتماعی کلانتری ...
یک پرستار: ازدواج دانشجویی را بهترین نوع ازدواج برای جوانان می دانم
کامل ریخته است، به همسرم نگاه کردم، احساس کردم خوابیده است، او را صدا می کردم اما جوابی نمی شنیدم. با وجود اینکه پرستار هستم، متأسفانه نتواستم کاری برایش انجام دهم، نبضش را گرفتم، یکی در میان می زد، خواستم سی پی آر انجام دهم، دیدم دیگر جانی در بدن ندارد. این همسر شهید اضافه کرد: انسان در لحظات اول در آن شرایط انکار می کند اما در نهایت در بیمارستان عراق فهمیدم که احمد از پیش ما رفته، خیلی ...
در حسرت سرپناه|مادر باردار با فرزند خردسال و همسرش از 3 شب گذشته در حاشیه شهر مشهد چادرخواب شدند
. پولی نداشتم که برای اجاره خانه بپردازم. می گوید: همسرم باردار است. سه روز است هیچ کدام لب به غذا نزده ایم. پولی نداریم که چیزی بخریم. بخاری خانه مان آتشی است که با تکه چوب های همین زمین رها شده روشن می شود. روشنایی و آب و برق هم که بماند. او ادامه می دهد: تا سال گذشته به عنوان کارگر مشغول به کار بودم، اما یک باره مشمول تعدیل نیرو شدم. تا به امروز در چند کار متفرقه فعالیت داشته ام، اما ...
سرقت مرگبار یک سینی از خانه خواهر زن!
: شب حادثه زنگ خانه به صدا درآمد و مرد جوانی از پشت در مدعی شد برای خانم مهندس بسته ای از طرف شهرداری آورده است، من هم در را باز کردم اما لحظاتی بعد مرد جوانی در حالی که ماسک به صورت داشت و دستمالی هم دور سرش بسته بود، مقابل آپارتمان آمد و به محض اینکه در را باز کردم ناگهان چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمت من گرفت و با تهدید مرا به داخل یکی از اتاق ها برد و حبس کرد، بعد شروع به کتک زدن خانم ...
از نگاه جامعه تا بغض های فروخورده در سایه سیاه یک بیماری
خانم با خوراندن تریاک به من دردهایم را آرام می کرد و با پیشرفت این موضوع متوجه اعتیاد خود شدم تا جاییکه بدون اطلاع همسرم مواد تهیه کرده و گاه نیز تزریق می کردم. همسرم بسیار خوب و فهمیده بود وقتی متوجه اعتیاد من شد از من خواست ترک کنم آن زمان چیزی جز یک اسم از ایدز نمی دانستم. با کمک همسرم برای ترک مواد مخدر بستری شدم و بعد از مدتی نیز کمپ را به قصد منزل ترک کردم. اینجا بود که بغضش ترک ...
دوربین مخفی راز سرقت های همسایه را برملا کرد
اداره پلیس رفت و این بار سارق خانه اش را به مأموران معرفی کرد. وی گفت: من به مرد کارخانه دار مشکوک بودم، اما می دانستم نمی توانم ردی از او در سرقت پیدا کنم، به همین خاطر تصمیم گرفتم دوربین مخفی در خانه ام نصب کنم تا از طریق تلفن همراهم خانه را از دور کنترل کنم. شب قبل برای فریب او به سراغ همسایه مان رفتم و به او گفتم من و همسرم تصمیم داریم چند روزی به مسافرت برویم و از او خواستم مراقب خانه ما ...
زنان خوش تیپ در تله وحشتناک 2 پسر خشن
به گزارش جوان، شاکی گفت: در یک شرکت داروسازی کار می کنم. ساعتی قبل از شرکت بیرون آمدم و در حکیمیه تهرانپارس منتظر ماشین بودم تا به خانه ام در سه راه تهرانپارس بروم. یک خودروی پراید نقره ای توقف کرد و سوار شدم. در صندلی عقب مرد جوانی نشسته بود، به همین خاطر می خواستم روی صندلی جلو بنشینم، اما صندلی شکسته بود بنابراین مجبور شدم روی صندلی عقب کنار آن مرد بنشینم. راننده شروع به حرکت کرد ...
زندگی ما طلسم شده، طلاق می خواهم
دوات آنلاین -زن جوان وقتی با شوهرش به اختلاف خورد، به یک رمال روی آورد. نسخه اشتباه رمال زندگی او را به دادگاه خانواده تهران کشاند. وقتی رمال به این زن گفت که یک ماه هیچ مهمانی را به خانه شان راه ندهند، زندگی این زوج از هم پاشید. دعوای این زوج در نهایت به یکی از پرونده های دادگاه خانواده تبدیل شد. زنم مشکل روحی دارد به نوشته تپش جام جم؛ مرد جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه ...
روایتی از حس پدرانه شهید سلیمانی درباره همسران شهدا
: بله دو فرزند هم دارم. سردار گفتند: بنشین بنشین می خواهم با تو صحبت کنم. از اوضاع و احوالم پرسید و من همه را با اشک جواب می دادم. سردار گفت: گریه نکن. گفتم: نمی توانم. حاج قاسم رو به مادر شوهرم کرد و گفت: حاج خانم، هوای دختر ما را داری؟ مادر شوهرم گفت: بله، مجدد عروس خودم شد. سردار با لبخندی گفت: دختر به این ماهی، اگر این کار را نمی کردید، چه می کردید؟ بعد با حالتی گفت: کسانی که به شهادت می رسند اینقدر از شهادت شان ناراحت نمی شوم که همسرانشان را می بینم ناراحتم می کند. انتهای پیام/ 118 ...
آرامش جانباز اعصاب و روان با خدمت به زائران امام مهربانی ها
زندگی مشترک مان را پس از اتمام جنگ هشت سال دفاع مقدس شروع کردیم. خانواده به ویژه همسر یک جانباز اعصاب و روان سختی های زیادی رارمتحمل می شود، این مرارت و مدارا با همسر برای خانم کابلی مشمول چه روایاتی است؟ همسرم بعد مجروحیت دومش هم خودش اذیت شد و هم من و دخترانم. همیشه می گفت: صدایی در گوشم می پیچد و دکتر هم گفته بود نزدیک گوشش آهنگ بگذارد تا صدا کمتر اذیتش کند. زمانی که ...
اسرار قتل زن ثروتمند پس از گذشت 5ماه فاش شد/ قاتل، شوهر خواهر معتاد او بود
را استخدام کرده و این زن از حدود 45روز قبل از حادثه کارش را در خانه متوفی شروع کرده بود. فریبا درباره جزئیات ماجرا به کارآگاهان گفت: حدود ساعت22:30 بود که زنگ خانه به صدا در آمد. آیفون را برداشتم و مردی جوان درحالی که بسته ای در دست داشت مدعی شد که از طرف شهرداری، بسته ای برای خانم مهندس(متوفی) آورده است. در ورودی ساختمان را به روی او باز کردم و دقایقی بعد مرد جوان به مقابل در واحد رسید. ...
این زن عاشق مرد همسایه شد ! / اقدام سیاهی که بی آبرویی به بار آورد !
شدن این موضوع، فتانه برای تحقیقات به دادسرا احضار شد، زن جوان که دستش رو شده بود، گفت: مدت ها بود که به سیروس علاقه مند شده بودم، اما او تمایلی به من نداشت. به خاطر علاقه ام خودم پیشقدم شدم و پیشنهاد ازدواج دادم اما او مخالفت کرد و خانه اش را اجاره داد و رفت. مدتی بعد زن جوانی با فرزندش ساکن آن خانه شدند و من بعد از مدتی از صحبت های زن جوان و رفت وآمدهای سیروس متوجه شدم که به هم علاقه ...
جنایت؛ پایان رابطه شیطانی با زن جوان/ قاتلان بخشیده شدند
خیابان پیروز شمالی در بزرگراه آیت الله سعید با جسد مرد جوانی روبه رو شدند که با 19 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. مأموران پلیس در همان نزدیکی موتور سیکلت وی را کشف کردند که مشخص شد مقتول پیک موتوری کار می کرده و ساعتی قبل هم برای تحویل بسته ای با مردی در این مکان قرار ملاقات داشته است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، همسر وی مورد تحقیق قرار گرفت. زن جوان گفت: شوهرم نگهبان خوابگاه ...
از قتل هولناک در اتاق خواب تا قتل یک کودک 5ساله پس از قتل همسر
درگیری می رسید، تا اینکه بالاخره امروز هنگامی که به شدت عصبانی بودم قفل و زنجیر موتورسیکلت را باز کردم و آنقدر همسرم را زدم تا اینکه بیهوش کف اتاق خواب افتاد و بعد هم وقتی احتمال مرگ او را دادم، با پلیس و اورژانس تماس گرفتم، اما قصد کشتن او را نداشتم. متهم این پرونده جنایی، پس از رازگشایی از قتل وحشتناک همسر 35 ساله اش، در حالی درون خودروی پلیس نشست که نگاهش به چشمان فرزندانش خیره مانده بود ...
چادرنماز صدیقه کفنِ شهادتش شد!
شهدا دیده می شد. شهیده صدیقه موسوی هنگام شهادت 12 سال بیشتر نداشت و شهادت مظلومانه اش داغ بزرگی بر دل خانواده اش نشاند. شهیده موسوی با وجود سن و سال پائین، دختری پاک و مؤمن بود و در امور و مصائب زندگی به جدش حضرت زهرا (س) متوسل می شد؛ و سرانجام همانند جدش با پهلوی شکسته در حالیکه ترکش به پهلو و شکم او اصابت کرده بود به شهادت رسید. متن پیش رو را سیده بیگم موسوی نوشته و روز شهادت دخترش و احساس خودش از ...
بیش از 80 درصد تماس گیرندگان “خط ملی اعتیاد” زنان هستند!
.... به هیچ کس نمی توانستم اعتماد کنم، با خودم گفتم اگر این بسته موادمخدر باشد نمی توانم آن را به خانواده ام بگویم، زیرا آبرویم می رود و دیگر اجازه نمی دهند با همسرم زندگی کنم، خانواده همسرم هم قطعا زیر بار نمی رفتند. مستاصل شده بودم و نمی دانستم باید چه کنم. با یک سرچ ساده شماره خط ملی اعتیاد را پیدا کردم و تماس گرفتم. با نشانی هایی که از ماده داخل جیب همسرم به آنها دادم، مشاور توضیح ...
معروف ترین تصویر خطای دید در جهان را ببینید
را می بینید، یک مطالعه استرالیایی در سال 2018 که توسط دو استاد روانشناسی دانشگاه فلیندرز انجام شده است به این نتیجه رسید اینکه کدام یکی از زنها را (جوان یا پیر) در نگاه اول می بینید به سن شما بستگی دارد. طبق این مطالعه، یک فرد جوان تر ابتدا زن جوان را می بیند، در حالی که افراد مسن تر ابتدا زن سالخورده را می بینند. این مطالعه 393 شرکت کننده (242 مرد، 141 زن) از سنین 18 تا 68 سال، با ...
سوابق الامور: ناخرسندی از زندگی زناشویی
ن مردم روی هم ریخته بوده و حتی آرزوی مرگ زن خود و همسر نامبرده را نیز در سر می پرورانده است: یا خصم من و تو در دهد تن روزی یا شوی تو میرد و زن من روزی یا بر سازیم هر دو یک فن روزی تو شوی رها کنی و من زن روزی! (عثمان مختاری) ابن محمود روزنامه صبح ساحل
صاحبخانه هایی که دندان گرد نیستند
دهد و همیشه ته کاغذ بزرگ و رنگی اجاره نامه با خط خوش اش می نویسد: قرارداد یکساله نیست، تا هر وقت بچه دار شدند. ولی شیرین سازگار وقتی هم مادر شده از خانه زهرا خانم نرفته است. او می گوید: همسر مامان زهرا چند سال پیش بر اثر تصادف رانندگی از دنیا رفته و او با اجاره خانه، زندگی خودش و دختر و پسر خردسالش را اداره می کند، ولی در طول 3سالی که مستأجرش بودم حتی یک بار برای دیر دادن اجاره با من اخم و تخم ...
رابطه سیاه نوعروس با برادر داماد/جریان چه بود؟
زندگی ناخوشایند من بودند که ناباورانه از نوع نگاه ها و رفتار سهیل دریافتم که او به من علاقمند است و پنداری که چندان بی رغبت نیست که در نبود برادرش، جای خالی او را برای من پر کرده و نقش همسر نداشته ام را برایم بازی کند. او چندین بار حضوری وغیر حضوری سعی کرد به من بفهماند که باید با او رابطه داشته باشم و من که مدتی بود در شک و تردید رابطه ای پنهانی با او به سر می بردم، سرانجام دل به ...
قتل هولناک یک زن در منطق گیشای تهران / قاتل زن ثروتمند آشنا بود!
متوفی شروع کرده بود. فریبا درباره جزئیات ماجرا به کارآگاهان گفت: حدود ساعت22:30 بود که زنگ خانه به صدا در آمد. آیفون را برداشتم و مردی جوان درحالی که بسته ای در دست داشت مدعی شد که از طرف شهرداری، بسته ای برای خانم مهندس(متوفی) آورده است. در ورودی ساختمان را به روی او باز کردم و دقایقی بعد مرد جوان به مقابل در واحد رسید. وی ادامه داد: مرد مرموز ماسک به صورت داشت و دور پیشانی اش هم ...