سایر منابع:
سایر خبرها
آن نامرد اینقدر توی گوش من زمزمه کرد که مجبور به خیانت شدم/ همسر بیچاره ام خبر نداشت که با دوست صمیمی اش ...
درخواست ازدواج می کرد ولی با تعریف و تمجیدهایی که از من کرده بود او را نیز شایسته ازدواج با خودم نمی دیدم چرا که نه شغل درست و حسابی داشت و نه تیپ و قیافه ای که مرا به این ازدواج متقاعد کند با این حال همت دست بردار نبود و هر روز کاخی از خوشبختی های خیالی برایم بنا می کرد تا این که برای مشاوره نزد فردی رفتم که خود را کارشناس خانواده معرفی می کرد و مدعی بود در امور ازدواج و طلاق فردی کارآزموده و خبره ...
باورتان می شود این عکس جوانی “شماعی زاده” با زن و بچه هایش است/ عکس
ساز تخصصی ساکسوفون است تابحال یکبار ازدواج کرده است. از 13 سالگی وارد ارکستر تئاتر اصفهان شدم از سال 1338 وقتی 16 ساله بود کارم را بصورت حرفه ای دنبال کردم ، در سال 1341 وقتی 19 ساله بودم به تهران آمدم و در کلوپ های مختلف مشغول بکار شدم. در سال 1345 نیز وارد رادیو شدم. از سال 1351 وقتی 29 ساله بودم اهنگساری را شروع کردم و یکسال بعد بنام به درخواست مردم ...
دعوای تازه عروس و داماد برادر زن را قاتل کرد!
خواهرم را تهدید می کرد. خواهرم با دیدن پیامک های تهدید آمیز همسرش آشفته شده بود. من که از دیدن حال و روز خواهرم عصبی شده بودم، تصمیم گرفتم سراغ سعید بروم و او را ادب کنم. به همین خاطر مقابل خانه اش رفتم و با او درگیر شدم. سعید وقتی مرا دید با چاقو به من حمله کرد و من در دفاع از خودم با چاقویی که همراه داشتم چند ضربه به او زدم. در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی ریه و شریان های حیاتی ...
شوهر بی غیرتم از من میخواست با دوستانش باشم/ دوستش مدام به من تجاوز می کرد!
متنفر می شدم، چرا که در برابر سالومه احساس سرشکستگی می کردم و به اوضاع اقتصادی خودم افسوس می خوردم. تا این که روزی سالومه از من خواست در شرکت تجاری برادرش مشغول کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از ...
خیانت زن جوان به همسرش | او با برادر شوهرش رابطه شرم آور داشت
هم خود را برای اندک زمانی به خواب خرگوشی زده و به امور تربیتی فرزندم و نیازهای مختلف او سرگرم شده تا شاید روح گم گشته زندگی خود را بار دیگر دریافته و در بستر گرمابخش عاطفه های مهربانیش دلگرم بشوم. روزها همچنان می گذشت و من هنوز در اندر خم کوچه های سرگردانی روز به روز از همسر و روند جاری زندگیم دورتر می شدم و فرشید نیز که شاید خود دریافته بود چندان علاقه ای به او ندارم چندان توجهی به من ...
کارتن خوابی که خانم دکتر ایران شد !
اعتیاد را در زیر زمین خانه بودم و این بدترین دوران زندگی من بود زیرا هر روز در حال تزریق و مصرف مواد و حتی مصرف ده ها قرص به صورت روزانه در زیرزمین خانه مان بودم در حالیکه خانواده من از جمله مادر و خواهرم در خانه در حال گریه بودند. مربی کلاس های انگیزشی افراد آسیب دیده ادامه داد: من در این 10 سال از زیرزمین خانه بیرون نیامدم و به جایی رسیده بودم که خودم از خودم متنفر بودم در حالیکه همیشه ...
لعنت به این زندگی که به خاطر بدهی مجبور شدم زن صیغه ای بشوم!/ شب ها خواب ندارم!
ها را به اجرا بگذارد! تازه می فهمم که قدیمی ها درست می گویند، هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد . او با شگرد خیرخواهانه قصد سوء استفاده از مرا داشت که ... شایان ذکر است، به دستور سرهنگ عباس زمینی (رئیس کلانتری سپاد) پرونده شکایت این زن در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری و زیر نظر کارشناسان زبده مورد بررسی قرار گرفت. ...
لو رفتن فیلم تجاوز جنسی 5 مرد فامیل به شیلا | شوهرش طاقت نیاورد و به آتش کشیدش!
شیلا را موقع زبانه کشیدن آتش شنیدم حس و حالی آرامی داشتم و خوشحال بودم که زندگی خودم و بچه هایم را از این کثافت پاک کردم. پلیس پس از ثبت گزارش این متجاوزان و شوهر مقتول آن ها را راهی دادگاه کرد. طبق رای دادگاه از سال 2016 تاکنون 4800 دختر و زن مورد تجاوز قرار گرفتند اما رای نهایی این جنایتکارا به زودی اعلام خواهد شد. ...
نقشه عجیب زن جوان برای فریب مرد 70 ساله
دنبال او هستید، خواهر من است و همان طور که گفتم اکنون در خارج از کشور به سر می برد! در این میان فکری به ذهنم رسید؛ بلافاصله از همسرم خواستم با شماره تلفن فروشنده ملک تماس بگیرد! در آن لحظه وقتی همسرم کلید تماس را روی گوشی تلفن فشار داد، ناگهان گوشی همراه آن زن به صدا درآمد ولی باز هم مدعی شد چون آن زمان خواهرم تلفن همراه نداشت شماره مرا به شما داده است، اما این دلیل نمی شود که من به شما منزلی را فروخته باشم! و حالا شما قصد تهمت و آبروریزی دارید! با این جمله مجبور شدم به کلانتری بازگردم اما یقین دارم که فروشنده ملک همان زن بود و من به راحتی فریب حیله گری های او را خورده ام... ...
وقتی شوهرم را جلوی در اتاق خواهرم غافلگیر کردم...
شکسته و در 20 سالگی از همسر 29ساله ام طلاق گرفتم و مدتی بعد نیز حمیرا با بی حیایی و آبروریزی با پیمان ازدواج کرد و با هم برای زندگی به شهر دیگری رفتند. من هم با غروری لگدمال شده وارد دانشگاه شدم و ادامه تحصیل دادم. اما هنوز دو سال از این ماجرا نگذشته بود که رابطه حمیرا و پیمان به هم خورد و از هم جدا شدند چرا که خواهرم خیانت پیمان را با چشمان خودش دیده بود و حالا معنای دروغ و خیانت را خوب ...
فکرش هم نمی کردم خواهرم تو چشمهام نگاه کنه و بگه عاشق شوهرم است و با او رابطه دارد!+جزییات
بدجوری دل باخته فیروز شده بودم به گونه ای که خنده ها و لبخندهای نابه جایش را ناشی از خوش اخلاقی او می دانستم و اغراق ها و غلوهای او درباره درآمدهای میلیونی و قراردادهای میلیاردی با شرکت های معتبر را به تیزهوشی او ارتباط می دادم اما تازه فهمیدم که در مخمصه عجیبی افتاده ام و ... زن 25ساله که مدعی بود مشاوره های روان شناختی در کلانتری راهگشای زندگی اش شده است و اکنون با انجام تحقیقات ...
دختر 17 ساله بعد تجاوز خودکشی کرد
مردم می گذاشت، برای همین هیچ وقت ندیدم دل سیر استراحت کند. کرایه خانه و تمامی خرج و مخارج من، خواهر و برادرم برعهده مادرم بود. به خودم قول داده بودم آنقدر خوب درس بخوانم تا بتوانم پزشک شوم و زحمات پدرو مادرم را جبران کنم. هر سال که کارنامه می گرفتم شاگرد اول مدرسه بودم و لبخند مادرم بزرگ ترین هدیه برای من بود. سارا حالا 17ساله شده است. یک روز مرد جوانی که در مکانیکی نزدیک مدرسه ...
من یک ترنس هستم که عروس فراری نام گرفتم! قبل از اینکه مرد باشم یا زن، انسانم!
این عروسک های موطلایی چقدرزیبا هستند. پدرم به اجبار برایم عروسک می خرید اما من چشمم به دنبال همان ماشین پلیس بود ! وقتی وارد مدرسه شدم، مشکلاتم بیشتر شد و نمی توانستم با همسن و سالانم ارتباط درستی برقرار کنم . دوستان زیادی نداشتم ،گاهی با دختران مدرسه درگیر می شدم و آن ها را کتک می زدم! اولیای مدرسه نیز والدینم را می خواستند و آن ها مرا شماتت می کردند. میان اقوام و همسایگان ...
حرف زن مطلقه آتیشم زد/او گفت تو 5ساله همسرمظفری اما من 7 ساله با او رابطه دارم!
نامتعارف با مظفر برقرار کرده است. مظفر نیز به این ارتباط پنهانی ادامه داده تا جایی که همسر ساحره متوجه ماجرا می شود و به ناچار همسرش را طلاق می دهد. خلاصه خانواده عمه ام که در جریان این ارتباط شوم قرار گرفته بودند، برای آن که از ازدواج مظفر با یک زن مطلقه جلوگیری کنند، به خواستگاری من آمدند و این گونه بدبختی مرا کلید زدند. دیگر به همه رفتارهای همسرم مشکوک شدم و گوشی تلفنش را پنهانی ...
شوهرم چوب اعتماد بی جا به دوستش را خورد و من سرنوشتم را در آتش هوس سوزاندم!
در اولین دیدار، متوجه نگاه زیرچشمی محمود شدم و به همسرم گفتم که این دوست تو آدم درستی به نظر نمی رسد اما او از این حرف من ناراحت شد و با لحنی جدی پاسخ داد که من ومحمود یک روح هستیم در 2بدن و به هیچ کس اجازه نمی دهم که این طور در مورد دوستم محمود هر روز به دیدن شوهرم می آمد و آن ها چند ساعتی داخل اتاق باهم سرگرم بازی های رایانه ای و استفاده از اینترنت بودند. من نسبت به این رفاقت حسودی ...
نتوانستم خیانت همسرم را بپذیرم/ چون دوستش داشتم مجبور به خودکشی شدم!
خیلی جوان بودم و وضعیت روحی مناسبی هم نداشتم و وقتی از این قضیه باخبر شدم انگار دچار فروپاشی روانی شدم و چون خیلی دوستش داشتم ، سعی کردم به زندگی خودم پایان دهم. البته خوشبختانه من زنده ماندم اما علاوه بر آن خودکشی ناموفق، آن ازدواج باعث شد چند سالِ دیگر از عمرم را با افسردگی و سرزنش کردنِ خودم بگذرانم. ...
آروین به من توجه نداشت/ او ندانست چقدر به محبتش نیاز دارم! خیانت کردم و حرفی برای گفتن ندارم!
زن 35 ساله که مدعی بود در شبکه های مجازی اغفال شده و اکنون فیلم های سیاه یک ارتباط مخفیانه، زندگی اش را به نابودی کشانده است، درباره این آشنایی شوم به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: 18ساله بودم که با آروین ازدواج کردم. او شاگرد یک فروشگاه لوازم پلاستیکی بود. وقتی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم، آروین شغل های متفاوتی را در بازار کار تجربه کرد تا این که بالاخره با کمک اطرافیان فروشگاه ...
پسر 16 ساله بخاطر بدهکاری پدرش تا حد مرگ کتک خورد / او را جلوی مترو ربودند
به گزارش رکنا، در آخرین روزهای سال گذشته زن جوانی با حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران شکایت کرد پسر 16 ساله اش به باشگاه ورزشی رفته و بعد از خروج از آنجا ناپدید شده است. پرونده با دستور قضایی به پلیس آگاهی تهران ارسال و تحقیقات در این باره آغاز شد . سه روز بعد از این ماجرا شاکی با پسر نوجوانش که دچار مصدومیت شده بود به پلیس آگاهی آمد و اعلام کرد که فرزندش ربوده شده بود ...
افشای راز پاتوق خلافکاران در منزل زن سابقه دار
اوایل هفته گذشته ماموران که در پی یک سارق حرفه ای خانه های پایتخت بودند رد او را در جنوب تهران یافتند و او را بازداشت کردند. متهم در جریان تحقیقات گفت : چون دلباخته دختری شده بودم و می خواستم با او ازدواج کنم از 6 ماه قبل خلاف را کنار گذاشتم. چون سابقه دار بودم درباره هویت و زندگی گذشته ام با او حرفی نزدم . به ناچار تصمیم گرفتم با یک شناسنامه و هویت جدید به زندگی ام ادامه دهم و با وی ...
من سر میرزا کوچک خان را بریدم ، مجلس را هم به توپ بستم / خاطرات حیرت انگیز پیرمرد
سیگار زد و در حالی که دود آن را حلقه حلقه در فضا رها می ساخت با صدایی آرام که بیشتر به یک زمزمه شبیه بود گفت: 67 سال پیش، آنوقت ها که تازه 15 سالم تمام شده بود، وارد کلاس توپخانه شدم. در آن دوره، توپخانه ی ما توسط افسران اتریشی اداره می شد و آنان بودند که به افراد ما آموزش های لازمه را می دادند. پس از طی دو سال دوره ی کارآموزی، در یکی از بعد از ظهرهایی که آماده ی بازگشت به خانه ی خود بودم، اطلاع ...
وقتی صیغه رییسم شدم دردسرهایم شروع شد
همیشه در رویاهای خودم به دنبال شاهزاده ای بودم که با اسب سفید به خواستگاریم می آید تا اینکه با مهرداد آشنا شدم و او به من پیشنهاد ازدواج داد. شیرین با حالت نگران و پریشان وارد اتاق مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان شد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: من درخانواده ای به دنیا آمدم که از نظر مالی درسطح بالایی نبودیم اما خانواده سعی می کردند از لحاظ روحی و مالی به ...
پایان ماجرای سارقی که خودش مالباخته شد
. 16ساله بودم که به زور مرا پای سفره عقد نشاندند. همسرم یک قاچاقچی حرفه ای بود که مدتی بعد از ازدواج دستگیرش کردند و اعدام شد. من هم از شهرمان فرار کردم و برای کار به تهران آمدم. بعد ناچار شدم برای تامین مخارج زندگی دزدی کنم. ظاهرا سر یک سارق را کلاه گذاشتی؟ من کلاه نگذاشته ام، سعید جاعل سرش را کلاه گذاشت. حالا هم غیبش زده و فرار کرده. وقتی دیدم سعید جاعل غیبش زده می خواستم پول سارق را پس بدهم اما او زودتر دستگیر شد و مرا لو داد. ...
گرفتار شدن خانم آرایشگر فداکار بین دو هووی فریبکار!
به گزارش پایگاه خبری عصر توس، زن 29 ساله ای که قصد داشت به اتهام کلاهبرداری از یکی از مشتریان آرایشگاه زنانه شکایت کند، درباره یک ماجرای عجیب و باورنکردنی به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: چندین سال است که در زمینه آرایشگری بانوان فعالیت دارم و در سالن آرایشگاه با افراد مختلفی برخورد داشتم و با بسیاری از آنان هم دوست شدم که رفتار و اخلاق مناسبی داشتند اما حدود 20 روز قبل زن میان سالی به ...
دخترم که باردار شد تازه فهمیدم چه بلایی سرم آمده|شوهر صیغه ایم با او رابطه نامشروع داشت!
پس از مرگ همسرم مجبور شدم دنبال کار بگردم ،پس از چند هفته دوندگی و سپردن به دوستان و فامیل در یک شرکت خصوصی کار پیدا کردم ،من همیشه زن خانه بودم و حالا خیلی برام سخت بود که بیرون از خانه و در یک محیط رسمی کار کنم اما ناچار بودم. خیلی زود ازدواج کردم و یک سال بعد خدا نینا دخترم را به من هدیه داد ،وقتی نینا بزرگ تر شد اختلاف سنی کم ما با توجه به ظاهرمون خیلی جلب توجه می کرد .زندگی خوش و ...
مرموزترین زن شهر تهران بالاخره لو رفت؛ خانه ای که پاتوق مردان خلاف بود! +تصویر
توانست مرا با هویت جدید دستگیر کند. راز بزرگ زندگی ام با تغییر هویت پنهان می ماند. شهره، زنی بود که از طرف دوستانم معرفی شد تا بتوانم کارهای تغییر هویتم را انجام دهم. این زن خانه اش را به پاتوقی برای خلافکاران تبدیل کرده بود و کلی جاعل می شناخت. به سراغش رفتم و قرار شد برای هویتی جدید پیش پرداخت 20میلیون تومان بدهم. پول را به حسابش ریختم و آنقدر امروز و فردا کرد که دستگیر شدم. حالا هم ...
(ویدئو) با موبایلش حساب ها را خالی می کرد/پشت پرده ثروت میلیاردی مرد کابینت ساز
تحویل گرفته بودم و با جابجایی آن در وانت های مختلف بار را به خانه خودم تحویل می دادم. حالا هم پشیمان هستم. پشیمانی چه فایده دارد؟ درسته فایده ای ندارد، اما بالاخره حالا که پاک شده ام و مصرف نمی کنم طبیعتاً میفهمم که چه کار اشتباهی کرده ام. حتی همسرم نیز کلی به من می گفت که خودت را تحویل بده، اما میترسیدم که گیر کنم که درنهایت هم دستگیر شدم و همسرم گفته بود که دنبالم نمی آید، اما باز آمد. حالا به خاطر او و دخترانم هم که شده وقتی رضایت افراد را بگیرم و از اینجا خارج شوم دیگر هیچ کاری نمی کنم و فقط کار خودم را میکنم. حتی مواد هم نمی کشم. ...
قتل زن ثروتمند تهرانی به دست همسر طمع کارش + عکس
قانونی انجام دادم. قاضی پرسید: شما مطمئن بودی که آن زن، همسرقربانی بود؟ که متهم پاسخ داد: من در دفترم نمی توانم هرکسی را که به آنجا مراجعه میکند، احراز هویت کنم یا از او آزمایش DNA بگیرم. هومن گفت سند ویلا شورایی است و سند رسمی ندارد. من اصلا از ماجرای قتل همسر او اطلاعی نداشتم. در این میان هومن برخواست و گفت: قسم می خورم که آن روز هیچ زنی را به جای همسرم به دفتر ...
فیروزه خیانت کرد و باید تنبیه می شد
شکایت کند. یک روز در خانه بودم که ماموران سراغم آمدند و برگه بازداشت را نشانم دادند. شوکه شده بودم. وقتی به اداره آگاهی رفتم، با ایمان روبه رو شدم که او هم بازداشت شده بود. می دانی مجازات آدم ربایی چیست؟ ما آدم ربایی نکردیم، فقط فیروزه را به محل قرار آوردیم. جالب اینجاست او زندگی مرا نابود کرده و حالا طلبکار شده است. من تنبیهش کردم تا دیگر این بلا را سر دختر دیگری نیاورد. وقتی فهمیدم به من خیانت کرده، آن قدر عصبانی و شوکه شدم که فقط به انتقام فکر می کردم. حالا هر مجازاتی باشد تحمل می کنم. البته قاضی می فهمد که ما مقصر نیستیم و متهم اصلی فیروزه است. ...
خودم کردم که لعنت برخودم باد| خواستم شوهرم را امتحان کنم بیچاره شدم| پوریا من رو طلاق داد با مرجان ...
: پوریا به اون محل نداده . با توجه به اینکه مرجان دختری زیبا و خوش اندام بود و پوریا تحویلش نگرفته بود تو دلم خوشحال بودم و امیدوار شدم و تا حدودی افکار سیاهی که تو ذهنم بود خارج شد . چند ماه از این موضوع گذشت که اتفاقی به گوشی پوریا دست پیدا کردم و چت های عاشقانه پوریا رو با یه دختر دیدم .دنیا دور سرم چرخید،شماره را برداشتم و تصمیم گرفتیم نازی به اون دختر زنگ بزنه و تهدیدش ...
عجیب ترین پرونده همسرکشی در خط پایان محاکمه
قتل همسر او اطلاعی نداشتم. در این میان هومن برخاست و گفت: قسم می خورم که آن روز هیچ زنی را به جای همسرم به دفتر این مرد نبرده بودم. سپس متهم دیگر که ناصر نام داشت و خریدار خانه مقتول بود به جایگاه رفت و گفت: من بعد از اینکه خانه پلمب شد، فهمیدم خانه متعلق به مقتول بوده است. در این لحظه وکیل شاکی از متهم پرسید: هنگام خرید خانه می دانستی قیمت آن چند برابر مبلغی است که ...