سایر منابع:
سایر خبرها
سرنوشت اسرارآمیز صاحب یک فست فودی در تهران !
...، پرونده ای در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تشکیل شد و گروهی از ماموران تحقیقات خود را برای پیدا کردن او آغاز کردند. مدتی گذشت تا اینکه تلفن همراه جوان گمشده فعال شد. در این شرایط ماموران فردی که از موبایل مرد گمشده استفاده کرده بود را دستگیر کردند. او مرد معتاد و سابقه داری بود که پیش از این به جرم سرقت لوازم خودرو و حمل مواد مخدر دستگیر شده بود. مرد دستگیر شده در بازجویی ها ادعای ...
پشت صحنه یک جنایت و چشمان دختری زیبا
راز عجیبی را برای مصطفی (مالک ضایعات فروشی) فاش کرد. او گفت: چندساعت قبل با شوهر معتادم درگیر شدم و او را با ضربات چاقو کشتم، حالا هم قرار است ساعت یک شب (بامداد) یکی از دوستان شوهرم که با او آشنا هستم به خانه ما در بولوار بهمن بیاید تا جسد او را به خارج از شهر ببریم!... مرد ضایعات فروش حیرت زده چشم به دهان زن جوان دوخته بود اما تصور می کرد او به خاطر مصرف شیشه توهم دارد و هذیان می گوید. ساعت ...
شاپور بختیار کیست؟
جلوی منزل او متوجه نشوند. داشتم برای اجرای مامویت آماده می شدم که آقای خلخالی مرتکب اشتباه شد و در مصاحبه ای اعلام کرد که برای اجرای حکم اعدام شاپور بختیار به پاریس، کماندو فرستاده ام. اینگونه شد که شاپور بختیار دیگر نه جواب تلفن می داد و نه وقت ملاقات. محافظان او نیز افزایش پیدا کردند. به این ترتیب وقت ملاقاتی که با او گذاشته بودم و قرار بود همانجا کار را تمام کنم، منتفی شد. انیس نقاش بعد ...
بازداشت یک مظنون در پرونده ساندویچی گمشده
سابقه داری به نام کامبیز برای لحظاتی روشن شده است. همچنین مشخص شد وی چند سابقه سرقت لوازم خودرو و مواد مخدر و اعتیاد در پرونده اش ثبت شده است. در چنین شرایطی کامبیز به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب قرار گرفت و مأموران مدتی قبل موفق به دستگیری وی شدند و تلفن همراه مرد گمشده را هم که در اختیار او بود، کشف کردند. ادعا های عجیب متهم پس از انتقال به اداره پلیس در ادعای گفت: چند روز ...
ازدواج دو قاتل پس از جنایت ناموسی در باغ
... پس از این شکایت پلیس ردیابی مرد گمشده را در دستور کار قرار داد تا اینکه یک هفته بعد مأموران جسد وی را در حالی که با پارچه ای دور گردنش خفه شده بود، در یکی از باغ های حاشیه پرند پیدا کردند. در ادامه، مأموران با بررسی ریز مکالمات تلفنی قربانی به مرد جوانی که از دوستان مقتول بود، رسیدند و آخرین تماس ها هم توسط این شخص برقرار شده بود. اما وقتی مأموران به سراغ وی رفتند، مشخص شد وی ...
ازدواج دو قاتل با یکدیگر پس از جنایت
فهرست اخبار زیرنویس1 اولین جلسه دادگاه2 نقض حکم3 دومین جلسه دادگاه زمستان سال 1399 زنی با مراجعه به پلیس آگاهی عنوان کرد که همسر 47 ساله اش ناپدید شده است. وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: همسرم مثل همیشه صبح دیروز برای کار از خانه خارج شد اما دیگر خبری از او نشد. تلفن همراهش [...]
مقتول می خواست به نامزدم تجاوز کند، او را کشتم
...، پلیس ردیابی یاسین را آغاز کرد و مرد جوان 6 ماه بعد در حالی که از مخفیگاه خود بیرون آمده بود به دست ماموران بازداشت شد. یاسین اعتراف کرد فریدون را به قتل رسانده است چون فکر می کرد به همسرش سارا نظر دارد. پلیس در ادامه سارا را هم دستگیر کرد و پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. اولیای دم در دادگاه برای قاتل درخواست قصاص ...
تعرض همزمان دو مرد به زن مسافر در روز روشن
دو مرد بعد از جشن تولد شبانه، هنگام بازگشت از ورامین به تهران زن جوانی را ربوده و با تهدید آزار و اذیت شیطانی قرار دادند. اوایل هفته گذشته زن جوانی با حضور در شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از دو مرد به اتهام آدم ربایی و آزار شیطانی شکایت کرد. پس از طرح شکایت زن جوان، با دستور بازپرس محمد تقی شعبانی پرونده برای به پلیس آگاهی تهران ارسال و شاکی در تحقیقات گفت: در تهران ...
مجاهدان استان بوشهر(43)؛ روایت مادر شهید عبدالرضا معزی از خبر شهادت فرزند
ما دوربین فیلمبرداری خراب بود و نتوانستیم از آن صحنه ها یادگاری داشته باشیم، فقط عکس ها باقی ماند. خدا را شاهد می گیرم که دوبار لب عبدالرضا به هم خورد حاج پولاد روشن کار پسرعمه ام همیشه همراه کسانی که به رحمت خدا می رفتند بخصوص آنهایی که شهید می شدند بود و جسد آن ها را می شست. وقتی این صحنه را دید رفت بیرون و فریاد زد که عبدالرضا با مادرش صحبت می کند. هنوز آن صحنه را فراموش نکرده ام. فکر می کردم ...
حاج قاسم از کودکی تا شهادت
بچه هایم شب به یک جایی عروسی رفته بودند نیامده بودند دلواپس آن ها بودیم به آنان گفتیم: شب حرکت نکنید. بعد از اذان بود، من نمازم را خواندم، دیدم تلفن زنگ خورد برادرم بود. گفت: حیدر! آذر (خواهر حاج قاسم) کجا است؟ گفت: تلویزیون روشن نکن. من خیلی ترسیدم. گفتم: چی شده؟ گفت: سردار را ترور کردند. همین که گفت، دیگر من حالی ام نشد جیغی زدم خانمم آمد افتاد. هنوزهم که هنوز است تنگی نفس دارد و گاهی اوقات با ...