سایر منابع:
سایر خبرها
گریس بود. فرمودند: این خانم را 20 سال پیش در آمریکا صمیمانه ملاقات کردم! من هم البته می دانستم به روی خود نیاوردم، چون آن سفر در رکاب نبودم. امروز عصر شاهنشاه فرمودند: چیز عجیبی است، اسامی تو و نخست وزیر و چند نفر دیگر که در لیست ترور شدگان بختیار بود. حالا اشخاص دیگر به روزنامه ها تلفن می کنند و می گویند چرا اسم ما را ننوشته اید؟ روزنامه که از خودش درنیاورده است. این فکر ایرانی است که وقتی دیگر ...
به دانشسرا نیامدم به خانه ی مان اطلاع دهد. به طرف خیابان برگشتم، نمی خواستم افرادی که تعقیبم می کردند مغازه ی مان را بشناسند. در چهارراه پهلوی همان ماشین را دیدم که کنار خیابان پارک شده بود. قدمهایم را به طرف خیابان سعدی تندتر کردم که یک نفر از پشت صدایم زد و گفت با من بیا. سوار ماشینم کردند و به اداره ای که جلوی بیمارستان شفیعیه قرار دارد، بردند از لای در نیمه باز، هلم دادند داخل، بلافاصله ...
...> ما تقریباً سی و شش هزار نیروی انتظامی تدارک دیده بودیم که هفت هزار نفر از این تعداد را جایی که امام قرار بود در بهشت زهرا سخنرانی کنند، مستقر کرده بودیم. حتی فنس هم کشیده بودیم. بچه های نیروی هوایی با ما آشنا بودند و به آن ها گفته بودیم که یک هلی کوپتر در بهشت زهرا قرار دهند. اتفاقاً ماشین امام که رسید صفحه کلاچ سوزاند لذا ایشان را با هلی کوپتر به بهشت زهرا رساندند. همان جا امام فرمودند: من تو ...
ای از نام معصومین در اطراف محراب وجود دارد. در پرونده ماهِ این شماره نی تاک نگاهی داریم به چند مقاله که پیش از این به قلم پژوهشگر پرکار ما دکتر مختار کمیلی عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه ولیعصر رفسنجان در هفته نامه های عصر نی ریز و نی ریزان فارس منتشر شده است. پیش گفتار همان گونه که هر شخصی شناسنامه ای دارد که هویّت وی را می نماید، هر شهری هم شناسنامه ای ...
اسدالله علم در خاطرات جمعه 20 مهر 1352 می نویسد: با آن که جمعه بود شرفیاب شدم؛ بودجه دربار را عرض کردم و به تصویب نهایی رساندم. ماشاءالله شاهنشاه در کار خودش چه قدر سختگیری می کند نفس ما را گرفتند؛ برای مثال فقط پانصد هزار تومان اضافه نظارتخانه خواسته بودم فرمودند: به هیچ وجه لازم نیست بزنید مخارج گاراژ را بزنید، اصطبل را بزنید فقط حقوق حقه نوکر ها و باغبان ها را تصویب فرمودند. بالاخره کل بودجه ...
به مردم می داند و به هکرهای جوان توصیه می کند که از توانایی خود در مسیر درست استفاده کنند و کلاه سفید باقی بمانند. خُب، چیزهای متنوعی هست. اما چیزی که نام مرا سر زبان ها انداخت مربوط به 60 سال پیش است. من روشی را برای دستکاری شرکت مخابرات و تلفن به کار گرفتم که از این طریق امکان برقراری تماس رایگان تلفنی ممکن می شد. این کار با استفاده از سوت کاپیتان کرانچ که یک سوت کوچک است، انجام می ...
در کمیسیون، در صحن مجلس داشت که دولت برای سال آینده 11 میلیارد دلار کالا های اساسی داشته باشد، چون دولت کلاً 15 میلیارد و نیم نفت از محل فروش نفت بدست آورده بود، 11 میلیارد آن برای کالا های اساسی، فقط کالا های اساسی، نه یک چیز های دیگری که تحت عنوان کالا های اساسی وارد کشور شوند، احصاء شد، دارو است، از نیاز های اولیه مثل ذرت است، کمک به تغذیه مردم، دولت یک مقدار روی این نگران بود و در شورای محترم ...