سایر خبرها
اند تا صراحتاً به دنیا اعلام کنند که طرف آمریکایی مانع از اجرای برجام شده است. به هرحال امروز سوئیفت باز شده اما بانک های کارگزار از ترس آمریکا نقل و انتقال پول را قبول نمی کنند. به نظر می رسد آقای سیف در چنین شرایطی صلاح دیدند تا با سفر به آمریکا و بزرگنمایی این موضوع، آمریکا را مانع اصلی عملی شدن وعده های برجام دانسته و به نوعی ژست طلبکارانه به خود بگیرند. در چند روز گذشته از سوی صاحب ...
می گیرد.: یکی از بچه ها گفت ماشین را به آقایی به اسم حاج عبدالله می فروشد. برای اولین بار که آن بنده خدا را دیدم خیلی انرژی مثبت بود. ماشین را هم تا دید خیلی تعریف کرد و دوست داشت من هم فروختم بعد با 7 تومن آن 12 میلیون یک ماشین دیگر خریدم و حسابی مرتبش کردم و بعد 16 میلیون فروختم. چند روز که از این ماجرا گذشت دوباره سراغ همان حاج عبدالله رفتم. گفت که اصلا هنوز وقت نکرده ماشین را ببیند. من هم گفتم ...
خودروشان را در آنجا پارک کرده اند. البته بعداز چنددقیقه اصرار و انکار... بالاخره خودروها را جابجا کردند و چون تعداد ما بیشتر از پارکینگ های ویژه بود، با هماهنگی مسئولین آنجا بقیه دوستان با خودرو وارد محیط پارک (قسمتی که مزاحمتی برای دیگران نداشت) شدند. هفت نفز ویلچری بودیم و فقط یکی از دوستان( جانباز، دین محمدی) که البته جانباز 70 درصد است، ویلچری نبود. بنده خدارا بگو که باید همه لوازم پذیرایی را ...
وصیت نامه آن شهید، پس از تشیع پیکرش در میان مردم به همگان فهماند، بعد از چند روز از طریق لشگر قدس گیلان، عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد تا جای خالی دیگر همرزمان شهید را پر کند، وی در نهایت در 27 اسفند سال 66 در منطقه حلبچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به همرزمان شهیدش پیوست. فرازی از وصیت نامه شهید ما از سنگر علم و دانش به سوی سنگرهای جبهه های حق علیه باطل آمده ایم تا ...
. آنجاست که باید تصمیم بگیری در سپاه حق بمانی یا بروی و البته ما همه معتقدیم که از نسل مردان سال 61 هجری و از یاران حسین(ع) هستیم و همین کار را سخت تر می کند. گاهی کسی مدعی این معناها نیست ولی من چون مداح امام حسین(ع) بودم به نحوی هر بار در روضه خوانی هایم برای سیدالشهدا و یارانش مدعی این ماجرا شده بودم که ای کاش من آن روز در کربلا بودم و بارها از این دست رجزخوانی ها کرده بودم. این در زندگی شخصی خودم ...
12 سر قرار رسیدم و با اتوبوس به سمت خورعبدالله رفتیم. در آنجا برای عملیات توجیه شدیم. قرار شد دو اکیپ باشیم. یک طرف برای انجام تاکتیک های جنگ زمینی و خاکی و طرف دیگر نیز غواص و خط شکن. اکیپ غواصی را انتخاب کردم از آنجایی که من رزمی کار بودم و شناگر ماهری هم به حساب می آمدم به اکیپ غواصی پیوستم و از همین رو یکی از خط شکنان این عملیات بودم که سه روز بعد یعنی چهارم دی ماه سال ...