سایر منابع:
سایر خبرها
سرلشکر رحیم صفوی روایت می کند: مهدی باکری در صبح روز آخر عملیات (25 اسفند) در جلسه ای که در منطقه شرق دجله برگزار شد، حضور داشت؛ یعنی چند ساعت قبل از شهادتش، با بقیه فرماندهان توی آن سنگر بود. وضعیت واقعاً اضطراری بود. مهدی بعد از جلسه رفت به طرف لشکر 31 و با یک گروهان از نیروهایش از دجله عبور کرد و به غرب دجله رفت. عراقی ها از روی جاده ای که از بصره می آمد به طرف منطقه همایون و منطقه ...
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، هسته اولیه ی واحد تخریب، تیر ماه سال 1360 در پادگان آموزشی قدس کرمان شکل گرفت. دوره یازدهم آموزش بسیج در حال برگزاری بود. مربی تخریب پادگان اکبرپور شعبان از میان داوطلبان تعدادی را برای آموزش انتخاب کرد. امان الله فلاح، محمد نامجو، محمد حبیب زاده، محمدرضا انجم شعاع، عباس جعفری، محمود انجم شعاع، عباس کربلایی، محمدعلی تقی زاده، محمدرضا مرشدزاده، مهدی نامجو و ...
! چون در نوشتار یاد رفتگان نام دار سال کهنه به او پرداخته شده اینجا در حد همین اشاره بسنده می شود و به رخدادی دیگر در ترهان در مهر 1402 می پردازیم. رخدادهای که پیش چشم میلیون ها نفر بار منفی نداشت. خاصه این که موسم نوروز است و تمام مرور مهر به قتل و کشتار اختصاص داشت. به شعر پناه ببریم و یادآوری این رخداد که در میان بیلبوردهایی که به ابتکار سازمان زیباسازی شهرداری تهران در پروژه تهران ...
آیا می توان آن را تکثیر کرد؟ آیا می توان کاری کرد که فقط سالی یکی و دوبار عید نداشته باشیم، بلکه ماهی یک بار یا هفته ای یک بار یا هر روز عید داشته باشیم و حتی فراتر از این می شود کاری کرد که هر لحظه برای ما عید باشد؟ چرا ما باید یک سال صبر کنیم و بعد عید بگیریم؟ آیا نمی شود یک کارخانه تولید عید داشته باشیم که تولید انبوه عید داشته باشد و ما هرچه دلمان می خواهد عید داشته باشیم؟ می دانم که احساس می ...
دیگری حضور پیدا کنند و اگر هم بتوانند حضور پیدا کنند آدم باید تاسف بخورد که اوضاع به این روند و این شکل رقم خورده است. پزشکیان در این گفتگو از حال و هوای منزلش در ایام عید روایت کرد، از نوروز های بعد از فوت همسرش و .... در ادامه گفتگوی نوروزی خبرگزاری خبرآنلاین با مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی را می خوانید؛ *آقای پزشکیان! سال 98 شما نزدیک 110 ...
. گفتم: داداش! دل نگران بودم. نمی دانستم چه سؤالی کنم. خودش شروع کرد؛ بهم گفت: بچه ها گیر افتاده بودن! راه رو بلد نبودن و ما از اونا بی خبر! رفتم و کنارش نشستم. از جبهه که حرف می زد، دلم می خواست کمکش کنم. مهدی برگشت و روبه رویم نشست و گفت: صبح دستور دادن بریم اون منطقه؛ شاید اونجا باشن! لب هایش را به هم فشار داد و ادامه داد: فکرش را هم نمی کردیم همون جا باشن ...
بود که تجربه بازیگری در نمایش باغ مرگ به کارگردانی سیامک احصایی را در سال 89 داشت. سرپرستی گروه سایه و گروه تیاتر آفتاب ازجمله فعالیت های او بود و نمایش های مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش ، آمدیم، نبودید، رفتیم و کابوس های خنده دار برای شب، چند تایی هم برای روز از جمله آثاری است که کارگردانی کرده است. فخری خوروش بازیگر سرشناس سینما و تئاتر، روز شنبه بیستم خرداد ماه در سن نود و سه سالگی ...
کتاب راز سر به مهر گفته ام که هنگام قبول مسئولیت وزارت خارجه و به دوستانی مانند آقایان روانچی و عراقچی که قرار بود در بحث هسته ای با من همکاری کنند گفتم این حوزه قربانی شدن است و نه حوزه قهرمان شدن. این عبارت پایاب شکیبایی هم به همین نگاه من اشاره می کند که شما نیاز دارید برای تامین منافع ملی، صبور بوده و آماده تحمل فشارها و زخم زبان ها و خنجرهای از پشت باشید. امروز احساس می کنید قربانی ...
حساب شدید؟ دلیل اصلی آن این بود که من از آمریکا به ایران آمدم. شما اولین و آخرین مقام مسئول ایرانی نبودید که از آمریکا آمدید. بله. علیرغم اینکه من حدود شش تا هفت سال از کنسولگری سانفرانسیسکو که به صورت افتخاری در آن کار کردم و پول پارکینگم را هم خودم پرداخت کردم تا زمان نمایندگی نیویورک که کارمند محلی بودم به این شکل کار کرده بودم اما اکثر همکاران من در وزارت خارجه ...