ماجرای عجیب پابرهنه شدن ژیلا صادقی در برنامه زنده تلویزیون/ فیلم
سایر منابع:
سایر خبرها
مسیر خارج از نقشه
سوار را با آن شکل و شمایل عجیب چه جوری به آن محوطه راه داده بودند؟! عجله کن، تعجیل سیدی! مرد اسب سوار، مغناطیس گیرایی داشت که خیلی زود من را بی اختیار به سمت خود کشاند. جلو رفتم و خیره خیره نگاهش کردم. مهربان می خندید؛ اما خسته به نظر می آمد. به خاطر گرمای بیابان خیس عرق بودم. بی حال گفتم به گمانم شما فارسی متوجه می شوید! من مهمان آقای کرار هستم. بچه محل هندیه نجف است. با هم قرار داشتیم که.... ...
سروش رفیعی : اصلا ورزش فوتبال قابل قیاس با سایر ورزش ها نیست
و مخاطبان خودش را دارد. شرایط کاری من اجازه نمی دهد که همه برنامه ها را دنبال کنم اما به اندازه خودم مخاطب سریال ها و برنامه های نمایش خانگی هستم. از بین سریال هایی که اخیرا دیده ام، زخم کاری، پوست شیر و جیران را دوست داشتم. با توجه به محدود شدن مخاطبان تلویزیون که به آن اشاره کردید، به نظر شما چه عواملی باعث توجه بیشتر مردم به برنامه ها و تولیدات تصویری می شود؟ به نظرم هر ...
بازداشت 2 قاتل اجاره ای در تهران / مرد جوان برای کشتن زنش به سراغ این 2 مرد رفته بود
را تحمل کنم و از یک سال قبل، تصمیم به قتل همسرم گرفتم. برای قتل او سناریوهای زیادی طراحی کرده بودم. اول می خواستم که با خوراندن قرص او را به قتل برسانم، اما ترسیدم که لو بروم . بعد تصمیم گرفتم آدمکشی را برای این کار اجیر کنم. سه ماه قبل از قتل همسرم، موضوع را به یکی از دوستانم گفتم و او دو خلافکار را به من معرفی کرد. بعد از چندین جلسه به توافق رسیدیم و آدرس و کلید خانه ام را به آنها دادم تا همسرم ...
مردی فقط با یک چهره!
موضع قبلی ام اصرار کردم و چیزی را تکذیب نکردم. من نمی خواهم اسم ببرم؛ ولی چطور به او می گویند ژنرال خوشش می آید، حالا من هم گفتم گروهبان قندلی اشکالی دارد؟ اینها زمانی که من سرمربی تیم ملی بودم، با سنگ زدند سر مرا شکاندند. چه اهانت هایی به زن و بچه من نکردند. هر کاری که خواستند انجام دادند، حالا من گفتم گروهبان قندلی، به تریج قبای آقایان برخورده است. اگر حرفی زده باشم، کتمان نمی کنم. هر رایی که صادر ...
عشق من دوتار
هست که کار نوازندگی و آواز می کند می رفتم تا یاد بگیرم، راهش مهم نبود. این را غلامعلی حیدری روایت می کند که از 12 تا 17 سالگی با همان قوطی حلبی عشقش را به نوازندگی حفظ کرد. بالاخره اما روزهای خوب هم رسید. دست و بال پدر بازتر شد و توانست دوتار واقعی برایش بخرد: نمی دانید چقدر خوشحال بودم. ساز حلبی را دور انداختم. دوتار جدید شد وصله جانم و همه جا با خودم می بردمش، مثل گوشی تلفن که حالا یکسره دست ...
عکس مادر ژیلا صادقی؛ خانم مجری که این روزها جنجالی شده!
.... تهیه کننده برای من دمپایی آورد و گفت کتونی را دربیاور و دمپایی بپوش. من گفتم که نه، یک فکری به حالش می کنم. روی آنتن برنامه در مورد وابستگی ها صحبت کردم و گفتم چیزهایی که به آن ها وابسته هستید را از خودتان دور کنید. من از کفشم شروع می کنم. کفشم را درآوردم و به گوشه ای پرتش کردم و تا پایان برنامه پابرهنه بودم. کد خبر : 229509 29 فروردین 1403 - 12:51 0 ...
نمونه شوخی های شهید خرازی با بچه های لشکر
...، تقریباً هر روز به دیدن حسین می رفتم. یکی از همین روزها به من گفت: شما ازدواج کردی؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: زن گرفتی یا نه؟ گفتم: هنوز نه. گفت: راستش من یکی از خواهرامو می خواستم بدم به یکی از بچه های لشکر، حالا که تو ازدواج نکردی، کی بهتر از تو. تا این را گفت، عرق شرم را روی صورتم حس کردم و از طرفی ته دلم هم قند آب شد. گفتم: حسین آقا این حرف ها چیه؟ ما هنوز بچه ایم. وقت زن ...
ژاوی: به داور گفتم فاجعه بودی!/ اخراج آرائوخو سختگیرانه بود
مدافع اروگوئه ای اش در دقیقه 29 این بازی گفت: ما عصبانی هستیم. اخراج آرائوخو سرنوشت بازی را تغییر داد. ما زمانی که دو تیم در تعداد نفرات برابر بودند، خوب سازماندهی شده بودیم اما اخراج او همه چیز را کاملاً تغییر داد. وی افزود: داور (ایستوان کواکس از رومانی) واقعاً بد بود و به او گفتم که فاجعه بودی. او بازی را خراب کرد. دوست ندارم درباره داوران صحبت کنم اما این را باید می گفتم. واقعاً دلیل ...
در زمان اشتباه سرمربی پرسپولیس شدم!
ر کنار هم قرار می گیریم. شاید رنگ متفاوتی داشته باشیم و حتی از نظر سیاسی با هم فرق کنیم اما او بهترین دوست من است و رابطه ما طوری است که انگار از یک خانواده هستیم. من معتقد هستم که او شایستگی موفقیت بیشتر را به خاطر دانش و توانایی هایش داشت. من مدتی پیش در قطر بودم و حریفان را بررسی می کردم تا به او کمک کنم اما اتفاقی رخ داد و او تصمیم به جدایی گرفت. اما دیدگاه او به فوتبال شایستگی موفقیت های بیشتر را داشت، هرچند او باید به دوران فوتبالش افتخار کند. الگوی فوتبال پرتغال به لطف دیدگاه او به آینده تغییر کرد. ...
گرفتار قضاوت نادرست مخاطبان شدم + فیلم
، تعداد خیلی کمی از من درخواست حلالیت داشتند. با خودم گفتم من هیچ سالی دعوت کسی را قبول نمی کردم، چرا قبول کردم مهمان این برنامه باشم؟ به گفته صادقی، چون ایام کرونا حرم امام رضا (ع) تعطیل بود، من پشت حرم حضرت ایستادم و چند روزی مهمان امام رضا (ع) بودم. من ساعت ها به صحن حرم نگاه می کردم و گفتم تو کمکم کن! ...
صحبت های مایلی کهن پس از دادگاه شکایت قلعه نویی
تیم ملی فوتبال درباره اتهام نشر اکاذیب که امیر قلعه نویی به او زده است، گفت: من نمی خواهم اسم ببرم ولی چطور به او می گویند ژنرال خوشش می آید، حالا من هم گفتم گروهبان قندلی ، اشکالی دارد؟ این ها زمانی که من سرمربی تیم ملی بودم، با سنگ زدند سر من را شکاندند. چه اهانت هایی به زن و بچه من نکردند. هر کاری که خواستند انجام دادند. حالا من گفتم گروهبان قندلی، به تریج قبای آقایان برخورده است. اگر حرفی زده ...
هفت سال از نبودن این بازیگر گذشت| روایت همسر عارف لرستانی از فوتش
شد کنار تخت. آن موقع فقط یک یا حسین گفتم و گویا خیلی جیغ کشیده بودم چون همسایه ها با صدای جیغ من آمدند. فوری به لابی من زنگ زدم و گفتم به اورژانس زنگ بزنید. هنوز یک دقیقه نشده بود که همسایه بغلی با سراسیمگی آمدند و گفتند چه شده. گفتم شوهرم نفس نمی کشد. زنگ زدیم اورژانس گفتند باید ماساژ قلبی بدهیم. وقتی او را داشتند ماساژ می دادند به من گفتند که داخل اتاق نروم چون یه مقدار ملافه خونی است ...
هیچ مشکل بزرگی در دنیا وجود ندارد، اگر خودمان بزرگ باشیم
برنامه اردویی داریم. پدرش عصر همان روز تماس گرفت و گفت: کجا می روید؟ گفتم: پارک. پدر مستأصل شد که آیا او را بفرستد یا نه؟ چون پرستارش مرخصی بود. مشکلش را گفت و من هم به او گفتم: مراقبش هستم و اگر بی قراری کرد تماس می گیرم که بیایید و او را ببرید. سخت در فکر بودم که اگر مدیر بگوید چرا قبول کردی؟ چه طوری حواست به بچّه های کلاست هست، چه بگویم.. تا صبح نگران بودم و اضطراب داشتم. صبح ...
ماجرای یک دستور منصور پورحیدری به مجتبی جباری
قرار گذاشتیم درباره ی قرارداد صحبت کنیم،بعد از بازی رفتم رختکن به آقا رضا گفتم که تمایل دارم برای امیدهای استقلال بازی کنم نه تیم جوانان و یه وقت پیش خودشون نگن که این حالا حالاها می تونه تو جوانان بازی کنه و این فرصت رو به یه بازیکن رده امید بدیم،گفتم اگه حقمه و توانش رو دارم می خوام برای امیدها بازی کنم. سال بعد بهرام امیری بهترین بازیکنای امیدهای تهران رو آورد استقلال که اکثرشون هم کاپیتان تیم ...
شهیدی که عراقی ها فکر می کردند آدم خوار است!
را صدا کنم. سرباز عراقی مقابل دستشویی رسید. با تعجب به دستشویی نگاه می کرد. یکدفعه شاهرخ لگدی به در زد. بعد هم فریاد زد و گفت: وایسا! سرباز عراقی از ترس اسلحه اش را روی زمین انداخت و فرار کرد. ما هم به دنبال او دویدیم. شاهرخ کمی جلوتر او را گرفت. سرباز عراقی که خیلی ترسیده بود، داد می زد: من رو نخور! من کمی عربی بلد بودم. جلو رفتم و با تعجب گفتم: نخور؟ یعنی چی؟ سرباز گفت: فرمانده ...
شاملو می گفت شعر را ول کن
عبری را تا حدّی بلد باشد. مگر می شود تمدّن بین النهرین را نخوانده باشید و بیایید حرف بزنید؟! از وقتی که بازنشسته شدم شرط گذاشتم و بیش تر زبان پهلوی و کتیبه های فارسی باستان را درس می دهم. در دانشگاه کمبریج بودم اما سال 1360 به ایران برگشتم. برخی می گفتند چرا چنین کاری می کنی؟ گفتم به فارسی جواب تان را می دهم: دلبستگی اسارت مرموزی است من هم اسیر خاطرۀ رشتم او در سال 1357 از ...
اعتراف مرد2زنه به قتل همسر اول
را خفه کردم. این مقام انتظامی خاطرنشان کرد: با تکمیل شدن تحقیقات و اعتراف صریح متهم به قتل همسر خود، وی به همراه پرونده برای انجام اقدامات قانونی تحویل مرجع قضایی و با حکم قاضی روانه زندان شد. روزنامه ایران در حال ارسال... یکی از فیلدها را پر نکرده اید یا چند نظر با سرعت ارسال کرده اید با تشکر، نظر شما پس از بررسی منتشر می شود لطفا قبل از ارسال نظر بعدی کمی صبر کنید ...
نیوشا ضیغمی بالاخره راز تلخ زندگی اش را فاش کرد
...> شاید اون روز سیاه ترین تاریخ زندگیم بود فصل بهار بود روی یک صندلی تنها نشسته بودم حالم از زندگی و آدمها و همه چیز به هم میخورد، از همه چیز بیزار بودم به مرگ فکر میکردم و اشکام بند نمیومد با صدای مامان گفتن لنا در اطاق باز شد سریع اشکم رو پاک کردم و با لبخندی ساختگی گفتم جانم یادم نیست چی گفت مثل همیشه حرفی کودکانه یا ...
مردی همسرش را چون دیر به خانه آمد کشت + جزئیات
را از سر گذرانده بود، نیاز داشت اقدامات تخصصی برایش انجام تا احتمال مرگش به طور کامل رفع شود. سرانجام در روزهای گذشته این متهم در تهران بهبود نسبی خود را بدست آورد. به همین دلیل او که تحت نظر پلیس از سمنان به تهران آورده شده بود، پس از بهبود به دادسرای جنایی تهران برده شد تا در حضور مقام قضایی مورد تحقیق قرار گیرد. به این ترتیب با ثبت اظهارات اولیه این مرد، پرونده اش با قرار عدم صلاحیت ...
خاطرات بولتون: از طرز رفتار ترامپ حس می کردم که می خواهد به اهداف بیشتری {در ایران} حمله کند/ ترامپ گفت ...
. همچنین هیچ کس هم از او سؤالی در این باره نکرد. از طرز رفتار ترامپ حس می کردم که می خواهد به اهداف بیشتری حمله کند. وقتی او به شکل های مختلف درباره این امکان پرسید، من گفتم: می تونیم یه جا این کار رو بکنیم می تونیم هم جدا از هم انجامشون بدیم می تونیم هر طوری که شما می خواید انجامش بدیم این را گفتم تا ترامپ بداند که ما نمی توانیم با ارائه یک پیشنهاد مورد توافق همه مانع در نظر گرفتن گزینه ...
معنای رنگ های استعلام چک صیادی را بدانید
کیان آنلاین – بنکر در گزارشی نوشت: شما می توانید با استفاده از برنامه های پرداخت موبایل و سایت بانک مرکزی، وضعیت اعتباری صادرکننده چک را بررسی کنید. نتیجه استعلام با 5 رنگ به شما نمایش داده می شود، از این رنگ ها می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم: بیشتر بخوانید: زمان حذف چک کاغذی مشخص شد رنگ قرمز صادرکننده بیش از 10 چک برگشتی دارد یا مبلغ آن ...
توی کاپشن!
...! پس درباره اینهمه موشک و آن همه ویرانی و خسارت چه می گویند؟! گفت: تلاش می کردند که این شکست را جبران کنند ولی دهها هزار تلفن همراه تمامی صحنه را فیلمبرداری و منتشر کرده اند. گفتم: یارو از همسایه اش پرسید؛ آن صدای وحشتناک چی بود که دیشب از خانه شما شنیده شد؟ همسایه گفت؛ چیزی نبود؛ با خانم حرفم شده بود، کاپشن مرا از طبقه سوم به پایین پرت کرد. یارو گفت؛ ولی صدا خیلی شدید بود! همسایه که از درد به نفس نفس افتاده بود گفت؛ البته خودم هم توی کاپشنم بودم! ...
تعجب ستاره فوتبال پس از یک مصاحبه جنجالی؛ از این که حرف هایم به افرادی کمک کرده شگفت زده شده ام/ باید ...
حضور در کلینیک ترک اعتیاد صحبت کرد. الی که برای اولین بار پس از آن مصاحبه به صورت علنی صحبت می کرد، به برنامه ی Monday Night Football شبکه ی اسکای اسپورت گفت: وقتی آن مصاحبه را انجام دادم، گفتم که اگر بتوانم به یک نفر هم کمک کنم، به هدفم رسیده ام. این کار را به خاطر خودم انجام دادم، اما اگر به یک نفر هم کمک می کرد، تمام چیزی بود که می خواستم. واکنش ها و حمایتی که دریافت کردم واقعاً ...
مردی که بعد از شهادتش هم نگذاشت همسرش دست به سیاه و سفید بزند
...: افطاری تو خونه ما نون و پنیر و سبزی. اضافه تر هم خبری نیست. آقا نبی لو خودش عاشق نون و پنیر و سبزی بود؛ منم همون رو آماده می کنم! چه می دانستم که مصطفی حتی اگر نباشد بازهم هوایم را دارد؟ توی ذهنم مشغول برنامه ریزی بودم که چه بخرم و چه بپزم که ناغافل دخترم، سعیده، زنگ زد. بعد از سلام و احوال پرسی گفت: زنگ زدم بگم چند وقته مادر شوهرم می خواد به نیت بابا افطاری بده. چطور و چه وقتش ...
افشین قطبی در یک قدمی نیمکت تیم ملی ایران
همکاری کند، من یکی دو بار با ایشان در تماس بودم و ایشان همان اظهارات را داشتند، تا اینکه اخیرا مصاحبه ای با آقای قطبی انجام شد و در آن برنامه آقای قطبی مجددا اعلام کردند با توجه به اینکه همیشه عاشق ایران هستند و به آقای قلعه نویی هم ارادت خاصی دارند، آمادگی دارند که به تیم ملی و آقای قلعه نویی کمک کنند. او ادامه داد: من این موضوع را با آقای قلعه نویی مطرح کردم و ایشان بار دیگر همان حرف های ...
ماجرای کلاهبرداری 80 میلیاردی توسط زندانی زندان قزل حصار/ بهنام ایمانی: بابت کار نکرده داخل زندان ماندم
به زندان ابلاغ شد، اما در همین حین که زندان بودم، متوجه شدم پرونده کلاهبرداری علیه من تشکیل شده است؛ پدرم با من تماس گرفت و گفت بهنام به کسی پول دادی یا دسته چک کشیدی؟ گفتم نه! گفت برخی از مدارک تو سوءاستفاده و شرکت تاسیس کردند و تمامی چک ها به نام تو بوده است؛ یعنی این افراد به نام من ملک خریداری کردند، به نام من زن گرفتند، به نام من چند ماشین خریدند و چیزی بالغ بر 80 میلیارد تومان کلاهبرداری ...
راسل کرو: 10 سال قبل در آستانه خرید باشگاه لیدز یونایتد بودم!
، شاید هم 10 سال قبل بود که گفتم که به نظرم این باشگاه باید عملکرد خیلی بهتری داشته باشد. به همین دلیل به طور جدی دنبال خرید آن بودم. دلیل اینکه زیاد در موردش صحبت نمی کنم این است که هر بار که در موردش حرف می زنم، برخی از هواداران لیدز می گویند که من دارم با صحبت از باشگاه فوتبال آنها به دنبال ساختن رزومه برای خودم هستم. اما من فقط احساس می کردم که آنها به کمی تمرکز بیشتر نیاز دارند. نمی ...
قتل همسر پس از اقدام به خودکشی
خوابید و ساعاتی بعد دوباره بیدار شد و دعوا باز هم شروع شد. از دست او عصبانی شدم و قرص برنج خوردم، بعد هم به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشته و چند ضربه به همسرم زدم. فقط صدای گریه دخترم در گوشم پیچید و دیگر چیزی متوجه نشدم تا اینکه در بیمارستان به هوش آمدم. روزنامه ایران در حال ارسال... یکی از فیلدها را پر نکرده اید یا چند نظر با سرعت ارسال کرده اید با تشکر، نظر شما پس از بررسی منتشر می شود لطفا قبل از ارسال نظر بعدی کمی صبر کنید ...
نوجوان ایرانی
و با هیجان از حمله به اسرائیل برایش گفتم. برخلاف تمام تصوراتم، نترسید. یک ساعتی کنارم نشست و تحلیل و بررسی های نوجوانانه اش را روی گل قالی ریخت. تمام یک ساعت مغزم را ریخت وپاش کرد و من غرق لذت و حس غرور و مردانگی اش شدم که با صدای دورگه شده اش حرف می زد.من هنوز ته دلم نگران بودم و او، فانوسقه لباس خاکی اش را هم بسته بود و شب بخیرش را گفته بود و برای فکر کردن به یک جنگ تن به ...
افشاگری گلادیاتور؛ تنها یک تماس با خرید این باشگاه لیگ برتری فاصله داشتم!
تحت نظر داشتم. خیلی هم نزدیک بودم، واقعاً نزدیک بود! مثل یک یا دو تماس تلفنی دیگر برای اینکه این کار انجام شود. اما واقعیت آن ماجرا به نوعی به من ضربه زد. کرو در مورد اینکه چرا این معامله هرگز تکمیل نشد، افزود: واقعیت آن خرید به من ضربه زد. زیرا به یاد آوردم که در سه تا چهار سال اول مدیریت باشگاه راگبی اوضاع چگونه بود و چقدر زمان برد و من شروع به محاسبه کردم. فهمیدم حداقل شش تا هفت ماه در ...