مرا بیهوش کرد و آزارم داد! / اعتراف عجیب قاتل جوان
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل فجیع مرد تبریزی توسط زن مطلقه اش / سر و صورت این زن کاملا خونی بود + جزییات
...> ناهید اینگونه بازپرس را در جریان آنچه که اتفاق افتاده بود قرار داد: 12 سال قبل توسط یکی از آشناها با حمید (مقتول) آشنا شدم و باهم کردیم که ثمره این ازدواج دو فرزند شد؛ زندگی خوبی داشتیم و بعد از تولد فرزند دوممان زندگی یمان بهتر هم شد؛ اما از 4 سال قبل زندگی ما با مشکلاتی مواجه شد و چندی قبل نیز مجبور به جدایی شدیم. هر دو فرزندمان نزد من بودند. بعد از جدایی، هر کداممان در خانه ای جدا ...
قتل به دلیل پاسخ منفی به خواستگاری/ نمی دانم چه شد چاقو کشیدم!
.... از هر 10 پیام یک پیام را جواب می داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم. نمی دانم چرا رفتارش سرد شده بود. رابطه مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم، اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می کردم شخص دیگری وارد زندگی اش شده است و باید به این موضوع پی می بردم. برای همین روز حادثه به مقابل خانه اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد ...
شکایت مرد اعدامی از همسرش به اتهام خیانت / من در زدان بودم و او به خانه کاسب محل تردد می کرد
گرفتن رضایت از خانواده مقتول خیلی پیگیری می کرد اما کم کم احساس کردم همسرم دیگر تمایلی به آمدن و ملاقات ندارد و رفتارش تغییر کرده است به همین خاطر به او مشکوک شدم و از خواهرم خواستم او را زیر نظر داشته باشد. تا اینکه بعد از مدتی خواهرم گفت که فریبا با پسر جوانی که در یک بنگاه کار می کند، ارتباط صمیمانه ای دارد. ابتدا باور نکردم تا اینکه عکس های دو نفره آنها را که در کافی شاپ و رستوران بودند نشانم ...
جزئیات یک بخشش عجیب: نذر کردم اگر اولیای دم خواهرزاده ام را ببخشند، من هم قاتل پسرم را ببخشم | آزادی از ...
سراسیمه از خانه خارج شدم. پسرم سینه اش را گرفته بود و گریه می کرد. می گفت پسر همسایه با توپ به سینه اش کوبیده است. من که به شدت ناراحت بودم به پسر همسایه تذکر دادم و در همان لحظه بود که پدر آن کودک از خانه اش خارج شد. او در همسایگی ما زندگی می کرد و با لحن تندی جوابم را داد و همین کافی بود تا درگیری میان ما شکل بگیرد. او مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و من که به شدت عصبانی بودم، یک چوب از روی زمین ...
زندگی نامه آزیتا لاچینی/ماجرای از دست دادن سه همسر و سه فرزند
هق می زدم زیر گریه ، آن روزها بار سختی روی دوشم بود. سال 1334 بود که با آقای امیرمظفرالدین لاچینی در موسسه زبان آشنا شدم. من شاگرد بودم و ایشان استاد. ازدواج با استاد زبان ، پنج فرزند دیگر هدیه ام کرد. جالب است بدانید آقای لاچینی بود که مرا وارد حیطه بازیگری کرد. فامیلی اصلی من نیکنام بود ولی ترجیح دادم همه لاچینی صدایم بزنند. چهار پسر و یک دختر از آقای لاچینی برایم به یادگار ...
اعدام برای قاتل مامور کلانتری نامجو / با چاقو سینه مامور جوان را شکافت + عکس و جزییات
وی را بازداشت کند. اما دزد جوان با چاقو به مامور پلیس حمله کرد و با چاقو به سینه وی زد که استوار امیر کیوان لو در خون غلتید . دزد جوان که می خواست بگریزد مقابل در از سوی ماموران بازداشت شد. اعتراف به مامور پلیس وی که سابقه مصرف شیشه و هرویین دارد گفت: چند سالی است که می کنم و در میدان شوش کارتن خواب هستم. پدر و مادرم مازندران هستند و من آن روز برای سرقت به آن خانه ...
شوهرم سال ها خیانت کرد؛ طلاق می خواهم
مغازه بیرون ببرد. آخر سر هم با من دعوا کرد و گفت سوپرمارکت جای زن نیست، بیرون برو. من به این رفتار شوهرم مشکوک شدم. مدتی پنهانی او را تعقیب کردم و متوجه شدم به خانه ای رفت وآمد دارد. یک روز در آن خانه را زدم و متوجه شدم شوهرم زن دیگری هم دارد. *این موضوع را به شوهرت گفتی؟ بله گفتم. اول انکار کرد، وقتی آدرس خانه را دادم و گفتم می دانم آنجا رفته است دیگر مجبور شد قبول کند. ...
اعترافات پسر هفده ساله مشهدی که از سر خشم و غرور آدم کشت + عکس
ستم یادم نیست چه زمانی تماس گرفتم ولی فکر کنم قبل از رفتن به منزل با پدرم تماس گرفتم. اصلاح می کنم رفتم خانه داخل خانه بودم که یکی از دوستان مرحوم بامن تماس گرفت و گفت معین فوت کرده است. من هم ترسیدم و ماجرا را به پدرم گفتم. در ادامه حتما بخوانید قتل زن جوان توسط برادرش در مشهد به خاطر حرف مردم + عکس *آیا شما سوار شدن و راه افتادن مرحوم را دیدید؟ بلی وقتی در ابوطال ...
تجاوز جنسی! | این زن هوسباز با مردی خلوت کرده بود داشت که ..! + عکس
چهره اش دیدم. به سراغ اتاق ها و کمد دیواری رفتم اما کسی آنجا نبود و قرار شد همسرم را به کلاسش برسانم اما به یکباره احساس کردم کسی در خانه است و همسرم می خواهد به بهانه کلاس رفتن من را از خانه بیرون ببرد. همان موقع صدایی از داخل سرویس بهداشتی شنیدم و فهمیدم کسی داخل آنجاست. متهم گفت: به باجناقم زنگ زدم و خواستم به خانه ما بیاید. او هم 5 دقیقه ای خودش را رساند. بعد به سرعت به آشپزخانه رفتم و ...
شوک در محله نوبهار مریوان/ پسر نوجوان خانواده اش را برای مهاجرت قتل عام کرد+ عکس
ابتدا مادر و خواهرش را به قتل رسانده، بعد در سرویس بهداشتی خانه پنهان شده و منتظر برگشتن پدرش مانده است. ساعت 14 و 30 دقیقه دقیقه بوده که پدر ماهان وارد خانه شده و همسرش را دیده که خون آلود کف زمین افتاده، همان موقع ماهان از سرویس بهداشتی بیرون آمده و پدرش را از پشت سر هدف قرار داده و کشته است. برخلاف این که گفته می شود ماهان از محل جنایت فرار کرده بود، این طور نیست. او خودش با پلیس تماس گرفته و ...
دزدیدن مادر و دختر ثروتمند برای انتقام و اخاذی!
انتقامگیری از مرد کارخانه دار را می کشیدم. نقشه های مختلفی به ذهنم رسید و بهترین آنها گروگانگیری اعضای خانواده اش بود. چند روز قبل که از زندان آزاد شدم، به سراغشان رفتم و روز حادثه در مقابل خانه اش به کمین نشستم. وقتی همسر و دخترش سوار بر خودرو از پارکینگ خارج شدند در یک فرصت مناسب با تهدید سوار بر خودرو شده و آنها را گروگان گرفتم. برای آزادی گروگان ها چقدر می خواستی؟ برایم فرقی ...
پسر متهم به قتل مدعی شد: رفیق کشی به دلیل رفتار بی شرمانه
با ضربات چاقو او را زدم تا بتوانم فرار کنم. بعد هم از خانه خارج شدم و دیگر از او خبر نداشتم تا اینکه بازداشت شدم. پدر و مادر نیما که از عامل قتل فرزندشان شکایت کرده اند، گفتند حاضر به گذشت نیستند. آنها درخواست قصاص کردند و گفتند: نیما پسر بسیار بااخلاق و خوبی بود. هومن هم پسر ما را کشته و هم به او تهمت سنگینی زده است. به همین دلیل گذشت نمی کنیم. با پایان تحقیقات مقدماتی پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی محاکمه می شود. منبع: etemadonline-659936 ...
اعتراف تکان دهنده قاتل: "همسرم را کشتم چون..."
به گزارش خبرنگار حوادث ایونا به نقل از خبرآنلاین، جسد زن جوان داخل اتاق خواب در حالی افتاده بود که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. خواهر شوهر مقتول که در محل حضور داشت گفت: برادرم عامل قتل است او به من گفت می خواهد به سراغ مردی برود که فکر می کرد با همسرش رابطه دارد. با شروع تحقیقات مرد جوان پس از آنکه مرد جوانی را نیز مجروح کرده بود دستگیر شد. گفت وگو با متهم ...
قصاص؛ تاوان قتل همکار به دلیل شوخی نابجا
برای عامل قتل پدرشان درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و محمد چند ماه بود که در اتاقک نگهبانی می خوابیدیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم. زمان حادثه محمد شوخی نابجایی با من کرد. عصبانی شدم و به او گفتم از اتاقک بیرون برود. سر این موضوع جروبحث کردیم و او را زدم. قصد کشتن محمد را نداشتم. محمد به سمتم حمله کرد تا مرا بزند. من هم برای نجات خودم او را زدم. از فرزندانش به خاطر اتفاقی که افتاده است معذرت می خواهم. با پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و میثم را به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند. ...
سناریوی مرموز در صحنه حلق آویز شدن زن جوان در خانه اش / خودکشی یا قتل به دست داماد خانواده؟!ً
...، داماد خانواده نیز بازداشت و دیروز تحت بازجویی قرار گرفت و گفت : 10 سال قبل ازدواج کردیم. او اوایل زندگی مان خوب بود اما در یک سال گذشته همسرم خیلی افسرده و گوشه گیر شده بود و به همه چیز گیر می داد. یک بارهم کلی قرص خورده بود تا خودکشی کند؛ سریع به خانه رسیدم و او را به بیمارستان برده و نجات دادم. روز حادثه به محل کارم رفتم و بعد از ظهر هرچه به او زنگ زدم جواب نداد. زودتر مرخصی ...
مرد آشپز قربانی حسادت همکارش شد
جوان که با دیدن مأموران رنگش پریده بود در تحقیقات منکر اطلاع از ماجرا شد با این حال تناقض گویی های او و رنگ پریده اش شک مأموران را به او بیشتر کرد. وقتی افسر پرونده به بازرسی بدنی از امیر پرداخت در بازرسی از جیب های مرد آشپز کارت بانکی مقتول کشف شد. امیر ابتدا مدعی شد که کارت بانکی را مقتول خودش به او داده تا خرید کند. اما در نهایت راز قتل همکارش را برملا کرد. او به قتل اعتراف کرد ...
آشپز رستوران چرا همکارش را کشت؟
بررسی ها مشخص شد مقتول آخرین بار با دیگر آشپز رستوران که با هم رفیق بودند، دیده شده است. به این ترتیب آشپز دوم مورد سوال قرار گرفت و در حالی که رنگ و رویش پریده بود در بازرسی کیف پول و جیبش، کارت عابر بانک مقتول کشف شد. این مرد گفت: کامران چند ساعت قبل کارتش را به من داد تا چیزی بخرم. من از حساب خودم خرید کردم، اما کارتش دست من ماند. ظن ماموران به این آشپز 35 ساله افزایش یافت و ...
این مرد پای چوبه دار می رود؟! / دیوانعالی کشور حکم قصاص را تایید کرد
. دو نگهبان به نام های کریم و اکبر مشغول کار بودند. وقتی رسیدم متوجه شدم در کانکس نگهبانی از بیرون قفل است. داخل کانکس را نگاه کردم که با جسد خون آلود کریم مواجه شدم و از اکبر هم خبری نبود و بلافاصله پلیس را در جریان قرار دادم. بازداشت متهم در ادامه مأموران اکبر را ردیابی و کردند و وی در همان بازجویی های اولیه به قتل کریم اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به ...
قتل هولناک توسط دختربچه 10 ساله: همبازی اش را به کام مرگ فرستاد!
دوستانش به کوچه رفت، اما ناپدید شده است. به گزارش ایران، بدین ترتیب تحقیقات برای یافتن دختر گمشده آغاز شد و دو ساعت بعد چند کودک که در تپه های پشت خانه ستایش در محله مسعودیه سرگرم بازی بودند، ناگهان جسد خونین او را که با ضربات چاقو و جسمی سنگین به سرش به قتل رسیده بود، مشاهده کرده و وحشت زده شروع به فریاد کردند. بدین ترتیب خانواده ستایش و کارآگاهان پلیس به محل حادثه رفتند. شناسایی ...
قتل دوست قدیمی در خانه مجردی / نیما قصد آزار مرا داشت + عکس و جزییات
ها گفتند نیما را چند روز است ندیده اند. من که نگران شده بودم قفل در را شکستم و در خانه با جسد نیما روبه رو شدم. با این تماس ماموران به خانه مجردی پسر جوان رفتند و با جسد خونین وی که شواهد نشان می داد با ضربه های چاقو کشته شده روبه رو شدند . ردیابی عامل جنایت جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران برای رازگشایی جنایت در خانه مجردی به تکاپو افتادند ...
از کشتن زنم ناراحت نیستم
.... من سرزده به خانه آمدم و دیدم همسرم در حالت بدی در خانه است. همه جای خانه را گشتم. همسرم گفت چون در خانه تنها بوده لباس نپوشیده ولی حرفش را باور نکردم. سمت دستشویی رفتم و دیدم در قفل است در را شکستم و وارد شدم و مرد جوان را دیدم که در دستشویی بود. همان جا با چاقو مهناز و آن مرد را زدم. متهم گفت: قبل از اینکه وارد خانه شوم با باجناقم تماس گرفتم و به او گفتم بیا و شاهد باش ...
قتل دختر کوچولو به دست دختربچه 10 ساله / این قتل در مسعودیه تهران اتفاق افتاد
عصر 11 بهمن پارسال دختری به نام ستایش که برای بازی با دوستانش از خانه خارج شده بود گم شد و شبهاتی مبنی بر قتل وی مطرح شد و 3 ساعت بعد، جسد او در تپه های اطراف محله مسعودیه و در فاصله نزدیکی از خانه شان پیدا شد. او با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و به نظر می رسید که گوشی موبایلش دزدیده شده است. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در جریان تحقیقات متوجه شدند که مقتول آخرین بار همراه دختر ...
متهم: ناراحت نیستم!
جواب نداد، حدس می زدم با پراید و دیگران بیاید، اما نیامد. چاقو را از خانه برداشتم متهم درباره صحنه جنایت نیز اعتراف کرد و گفت که شب حادثه کارد دسته بزرگ زرد رنگ را از خانه برداشتم و توی صندوق عقب خودرو گذاشتم. رفتم خانه شان، می خواستم حرف بزنم. برای جابه جایی خودرو که بیرون رفتم، چشمم به همان پرایدی که دنبالش می آمد افتاد و شنیدم که همسرم به آن ها می گوید، برو، برو، برو. ترسیدم ...
مرگ مشکوک پسر جوان؛ رفیق کشی یا سکته قلبی؟
دورهمی مشروب خوردیم. وقتی از حالت عادی خارج شدم، بی اختیار راز قتل را که روی شانه هایم مثل کوه سنگینی می کرد تعریف کردم. آن شب واقعاً متوجه نبودم چه می گویم، فردا که به خودم آمدم تازه فهمیدم چه اشتباهی کرده ام، اما دیر شده بود و یکی از افرادی که در جمع بودند به سرعت ماجرای قتل را به گوش پدر صمد رسانده بودند. این متهم همچنین گفت: من قصد قتل نداشتم، درگیر شدیم و هلش دادم، فقط می خواستم ...
قصاص برای قاتل مرد جوان در اتاقک نگهبانی / جنایتی که همه را شوکه کرد
...> وقتی قاسم روبه روی قضات ایستاد گفت: من و اصغر چند ماه بود که با هم در اتاقک نگهبانی می خوابیدیم و با هم همکار بودیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم.تا اینکه او آخرین بار با من شوخی کرد که ناراحت شدم.من به او اعتراض کردم و خواستم تا اتاق را ترک کند. اما او شروع به فحاشی کرد. او با حرف هایش مرا تحریک کرد و من از کوره در رفتم و با میله به جانش افتادم و چندین ضربه به سرش زدم. وی در حالی که سرش ...
ادعای متهمی که 8 سال پس از قتل دستگیر شد | مقتول را با سنگ کشته اند؛ من شمشیر داشتم!
قالب دو گروه صورت گرفته و در جریان آن دو طرف با قمه، شمشیر، چاقو و سنگ باهم درگیر شده اند. با ورود پلیس طرف های درگیر متواری شدند اما یکی از آنها که پسر 25 ساله ای به نام محمود بود از ناحیه سر مصدوم شده و پس از انتقال به بیمارستان به خاطر شکستگی جمجمه تسلیم مرگ شد. با مرگ محمود پلیس تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کرد و در نخستین گام به پرس و جو از شاهدان پرداخت. یکی ...
قتل سرانجام حسادت دو آشپز بود/رنگ پریده او که اسرار قتل را فاش کرد
عابربانک مقتول را در وسایل امیر کشف کردند، شک شان به یقین تبدیل شد که وی در جنایت دست دارد. او بازداشت شد و در بازجویی ها به قتل فرید همکارش اعتراف کرد. او می گفت دلیل دعوای آنها ساده و بچه گانه بوده است. وی توضیح داد: من و فرید هردو آشپزرستوران بودیم اما من تخصص و سابقه ام از او بیشتر بود. فرید اما خودش را بالاتر از من می دانست و جوری وانمود می کرد که انگار آشپزی اش از من بهتر است ...
اولین گفتگو با عامل گروگانگیری آتشین مقابل مجتمع پالادیوم
...> نقشه ات قتل آنها بود؟ نه. هدف من این بود دلار و سکه ها را از مرد کارخانه دار بگیرم و بعد همسر و دخترش را رها کنم. وقتی دیدم پای پلیس به ماجرا باز شده، به سراغ نقشه بعدی خود رفتم تا با تهدید به آتش سوزی گروگان ها بتوانم از دست پلیس فرار کنم اما خب نشد و در نهایت دستگیر شدم. اگر پول ها را می گرفتی چه کار می کردی؟ نمی دانم. شاید از کشور خارج می شدم یا شاید هم می رفتم یک جای دور و مخفیانه زندگی می کردم. از زندگی در زندان خسته شده ام. وقتی به این فکر می کنم که دوباره باید به زندان بروم، وحشت سرتاپای وجودم را فرا می گیرد. زندگی در زندان خیلی سخت است، خیلی... ...