سایر منابع:
سایر خبرها
و اسلحه قرار دادیم، تا مسلمانان با آن کارزار کرده و با کفّار جهاد نموده و با سرکشان بدکار جدال کنند، و این تصمیم به اتفاق تمام مسلمانان بود، و تنها دست به این کار نزدم، و در رأی و نظرم مستبدّانه عمل ننمودم، و این حال من و این اموال من است که برای تو و در اختیار توست، و از تو دریغ نمی شود و برای فرد دیگری ذخیره نشده، توئی سرور بانوان امّت پدرت، و درخت بارور و پاک برای فرزندانت، فضائلت انکار نشده، و ...
واحد مسکونی در سال 94 عنوان کرد: با اجرای این طرح حمایتی، شاهد رونق در بازار مسکن خواهیم بود. عضو کمیسیون عمران مجلس، در ادامه با اشاره به رکود دو ساله بازار مسکن ادامه داد: تجربه ثابت کرده بازار مسکن وقتی وارد دوره رکود می شود دو سال به طول می انجامد تا از رکود خارج شود از این رو پیش بینی می شود از بهار امسال شاهد رونق بازار و خروج از رکود در بازار مسکن باشیم. خسروی، در ...
، امروز که خادمان تو به استقبالم آمدند، غم دنیا دلم را گرفت. من بدون تو چه کنم. هر جا هر کس مضطر شود نام مرا فریاد می زند. پدرت در جنگ ها وقتی کارها سخت می شد مرا که می دید گره از خم ابرویش باز می شد. فاطمه جان حال من مضطرم. من چه کنم. تو برایم دعا کن. دعا کن. علی بی فاطمه چه کند. می بینمت آب می شوم تنم می لرزد ولی رفتنت را چه کنم. بعد ازتو محرم اسرارم که خواهد بود؟ - علی جان! من هم ...
.... هیچ گونه حرفی برای گفتن نداشتند. اما عمر گفت: – رهایت نمی کنیم تا بیعت کنی. پدر رو به عمر کرد و گفت: – گره خلافت را برای ابوبکر محکم می کنی تا او فردا آن را برای تو باز کند. از این پستان بدوش تا سهم شیر خودت را ببری. بخدا که اگر با شما غاصبان نیرنگ باز بیعت کنم. تو وقتی به هوش آمدی از فضه پرسیدی: – علی کجاست؟ فضه گفت که او را به مسجد بردند ...
: چون فاطمه (ع) در گذشت، امیر المؤمنین او را پنهان بخاک سپرد و آثار قبر او را از میان برد. سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت: - ای پیغمبر خدا از من و از دخترت که بدین تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است بر تو درود باد! خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به تو بپیوندد. پس از او شکیبائی من بپایان رسیده و خویشتن داری من از دست رفته. اما آنچنان که در جدائی تو صبر را پیشه کردم ...
روزهای شکوه و شادی و شور ! می خواهیم تو را پادشاه فصل ها صدا بزنیم . پادشاهی که همیشه با چمدان رنگی کهنه اش در تقویم سفر می کند . می خواهیم باز با همان یک مشت عدس و گندم ، به دلفریبی تو کوچ کنیم پس می شود باز با سبدهای پُر از گل و ترانه ، در دشت و دمن چرخ بخوری و قلب هایمان را به سبزه زارها و چشمه ساران گره بزنی . برسانی به یک قوری چای دم کرده میزبانی که با چشم هایش ما را به مبارک باد سال ...