سایر منابع:
سایر خبرها
خبر شهادت پسرم را در خواب دادند/ آخرین وصیت شهید به مادرش
خوردن قرص ها به خواب رفتم. شب خواب دیدم سه آقا که یکی از آنها از سادات بود وارد منزل من شدند، آقا سید به من رو کرد و گفت مادر، رضا به شهادت رسیده، صبح که از خواب بیدار شدم به دخترم تلفن زدم و گفتم رضا شهید شده، چون روز قبل با دامادم تماس گرفته بودند و گفته بودند رضا زخمی شده است. دخترم با تعجب پرسید چه کسی این خبر را به تو داده و من گفتم درخواب به من گفتند . وی اضافه می کند:دخترم گفت ...
تشخیص اختلال روانی در دختری که به قتل پدر متهم شد
مجبور به اجرای این نقشه کرد. وقتی مهسا، دختر نوجوان نیز در برابر پلیس قرار گرفت، اعترافات مادرش را قبول کرد و گفت: من پسری را دوست داشتم و می خواستم با او ازدواج کنم، او از من خواستگاری هم کرده بود؛ اما پدرم با این ازدواج مخالف بود چون من تنها دختر خانواده بودم و خیلی دوستم داشت. این سومین خواستگار من بود که پدرم رد می کرد. خیلی از دستش عصبانی بودم. نقشه قتل او را کشیدم و موضوع را به مادرم گفتم ...
دختر 16 ساله بخاطر عشق به یک پسر قاتل پدر شد
دختر در حالی که اشک می ریخت گفت: بچه بودم که تصمیم به قتل پدرم گرفتم. چون پدرم با ازدواج من و پسر مورد علاقه ام مخالف بود به مادرم گفتم قصد دارم خانه را ترک کنم. چون او گریه و زاری کرد فکر قتل پدرم به ذهنم رسید. من و مادرم به پدرم آب میوه مسموم خوراندیم و وقتی بی حال شد من بالشتی را روی دهان پدرم گذاشتم و مادرم چند ضربه چاقو به او زد. من هم چاقو را از دست مادرم گرفتم و چند ضربه به بدن پدرم زدم و برای گمراه کردن پلیس جنازه را مقابل در خانه همسایه انداختیم. در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای را صادر کند. ...
قاچاقچی اسلحه با شلیک کلت شاه کش جان باخت
صاحب 6 فرزند هستم، بعد از طلاق از همسر سابقم با نادر آشنا شدم. نادر به دلیل مصرف مواد مخدر و شیشه از خانواده اش طرد شده بود، مدتی صیغه وی بودم تا این که ازدواج کردیم و اکنون یک دختر دو و نیم ساله از او دارم. وی ادامه داد: 6 فرزند همسر قبلی ام نیز در منزل نادر زندگی می کنند. نادر تراشکار بود و به دلیل مصرف مواد مخدر شیشه نتوانسته بود به تراشکاری ادامه دهد و به همین دلیل شغلش را از دست داده ...
دخترم از آقا پرسید کلاه روی سرت را مادرت برایت درست کرده؟!
به گزارش افکارنیوز ، همسر شهید قاضی خانی درباره گفتگوی دختر خردسالش، نهال با رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده شهدا با معظم له گفت: برای مدتی از نهال غافل شدم و متوجه نشدم کجا رفته است وقتی برگشت، پرسیدم کجا بودی؟ گفت رفته بودم پیش حاج آقا من گمان کردم کسی از آقایان را دیده و مشغول بازی و صحبت شده، اصلا نمی دانستم منظورش از حاج آقا مقام معظم رهبری است. پرسیدم خب حاج آقا چی ...
قاتل اعدامی بخشیده شد
وقتی در جایگاه قرار گرفت، گفت: قتل را قبول دارم. آن زمان من شیشه مصرف می کردم یک روز برای خرید مواد به خانه آرش رفتم که قربان –جوان مقتول- هم به خاطر اعتیادش برای گرفتن مواد آمده بود. همزمان مأموران موادمخدر سررسیدند و ما را دستگیر کردند.در مسیر انتقال به اداره موادمخدر نمی دانم مقتول به مأموران چه گفت که آزاد شد.تحت بازجویی قرار گرفتیم یکی از مأموران به من گفت که قربان گفته است تو همه کاره هستی ...
توطئه مادر و دختر برای قتل پدر/از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفتم
یافت تا این که سرانجام ساعتی بعد فریده و دخترش مهسا راز جنایت را فاش کردند. مهسا گفت: از سه سال قبل با پسری آشنا شدم و قرار ازدواج گذاشتیم، اما وقتی پدرم از موضوع باخبر شد، بشدت مخالفت و تهدید کرد به هیچ عنوان نباید با پسر موردعلاقه ام ازدواج کنم؛ حتی به اصرارهای من توجهی نکرد. به همین خاطر از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفته و موضوع را با مادرم در میان گذاشتم، اما او که بشدت ترسیده ...
محاکمه دوباره دختری که به خاطر مخالفت پدر با ازدواجش،او را کشت
...> پرونده این مادر و دختر با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.فریده و دخترش به اتهام قتل حسن پدر خانواده در شعبه 113 دادگاه کیفری تحت محاکمه قرار گرفتند و اولیای دم که پسران و خواهران مرد مقتول بودند، همگی تقاضای قصاص برای این مادر و دختر کردند که هر دو به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم شدند.حکم قصاص فریده مادر خانواده در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد، اما حکم قصاص دختر نوجوان با ...
گفتگوی جالب دختر 4 ساله شهید مدافع حرم با رهبر انقلاب
مبادا گم شود که دوستان گفتند کسی نمی تواند از بیت خارج شود، برای همین خیالم راحت شد. نامه ای که برای آقا نوشته بودم را تحویل دادم و تنها خواسته ام این بود که برای بچه هایم دعا بکنند. چند دقیقه ای از نهال غافل شدم و اصلا متوجه نشدم کجا رفته است. چون خیالم راحت بود که نمی تواند بیرون برود دنبالش نگشتم. محمد متین هم رفته بود در قست آقایان وتنها بود. با خودم گفتم بگذارم راحت باشند ...
قتل دردناک حنانه 5 ساله به دست نصاب ماهواره
نصاب ماهواره عامل قتل حنانه 5 ساله حنانه پنج ساله چهارشنبه 26 خرداد امسال در شهرک ولیعصر شهرستان سنقر و کلیایی از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. روز بعد ماموران جسد او را با دست و پای بسته زیر پل ورودی کمربندی جدید شهر پیدا کردند.بررسی ها نشان می داد او به قتل رسیده و چند ساعتی از مرگش می گذرد. همزمان با شکایت خانواده این کودک در دادسرا و پلیس آگاهی، تحقیقات پلیس جنایی برای رازگشایی از ...
قتل مشکوک به خودکشی با کلت شاهکش
مصرف مواد مخدر و شیشه از خانواده اش طرد شده بود. ما مدتی با هم صیغه بودیم تا اینکه ازدواج کردیم و بچه دار شدیم. دخترمان یک سال و نیمش است. نادر تراشکار بود و به دلیل مصرف ماده مخدر و شیشه نتوانست به کارش ادامه دهد. اعتیاد باعث شد شغلش را از دست بدهد و مشکلات روحی و روانی پیدا کرد که روز به روز بیشتر می شد. روز حادثه، حدود ساعت هفت و ربع برای افطاری به موسسه خیریه محلمان رفتم، بچه هایم هم ...
زنی که برای رسیدن به پول دختران را مجبور به کارهای نامشروع می کرد
- مادر گلی- گریه کنان به خانه مان آمد و به مادر گفت:" به خدا شرمنده تم آبجی. من اصلا فکر نمی کردم گلی بخواد قاپ شوهر تو رو بدزده!" و مادر در حالی که مانتوی خود را می پوشید، گفت:" خواهر جان، مقصر گلی نیست ، مقصر شوهر نامرد منه! چندان مهم نیست چون آرش خیلی قبل تر از اینها برام مرده بود!" مادر همان روز درخواست طلاق داد و وقتی پدر به خانه آمد به او گفت: " من امروز رفتم دادگاه آرش، چاره ایی ...
سعی در مطرح کردن خودم داشتم حتی با روشهای غلط/ زندان رفتن افتخاری برای من بود/ گدشته ام چراغی برای آینده ...
. احساس بزرگی می کردم و افتخار می کردم و عیب نمی دانستم. کم کم از 15 سالگی وارد مواد سبز(حشیش) شدم. بعد با مواد سیاه(تریاک) از طریق پدر دوستانم با این مواد آشنا شدم. درآمد هم داشتم و در قهوه خانه پدرم مشغول به کار بودم. مواد را دوستانم از پدرانشان می دزدیدند و در باغات اطراف شهر می کشیدیم. اول کم مصرف می کردیم بعد زیادتر شد. کم کم چون هزینه خودم را نمی توانستم پیدا کنم رفتم دنبال کار. رفتم در ...
گفتگو با یک نجات یافته از اعتیاد +تصاویر
را هم رها کردید؟ تقریبا بله اما به تعبیر درست معاف شدم. چون کارآیی نداشتم بعد از چند وقت معافم کردند. مرآت- بعد از معافیت ازدواج کردید؟ به صدا و سیما رفتم و استخدام شدم. در همان زمان ازدواج کردم و چون اعتیاد زیادی داشتم با توافق از همسرم جدا شدم. مرآت- خانواده همسر شما نمی دانستند معتاد هستید؟ قبل از ازدواج به همسرم گفته بودم اما پدر و مادر او ...
کشف 6 اسلحه در خانه مرموز مرد جان باخته
هم یک فرزند از او دارم. وی ادامه داد: رحیم پس از ازدواج با من در یک تراشکاری مشغول به کار شد تا اینکه دوباره آلوده به مواد شد و شروع به مصرف شیشه کرد. از آن زمان به بعد او دیگر به محل کارش نمی رفت و من هم خبر نداشتم به چه کاری مشغول است. امروز نعمت در خانه بود که من ساعت 19 و 15 دقیقه عصر برای افطار در مسجد محل از خانه خارج شدم. پس از اینکه افطار کردم به خانه ام آمدم، اما هر چقدر در زدم، نعمت در ...
برادری که هتک حرمت خواهرش را در فضای مجازی دید
اومشغول به کار شدم. در ابتدا چندان در چند و چون روند کارمان قرار نداشته و تنها می دانستم که سیمین نماینده و امانتدار یک شرکت تجاری است و او بسته ها ارسالی آن شرکت را به دست صاحبانشان می رساند. سیمین می گفت چون این بسته های بسیار دارای اهمیبت بوده و از ارزش بالایی بر خودار هستند، همیشه ایّام باید در حفظ و نگهداری آنها کوشا بوده و به دلیل رقابت شدید در عرصه تولیدات تجاری، چندان دیگران را در ...
آن شب به داغ مولا مهتاب گریه می کرد تصویر ماه در آب بی تاب گریه می کرد
بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی علیه السلام هنوز صبح نشده بود، نزد بابا برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از حسنش استقبال کرد. آن گاه فرمود: پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را [در عالم رؤیا] دیدم، عرض کردم: یا رسول الله! من از دست امت تو چه رنجها و خون دلها خوردم! پس حضرت فرمود: علیه ...
مجید سوزوکی واقعی چگونه شهید شد + عکس
پرپر می کرد. دفعه قبل که تو شاخ پدافند می کردیم عراقی ها با خمپاره شیمیایی می زدن یه بار که بوی سیر و بادام تلخ تو منطقه پیچید بیسیم زدم به گردان که برادر اینجا شیمیایی زدن. از پشت بیسیم بنده خدا گفت برادر مثلا تو فرماندهی اگه تو بگی شیمیایی زدن بقیه باید بگن بمب اتمی زدن یه خورده خوددار باش نیرو ها نترسن !!!! نصف راه رو رفته بودم که صوت خمپاره صد و بیست که تو سینه کش شاخ ...
مادرم پشت درب خانه منتظر می نشست
آمبولانس بود گفت قم. چند روزی در یکی از بیمارستان های قم بستری بودم. هیچ یک از اعضای خانواده ام از مجروحیتم با خبر نشدند. با توجه به تراکم مجروحین در بیمارستان، قبل از بهبودی کامل مرخصم کردند. با یک دست لباس شخصی و دویست تومان پول تو جیبی از بیمارستان ترخیص شدم. مدارک مجروحیت، عکس ها و... را هم به دستم دادند. با آن اوضاع جسمی به طرف ترمینال قم راه افتادم. هوا سرد بود و لباسها هم جوابگوی ...
فلج مغزی امیرعباس هنگام تولد؛ جناب وزیر!شما را به خدا نفس برسانید
. پسرم به دلیل سهل انگاری در یکی از بیمارستان های خصوصی مشهد معلول ذهنی و جسمی شده... سر پسرم چون با دستگاه وکیوم کشیده شده و زیاد تو کانال زایمان مونده مغز کوچک و اصطلاحا میکروسفالی شده و جای اون رو آب گرفته. نه دور سرش رشد می کنه نه قدش... امیرعباس معصومانه خوابیده. آنطور که مادرش می گوید دائم خواب است و وقتی هم بیدار می شود تشنج می کند. بیدار که می شود کل حرکاتش غیرارادی است. پرش دست، پرش چشم ها ...
شوهرم خواست تا با دوستانش صمیمی تر باشم!
این شرایط بمیرم؟ من خانواده ام را دوست دارم و صبر می کنم خدا خودش همه کارها را درست می کند چون از درون و نیت های مان آگاه است. بعد از دعوای ما در فروشگاه برادر سمانه، چند هفته بعد مغازه آنها را دزد زد و می خواستند برادرم را متهم به دزدی کنند. رکنا: اگر چه برادرم تبرئه شد اما تا چند روز با برادر سمانه درگیر بود. دست آخر هم دماغش با ضربه مشت برادر سمانه شکست و دوباره کارشان به شکایت و دادگاه کشیده شد. شاید پدرم هم برای کش دار شدن این مساله هنوز مرا نبخشیده ولی من بیگناهم. 110 ...
از جنایت های بیجه تا تجاوزهای باند خرمالو
انگشتم بزرگ تر بود. خیلی متاثرم کرد. مادر که دختری فراری بود، با مردهای زیادی ارتباط داشت که یکی از آنها وی را باردار و رهایش کرده بود تا چند ماهی از دوران بارداری اش بیرون به سر می برد تا این که به دلیل بی جایی از سوی پلیس به بهزیستی تحویل داده شد. در بازجویی از او پرسیدم آخر تو مادری، چطوری توانستی جان بچه ات را بگیری؟ این برخلاف مادر بودنت است. اگر همین جا زایمان نمی کردی، شک می ...
مادری که پسرش را حبس کرد/مهاجری از خاوران
گرفتم آبگوشت درست کردم، چون دوست داشت و می خورد. می گفتم تا او هست بخورد، بعد که رفت معلوم نیست برگردد یا نه. همیشه این فکرها را پیش خودم می کردم که بالاخره جنگ است. کشته دارد، اسیر دارد، مفقودالاثر دارد. *می خواهم بدنم را در سوریه دفن کنند چون تو داد و بیداد می کنی گاهی وقت رفتنش خیلی بی تابی می کردم، سعی می کرد با صحبت یکجوری گولم بزند. می گفت مادر اگر شهید شدم می خواهم بدنم ...
امام خمینی (ره) و نماز
آقای سیدرضا مصطفوی: من هر موقع پیش امام می رفتم مرا تشویق به نماز می کردند. یادم می آید که وقتی 5 ساله بودم وارد اتاق آقا شدم، دیدم دارند نماز می خوانند، من هم پشت سر ایشان نماز خواندم. پس از نماز امام چند کتاب به من جایزه دادند.(4) نمازت را خوب بخوان آقای سید عمادالدین طباطبایی: امام به من می فرمودند: نمازت را خوب بخوان، چون پیامبران همیشه ...
جامعه منتظر بازگشت معتادان نیست
دهانش می گیرد تا دندان های ریخته شده و زرد رنگش که گویای درد بسیار او بود دیده نشود. از بهمن ماه می گوید زمانی که برای اولین بار به کمپ آمده بود، آن هم با پاهای خودش. آن را شروع یک زندگی می دانست. زندگی که پس از خروج از کمپ در عرض کمتر از یک ماه دوباره برای او و خانواده اش نیست شد: برای اولین بار وقتی از کمپ خارج شدم و به مشهد برگشتم، زندگی رنگ دیگری داشت اما شغلم را از دست داده بودم. شریک سابقم نیز ...
محکوم به اعدامی که پیش از اعدام خود قرآن خواند، در برنامه ماه عسل
وسوسه برای درآمد بیشتر پریناز فروزان: روح الله 27 سال سن دارد، اهل شهرستان جیرفت در استان کرمان و تنها پسر خانواده است. پدر وی کشاورز بوده و پس از فوت پدر، روح الله تحصیل را رها کرده و در سن 15 سالگی به عنوان شاگرد کاشی کار مسئولیت امرار معاش خانواده را بر عهده می گیرد. روح الله از آرزوهایش گفت: پدرم دوست داشت من درس بخوانم و خودم دوست داشتم معلم باشم. وی افزود: درآمد من برای گذران زندگی کافی نبود و چون جو منطقه س ...
امیر تتلو: معذرت میخام گفتم پدر [...]
امیر تتلو، خواننده ی زیرزمینی که چند روز پیش با ادبیاتی تند درباره ی پوشش برخی دختران گفته بود خب پدر [...] درست لباس بپوش دیگه. گور [...]. آدم عصبانی میشه [ لینک ]، به خاطر این طرز اعتراضش عذرخواهی کرد. به گزارش انصاف نیوز، تتلو در فایلی صوتی گفت: – خب یک کمی تند رفتم، توی دوره ی پاکی بودم، ماه رمضون بود، تند رفتم. خواستم خودم رو به بقیه تحمیل کنم و این کار اشتباهیه. و گفتم ...
زندگی نامه مرد بزرگ تاریخ و رهبرشیعیان جهان امام علی (ع)
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ارومیه ، حضرت علی ( ع ) نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف می باشد . خاندان هاشمی از لحاظ... فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و این طایفه در طوایف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است ...
درباره محمد بن ابی حذیفه از شخصیت های صدراسلام
دست از گمراهی ات در یاری علی بن ابی طالب برداری؟ آیا نمی دانی عثمان مظلومانه کشته شد و عایشه و طلحه و زبیر به خون خواهی او قیام کردند؟ آیا نمی دانی علی مردم را به قتل عثمان تحریک کرد و امروز ما در طلب خون او هستیم؟ محمد بن ابی حذیفه گفت: ای معاویه می دانی که من از همه کس به تو نزدیک ترم و بهتر از دیگران تو را می شناسم. معاویه گفت آری. محمد گفت: به خدا سوگند من کسی را سراغ ندارم که بیش تر از تو در ...
از تولد یک نوزاد در کارتن تا آرزوی مرگ یک بانو
دختر که باشی، عزیز دل پدر هستی. چشم و چراغ برادر و نور چشم مادر! اصلا دختر بودن حس و حال لطیف خلقت است. دختر است که بعدها مادر می شود و روشنی بخش خانه. اما الان از روزی که در کوچه پس کوچه های شهر، دختران سرزمینت را ببینی که ژولیده و خمار با لحظه های شوم زندگی شان دست به گریبانند، آن وقت است که از خودت می پرسی؛ مگر اینها عزیز دل خانواده هایشان نیستند؟! چرا در نیمه های شب در خیابان پرسه ...