سایر منابع:
سایر خبرها
آخرین نجواهای یک شهید مدافع حرم +تصاویر
. خواهر عزیزم! هیچ وقت در زندگی از حجاب حضرت زهرا (س) فاصله نگیر و شأن خواهر شهید بودن را برای خودت حفظ کن. برادر عزیزم! بعد از من مسؤولیت سنگین بر روی دوش تو می افتد، اولین مسؤولیت حفظ خون من است، مبادا کاری کنی که خون من خدشه دار شود، دوم مراقبت از پدر و مادر است که بعد از من مایه دلگرمی آنها تو خواهی بود، از آنها فاصله نگیر و کنار آنها باش، مبادا روزی شود که به خاطر شهادت من ...
دو فرزندمان را پنهان کرد تا مجوز اعزام بگیرد!
همان آقای قاضی خانی است که سراغش را از من گرفتید. این اولین دیدار ما با هم بود که بهانه آشنایی و ازدواج مان شد. ملاک ایشان برای ازدواج با شما چه بود، ملاک شما چه؟ مهدی از حجابم خوشش آمده بود. او دوست داشت همسری محجبه داشته باشد و چون حجابم کامل بود، این مورد باعث شد بعد از اولین دیدار، جدی تر به من و قضیه ازدواج فکر کند. روز عقد هم یک دستخطی نوشت و خواست آن را امضا کنم. داخل کاغذ ...
زن در دادگاه: شوهرم را با اینکه 20سال از من بزرگتر است دوست دارم
در حالی که اشک های روی گونه اش را پاک می کند می گوید: نمی خواهم طلاق بگیرم چراکه تازه طعم مادر شدن را چشیده ام و همسر و فرزندمان را هم عاشقانه دوست دارم. نمی خواهم این بار هم زندگی ام را ببازم. چراکه دو سال پیش از همسر اولم که او هم مرد سرشناسی بود به خاطر اعتیادش طلاق گرفتم و مهر مطلقه بودن بر شناسنامه ام خورد. ولی از وقتی با محسن آشنا شدم و کمکم کرد تا در کنارش کارم را به صورت حرفه ای ادامه دهم ...
خاطره بسازیم ... خاطره بنویسیم
این تابستان گرم می تواند گنج خاطراتت باشد؛ البته اگر خودت بخواهی! نه؛ نگو به خاطره نیازی نداری؛سال ها بعد این دنیای بدون خاطره می تواند در زندگی ات یک معضل شود! به همان اندازه که خاطره بازی و زندگی در گذشته مفید نیست، دنیای بدون خاطره هم زیبا نیست. به اعتقاد اغلب روان شناسان خاطره های خوب به خصوص خاطره های دوران کودکی و نوجوانی نگاه عمیق تری به زندگی می دهد و امید به آینده را افزایش می ...
داعش به مرزهای کشورمان نزدیک شود منهدم خواهد شد
نگهبانی شبانه می دادیم. مدتی هم نگهبانی کاخ سعدآباد را دادیم، فعالیت ها بعد از انقلاب در حد حفاظت های امنیتی اطراف پادگان ها بود. مدارس تقریبا از یک هفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بازگشایی شدند، من به تاکید برادرم به دبیرستان بازگشتم و کمتر برای این مسئولیت ها فرصت داشتم، سال آخر دبیرستان بود و همه چند ماه به دلیل تعطیلی مدارس از درس عقب مانده بودیم. تقریبا تمام زمان من را درس پر می ...
بازگشت از دنیای مردگان/در آخرین لحظات به زندگی بازگشتم
... آنقدر از اینکه مُرده ام خوشحال بودم که اصلاً یادم رفته بود مُرده ام ... در همین حال صدای حسین آقا را شنیدم: “یا حضرت عباس(ع)... پدر و مادرش دارن میان” ناگهان چند نفری را دیدم که شیون کنان به طرف جمعیتی که من میانشان دراز کشیده بودم می دویدند، پدرم اشک می ریخت، مادرم ضجه می زد، خواهر و برادرم ناله می کردند... چقدر از دیدن آنها خوشحال بودم... چقدر از دیدن آدم ها و ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (124)
کمی که داره بعضی از ارگانها و اداره هاش رو پنگوئنا میچرخونن. 18. بابای کاپیتان ایسلند پس از صعود تیمشون: خانوم یه چندتا پیمونه برنج بیشتر بریز امشب نصف کشور میان خونه مون. 19. دو تا پشه اومدن نشستن رو دستم چند لحظه بعد بدون اینکه نیش بزنن بلند شدن رفتن. عوضیا مگه اومدین روستوران سر راهی که دوست نداشتین رفتین؟ 20. اگه همه با هم تصمیم بگیریم صب زود بیدار نشیم دنیا ...
سرلشکر باقری به روایت خودش
تقریبا از یک هفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بازگشایی شدند، من به تاکید برادرم به دبیرستان بازگشتم و کمتر برای این مسئولیت ها فرصت داشتم، سال آخر دبیرستان بود و همه چند ماه به دلیل تعطیلی مدارس از درس عقب مانده بودیم. تقریبا تمام زمان من را درس پر می کرد تا زمانی که دیپلم و کنکور فرا رسید. در تابستان سال 58 فرصتی برای شرکت در جهاد سازندگی استان تهران، شهریار و ورامین ایجاد شد. قدری به ...
حمید درخشان: موفقیت ارثی نیست
هیچ دردسری به پله آخر برسند. از خانواده پدری تان برایمان بگویید؟ پدرم پیمانکار ساختمانی و بیشتر در سفر بود. سه خواهر و یک برادر دارم. وقتی بچه بودم خیلی کم پدرم را می دیدم و حامی اصلی ام در ورزش مادرم بود. جوانان امروز توقعشان از والدین و بخصوص پدر خیلی زیاد شده است و بر این باورند که پدر باید برای آنها همه شرایط و امکانات زندگی را فراهم کند، اما شما گویا چنین ...
نوشتن شروط ضمن عقد در وکالت نامه رسمی نیست!
... داشته باشم. او هم بدون هیچ حرفی قبول کرد. یک روز به من زنگ زد و گفت من با مادرم صحبت کردم و گفت ما چنین رسمی نداریم که زن ها حقوقشان را بخواهند! سمیه می افزاید: عصبانی شده بودم، سر همسرم داد کشیدم که چطور وقتی من مهریه و عروسی و لباس و طلا نخواستم کسی نگفت اینها رسم ما نیست، ما برای پسرمان آرزو داریم؟ بعد من اگر از تو بخواهم در معامله ازدواج با طرف معامله ات یکسان باش، شما رسم ندارید؟ اشکالی ندارد ...
چگونه دروغ را جبران کنیم؟
شما و در زندگی خودت [تاثیر می گذارد]. حالا غیر از اینکه پسرت و فرزندت وقتی بزرگ شد آنچه که تو با پدر و مادرت کردی را چند برابر [می کند؟] من یک وقت هایی خودم به حساب خودم می گفتم آن فرزند ده برابر با تو می کند. اصلا این را هم نمی گوییم. من اصلا بچه ندارم. زندگی آدم با خدمت به پدر و مادر آباد می شود. همان که گفتند صله رحم آباد می کند. راس صله رحم پدر و مادرند. صله رحم بلا را دور می کند ...
با پای خودم به خانه مجردی رامین رفتم!
پدرم اصرار داشت به خاطر نسبت فامیلی و شناختی که از یکدیگر داریم با کرامت ازدواج کنم او می گفت اجازه نمی دهم با فرد دیگری به جز پسر عمه ات ازدواج کنی. این گونه بود که من از خانه فرار کردم و به مشهد آمدم. چند ساعت بعد از آن که به مشهد رسیدم با پسری به نام رامین آشنا شدم و به خانه مجردی او رفتم. انتظار داشتم او با من ازدواج کند ولی چند روز بعد فهمیدم رامین نامزد دارد. وقتی در خیابان به خاطر همین موضوع با یکدیگر مشاجره می کردیم مورد ظن ماموران قرار گرفتیم و دستگیر شدیم. حالا هم پشیمانم اما... ...
بانوی موفق کارآفرین در گفت وگو با طنین یاس: کالاهای مشابه خارجی با کیفیت و قیمت پایین، بلای جان تولیدات ...
به گزارش زنان کویر به نقل از خبری تحلیلی طنین یاس، کارآفرینی، مفهومی است که در شعار نمی گنجد، کارآفرینی مفهومی است که در اندیشه های کالاهای وارداتی نمی گنجد، کارآفرینی دیدگاهی است که در مقابل چشمان فتنه زده به بازار معاملات کالاهای خارجی نمود پیدا نمی کند... کارآفرینی یکی از راه حل های رسیدن به اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری چندین سال است که بر آن نظر داشته و هر سال به امید ...
توصیه های متفاوت به خانواده های داوطلبان در روزهای پایانی
9 تا 10 را استراحت می کردم. پدرم هم همیشه همین ساعت از سر کار برمی گردد و همیشه مرا در حال استراحت یا تماشای تلویزیون می بیند. آن وقت است که جملاتی مثل: “تو همش داری استراحت می کنی” “من که می دونم تو با این درس خوندنت به هیچ جا نمی رسی”، “مریض نشی اینقدر به خودت فشار می آری” را بیان می کردند. بیان این دست جمله ها باعث می شود، دانش آموز نگاه والدنیش را نسبت به خودش بسیار منفی بداند و این نگاه بسیار ...
زن جوان برای خودش هوو آورد!
روی خوش در زندگی نمی بینی. مرد به اعتراض می گوید: من نه تو را طلاق می دهم نه مهتاب را. وقتی اصرار می کردم که لجبازی نکن و از خواستگاری دست بردار به خرجت نمی رفت و پافشاری می کردی تا اینکه دو دستی زندگی من و بچه هایمان را خراب کردی و حتی در حق همکلاسی ات مهتاب و بچه تو راهی اش هم ظلم کردی، حالا مرا کشیدی دادگاه که چه شود؟ چند بار به دست و پایت افتادم تا از زن گرفتن برای من بی خیال شوی اما ...
ماجرای خواندنی شیعه شدن یک وهابی +عکس
شیعه توضیح داده بود و من طی سه روز آن را خواندم و در آن کتاب مباحثی را دیدم که تا به حال از پدرم نشنیده بودم و در آن کتاب به همه تهمت های ناروایی که به شیعیان زده بودند پاسخ داده می شد اما بعد از خواندن آن کتاب باز هم قانع نشدم و به او گفتم شاید یک شیعه آن را نوشته باشد و از او خواستم چهره به چهره با هم حرف بزنیم تا او قانعم کند و او این بار قرآن را به من معرفی کرد و دیدم با قرآن ما هیچ فرقی ندارد ...
ائتلاف تل آویو-ریاض از پنج دهه پیش تا کنون؛ جنگ یمن اوج اتحاد
المللی درباره جنایات خود در یمن از طریق پرداخت رشوه به مسئولان سازمان های بین المللی پرده برداشته بود. هر چند برخی کشورهای ضعیف و فقیر همچون جیبوتی و سودان در ازای دریافت مشتی دلارهای نفتی سعودی، به دفاع و دنباله روی کامل از سیاست های و جنایات جنگ افروزان پرداخته اند، با این حال سعودی ها نتوانسته اند با دلارهای بادآورده هر کشوری را که دوست داشته باشند، جذب خود کنند، الجزایر بهترین نمونه ...
رئیس جدید ستاد کل نیروهای مسلح کیست؟ + تصاویر
...، گفت و گوی سرلشکر محمد باقری با برنامه شناسنامه مشاهده می شود. * آیا قبول دارید زیر سایه نام برادر بزرگوارتان کمتر دیده می شوید، برخی نیز می گویند سردار محمد باقری دوست دارد گمنام باقی بماند، کدام درست است؟ باقری: من خود را عددی نمی بینم که بخواهم دیده شوم، طبیعی است شهید حسن باقری همانند بسیاری از شهدا این بزرگی را داشتند که سایه این شهید من و امثال من ...
درباره عبدالله بن جعفربن ابی طالب
محبوب مهدویان پدر عبدالله, جعفربن ابی طالب و مادرش إسمإ بنت عمیس خثعمیه است. وی به هنگام اقامت والدین خود در حبشه, در آن جا متولد شد.(1) او نخستین فرزند جعفر و نخستین مولود مسلمانان در حبشه بود.(2) گفته اند او در زمان رحلت رسول خدا(ص) ده ساله بوده است (3) عبدالله بن جعفر را با کنیه ابوجعفر می خواندند;(4) برخی نیز از او با کنیه ابومحمد و ابوهاشم یاد کرده اند.(5) عبدالله بن جعفر از رسول خدا(ص), عمویش علی بن ابی طالب(ع), مادرش اسمإ بنت عمیس و هم چنین از ابوبکر, عثمان و عم ...
فیلمی که ایستاده ...تا غبار فراموشی از ارزشهایمان پاک کند
بعد هم موسیقی بی نظیرش و پایان این سکانس. نمی دانم چند بار این سکانس رو دیدم و دوباره دیدم و با خودم گفتم که باید دوباره این فیلم را ببینم.فیلمی که زمان جشنواره هم گفتم که باید آن را ایستاده دید.باید دوباره این فیلم را ببینم. اینبار با مردم. می خواهم با مردم ببینم و کیف کنم.می خوام زوم کنم در چهره تک تک آنها تا ببینم عکس العملشان از دیدن ایستاده در غبار چیست. فیلمی که ایستاده ...تا غبار ...
مادری که با قایق به دیدار مزار شهیدش می رود/ شهید کریمی مدفون در میانه یک سد
و روزهای تعطیل با حضور در شغلی به دنبال منبع درآمد برای خود بود. خواهر شهید علی اکبر کریمی با گریزی به رابطه میان پدر و برادرش، خاطرنشان می کند: پدرم علی اکبر را بسیار دوست داشت، برادرم همیشه در کارهای کشاورزی به پدرم کمک می کرد و همه کاره وی بود و پدرم به سبب دلبستگی بسیار با علی اکبر، نتوانست دوری وی را تحمل کند و بعد از 5 سال به پیش برادرم رفت. وی درباره نامه ای که برادرش ...
دل نوشته فرزندان سرداران شهید برای علی دادمان
هیچ کس برادری کردن شبیه عباس(ع) را بلد نیست. علی هم برای خودش برادری بود، از آن برادرها که می دانی، برادری خودش را داشت، طوری که برادری اش را کسی بلد نبود. مثلا کسی نمی توانست مثل علی اشک بگیرد، همان قدر که هیچ کس مثل علی خنده نمی گرفت. سه) خدایا از تو ممنونیم! ما عقل مان می رسد که تو چه کردی، مثلا آن بار اولی که علی در کما بود و این همه دست بالا رفت، او را برگرداندی، معجزه ات را ...
آخرین سخنان امیرمومنان(ع) چه بود؟
دختران خانه ات را، در همین شهر وارد می کنند. اما نه با لباس های تمیزِ همیشگی. که با لباس اسیری و ذلّت. که خارتان کنند. آن روز، چشم تو و همراهانت، از مردم و گستاخی هایشان می لرزد... اما صبر کن دخترم. که آن روز، غیر از شما و شیعیانت، روی زمین، انسانی نیست... عبد الله بن رافع را صدا می زنند که سریع بیا! علیّ مرتضی می خواهد آخرین حرف ها را بفرماید. عبد الله قلم و دوات را آماده می کند ...
اردوکشی احمدی نژاد ی ها به مسجد نارمک
طاهره ریاحی در سایت اصلاحات ( Reforms.ir ) نوشت: روز گذشته مسجد جامع نارمک در خیابان سمنگان محل تجمع یاران احمدی نژاد بود. ساعت حوالی 12 کم کم مسجد شلوغ می شد، خیابان سمنگان کمی ترافیک داشت. چند اتوبوس از شهرستان ها آمده بودند و آن ها که برای حضور در این همایش سیاسی از اردبیل و خلخال تا بابلسر و ساری به تهران آمده بودند پلاکاردهایی داشتند که مشخص باشد با کدام کاروان هستند. اتوبوس ...
پدرش گفت حسین دیگر برنمی گردد
آمد و همه در خانه بودیم. حسین چند کندوی عسل داشت که خیلی آنها را دوست داشت، 14 فروردین از صبح تا غروب به کندوهایش رسیدگی کرد و شب خانه پدر خانمش ماندند. ساعت 11:30 شب بود که به خانه ما آمد. گفتم: مادر بچه هایت کجا هستند؟ گفت: خانه پدر عارفه خانم ماندند. همین که این را گفت فهمیدم دارد می رود. حسی مادرانه به او می گوید که هنگامه وداع و فراق با جوانش فرا رسیده است، صادقانه می گوید ...
دو نامه درباره ی خودکشی دانشجوی بورسیه ی دوره ی احمدی نژاد
دلخوش به آینده ای درخشان مشغول زندگی خود باشند؟ آیا اطلاع دارید در همان موقعی که وزارت علوم تیغ تهمت و ظلم را به دست گرفته بود و مصاحبه سراسر تهمت مجتبی صدیقی را در خرداد 93 برگزار کرد چه زخمی هایی را بر دل ایوب آقایی و بیش از 3000 نخبه علمی مانند او نشاند؟ آیا ندیدید آماج تهمت هایی را که به استناد مصاحبه های سراسر کذب صدیقی و نجفی و اطلاعیه های سراسر تهمت، که چه فشاری بر روان و قلب های ...
مسئولان دانشگاه چه چیزی را تکذیب کردند؟! +سند
شروع به کار کرد ولی؛ بورسیه! و ما ادراک ما البورسیه؟! و درتاریخ 30 مهر 1393: مبادا که منکر را تنها به یک مساله خلاصه کنیم و دروغ و تهمت، رشوه خواری و بورسیه تقلبی را منکر نپنداریم." و در مجلسی دیگر معاون اول رییس جمهور نیز درتاریخ 2شهریور93 در خصوص بورسیه ها می گوید:"حتما این دولت موضوع بورسیه های غیرقانونی را پیگیری می کند حتی اگر 10 وزیر علوم تغییر کند." ولی دانش آموختگان و دانشجویان مظلوم بورسیه ...
روایتی از 26سال زندگی با تاول های شیمیایی/ زخم هایی از جنس حقوق بشر امریکایی روی جانباز 35 درصد
فرق دارد بوی عجیبی داشت که ناگهان یکی از برادران پاسدار متوجه شد و به ما اطلاع داد بمباران شیمیایی بوده به ارتفاعات بروید. در عملیات خیبر با استفاده از گازخردل شیمیایی شدم این جانباز تصریح کرد: در این عملیات بخاطر استفاده از گاز خردل تمام پوست بدنم تاول زد و بعد از چند ساعت بینایی خود را از دست دادم و تمام سیستم بدنم بخصوص سیستم تنفسی ام دچار مشکل شد. نواب زاده ...
شهید حجت الاسلام شیخ عبدالله میثمی
به مسائل دینی و اسلامی بودم. همین علاقه باعث شد تا با چند نفر از دوستان، هیات حضرت رقیه (س) و کلاس های آموزش قرآن و صندوق قرض الحسنه ای در محل راه اندازی کنیم.جمعه ها بچه های محل رو می بردم نماز جمعه گورتان. بعد از نماز آنها را برای ناهار می آوردم خانه و با همکاری خانواده غذایی ساده درست می کردیم و با بچه ها می خوردیم. این کار فرصت خوبی بهم می داد تا برای تربیت دینی بچه ها هم وقت بگذارم. با کمک ...
حجت الاسلام میرزا محمدی: هنر شب قدر سبک کردن بار گناهان است/ حاج منصور ارضی: شب قدر شب شروع بندگی است، ...
...، وَ کُلَّ خَطیئَة اَخْطَأتُها" یعنی از روز اول هر چه خطا و گناه داشتم فقط بیاوریم در خانه خدا و از پیش خدا بگذاریم این را امیرالمومنین علی علیه السلامی می فرمایند که " تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُمْ" و محل نزول اراده الله است این دستور را می دهد. هنر شب قدر سبک کردن بار گناهان است، وظیفه بندگان توبه و استغفار در این شب هاست. "عادَتُکَ الْإِحْسانُ اِلَی الْمُسیئینَ، وَسَبیلُکَ الإِبْقآءُ عَلَی ...