سایر منابع:
سایر خبرها
بچه شیرهای خلیفه؛ اول شکلات، بعد گردن زنی!
دارو دادند. بعد از آن ما همه چیز را باور می کردیم. احمد و امیر به مدت 9 ماه در اسارت داعش بودند و در یک اردوگاه نظامی در موصل زندانی شده بودند. آنجا تروریست های داعشی از کتک و اسلحه برای آموزش کودکان و تبدیل آن ها به سربازان نوجوان یا به قول داعش بچه شیرهای خلیفه استفاده می کردند. بچه شیرها در واقع باید برای کشتن کافران خودشان را با کمربند انفجاری منفجر کنند. آن ها آموزش گردن زنی نیز ...
رهبری فرد: چرا قنبرپور برای رفاقت با طاهری 400 میلیون می گیرد؛ رضاییان باید برگردد / منصوریان به هفته ...
کردم و گفتم بعید می دانم منصوریان به هفته پنجم برسد و الان هم سر حرفم هستم. آقای منصوریان به جای این که به فکر مسائل فنی باشد مستقیم و غیرمستیم فقط مشغول کری خواندن بود. اظهار نظری از سوی منصوریان منتشر شد که من پوست پرسپولیس را می کنم و او این جمله را تکذیب نکرد و همین نشان می دهد چنین حرفی را زده است. این حرف ها و کری خواندن ها فایده ای ندارد و باید کار کنی تا جلو بروی. بازیکن و مربی وقتی در ...
بشارتی: بزرگان نظام و مراجع تقلید از روحانی راضی هستند
بد می شود. ** ایرنا:در انتخابات مجلس پنجم در سال 75 ولی ظاهرا اعتراضاتی از سوی نامزدها وجود داشت؟ بشارتی: آقای ناطق نوری وخانم فائزه هاشمی در تهران به ترتیب رای اول و دوم را آوردند. خانم فائزه هاشمی به من زنگ زد که شما عدالت را رعایت نکرده اید و من در حوزه ها اول بودم چرا مرا دوم خواندی؟ بعد از آن، آیت الله هاشمی زنگ زد. ایشان رئیس ما بود. گفتم' آقای هاشمی ما سه تا برنامه ...
رونمایی پلیس از 113 دزد کم سن وسال
...> سه سال قبل، از زندان آزاد شدم. متأهلی؟ بله سه تا دختر بزرگ و دم بخت دارم و یک پسر کوچک. وقتی آزاد شدی دوباره شروع به سرقت می کنی؟ نه. این بار توبه کردم. چون مدتی قبل برای دختر بزرگم خواستگار آمد. خانواده وی وقتی فهمیدند من سارق سابقه دار هستم، پشیمان شدند که دخترم ناراحت شد و از من خواست به خاطر او دست از سرقت بردارم. چه شد که سرقت کردی؟ ...
همه چیز داشت ولی شهادت را انتخاب کرد
و گفتم که دوست ندارم بروی. آنجا جنگ است ولی هاشم به من اطمینان داد که حتماً بر می گردد و به من گفت مراقب بچه ها باش و من هم پیش خودم فکر می کردم که نهایتاً 45 روز است و می شود تحمل کرد. ولی هیچ وقت فکر نمی کردم این رفتنش آخرین وداعمان باشد. حتی یادم است در لحظه آخر که داشت می رفت و ناراحت بودم برگشت به من گفت: من نیت حضرت زینب(س) را کرده ام که دارم می روم. اگر آن دنیا توانستید جواب حضرت زینب(س ...
جنگ ناجوانمردانه - پنتاگون - و - آل سعود - با مسلمانان جهان - آب زمزم را مسموم کرده اند - ویرو
تعریف غیر رسانه ای دارد که از طریق هرچه جز تفنگ و بمب باشد می گویند که بیولوژیک کشته شده است. طالب زاده نیز عنوان داشت: من هیچ وقت درباره این موضوع خودم صحبت نکردم و تنها در یک محفل دوستانه درباره اش حرف زدم که رسانه ای شد و بعد هم مجبور شدم درباره اش حرف بزنم. من با یک کاروانی از شیعیان از بیروت رای پیاده روی به کربلا رفتیم. اما همه چمدان هایمان در جایی که اقامت داشتیم در حومه کربلا دو ...
گفت و گو با یک دستفروش متفاوت دست فروشی عشق و رسالت من است!
دادند و فقط هزینه داشتند برای همین سراغش نرفتم. از بچگی از معلم شدن هم خوشم می آمد کسی نبود که مرا راهنمایی کند و راهش را نشان دهد. خودم هم پیگیر نشدم و درنهایت سراغش نرفتم. حالا شاید یک روز سراغ همه این ها رفتم. حتماً لازم نیست زمان خاصی باشد. شاید 5 سال دیگر دوباره سراغشان رفتم. علی برای خودش زمان زیادی قائل است و میان بسیاری از حرف هایی که می زند مدام این جمله ها را تکرار می کند: تو فکرشم ...
نامه کردمیهن: اگر حسن روحانی نمی خواست؛ نمی شد از چند کیلومتری به سفارت عربستان نزدیک شد
ملت یکپارچه و در فضای مجازی و رسانه ای یک حرف را زدند... مردم می خواهند افراد سیاسی کاری نداشته باشند و به عدالت حرف بزنند و مقاصد سیاسی سیاسیون، حق و حقیقت را پایمال نکند. شما می دانید و مردمِ ما هم می دانند و لازم است همه دنیا بدانند که جوان مؤمن انقلابی اهلِ گردن فرازی نیست! بچه هایی که در سوریه و عراق سینه جلوی داعش که عصاره همه کفر در عالم است و اسرائیل و آمریکا و غرب و شیطان در آن خلاصه شده ...
روایت بانوی سالخورده ای که رادیوی قدیمی را برای شنیدن نام فرزند شهیدش لحظه ای از خود جدا نکرد ;عاشقانه ...
بود که دلتنگ شهید می شدم و در دل خطاب به او می گفتم دوست نداشتم در دفاع از ناموس و میهن شهید شوی بلکه دوست داشتم پیروز برگردی و قهرمان زندگی من و فرزندان مان باشی اما باز هم حرف خود را پس می گرفتم و به زنده بودن ایشان امیدوار می شدم. خانواده اسدپور با وجود سرنگونی دولت صدام و خالی شدن زندان های عراق از اسرای ایرانی تا همین هفته قبل امیدشان را از دست نداده بودند و شب های دلتنگی را به امید دیدار به صبح می رساندند، تا اینکه جمعه گذشته خیابان های شهر لامرد پر شد از ردپای کسانی که عطر حضور یک قهرمان را تا خانه ابدی اش بدرقه کردند. ...
اینجا خیابان فلسطین؛ حسینیه امام خمینی به وقت دوشنبه بی قراری
! صحبت های آقا که به مواضع آل سعود می رسد و می فرمایند که امروز دولت سعودی در دست افراد نابخرد است ؛ وسط جمعیت مردم می خواهند شعار بدهند که مرگ بر آل سعود خائن که دوباره با هیس سکوت به حسینیه برمی گردد تا آقا حرف هایشان را کامل کنند. آقا که دعا می کند، یعنی آخر صحبت هایشان است، جمعیت نیم خیز آمین ها را می گوید و به محض بلند شدن آقا دوباره فشرده و آن جلو جمع می شوند؛ شعار پشت ...
لحظه های دار زدن شیخ فضل الله از زبان محافظ او
اید که تو بی خود کشته شوی. اینجا می مانی چه کنی؟ برو فرزند. از اینجا برو!. من قلباً به این امر راضی نبودم. رفتم در اندرون. حاج میرزاهادی (پسر شیخ نوری) را صدا کردم گفتم آقا مرا جواب کرده تکلیفم چیست؟ حاج میرزاهادی رفت و به خانم قضیه را گفت که یک مرتبه ضجة خانمها بلند شد. نمی خواستند من بروم! آقا از کتابخانه ملتفت شد و حاج میرزاهادی را صدا زد و گفت این سر و صداها چیست؟! می خواهید جوان مردم را به کشتن ...
سلیمی: تیم بهتری در قیاس با المپیک لندن داریم
که در دوضرب فشار بیشتری روی زانو می آید و به دلیل اینکه بعد از آسیب دیدگی ترس از مصدومیت مجدد هست، پس از اینکه قهرمانی ام در مسابقات فجر قطعی شد، ترجیح دادم به زانویم زیاد فشار نیاورم. در تلاش هستم عقب ماندگی ای که در حرکت قیچی داشتم را جبران کنم. به همین دلیل در تمرینات تمرکزم را روی حرکت قیچی گذاشته ام و پیشرفت خوبی هم داشته ام. با وجود اینکه تمرین های سختی را پشت سر می گذارم، اما خدا را شکر ...
طاهری: بازگشت رضاییان را در کمیته انضباطی باشگاه بررسی می کنیم
برکناری وزیر و متعاقب آن شما از پرسپولیس بعد از المپیک مطرح است، یادآور شد: من در مقامی نیستم که در خصوص وزیر و تغییراتی که شما از آن صحبت می کنید، حرف بزنم اما به یک مسئله کلی اشاره می کنم. هر ارگان و سازمانی اگر برنامه کلی داشته باشد، مهم نیست که در آن زمان منِ طاهری کار کنم یا شخص دیگری. مهم آن است که آن برنامه به صورت بلندمدت اجرا شود و اگر این اتفاق بیفتد آن سازمان موفق خواهد بود. سرپرست ...
حسین کعبی: اولین بار است بیمه می شوم!
همچنین در ادامه بیان داشت: بعد از جام جهانی سالها بعد آن زمانی که همراه با بزرگان فوتبال جهان برای بازی دوستانه به ایران آمد با دسته گل به فردوگاه به استقبال فیگو رفتم و من را که دید خیلی تعجب کرد. گفتم به این نیت آمدم که دوباره از شما معذرت خواهی کنم و فیگو با روی خوش با من برخورد کرد و از این بابت خوشحال شد و تشکر کرد. این موضوع را کسی نفهمید، نه عکاسی متوجه شد و نه هیچ رسانه خبری؛ با یکی از دوستام رفتم و کلاه گذاشته بودم کسی مرا نشناسد که بعدا حرف و حدیثی از این ملاقات به وجود نیاید. انتهای پیام/ کد: 94108 ...
13 هزار کودک مبتلا به سرطان تحت پوشش محک
کنند جایی هست که می توانند حرف بزنند، گریه کنند، جایی هست که بتواند دست آنها را بگیرد. پسرم که به سرطان مبتلا شد، نمی توانستم با هیچ کس حرف بزنم، چون در اطرافم کسی نبود که این مشکل را داشته باشد و خودم هم احساس می کردم با هرکس هم که حرف بزنم کسی حرفم را نمی فهمد؛ اما اکنون در محک خانواده ها این مشکل را ندارند و داوطلبان ما در تمام بیمارستان ها هستند. ما فیلمی را تهیه کردیم به نام تو تنها نیستی و ...
سه عمل شیطان که بعد از انجام آن ها، دیگر کاری به کار انسان ندارد
آن فحشای مطلق و فسق و فجور، خیلی زیاد است - آن ولیّ خدا بعد از حرف های او به او فرمود: بیست سال برو و توبه کن که معلوم است هیچ چیزی نخواندی. تو معامله گر بودی، امّا معامله گر خوبی هم نبودی. من فکر می کردم که آقا الآن به او چیزی می گویند تا او را آرام کنند، امّا دیدم او را بد کوبیدند. بعداً به ایشان گفتم: شما این بیچاره را بد کوبیدید! گفتند: اتّفاقاً برای او لازم بود. فکر می کرد ...
پشت پرده قطع سامانه تلفنی 09650
کردیم دیدیم اشکال از سیستم ما نیست اشکال از مخابرات است. گفتند ارتباطات زیرساخت گفته این سیستم را قطع کنید. گفتیم 12 مرداد با آنها جلسه ای در همین موضوع داشتیم. چطور قبل از جلسه، این تلفن را قطع کردند، توضیح دهید اخطار دهید بعد قطع کنید. حرف آنها این است که ما بارها کتبی مکاتبه کرده ایم که قرارداد جدید ببندید و شما نیامدید. عرض من این است که هر دفعه که شما نامه زدید خودم شخصاً آمدم و تمام کسانی که ...
سینمای معترض با ریشه چپ انقلابی مال من نیست/ نمی خواهم فریاد بزنم
باشد چندان هم حمایت نمی شوید. - البته این شرایط را به فال نیک می گیرم. همین که خیلی وام دار جریان خاصی نیستم احساس خوبی دارد. * یک زمانی یک میرکریمی بود و آدم هایی که برایش دست می زدند و به نوعی ادعا داشتند که از او حمایت می کنند. - باز هم این موضوع را به فال نیک می گیرم زیرا این نشان می دهد من در موضع گیری هایم و فیلمسازی ام یک روش معتدل و مستقل را در پیش گرفته ام ...
بهتر خواهد شد آدمی را به ادامه زندگی ترغیب می کند
اول دبیرستان که بودم آقای خلج تئاتری را برای اجرا به شهر آبادان آورد و بعد از دیدن این نمایش، تصمیمم برای بازیگر شدن، قطعی شد. وقتی دانش آموز بودم در تئاترهای مدرسه بازی می کردم و خیلی جدی این کار را ادامه می دادم، اما بعد اتفاقات دیگری در زندگی ام رخ داد که مرا از مسیر بازیگری دور کرد. ازدواج کردم، بچه دار شدم و بعد جنگ شد و آوارگی سال های جنگ با دو بچه که آنها را از این شهر به آن شهر می بردم تا ...
شب حمله به سفارت عربستان کجا بودم؟/دولت می خواست عربستان را گوشمالی بدهد
گروه های مختلف، همه مشغولِ مباحثه هستند و در صوتی کمتر از 10 ثانیه (چون بیش از آن اساسا فرصت نداشتم) به دوستانم گفتم چهارتا آدم باغیرت بلند شید یه کاری بکنید. چندساعت بعد دوباره به نت دسترسی پیدا کردم و متوجه شدم بعضی ها مصمم هستند که آن شب برای تجمع و ابراز انزجار به سفارت عربستان بروند (که صدالبته کار بسیار درستی بود) لذا با توجه به تجربیات قبلی؛ به ایشان یادآوری کردم که حالا که می خواهید بروید ...
از معرفی الهام چرخنده به عنوان سفیر حجاب تا زندگی شخصی اش !
... - من خودم سفیر حجاب و عفافم. بنابراین حضورم در اینجا عجیب نیست. اصلا ما خودمان برگزار کننده ایم. در واقع یکی دو سال پیش بچه های جبهه فرهنگی عفاف و حجاب این رویداد را رقم زدند. از همان موقع ما در تاریخ فاجعه مسجد گوهرشاد جمع می شویم تا نشان بدهیم آنهایی که این فاجعه را رقم زدند، الان در زباله دان تاریخ خاک می خورند و حافظه جمعی مردم آنها را نفرین می کند اما آن چیزی که می خواستند از بین ببرند ...
آمده ام خدمت کنم/آمار ندارم/این ها را ولش کن/جان ناقابلی دارم که در طبق اخلاص گذاشتم!/درباره مدیریت ...
دارم که در طبق اخلاص گذاشتم. شیفته خدمتم، نه تشنه قدرت. آدم وقتی وارد این راه می شود این قدر کار زیاد است، روزی 18 ساعت کار برای مردم انجام دادن بازم کم است. خدمت به مردم راه های مختلفی دارد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، نسل جوان، برطرف کردن معضلات اجتماعی، ارتقاء سطح فرهنگ، توسعه فضاهای ورزشی و ... . بودجه شهرداری کفاف می دهد برای انجام همه این کارها؟ باید قناعت کرد. هر قدر قناعت ...
گفتگوی خواندنی با همسر و خواهر شهید مدافع حرم "محمود نریمانی"/ محمود عاشقانه و غیرتمندانه دل کند و رفت
راهی بهتر از شهادت، آدم دوست ندارد که حتی بچه اش به خیابان برود و ماشین به او بزند، چه بهتر که شهید بشود و دیگر بیشتر از این در این دنیا نماند، گفتم واقعاً از ته دلم می گویم که ازتو دل کندم، از طرف من خیالت راحت باشد که من اصلاً بهت چیزی ندارم که بخواهم سمت خودم بکشانم و تورا برای خودم نگه دارم، چون می دانم تو برای این دنیا و اینجا نیستی، بخاطر این هیچ وقت دوست ندارم تو را سمت خودم بکشانم، بعد از تو ...
تولدت مبارک؛ جناب آقای لیبرالیست
اینها که گفتید به اندازه سایر علوم نیست. بسیاری از انسان ها احساسشان یا حتی مدعایشان این است که اگر نیاز هم داشته باشم، خودم مرتفع می کنم. بگذارید یک مثال برایتان بزنم اگر من و شما الان بخواهیم خانه بسازیم هیچ کدام احساس نمی کنیم که به مهندس سازه احتیاج نداریم، پول می دهیم و می گوییم که تیرهای این سقف ها و ستون را محاسبه کن. بعد اگر برویم سراغ مهندس معمار، کلی در کارش دخالت می کنیم، چرا ...
اشعار آیینی ویژه ولادت کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها
گرفت بهانه ی حرم طوس عاشقانه گرفت دوباره قلب مرا یاد او نشانه گرفت که باز هم دلم از دست این زمانه گرفت مرا تو با کرمت آشناترم گردان مرا دخیل گره خورده ی حرم گردان در آستان تو دنیام جمکرانی شد و ذره ذره ی من صاحب الزمانی شد و صبح جمعه دلم گرم ندبه خوانی شد به پای نوکریم وقت جان فشانی شد ز بعد ...
جنگ ناجوانمردانه - پنتاگون - و - آل سعود - با مسلمانان جهان - آب زمزم را مسموم کرده اند
این بود که یاسر عرفات مشکوک به ترور توسط پلوتونیوم 212 بود. بیوتروریسم یک تعریف غیر رسانه ای دارد که از طریق هرچه جز تفنگ و بمب باشد می گویند که بیولوژیک کشته شده است. طالب زاده نیز عنوان داشت: من هیچ وقت درباره این موضوع خودم صحبت نکردم و تنها در یک محفل دوستانه درباره اش حرف زدم که رسانه ای شد و بعد هم مجبور شدم درباره اش حرف بزنم. من با یک کاروانی از شیعیان از بیروت رای پیاده روی به ...
به سراغ گوشی مادرم رفتم واز چیزی که در آن دیدم خشکم زد - مادرم مدتها به من باج می داد
علیک نکرده بودیم که دایی ام سر رسید. او مرا دید و واویلا شد. آن روز دایی جواد آشی برایم پخت که یک وجب روغن و یک کیلو پیاز داغ روی آن بود. روزگارم سیاه شد. واقعیت را به مادرم گفتم و قول دادم دیگر از این غلط ها نمی کنم. اما احسان که هنوز درد سیلی محکمی که از دایی جواد خورده بود را روی صورتش حس می کرد دست بردارم نبود. فکر می کردم بعد از آن ماجرا ترسیده باشد ...
احمد شاه مسعود به روایت همسرش- بخش اول
داستان یک عشق است و علاوه بر آن داستان زندگی خودم به عنوان یک افغانستانی مقیم دره پنجشیر که بیست و چهار سال جنگ را حس کرده است، همان قدر که اولین سال های عمر من در آرامش و خوشبختی سپری شد، سال های بعد از آن ناآرام و مصیبت بار بود. من در بازارک ، دهکده ای کوچک در کنار رودخانه پنجشیر، در چند صد متری جنگلک ، دهکده شوهرم و در 100 کیلومتری شمال کابل به دنیا آمدم. اگر آرامش بخش ترین ...
درس های حادثه 18 تیر برای ما و اشتباهات محاسباتی دشمن
قضایایی که شنیده اید و میدانید. خیال کردند که کار را پیش برده اند؛ اما نیروی انتظامی با قدرت وارد شد. با این که آن ضربه را آن روز اوّل و دوم به نیروی انتظامی زدند، اما انصافاً نیروی انتظامی خوب به میدان آمد. انتظار این بود که نیروی انتظامی بعد از آن ضربه اوّل - ضربه حیثیّتی - اصلاً نتواند هیچ دفاعی بکند؛ اما انصافاً به میدان آمدند و خوب دفاع کردند. بعد هم که بسیج - آن نیروی اصلی و عظیم ملت ایران ...
مردی که برای ماندن نیامده بود
دهلران توقف کرد، تعدادی از بچه ها مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای را نمی شناختند، تا یکباره برادر پرویز احمدی و شهید هدایت با صدای بلند فریاد زدند: آقای خامنه ای ! بسوی ایشان دویدیم؛ مانند پروانه دور ایشان می چرخیدیم و از حضور آقا خوشحال شدیم؛ تا اتاق فرماندهی آیت الله خامنه ای را همراهی کردیم؛ همراه ایشان آیت الله حیدری ایلامی و شهید مجید حداد عادل و چند نفر دیگر هم بودند. بچه ...