سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی از تن فروشی نوجوانان برای نان شب در ثروتمندترین کشور جهان
آمریکا و به واسطه 20 گروه متمرکز روی جامعه مطالعاتی شامل 193 نوجوان و بر اساس تفکیک جنسیتی، این تحقیق و بررسی را انجام داده اند. تسنیم 110 پوشش نامناسب بازیگر جوان برایش دردسرساز شد عکس تجاوز وحشیانه بازیگر زن ایرانی در یک میهمانی خصوصی عمل وقیحانه پسر جوان با مادر تنها در خانه زمانی که جمشید در خانه تنها بود من به آنجا می رفتم / من ...
آزار و اذیت وحشیانه بازیگر زن ایرانی در یک میهمانی خصوصی
ایرانی که به درخواست بازیگرسابق سینما و تلویزیون گفت: وقتی دوستم به ترکیه رفت همه ما تعجب کردیم چون در ایران مشکلی نداشت اما خودش دلش می خواست که در شبکه ماهواره ای مشغول کار شود و فکر می کرد می تواند خیلی مشهور شود. این خانم در ادامه گفت: دوست من وقتی به استانبول رفت ابتدا استقبال خوبی از او شد اما کم کم درخواست های بی شرمانه مالک شبکه ماهواره ای از او بیشتر و شدید تر شد. در یک مهمانی ...
کار باور نکردنی و غیر انسانی پدر معتاد با دختران جوانش
تباه شود. زن جوان در پایان گفت: پدر من روزهای اول به صورت تفریحی موادمخدر مصرف می کرد اما در کمتر از چند سال مادرم هم معتاد شد و این همه بدبختی به سرمان آمد! نیاز روز 110 پوشش نامناسب بازیگر جوان برایش دردسرساز شد عکس تجاوز وحشیانه بازیگر زن ایرانی در یک میهمانی خصوصی عمل وقیحانه پسر جوان با مادر تنها در خانه زمانی که جمشید در خانه ...
گذشته ام را دوست دارم
او بجز کارهای ماندگاری که برای کودکان در تلویزیون داشته، از 13 سال پیش به طور مستمر کنسرت حشرات را به شیوه صحنه ای و آنلاین به کودکان ارائه می کند. نمی شود کسی که این همه خاطره های خوب ساخته است، از خوبی و درستی خالی باشد؛ مریم سعادت برایمان کلی خاطره جذاب و شیرین تعریف کرد، از سال های زندگی گفت و حتی بابت چند دقیقه تاخیر عذرخواهی کرد! نتیجه این معاشرت شیرین را با شما به اشتراک می گذاریم: رابطه وقت شناسی با شهرت تعهد به قول و قرار و سر وقت رسیدن وظیفه انسانی هر کسی است. این صفت باید طبیعی باشد اما آنقدر که این روزها نمی بینیم به نظر غیرطبیعی می آید! آدم که سروقت کارش را انجام می دهد، برای خودش اعتباری به وجود می آورد و با همان اعتبار سنجیده می شود. قبول دارم وقت شناسی مخصوصا در تهران سخت است اما هر کسی باید از خودش شروع کند. وقت شناس بودن اجازه می دهد در مقابل کسانی که وقت شناس نیستند، اعتراض کنیم. اما خب دست کم در حرفه ما وقت نشناس بودن با شهرت ارتباط دارد؛ مثلا اگر کار ساعت 8 شروع می شود و بازیگری ساعت 2 بیاید یعنی خیلی معروف است و مثلا من که سر وقت می روم لابد اصلا معروف نیستم. لحظه های سرشار سنم را دوست دارم و همین طور گذشته ام را. خاطرات زیبایی دارم اما اصلا دلم نمی خواهد به عقب برگردم. دوست دارم در لحظه ها زندگی کنم و همان جایی باشم که هستم. هفت یا هشت سال پیش از جایی خواستند که رزومه خیلی کاملی از کارهایم تحویل بدهم. چند روز با تمرکز تک تک کارهایم را نوشتم و در مواردی از دوستان و همکارانم پرس و جو کردم تا این که بالاخره این رزومه آماده شد. وقتی به آن نگاه کردم به خودم گفتم این روزمه کاری یک نفر دیگر است، واقعا من در زندگی این همه کار کرده ام؟! البته حالا دیگر باور کرده ام، ولی آن زمان وقتی یکباره مجموع همه کارهایم را کنار هم دیدم، باورم نمی شد. آدم تا وقتی جوان است متوجه حجم و میزان تاثیر کار هایی که انجام می دهد نیست. زی زی گولو چیز دیگری است عروسک گردانی زی زی گولو به عهده من بود، طراحی عروسک های خونه مادربزرگه را انجام دادم و همراه یک گروه همه آنها را ساختم؛ مخمل کار خودم است و نوک طلا را هم عروسک گردانی کردم و هم به جایش حرف زدم ولی زی زی گولو را یک جور عجیبی دوست دارم. زی زی گولو اولین تجربه عروسک گردانی من همراه با صدا سر صحنه بود. خانم آزاده پورمختار سر صحنه به جای زی زی گولو حرف می زد و صدا بعدا ضبط نمی شد. او یک گوشه پشت میکروفن می نشست و من گوشه ای دیگر زی زی گولو را بازی می دادم اما هماهنگی ما به حدی بود که احساس می کردم یکی شده ایم و فاصله بین من و آزاده پورمختار کاملا از بین رفته است و هر دو در هماهنگی کامل به یک عروسک جان می دهیم. تحت تعقیب کمدی همیشه برایم اتفاقات کمدی رخ می دهد. من عاشق کمدی موقعیت هستم و چون ذهنم به سمت کمدی موقعیت می رود، اتفاقات بامزه ای برایم رخ می دهد. یکی از این اتفاق ها سال ها پیش بعد از بازی در سریال آرایشگاه زیبا برایم رخ داد. من برنامه های عروسکی کار می کردم و هنوز بازیگری را تجربه نکرده بودم. با خانم برومند مشغول همکاری برای ساخت یکی از برنامه های عروسکی ایشان بودیم؛ خونه مادربزرگه یا شاید هم زی زی گولو. خانم برومند همزمان مشغول تدارک آرایشگاه زیبا و کار در مرحله فیلمنامه قرار داشت. یک روز داشتیم در خانه با هم کار و طرح های عروسکی را بررسی می کردیم که خیلی بی مقدمه و حتی بدون برنامه ریزی قبلی و به قول معروف یهویی گفتم به من هم نقش بدهید بازی کنم! خانم برومند گفت بازی می کنی؟ گفتم بله، یک نقش کوتاه بده که بتوانم بازی کنم. گفت: جدی می گویی؟ گفتم بله خب . حاصلش نقشی شد که در آرایشگاه زیبا بازی کردم. وقتی سریال پخش می شد، من در تلویزیون مشغول کارگردانی یک برنامه عروسکی بودم. فردای همان شبی که باز ...
قاتل نیستم؛ مجنونم
لحظه جنون به من دست داد. کنترل رفتار خود را نداشتم. چند روز قبل برادرم به خانه مان آمد و مدام از چاقوی آشپزخانه حرف می زد. روز قتل هم صدای پیرمرد خوش سیمایی را شنیدم که گفت چاقو را بردار و برو. چاقو را از خانه برداشتم و در کوچه پسری را دیدم که شبیه بچگی های خودم بود. نفهمیدم چطور چاقو را به او زدم و این کودک را کشتم. باور کنید تا دو سه ماه اول شوکه بودم و باورم نمی شد دست به جنایت زده ام. هنوز هم ...
ارتباط معنادار پسر 12ساله با زن بیوه
نوجوان تا روزیکه او بخاطر فروش مواد بازداشت نشده بود، پنهان ماند و هیچ کس ندانست وی هدف تجاوز زنی هوسران قرار گرفته است. وی گفت: از 10 سالگی با نصب و تنظیم ماهواره برای همسایه ها زندگی می گذراندیم یکی از همسایه ها مدتی بود از شوهرش جدا شده بود حدود 25 سالی داشت، یک روز خواست ماهواره برایش نصب کنم وقتی کارم تمام شد هنوز آنجا را ترک نکرده بودم که دیدم این زن پای فیلم های مبتذل نشسته است او ...
دکتر سیدعباس پاکنژاد:پس از اسارت فرزندانم را نشناختم
...، سال دوم را با دکتر سالاری در بیمارستان شفای یحیائیان و سال سوم را با دکتر مرشد در بیمارستان امام خمینی گذراندم. تخصص را در سال 41 به اتمام رساندم و پس از آن به فومن رفتم و بعنوان جراح و رئیس بیمارستان شیروخورشید فومنات آغاز بکار کردم. حدود 5 سال آنجا بودم. بعد از آنجا برگشتم به مرکز درمانی تراب در قلهک و استخدام هلال احمر شدم. • خواب امام خمینی 12 سال در ...
غریبه های درد آشنا
...> معتاد بودم . از زمان سربازی مواد مصرف می کردم ولی اون موقع ها فکرش رو نمی کردم رفتارهای غیر طبیعی ام به خاطر مواد باشه . البته اگه راستش رو بخواهید مشکلات من از خیلی قبل تر از سربازی شروع شد . از دوران راهنمایی ،اون وقت ها مشروب می خوردم وسیگار می کشیدم . از وقتی شروع کردم به مصرف مواد همش دنبال مقصرمی گشتم . پدرم یه مصرف کننده بود . من همیشه ...
خبر پذیرشش در رشته پزشکی پس از شهادتش آمد
گفت آنجا انقدر رسیدگی می کنند. پدرش گفت تو سه، چهار دفعه رفتی و دیگر راضی نیستم بروی. از پدر گفتن و از پسر نشنیدن. چند روز بعد که حالش بهتر شد و به خانه آمد به پدرش گفت بابا من می خواهم به جبهه بروم، من را حلال کن. پدرش هم فقط می گفت نه! من راضی نیستم. یک روز که پدرش به سرکار رفت محمد هم ساکش را بست و پشت سرش راه افتاد. به سر کار پدرش رفته بود و همکاران پدرش را واسطه کرده بود که اجازه ...
ناگفته های احمد توکلی از فساد و فیش های حقوقی نجوم
سرکار بود. روز اعیادی که همه مسئولین قدیمی و جدید حضور دارند، یک حمله تندی به این رفتار کرده بود و گفته بود که ما به دیگران میگوییم طاغوتی چون آنها کراوات دارند،و چون ما ریش داریم طاغوتی نیستیم. طاغوتی بودن به عمل است، ما عروسی می گیریم مثل عروسی اشراف، مسافرت می رویم مثل مسافرت اشراف، خانه می سازیم مثل خانه سازی اشراف. بعد ما طاغوتی نیستیم، آنها طاغوتی اند. خیلی به این حمله کردند. امیرالمومنین می ...
من کاره ای نیستم، روزی این زنان بی پناه را خداوند می رساند/مادری که 130 زن بی سرپرست را تحت پوشش دارد
شود تا ارزاق و مواد غذایی را به قسمت های مساوی تقسیم کند. پسرم شاهد همه کارهای من است و تشویقم می کند مادر این خانه، روح فرزند شهیدش سعیدرضا پرنیان را در لحظه لحظه زندگی اش حاضر می داند و می گوید: من 4 پسر دارم و سعید فرزند دوم من بود و به جرئت می توانم بگویم اهل این دنیا نبود و به آرزویش که شهادت بود رسید. او می گوید: به پیشنهاد من با دختر خوبی ازدواج کرد و عمر ...
حمله یالثارات به خندوانه/حضور 4 نماینده اصلاح طلب و 1 مستقل در المپیک!/ تکذیب روایت جعلی درباره رهبر ...
به روز شد.این صفحه نوشت: “رهبر انقلاب: یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست – لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند چند ساعت طول میکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع میشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب روزهای نه چندان بلند به طول میانجامد. آن وقت من یادم است که با مادرم چون مادرم هم خیلی اهل دعا و ...
زندگی دردناک، تولد در میان کارتن خواب ها
آنطور که باید به او توجه نداشتم و زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم او شیشه مصرف می کند. برای ترک پسرم تلاش زیادی کردم اما تلاش هایم نتیجه ای در پی نداشت. مادر بزرگ که اکنون در آستانه ورود به پنجاه و یکمین سال زندگی اش قرار دارد می افزاید: پسر من با زنی آشنا شده بود که مواد فروش بود و مواد مخدرش را از او خریداری می کرد. زمانی متوجه شدم آنها با یکدیگر ارتباط دارند که پسرم عقدنامه خود را با ...
عکاسی که هشت بار چاقو خورد
! و در روز افتتاحیه من سخنرانی را کش دادم تا عکس ها همه نصب شود! رهبران احزاب را دعوت کردم و این تنها باری بود که رهبران احزاب در یک مراسم کنار هم نشستند؛ چون همیشه با هم دعوا داشتند. من در آن گالری و در سال های بعد در هیئت داوری بودم و همکاری می کردم. این خودش یک چالش بود. من در کل تاریخ آن ها، تنها غیر سفید پوست بودم! جشنواره ای به نام چوبی ملا برگزار گردید، ظاهرا اولین دوره آن هم ...
اگر به سیگاری شدن فرزندتان مشکوکید، کارآگاه بازی در نیاورید!
رفتار کنند که انگار اتفاقی نیفتاده است در صورتی که با این روش زمینه ای را فراهم می کنند تا نوجوان تصور کند چون متوجه سیگار کشیدن او نمی شوید اگر به مصرف الکل یا مواد مخدری مانند ماری جوانا روی بیاورد هم کسی متوجه نخواهد شد. او ادامه می دهد: برای رفع این مشکل باید با فرزندانتان صحبت کنید و به آن ها بفهمانید که متوجه سیگار کشیدن آن ها شده اید و از این موضوع ناراحت هستید. اگر از افراد سیگاری ...
فاطمه هاشمی: پدرم به روحانی گفت در کارت دخالت نمی کنم/ برخی وسایل خانه پدر مثل فرش برای قبل انقلاب است
را مطرح و خواستار حضور آقای هاشمی بر مسند ریاست قوه مجریه بودند اما خود ایشان مخالفت شان را صریحا اعلام کردند و گفتند که شاید برخی کارها و پروژه ها بعد از من ادامه پیدا نکند چه بسا که ادامه هم نیافت. ایشان در هر صورت معتقد بودند که من تفکری را در کشور مطرح کردم گرچه مخالفانی دارم اما در آینده همه به این سمت خواهند آمد. شما حسن روحانی را شبیه ترین سیاستمدار به هاشمی رفسنجانی می دانید؟ ...
عظمت عرفه در کلام رهبر انقلاب؛ خدا را برای به دنیا آمدن در دولت اسلام شکر کنید/ چرا دعا می کنیم؟ جایگاه ...
رهبر انقلاب انس با دعای عرفه از اوایل نوجوانی... آنچه که آن وقت برای من مطرح بود و عملاً وجود داشت، این بود که اهل دعا و ذکر و دعاهای مأثور و اعمالی که وارد شده بود، بودم. مثلاً یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول میکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع ...
همسر شهید: عبدالله همه زندگی من بود/ سر سفره عقد آرزوی شهادت می کرد/ هنوز هم منتظرم برگردد + تصاویر
بسیار خوب و راحتی داشتم، اما از سئوالهایشان خجالت کشیدم و فکر نمی کردم که من را برای پسر خودش نشان کرده باشد. خدا خدا می کردم تا جلسه تمام شود و همه مکالماتم را که بین من و مادرم رد و بدل شده بود را برای مادرم بگویم. هنوز به خانه نرسیده بودم کل صحبت هایم با حاج خانم را برای مادرم گفتم. قرار نبود من به این زودی لباس عروس بپوشم و عبدالله هم لباس دامادی ، من چون تک دختر بودم مادرم همیشه می گفت من تو ...
بابا وجعلنا ؛ پیرمردی که ماشین ضدگلوله جبهه بود
: این طرح آنجا امکان پذیر نیست. در موقع شهیدعلی عابدینی زاده که این کار را ضروری و لازم می دانست، داوطلب شد و گفت: جان بچه ها در گروی این عمل است. بعد مواد آتش زا را گرفت و به طرف تپه حرکت کرد. از طرفی ما نگاه می کردیم و می دیدیم که به طرف او شلیک می شود. همه ما در ناراحتی، به سر می بردیم و شاهد آن بودیم که چگونه این مرد خدا توان خود را به کار برد و این ماموریت را به خوبی و به نحو احسن انجام داد ...