سایر منابع:
سایر خبرها
گریز از آگاهی
عصرگاهی با یکی از همسایگان که خانم جوان تحصیل کرده ای بود و همراه پسر دوازده ساله اش آمده بود تا از او هنگام دوچرخه سواری مراقبت کند، هم سخن شدم و گفتم : چرا اجازه نمی دهی که فرزند شما مستقل باشد و خودش دوچرخه سواری کند؟ پاسخ داد : جامعه ناامن است. و برای اثبات ادعایش گفت: من خودم گاهی که منتظرتاکسی هستم مزاحمت هایی را می بینم حالا چه رسد به این بچّه. گفتم: ولی الان به سن و سال فرزند شما کسانی ...
امکان دیدار اوباما و روحانی در نیویورک/علی مطهری به جمع مخالفان فروشنده پیوست/احضار ورزشکارنماهای نیمه ...
خانه تابناک ، جایی است که خبرهایی گاه غیررسمی و گاه اخباری که مورد توجه قرار نمی گیرد، برای مخاطبان آماده می کند؛ خبرهایی که گاه به ملاحظه جناح های سیاسی مورد توجه قرار نمی گیرند و گاه به دلیل کم توجهی رسانه ها به حاشیه می روند، ولی همین خبر ها، اخباری هستند که مخاطبان را از پشت پرده جریانات سیاسی آگاه می کنند. در رصدخانه تیتر و خلاصه ای از مهم ترین اخباری که اطلاع از آن ها ممکن است برای ...
متهم: قاتل مادرم نیستم
انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران برای شناسایی قاتل دست به تحقیق تخصصی زدند تا اینکه دریافتند داریوش آخرین فردی بوده که با مادرش تماس داشته است. بنابراین وی به عنوان مظنون این حادثه تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینکه چند روز قبل مأموران وی را بازداشت کردند. متهم صبح روز دوشنبه 29 شهریور ماه برای بازجویی به دادسرای جنایی منتقل شد و از سوی قاضی مدیر روستا مورد تحقیق قرار گرفت. وی در ...
کتاب برنامه حکومتی فدائیان تا دربار هم رفت
شمار می رود. گرایش وفاداران به او پس از سپری شدن چند دهه، شاهدی براین مدعاست. از دیدگاه شما، او چرا تا این حد مورد گرایش اطرافیان، به ویژه نسل جوان قرار می گرفت؟ تا کسی با نواب همنشین نباشد، قادر به پذیرش این خاطرات نمی شود. مرحوم نواب برای احقاق حقوق مردم و عالم اسلام، یکپارچه آتش بود. در اوایل حرکت و زمان ترور کسروی، شاه درخواست کرد او را ببیند. ایشان می گفت: وقتی برای دیدار شاه رفته بود ...
نجات داماد خشمگین از مرگ با دیه 600 میلیون تومانی
جداگانه ای داشت. مرتضی مرد عصبی بود و مدام دخترم را کتک می زد. آن شب مرتضی زنگ زد و گفت می خواهد بیاید و پسرش آرمین را ببرد. من قبل از آمدن مرتضی به خانه ام رفتم. نیمه های شب بود که دختر دیگرم تماس گرفت و گفت نرگس تماس گرفته و گفته است که مرتضی او را با ضربات چاقو زخمی کرده است. خیلی زود خودم را به خانه نرگس رساندم، اما کسی آنجا نبود. ساعتی بعد بود که فهمیدم او به بیمارستان منتقل شده است. وقتی خودم ...
سارق: موتورسیکلتم فرمان سرقت می داد!
به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل رهگذرانی در حوالی خیابان دانشگاه متوجه درگیری دو مرد موتور سوار با مرد جوانی شدند که پیاده در کنار خیابان در حال حرکت بود. هنوز لحظاتی از درگیری نگذشته بود که مرد جوان دو مرد موتورسوار را ضربه فنی کرد و به زمین زد. پس از این، مرد جوان با فریاد آی دزد از رهگذران خواست تا با اداره پلیس تماس بگیرند. دقایقی بعد از این تماس، تیمی از مأموران کلانتری 148 انقلاب در محل ...
غدیر از نگاه چهارده خورشید؛ عصمت، حجیّت و خلافت عترت
...: امت مسلمان از پیامبر(ص) شنیدند که در باره پدرم فرمود: انه منی بمنزله هارون من موسی ; همچنین دیدند که پیامبر(ص) وی رادر غدیرخم به عنوان امام نصب فرمود. (9) امام حسین(ع) و غدیر سلیم بن قیس می نویسد: امام حسین(ع) قبل از مرگ معاویه خانه خدا را زیارت کرد. سپس بنی هاشم را جمع کرده فرمود: آیامی دانید پیامبر اکرم(ص) علی(ع) را در روز غدیر خم نصب کرد؟ همگی گفتند: آری ...
داماد اعدامی زندان رجایی شهر آزاد شد
ملاقات زندانی را می بیند و از برادرش درباره جرم هم سلولی اش می پرسد و در ملاقات بعدی از برادرش می خواهد که شماره اش را در اختیارش قرار دهد تا بتواند کمکش کند. در تماس تلفنی از زندان ماجرا را زندانی برای دخترجوان بازگو می کند. براساس این گزارش، ماجرا از این قرار بود که در سال 88 در خانه ، برادر و خواهرزاده این زندانی با هم بر سر یک جفت کتانی درگیر می شوند، گویا برادرش به ...
امروزخراسان جنوبی/ از همسری شهید برازنده تا کارآفرین نمونه خراسان جنوبی
کافی سختی به همراه دارد اما هرکسی می تواند سختی ها را برای خود سهل و آسان کند. من هم برای این منظور اول به خدا توکل کردم و بعد از ائمه اطهار(ع) کمک گرفتم تا بتوانم به درستی از عهده تربیت و بزرگ کردن فرزندان شهید بر بیایم. *در حال حاضر چه می کنید؟ در این سال ها چه می کردید؟ شهادت همسرتان چه تاثیری بر زندگی امروز شما و فرزندانتان داشته است؟ خب مسلماً زندگی که در آن پدر و مادر ...
روایت خواندنی از زندگی عجیب پارالمپیکی ها
. بعد از هفت سال حالا نوبت بیرون آمدن مرتضی از خانه بود. او سال 88یکی از مهمان های جنجالی احسان علیخانی در ماه عسل بود تا داستان زندگی و بی مهرهای آدم های اطرافش برای مردم تعریف کند. اما ورق برگشت، حالا مردم انگار او را بیشتر دوست داشتند انقدر که حتی بچه محل هایش اسم کوچه بلند قد ترین پسر ایرانی را به اسم بن بست آقا مرتضی تغییر دادند. مسئولان فدارسیون والیبال نشسته از او دعوت به عمل آوردند و ...
حرف های عروس و دامادی که در حیاط زندان به عقد هم درآمدند
لیسانس تربیت بدنی از طریق برادر زندانی اش با مرد اعدامی آشنا شد و یکم تیر در زندان رجایی شهر به عقد امیر درآمد و از آن زمان برای نجات شوهر اعدامی اش تلاش کرد. این در حالی بود که چند هفته بعد مرد خیری به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران مراجعه کرد و گفت به خاطر گزارشی که درباره اعدام مرد جوان در روزنامه ها خوانده است برای آزادی مرد او پیشقدم شده است . او دیه 200 میلیون تومانی را ...
ساز ناکوک روزگار کودکان کار/فعالان کوچک اقتصادی در پیچ وخم ناسازگاری ها قد می کشند
دنیای نابرابر و جبر روزگار کودکان کاری را به وجود آورده که از سختی های زمانه در کودکی مرد می شوند. به گزارش میرملاس ، اگرچند ساعتی را در خیابان های اصلی، پارک ها، بازار و مکان های تفریحی و مذهبی استان لرستان به ویژه شهر خرم آباد قدم بزنی کودکانی را مشاهده می کنی که در حال فروش اجناس مختلفی ازجمله کیسه نایلون، [...] دنیای نابرابر و جبر روزگار کودکان کاری را به وجود آورده که از سختی های زمانه در کودکی مرد می شوند. به گزارش میرملاس ، اگرچند ساعتی را در خیابان های اصلی، پارک ها، بازار و مکان های تفریحی و مذهبی استان لرستان به ویژه شهر خرم آباد قدم بزنی کودکانی را مشاهده می کنی که در حال فروش اجناس مختلفی ازجمله کیسه نایلون، مواد خوراکی، فال، وزن کشی و تکدی گری هستند عده ای نیز در تولیدی ها و کارهای ساختمانی مشغول فعالیت اند. بعضاً از جلوی برخی مغازه های تعمیراتی و جوشکاری که گذر می کنی دست و صورت سیاه کودکان نشان از جبر روزگار و شرایط نابسامان جامعه شان دارد که مجبور شده اند درس و مدرسه خود را رها کنند و در پی لقمه نانی باشند. روایتی تلخ از مرگ تدریجی کودکانه ها حکایت کودکان کار روایتی تلخ از کودکانه هایست که در نطفه خفه و فروغ زیباترین سال های زندگی یک انسان در پیچ وخم ناسازگاری های روزگار خاموش می شود. فقری که در تاروپود خانواده ها تنیده قصه پر غصه ای است که کودکان کار و خیابانی را به وجود آورده؛ دنیای نابرابر و روزگار ناکوکی که کودکان هفت تا 15 ساله را مجبور به تأمین مخارج زندگی خانواده شان کرده تا از بازی ها و شیطنت های کودکانه خود بگذرند و ساعت ها در خیابان ها، دخمه ها و مکان های خشن با سخت کوشی کار کنند. برخی از خانواده ها به دلیل از دست دادن سرپرست و یا عدم توانایی وی در تأمین مخارج زندگی، کودکان خود را راهی مشاغل سخت کنند. درزمانی که کودکان کار برای به دست آوردن اندکی پول تلاش می کنند و صبح تا شب در خیابان ها سرگردان هستند همسالانشان در کنار خانواده بچگی می کنند و بزرگ می شوند. برخی از کودکان کار نیز به صورت باندی و به سرپرستی افرادی کار می کنند که به واسطه داشتن یک سرپناه تمام تلاش خود را می کنند تا شب دست پر برگردند و درآمد روزانه خود را تحویل صاحب کارشان دهند. کودکان کار در معرض آسیب های اجتماعی این کودکان در ازای به دست آوردن اندکی پول در معرض بسیاری از ناملایمات و آسیب های اجتماعی قرار می گیرند که سرنوشت زندگی شان را به بیراهه می برد و آرزوهایشان رؤیایی می شود دست نیافتنی و شور و شوق کودکانه شان چه زود از بین می رود و بدون عاطفه بزرگ می شوند. حضور کودکان کار تنها یک قسمت از این قصه تلخ است، کودکان کار چون در محیط های نامطلوبی قرار دارند مسلماً خطرهایی ازجمله اعتیاد و جذب شدن در گروه های بزهکار در کمین آن هاست که باید معضل جدی کودکان کار موردتوجه مسئولان استان قرار گیرد و این گره کور به دست آن ها باز شود و موردحمایت قرار گیرند. حمید پسر نوجوانی است که در گوشه یکی از خیابان های شهر خرم آباد بساط فروش لوازم التحریر را بازکرده و کاسبی می کند. نزدیکش شدم درحالی که روی زمین نشسته و به دیوار تکیه زده بود تا دوربین را در دستم دید بلند شد و ایستاد، با دلهره عجیبی می گوید خواهش می کنم عکس نگیر شهرداری ببیند بیچاره می شوم. شهرداری 3 بار وسایلم را توقیف کرد پس ازاینکه از نگرفتن عکس مطمئن شد گفت شهرداری وسایلم را توقیف کرده بود که امروز جریمه را پرداخت کردم، وسایلم را تحویل گرفتم و تا الآن مشغول مرتب کردن و چیدن آن ها بودم. می گوید شهرداری بیش از سه بار است وسایلم را توقیف می کند و هر بار 50هزار تومان جریمه می شوم. از دلیل کار کردنش با این سن و سال پرسیدم گفت سرپرست خانواده هستیم، از کلاس چهارم تا الآن که هفت سال می شود کار می کنم و خرج خانواده را می دهم. حمید که تک پسر خانواده است و دو خواهر دارد به دلیل فقر و وضعیت ضعیف مالی مجبور شده درس و مدرسه را رها کند و با فروش لوازم التحریر که شاید خودش زمانی حسرت استفاده از این وسایل را داشته خرج خانواده را می دهد. او می گوید چون پدرم بیمار است و تنها پسر خانواده هستم باید مخارج زندگی مان را تأمین کنم هرچند با درآمد روزانه حدود 20 هزار تومان از عهده آن برنمی آیم ولی از دست روی دست گذاشتن خیلی بهتر است. رنج بیماری و هزینه درمان پدر وی گفت: پدرم بیماری دیابت دارد و سه تا از انگشتان پایش قطع شده است که باید هزینه های درمان پدرم را نیز بپردازم و باوجوداینکه تحت حمایت بهزیستی هستیم در ماه تنها 70 هزار تومان پرداخت می کنند که کفاف هزینه های یک خانواده را نمی دهد. حمید که از سخنانش معلوم است دیگر قصد ادامه تحصیل ندارد بیان می کند تا جایی که توان دارم کار می کنم، نمی خواهم زندگی به مادر و خواهرانم سخت بگذرد. محمد نیز که 10 سال دارد و هر روز در کنار یکی از پل های شهر می نشیند و ترازویش را در مقابل خود قرار می دهد از سختی های زندگی اش می گوید: در هشت سالگی پدرم را از دست دادم والان با مادر، خواهر و برادرم در یک منزل اجازه ای زندگی می کنیم. کودکانی که قد نکشیده مرد می شوند وی گفت: برادرم چهار سال از من بزرگ تر و خواهرم دو سال کوچک تر است، من و برادرم مخارج زندگی را تأمین می کنیم. برادرم در یک مغازه تعمیراتی کار می کند و من نیز با ترازویم مردم را وزن می کنم. از دلیل نگاه های پی درپی اش به اطراف سؤال می کنم که می گوید از ترس مأموران شهرداری است. هرروز برای اینکه مأموران شهرداری ترازویم را نبرند در مکان های مختلف کار می کنم. محمد می گوید علاقه شدید به درس خواندن دارم و هیچ وقت ترک تحصیل نمی کنم، چند روز دیگر که مدارس بازگشایی شود صبح ها به مدرسه می روم و عصرها کار می کنم. چه بسیارند افرادی مانند حمید و محمد که در کودکی سرپرست خانواده می شوند و باید از بازی های کودکانه، درس و تحصیلات خود بگذرند و در پی تأمین مخارج زندگی باشند ولی افرادی نیز هستند که باز به سبب فقر در سطح خیابان های شهر تکدی گری می کنند. کودکان کار قربانیان فقر حتی برخی ها به صورت باندی اقدام به تکدی گری می کنند که تنها پول کلانی نصیب صاحب کارشان می شود و کمک هایی که از طریق این کودکان به دست می آید آن ها را حریص تر می کند و در این بین تنها منزلت کودکان است که کاهش می یابد و از آینده ای که باید داشته باشند بازمی مانند. اسدالله حیدری مدیرکل بهزیستی استان لرستان در گفت وگو با خبرنگار تسنیم بابیان اینکه تعداد کودکان کار در مرکز استان قابل توجه است و در سایر شهرستان ها تعداد آن ها کمتر است اظهار داشت: طرح های شناسایی و ساماندهی کودکان کار ابتدا در مرکز استان انجام و سپس در مابقی شهرستان ها انجام می شود. وی افزود: طی امسال 95 کودک کار در شهرستان خرم آباد که بیشتر آن ها در منطقه فلک الدین است شناسایی شده که رنج سنی این کودکان شناسایی شده بین 11 تا 18 سال است. راه اندازی مرکز روزانه حمایتی آموزشی کودکان کار مدیرکل بهزیستی استان لرستان عنوان کرد: با توجه به راه اندازی مرکز روزانه حمایتی آموزشی کودک کار و خیابانی در شهرستان خرم آباد در آینده نزدیک کار شناسایی کودکان کار توسط موسسه غیردولتی انجام می شود. وی بیان کرد: در سال گذشته به دلیل نبود این مرکز حمایتی در سطح استان لرستان، هیچ گونه شناسایی از کودکان کار انجام نشده است. حیدری تصریح کرد: با وجود راه اندازی این مرکز در شهرستان خرم آباد کار شناسایی کودکان کار و خیابانی در سطح شهرستان به ویژه در منطقه های حاشیه نشین انجام و بررسی های اجتماعی کودک مورد توجه قرار می گیرد. اقدامات بهزیستی در قبال کودکان کار وی خاطرنشان کرد: تشکیل پرونده انجام و مصاحبه توسط مددکاری فردی، گروهی و جامعه ای و ارائه خدمات روانشناسی و خدمات سرپایی موردنیاز از دیگر اقدامات موردنظر است. مدیرکل بهزیستی استان لرستان گفت: پس از انجام این اقدامات خدمات آموزشی، خدمات حقوقی و درمانی به آن ها ارائه و حرفه آموزی، اجرای برنامه های اوقات فراغت، ارائه خدمات کمک مالی غیرمستمر، پیگیری تحصیل کودکان و برقراری ارتباط با خانواده کودک مدنظر است. وی اظهار داشت: در حال حاضر تنها مرکز فعال در امر ساماندهی کودکان خیابانی، مرکز شبانه روزی کودکان خیابانی در شهرستان خرم آباد است که با توجه به اقدامات صورت گرفته در آینده نزدیک مرکز روزانه حمایتی آموزشی کودک کار و خیابانی راه اندازی می شود. حیدری بابیان اینکه بحث تکدی گری در استان حل می شود افزود: مرکزی توسط شهرداری تجهیز و در اختیار بهزیستی قرارگرفته است که در این مرکز نیرو و امکانات نگهداری متکدیان در اختیار است. متکدیان وارداتی در سطح شهر جمع آوری شد وی عنوان کرد: این مرکز در نزدیک شهر دوره چگنی قرار دارد که شهرداری امکانات لازم را فراهم کرده و مابقی دستگاه ها باید مستقر شوند، با راه اندازی این مرکز تمام متکدیان سطح شهر جمع آوری و در آنجا مستقر می شوند. مدیرکل بهزیستی استان لرستان با اشاره به متکدیان وارداتی در استان بیان کرد: تاکنون حدود 47 متکدی غیربومی که از پاکستان وارد استان لرستان شده بودند شناسایی و به مرکز نگهداری استان مرکزی فرستاده شدند. وی با عنوان اینکه این افراد از بچه هایی که برای تکدی گری استفاده می کنند فرزندان خودشان نیستند تصریح کرد: تعداد متکدیان خارجی که وارد استان شده بودند شناسایی و در حال حاضر متکدیان خیلی کمی در استان لرستان وجود دارد. وجود کودکان کار معضلی جدی است که همکاری دستگاه هایی ازجمله شهرداری، بهزیستی، و اداره کار را می طلبد تا برای کودکان کار و خانواده هایشان کاریابی شود تا به دلیل فقر هیچ کودکی روانه خیابان ها نشود. درج شده توسط : امیرحسین آزادبخت " سرویس خبر میرملاس " ...
برای برخی ها پسر موبور و چشم آبی که انگلیسی حرف می زند مائده ی بزرگی است!/ وای به حال ملتی که سرشناسهای ...
هم که آخرین آنها ترکیه است از یک خارجی قبل از هرچیز سیگار، بلوز، شلوار بلوجین می خواهند. ولی در تهران روز اول به خانه ی مرد محترمی وارد شدم که دو دختر زیبا داشت. مرا بیش از آنکه تصور می کردم مورد احترام قراردادند. آنها کسانی را که از وطن ما می آمدند دوست داشتند و علاقه داشتند که دخترانشان قبل از آنکه زبان و ادبیات وسیع کشورشان را بیاموزند زبان انگلیسی یاد بگیرند و این زبان را هم با لهجه ی انگلیسی ...
پارک پاک؛ دورهمی بدون کارت دعوت
مادر دست پسر و دختر خردسال شان را گرفته، آمدند و دیگر کسی برای اینکه فرماندار، استاندار، مسؤول ارشد او را ببیند وارد صحنه نشد. درست است؛ پارک پاک نام دورهمی و مهمانی بی زرق و برق بود که در آن همه مردم و مسؤولان در یک سطح بوده و برای شادی، مشاهده برنامه های زیبای فرهنگی، هنری، دینی و گذراندن مطلوب اوقات فراغت گردهم آمدند. پارک پاک آمل برای پنجمین سال متوالی در محوطه پارک دهکده ...
انکار غدیر عاشورا را بوجود آورد
، مقداد، مالک اشترو عمار. باقی مردم به خاطر جاه طلبی شان و به تعبیر حضرت زهرا (س) به خاطر ترسشان از حکومت، امام علی (ع) را کنار زدند. در روایات آمده که بعد از جریان سقیفه حضرت زهرا (س) به درب خانه مهاجرین و انصار رفتند ، خودشان را نه به عنوان همسر علی بلکه به عنوان دختر پیامبر (ص) معرفی کردند و از ایشان خواستند که با امام علی (ع) بیعت کنند. از حضرت پرسیدند چرا خودت را دختر پیامبر معرفی می ...
غربت کودکان بی سرپرست در شعار عدالت اجتماعی برخی از مسؤولان/ رنج کودکان بی سرپرست از فقر خانواده
، تعداد بچه هایی که تحویل بهزیستی شده است، به یکباره افزایش یافت، اظهار کرد: در حدود 45 روز 23 دختر و پسر تحویل بهزیستی شده که بر اثر مشکلات اجتماعی و فشار اقتصادی این اتفاق رخ داده است. رئیس هیأت مدیره مرکز شبه خانواده پسران همدان با بیان اینکه تنها یک مرکز نگهداری پسران و دو مرکز نگهداری دختران در شهرستان وجود دارد، افزود: در شهرستان نهاوند نیز یک مرکز وجود دارد اما چند درخواست ارائه ...
روایتی از داستان زندگی عروس فراری!
وقتی با مخالفت پدرم روبرو شدم گفتم اگر نگذاری من و رامین با هم ازدواج کنیم برای همیشه فرار می کنم اما پس از عقدمان کارم به جایی رسیده که می خواهم از دست همسرم فرار کنم و خودم را نجات بدهم... دختری 16 ساله که با این سن کم با پسرخاله خودش ازدواج کرده اما در حالی که تنها دوماه از عقدش با او گذشته دچار مشکل شده و به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان مراجعه کرده بود گفت: من و ...
کار وقیحانه یک دختر با پسر جوان به خاطر نامزد کردن با دختر دیگر
پزشکی می خواند، آشنا شدم. به هم علاقه مند شده و می خواستیم ازدواج کنیم که نشد. من بعد از گرفتن مدرکم به شهرمان بازگشتم و ارتباط زیادی با هم نداشتیم. یک روز قبل از حادثه با من تماس گرفت و خواست به دیدنش بروم. وی افزود: ساعاتی از حضورم در خانه اش نگذشته بود که دختری به او زنگ زد. او می گفت آن دختر از کارکنان بیمارستان است. بعد از من خواست در پشت بام مخفی شوم. از او خواستم درباره آن دختر و تلفنش ...
وقتی شوهرم به خانه آمد من و علی در اتاق تنها بودیم
شب قبل از جنایت پسرم در ماموریت بود و همسرش نیز در خانه پدرش رفته بود که آخر شب بود که پسرم به خانه مان آمد و صبح زمانیکه قصد داشت دوباره به محل کارش برود برای عوض کردن لباس هایش به خانه اش رفت. ساعت 9:30 صبح بود که پسرم رسول با من تماس گرفت و ادعا کرد که در خانه باز نمی شود و از من خواست تا شماره کلید ساز را در اختیارش قرار دهم و پس از یک ساعت هر چه با او تماس گرفتم رسول جوابی به من ...
بلای شومی که نیمه شب 2 جوان سر ثریا آوردند / آنها وحشیانه لباس هایم را پاره کردند و ...
به گزارش پایگاه خبری اجتماعی فارس عرب ، وقتی دو پسر از ثریا خواستند به جای تماس با آژانس آنها او را برسانند دختر جوان پذیرفت و در تاریکی شب سوار خودروی شیاطین شد.ساعت 3 بامداد بود که دختری با ظاهری آشفته و در حالیکه لباس هایش پاره شده بود خودرا به پلیس رساند و ادعا کرد دوپسر که کمی آنها را می شناسد به وی تجاوز کرده اند. ثریا گفت:امشب از سوی دوستم به نام فاطمه به جشنی به مناسبت رهایی مادرش ...
بهرام با دیدن من در اتاق خواب همسرم نمیه لخت از خانه فرار کرد و سهیلا زیر مشت و لگد من بیهوش شد
پرسیدم کجا بستنی خوردی دخترم گفت جلوی تلویزیون و همین داغونم کرد. وی افزود:از همام روز خانه ام را زیر نظر گرفتم و تا اینکه امروز صبح دیدم بهرام به خانه ام آمد داشتم سکته می کردم گفتم شاید برای کاری آمده است مدتی صبر کردم بعد آرام بالا رفتم در را باز کردم و دیدم دخترم در حال تماشای تلویزیون است وقتی به سمت اتاق خواب رفتم سهیلا را در شرایط نامناسبی دیدم اما از بهرام خبری نبود خواستم نفس راحتی بکشم ...
ماجرای ازدواج تلخ یک دختر جوان با مرد نزول خوار
، هیچگاه به لقمه ای دعوت نکرد. دو ساعت بعد وقتی اهل خانه در خواب بعداز ظهر بودند، مینا ظرفی پلو و خورش برایم آورد. آن اولین بذل محبت آمیز او بود که مرا بیش از پیش مدیونش می کرد. ضعف داشتم، از چند روز قبل هم چیز دندان گیری نخوره بودم. مینا نشست و لحظه ای بعد وقتی من مشغول خوردن شدم، با تبسمی که شیرینی آن هرگز از یادم نمی رود مرا به حال خود رها کرد و رفت. هنوزهم پس از سال ها ...
داغی که مادر ستایش بر دل دارد
.... چون امیدوار شده بودم به زندگی بعد از اینکه با امام رضا (ع) درد دل کردم. چون در این سفر هر کدام از ایرانی هایی که متوجه می شدند خانواده ستایش هستیم با ما همدردی می کردند و از ما می خواستند که از خون دخترمان نگذریم. اما در دادگاه از شدت غصه برای دخترم بیهوش شدم. الان فقط می خواهیم که قانون اجرا شود. تا مادر و پدرها حواس شان جمع باشد که بچه هایشان چه کار می کنند. تا قاتل ستایش درس عبرتی برای پدر ...
آمریکایی ها 8 پلیس افغان را کشتند
محموله بزرگ قاچاق +عکس زمانی که شوهرم نبود به خانه دوستش می رفتم/ با اکبر تنها بودم که همسرم به آنجا آمد مادرکثیفی که دخترش را بی هوش کرد تا همسرش او را آزار و اذیت کند تازه ترین روش حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم ...
دختر 16 ساله ام را به بردگی گرفتند !!!
فرار کند. می خواست از پدرش به بهانه اینکه طناز را گروگان گرفته اخاذی کند. من هم به بهانه ازدواج، دختر نوجوان را فریب دادم و او از خانه فراری شد. پس از آن طناز را تحویل دوستم حسین دادم و دیگر از وضعیتش خبر ندارم. از سوی دیگر وقتی دیدم پدرش وضع مالی خوبی دارد وسوسه شدم تا خودم هم 100میلیون تومان از او باج بگیرم اما فکرش را هم نمی کردم پدر طناز پای پلیس را به ماجرا باز کند. باز هم اخاذی ...
انفجار نیویورک تروریستی بود
دوستش می رفتم/ با اکبر تنها بودم که همسرم به آنجا آمد مادرکثیفی که دخترش را بی هوش کرد تا همسرش او را آزار و اذیت کند تازه ترین روش حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم ...
جنجال آزار و اذیت زن مغربی توسط سعودی ها +عکس
عربستان به راه انداختند. وی این ویدیو را که چند روز قبل منتشر شده، در زندان تهیه کرده است. لمیاء در این ویدیو می گوید که پس از اختلاف با همسر سعودیش، به 2 سال زندان محکوم شد. لمیاء تأکید می کند که از پیامدهای وخیم انتشار این ویدیو به شدت نگران است. وی اظهار داشت، که از طریق شبکه های اجتماعی با همسر سعودیش آشنا شد، و پس از آن به دلیل شرایط بد اقتصادی خانواده اش ...
ارتباط چندش آور زن متاهل بادو مرد افغان / شوهرم را به قتل رساندیم
او را آزار و اذیت کند تازه ترین روش حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم
مادرکثیفی که دخترش را بی هوش کرد تا همسرش او را آزار و اذیت کند
بسیار بدی در ماشین دوست پسرش دیدم جاسازی جالب سیگار در یک محموله بزرگ قاچاق +عکس زمانی که شوهرم نبود به خانه دوستش می رفتم/ با اکبر تنها بودم که همسرم به آنجا آمد مادرکثیفی که دخترش را بی هوش کرد تا همسرش او را آزار و اذیت کند تازه ترین روش حمل مواد مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم ...
مردم این کشور برای زندان رفتن پول می دهند!
مخدر به داخل زندان+عکس با دوست برادرم به یک میهمانی رفتم / مجبور شدم تا مدتها به او باج بدهم کار زشت 30 دختر و پسردر یک ویلا آرام در خانه را باز کردم / در اتاق خواب س هیل ا را در شرایط نامناسبی دیدم