سایر منابع:
سایر خبرها
کارکردهای سیاسی و اجتماعی حضرت زینب(س)-اردوان جهان کهن
اسرا به شهر کاملاًٌ متفاوت بود. ایشان مردم را با جنایات دستگاه جبار اموی آشنا کرد و آثار تبلیغات وسیعی را که معاویه و پس از او پسرش یزید انجام داده بودند به کلی از بین برد و همچنین با گفته های خود در مجلس پسر زیاد و یزید، هم از حریم خدای تعالی دفاع کردند و هم از نهضت برادر و خاندان بزرگوارش. ضمناً آنان را از کیفر سختی که در انتظارشان بود بیم داد و در پایان صولت و قدرت تو خالی این ستمگران و خونخواران ...
راهپیمایی اربعین یعنی - مرگ بر آمریکا و آمریکاپسندان -
تشنگی و گرسنگی و تازیانه و شتران بی جهاز و سر بریده و ... همه اینها بعلاوه تحقیر، آن عظمت حضرت آن کرامت اهل البیت (علیهم السلام) در دربار یزید. یکی گفت یزید اجازه بده این دختر زیبا را به عنوان کنیز با خود ببرم!، که حضرت زینب جلوی ام کلثوم ایستاد، گفت: غلط کردی. دست تو به خاندان رسول خدا نمی رسد. مگر از خون ما بخورید. یزید که این برخورد حضرت را دید، به آن مرد گفت: اینجا مشکل درست نکن. تا این مرحله ...
ماجرای دانشجوی سوری که می خواست به دیدن آقا برود
به گزارش پایگاه 598 به نقل از خبرگزاری دانشجو -محمد صالح سلطانی، هیچ کس نیست که فردا بره...تو می تونی بری؟ حاشیه می روم و اصرار که: اگر حالا کسی هست که بره، من نرم. خیلی فرصتش رو ندارم... و از این مدل کنار کشیدن ها که یعنی من نیستم. چند لحظه که می گذرد اما با خودم فکر می کنم آدم باید خیلی کم توفیق باشد که وقتی برای شرکت در مجلس عزاداری امام حسین دعوتش می کنند، رد کند. با خودم می گویم حالا که با ...
اربعین در فرهنگ شیعه
ترضیه و اصلح لی فی ذریتی انی تبت الیک و انی من المسلمین '؛ تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به 40 سالگی بالغ شود، می گوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی، به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی و فرزندان مرا صالح گردان! من به سوی تو باز می گردم و توبه می کنم و از مسلمانان می باشم .' ** آثار 40 روز اخلاص امام رضا (ع) از ...
شهرهای زیبایی که بر روی آب شناورند
آبراه های مردم محلی است که به محله های مسکونی شان ختم می شود. 3. شهر ANNECY در کشور فرانسه بسیاری از مردم آنسی (ANNECY) را به دلیل وسعت و بزرگی راه های آبی و همچنین مجاور بودن این شهر با کوه های آلپ، ونیزِ آلپ می نامند. آبراه های این شهر به صورت هدفمند و طراحی شده، در اطراف قلعه ی قدیمی پادشاه آنسی قرار گرفته اند و تمام کانال ها دور برج ساخته شده اند. 4. شهر ...
بررسی جایگاه اساطیر در ادبیات عامیانه ی فارسی
یونان وجود دارد. در اساطیر یونان و روم، آتیس پسر آژدیس تیس و الهه نانا است. مادربزرگ آتیس به او علاقه مند می شود و سعی می کند از او کام بگیرد؛ اما با او شرط می کند که همیشه دست نخورده باقی بماند. آتیس نمی تواند خود را در مقابل الهه ساگاریتیس کنترل کند. وقتی مادربزرگش سی بل ، از ماجرا خبردار می شود به سرزنش او می پردازد و آتیس زیر درخت کاجی خودکشی می کند؛ سی بل او را همان جا دفن می کند و از خون او ...
پریچهر و کوتوله ها
و پریچهر را به زنش سپرد. اما نامادری پریچهر را دوست نداشت و باهاش خوب تا نمی کرد. پریچهر هم از مرگ مادرش و دوری پدر و رفتار زن بابا رنج می برد، هر روز لاغرتر می شد و شادی و شادابی اش از دست می رفت، اما به خاطر پدرش، دندان رو جگر می گذاشت و دم نمی زد و همه چیز را تحمل می کرد. پدرش هر وقت برمی گشت به خانه، دختره را می بوسید و دستی به سرش می کشید و می گفت که تو خوشگل ترین زن دنیایی. این کار زن بابا ...
فداکاری ها و مصائب زنان عاشورایی
بدی کردم؟ گفت: یک شرط دارد و آن هم اینکه از امامعلیه السلام بخواهی در قیامت مرا شفاعت کند. این نقش زن است. علی رغم آن همه احساسات و عواطف زنانه، مرد را برای جهاد در راه خدا تشویق می کند، به او روحیه می بخشد و او را ترقیب می کند که تا آخرین لحظه ایستادگی کند. فرزندش را به جنگ فرستاد، پسر جنگید و خوب هم جنگید خدمت مادر رسید، عرض کرد مادر از من راضی شدی؟ ام وهب در کمال محبت مادری روحیه ...
پریدخت گمشده
اسب شدند و تاختند. اما پریدخت با اسبش به دره ای افتاد و دخترهای دیگر هم جدا افتادند. پادشاه که از نیامدن پریدخت نگران شده بود، به غلام هایش دستور داد که بروند بگردند و پریدخت را پیدا کنند. از آن طرف، تو دره پسر جوانی با مادر پیرش تو کلبه ای زندگی می کرد. صبح زود پیرزن پسرش را برای خواندن نماز بیدار کرد. پسره رفت وضو بگیرد که دید یک نفر غرقه به خون رو زمین افتاده. مادرش را صدا زد و به کمک او ...
بازیگران مشهوری که نقش های طلایی را از دست دادند
به گزارش اتاق خبر، برخی از بازیگران با نپذیرفتن پیشنهادهای بازیگری شاید تا اخر عمر خود پشیمان شوند و این اتفاق بارها برای ستاره های بزرگ افتاده است. تصور کنید جک نیکلسون نقش مایکل کورلئونه در پدرخوانده را بازی کند یا راسل کرو به جای هیو جکمن ، بشود ولورین ! ادی ردمین بازیگر برنده اسکار فیلم های تئوری همه چیز ، بینوایان و دختر دانمارکی اخیرا لو داده که برای بازی در فیلم جنگ ستارگان ...
زندگی اولین زائر اربعین
نگاهی به زندگی اولین زائر امام حسین علیه السلام در روز اربعین جابر به عطیه گفت: مرا به قبر برسان ، دست او را روی قبر گذاشت. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. عطیه مقداری آب روی صورتش پاشید. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین به گزارش بلاغ، یزید وقتی از هوشیاری مردم آگاه شد و متوجه کراهت اعمال خود نزد آنان شد. اهل بیت را طلبید و با تظاهر به مهربانی خود را از قتل امام حسین علیه السلام ...
پسر کاکل زری
.... همان کارها را کرد و شیر شیر تو پوست شیر بار شیر را به دست آورد و برد برای پادشاه. زن پادشاه، که خاله ی کاکل زری بود، وقتی دید پسره زنده برگشته و تیرش به سنگ خورده، نقشه ی تازه ای کشید. به طبیب گفت که به شاه بگوید: اگر مریض سوار مادیان چل کره شود، حالش جا می آید. این بار هم پادشاه پسر تون تاب را خواست و فرستادش دنبال مادیان چل کره. پسره رفت و رفت تا دوباره رسید پیش پیرزن. پیرزن گفت: این دفعه ...
پسر و غول بیابان
گردو افتاد. گردو را شکست. یکهو چند هزار گاو و گوسفند و چند دیگ پر از پلو ماهی و قلیه از توش زد بیرون. پسره اول غذاش را خورد و بعد رفت تو فکر و با خودش گفت کی می تواند این دو نصفه گردو را دوباره به هم چسباند؟ هنوز حرف پسره تمام نشده بود که یکهو غولی ظاهر شد و رو به روی پسره ایستاد و گفت: من می توانم تمام این گاوها و گوسفندها را تو این گردو بکنم و دوباره ببندمش. اما یک شرط دارد؟ پسر خوشحال ...
راهی که آخرین صحابی پیامبر و نخستین زائر حسینی گشود
بدرشرکت کرد و در جنگ احد به درجه رفیع شهادت دست یافت. نام مادرجابر نسیبه بود و دختر، عقبه بن عدی به شمار می آمد. جابر در عصر پیامبر هنگامی که پدر جابر به شهادت رسید، جابر 9 خواهر داشت. گروهی بر این باروند که جابر پنج فرزند داشت، سه پسر که عبد الرحمن،محمد و حمید نام داشتند. و دو دختر که میمونه و ام حبیب خوانده می شدند. به سبب نام پسرهایش، جابر را ابو عبد الرحمن وابو محمد و گاه ...
عاشق دوست پرویز شدم / در نبود همسرم او را به خانه ام دعوت می کردم
گرفتند نه تنها سرزنشم کردند بلکه دیگر مرا به خانه پدرم راه ندادند. با این وجود گوشم بدهکار این حرف ها نبود و تنها به ازدواج با کمال می اندیشیدم. رابطه پنهانی من و کمال هر روز بیشتر می شد و من با این کارها در نزد خانواده و بستگانم منفورتر می شدم ولی با گذشت 2 سال از این ماجرا کمال با من ازدواج نکرد و به دنبال زندگی خودش رفت. این در حالی است که علی هم مدتی قبل با دختر دیگری ازدواج کرد و من به ...
پسر و گرگ
رسید به گرگ دیگری. گرگ پرسید: ای نیم پسرک! کجا می روی؟ پسره جواب داد: نیم پسرک پدرت است، مادرت است، دست خر چادرت است، هرجا می ری مواظبت است. بگو آپسره! کجا می روی؟ گرگ وقتی فهمید پسره می رود تا از پادشاه ارث پدرش را بگیرد، باهاش همراه شد. وقتی هم که خسته شد، دندانش را درآورد و رفت تو ماتحت پسره. پسره راه افتاد و داشت می رفت که روباه و اژدهایی سر راهش سبز شدند و مثل گرگ با پسره همراه ...
تکنیک های بازی درمانی، اطلاعاتی دارید؟
لفظ تحسین و چه لفظ انتقاد چنین احساسی را ایجاد می کند. برای مثال اگر کودکی کار مثبتی انجام داد نباید از کلمات ((آن می داند چه کاری انجام بدهد)) استفاده کرد و اگر کودکی بی هدف به گذراندن وقت خود مشغول بود نباید گفت ((تو مثل اینکه نمی دانی چه کار بکنی؟)). درمانگر باید احتیاط کافی بکار ببرد تا مبادا تمرکز واکنشهایی بر روی یک کودک به بهای بی توجهی به کودکان دیگر تمام شود. درمانگر باید کوشش کند تا عقب ...
پیر برزنگی و کوزه ی شیره
، بیایید کمکم. اوستای حمام و دلاک ها رفتند تو حمام و پیرزنه را کمک کردند. آنها هم برزنگی را شستند و بردند بیرون. شب که شد، پسر پادشاه رفت تو حجله و دید که عجب عروس خوشگلی! از خوشی قند تو دلش آب شد. عروس و داماد را دست به دادند و هفت شب و هفت روز شهر را آذین بستند و آینه بندان کردند. قصه ی ما به سر رسید. کلاغ کور به خانه اش نرسید. بازنوشته ی افسانه ی پیر برزنگی و کوزه ی شیر. نگاه کنید به کتاب عقاید مردم خراسان، تألیف ابراهیم مشکورزاده، صص 356-360. منبع مقاله : قاسم زاده، محمد، (1389)، افسانه های ایرانی، تهران: هیرمند، چاپ اول. ...
چگونگی مرگ اولین پادشاه زن ایران
آن رو بر تخت شاهی نشست که پس از کشته شدن همه برادرانش به دست برادری دیگر، همراه با خواهرش یگانه وارثان سلطنت محسوب می شدند. از این رو، او بیست و هشتمین پادشاه ساسانیان شد و بدین ترتیب بخشی از تاریخ ایران را به گونه ای رقم زد که نخستین زن پادشاه، در ایران زمین نام گیرد. اما روزگارش چنان به سراشیبی سقوط افتاده بود که حتی مورخان رومی و یونانی نیز نتوانسته اند روایتش کنند. روزگاری ...
چله دعای عهد؛ گره گشای شهید نجفی/ امضاء مجوز شهادت، با پیاده روی اربعین
، مادرشهید نجفی، در گفت وگو با ایکنا ، اظهار کرد: نعمت الله در سال 1352 در هرات افغانستان به دنیا آمد، زمان تولدش به مرض سختی دچار شد و تا رو به قبله شدن، رفت اما شفا پیدا کرد، شش سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد و بعدها به همراه عمویش به ایران آمد. علاقه شدید به کتاب های دینی به ویژه توضیح المسائل وی ادامه داد: نعمت الله در ایران به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی از سن هشت ...
پیه سوز طلا
اولی را به عقد پسره درآوردند. اما چیزی نگذشت که از هم جدا شدند. دختر عموی دومی و سومی و همین طور تا ششمی، یکی یکی شدند زن پسره و همین بلا به سرشان آمد. به دختر هفتمی گفتند تو دیگر زن این پسره نشو. اما دختر پاش را تو یک کفش کرده بود که باید زن پسرعموش بشود. بعد به پدرش گفت که پیه سوز طلایی هم رو جهیزیه اش بگذارد. دختره با جهیزیه اش و پیه سوز رفت به خانه ی پسرعمو. مدتی گذشت و دور و بری های دختره ...
اربعین حسینی، حماسه ای انسان ساز و شوری عشق پرور
... - حتی سُفِکَ فی طاعَتِکَ دمه؛ تا این که در ( راه) طاعت تو خونش ریخته شد. - وَ استُبیحَ حَریمَهُ ؛ هتک حرمت به حرم امام مباح شد. امام صادق (ع) در این فراز از زیارت به توصیف قاتلان می پردازد فراز پنجم:عبرت آموزی از سالار شهیدان - اشهَدُ انَّکَ اَمینُ الله وابنُ امینهِ؛ گواهی می دهم که تو امانت دار خدا و پسر امانت دار او هستی. - عِشتَ سَعیداً ...
روباه و پیرزن خمره سوار
. آقا تا دختر را دید، گفت: دختر! تو کجا، اینجا کجا؟ دختره گفت: مرا اینها آوردند. حالا بشنوید از پادشاه که نشسته بود و داشت با زنش حرف می زد که آمدند و گفتند: پادشاه! چه نشسته ای که دخترت را عقاب برداشت و برد. پادشاه پیرزن خمره سواری را صدا زد و پولی به اش داد که برود دخترش را پیدا کند. پیرزن سوار خمره اش شد و رفت تا رسید نزدیک غار. خمره اش را جایی زیر خاک قایم کرد و نشست سر راه پسره ...
گل قهقهه
جمع می کرد، رسید به استخری که تهش پر بود از همان ریگ ها. پی برد که ریگ هایی را که قبلاً جمع کرده، آب از این استخر آورده، ولی تا سرش را بالا کرد، سر جاش خشک شد. دید دختر سربریده ای را به درختی آویزان کرده اند که هنوز از گلوش خون می چکد. هر قطره خون که از گلوی دختره تو آب می افتاد، تبدیل می شد به یاقوت. چوپان وحشت زده برگشت پیش دختر پادشاه و ماجرا را برایش تعریف کرد. دختر پادشاه هم رفت و از نزدیک دختر ...
آسوکه ی مرد تاجر
پرنده ای را کشت و خونش را مالید به پیرهن دختره و برد برای پدرش. پدره تا پیرهن خونی را دید، گفت که دلم خنک شد. اما دختره که از خانه رفته بود، شب و روز رفت و رفت تا رسید به غاری. دختره آنجا اتاق تر و تمیزی دید و شروع کرد به خواندن قرآن. از قضا، پسر پادشاه با وزیر و وکیل آن دور و بر بودند و صدای قرآن خواندنش را شنیدند و همه از این صدا خوششان آمد. پسر پادشاه رفت جلو غار و تا دید چه دختر خوشگلی ...
اوباما چطور پیروزی ترامپ را برای دخترهایش توضیح داد!؟/ شرط عجیب اعطای ویلا و مسکن به یک مداح/ ادعای جدید ...
شهروند اعلام کرد فدراسیون جهانی فوتبال از نامه های اعتراضی ایران به ستوه آمده است.این روزنامه نوشت: شرایط نابرابر و اسفناک ورزشگاه تانکو عبدالرحمان نگذاشت ایران با برتری مقابل سوریه با خیالی آسوده دور رفت مسابقات مقدماتی جام جهانی را به پایان برساند. مردان کارلوس کی روش در باتلاقی که هیچ شباهتی به زمین فوتبال نداشت، مقابل سوریه بازی کردند و دست آخر هم چیزی بیشتر از یک امتیاز نصیبشان نشد. البته ...
آقا حسنک
اجازه بدهد، شب تو خانه ی او بخوابد. اوستا هم که التماس پسره را دید، قبول کرد. اما پرسید: اسمت چی هست؟ حسنک گفت: کوفتک شب که همه خوابیدند، حسنک رفت سراغ دختر قصاب. هرچه دختره می گفت کوفتک اذیتم می کند، قصاب و زنش خیال می کردند خوردن کوفته برنجی ظهر اذیتش می کند و بی خیال حرفش می شدند. صبح که بلند شدند، فهمیدند کار از کار گذشته و کوفتک کارش را کرده. رفتند پیش داروغه و داروغه حکم کرد که ...
تیتر امشب/ فلسفه حضور میلیون ها انسان در اربعین حسینی و کتمان غرب
شجاعی بود که در بسیاری از جنگ ها حضور داشت. حضرت زهرا لوحی داشت که به دست جابر رسیده بود. جابر با پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س) با امام حسین(ع) تا امام باقر (ع) رفت و امد داشت. پیامبر نیز به او بشارت داده بود که خدا به تو آنقدر عمر باعزت عطا می کند که امام محمد باقر(ع) را زیارت و درک کنی. جابر کسی است که حضرت سجاد(ع) به امام محمد باقر(ع) گفت: برو پیشانی جابر را ببوس؛آنجا بود که جابر سلام ...
شیعه بودیم ولی نام ائمه اطهار را نمی دانستیم
خانم مقاومت کرد. بعد پدرش گفت که حداقل حجاب را کنار بگذار و روسری و... نپوش. اما دختر خانم باز هم قبول نکرد و گفت که نمی تواند بی حجاب باشد چون مسلمان شده است. بالاخره وقتی از خانه اخراج شد به خوابگاه رفت. یک وقت دیدند تمام دیوارهای اتاق این دختر خانم را عکس امام خمینی(ره) پوشانده هست! من باخبر شدم و رفتم از ایشان پرسیدم: تو این شخصیت را می شناسی؟ گفت: من این شخصیت را نمی شناسم، اما ایشان را دوست ...
مطلق بودن اخلاق در اسلام
که تمام روزها روزه است، تمام شب ها ناله و مناجات دارد، از این ها گذشته است. من وقتی می خواستم جلب توجّه کنم حضرت دست تکان دادند فرمودند: نگاه کن، نگاه کردم بهشت را دیدم، حوری های بهشتی را دیدم که در عالم نظیر ندارند. حضرت فرمودند: این ها در اختیار من است به آن ها نگاه نمی کنم، تو که هستی. پاداش خداوند برای چشم پوشی از گناهان انسان از این جا چشم بپوشد از آن جا چیزهایی به او ...