سایر منابع:
سایر خبرها
بریل : لیدن- بوستون)، درباره زبان، قومیت و حق آموزش به زبان مادری است. ایشان چند سال پیش کتابی نیز در این زمینه با عنوان ترکیب قومی ایران: از پهنه آریایی تا اسطوره آذربایجان به زبان روسی تألیف کرده اند که متأسفانه هنوز به فارسی ترجمه نشده است. البته چکیده این کتاب، در مقاله ای با عنوان بافت نژادی مردم ایران: گوناگونی قومی یا گوناگونی زبانی؟ در مجله فرهنگ مردم (سال دهم، شماره های 37 و 38، بهار و ...
بار در ایران و هند به چاپ رسیده است. منبع مقاله : قاسم زاده، محمد؛ (1393)، افسانه های ایرانی (جلد دوم)، تهران: انتشارات هیرمند، چاپ دوم. کلمات کلیدی : داستان , افسانه ایرانی , قصه , شاهپورشاه که درد احمدشاه را دوا کرد
ایران به دست دزدان دریایی می افتد. صیادان می دانند آب های منطقه برای کار امن نیست، اما تا 10 شبانه روز در دل اقیانوس هند پیش نروند به 80 تا 120 تن ماهی نمی رسند. دریا خسیس است. فقط 6 ماه از سال صیادان را می پذیرد. نیمه دوم سال که به آخر برسد کار صید تمام می شود و صیادان بیکار می مانند در سرزمینی که خاکش از آب هم خسیس تر است. لنج ها امنیت شان را دو به دو تامین می کنند. لنج جابر همان ...
در هم تنیدگی دارد همان طور که ایران به عنوان عقبه استراتژیکی برای عراق محسوب می شود و کماکان هم خواهد بود عراق هم برای سوریه یک عقبه خواهد بود ، یعنی اگر امروز در نحوه مدیریت تروریست ها در جریان آزادسازی موصل غفلتی صورت بگیرد این ها در منطقه دیرالزور و رقه و مناطقی که به مرزهای عراق نزدیک هست مستقر شوند شرایط ناامنی را باز برای عراق می توانند برگردانند. ما از این به بعد تا سال ها یک ...
. راحله برزگر درباره صادرات اظهار کرد: تا به حال برنامه ای برای صادرات نداشتیم، اما در برنامه های آینده وارد این عرصه نیز خواهیم شد. وی موانع حوزه کارآفرینی را چنین عنوان کرد: فعالیت خانم ها در صنف کاری اولویت ماست. برندی که سال ها پرورش داده بودم اما به دلیل مشکلات نتوانستم آن را به ثبت برسانم که از سوی شخص دیگری به نام آن فرد به ثبت رسید و مجدد مجبور به برندسازی جدید شدم و این کار از نظر اعتبار ...
ریخته رو فرش. از زنش پرسید طوطی کجاست؟ زنه گفت گربه خوردش، یکهو طوطی از جایی که قایم شده بود، گفت گربه مرا نخورده. زنت مرا زده. پسره پرسید چیزی شده؟ زنش گفت اول جواب مرا بده. از من خوشگل تر پیدا می شود؟ پسره گفت نه. بعد زنه هرچی اتفاق افتاده بود، همه را مو به مو برای شوهرش تعریف کرد. پسر پادشاه خندید و رو به طوطی کرد و گفت تو چه طور می توانی زن بیاری؟ طوطی گفت اگر شاه زاده به حرفم گوش کند، برایم مثل ...
: نه. زن بابام بود. گفتند حالا فهمیدند چرا قایمش کرده بود تو تنور. بعد هم آن همه لیچار و بدوبی راه نثارش کرد و او را به این مفتی داد. شهربانو راه گیس سفیدها را به طرف صحرا کج کرد و همین که رسیدند نزدیک چاه، گفت: شما همین جا منتظر باشید تا بروم از مادرم خداحافظی کنم و برگردم. دختره زودی رفت تو چاه. دیو گفت: کجا می روی با این لباس کرباس و این دهن که بوی گند سیرش همه را فراری می دهد؟ ...
این که چه باید باشد. ما با سطح مطلوب فاصله زیادی داریم ولی برای قضاوت باید سطح قبلی را دید. در بلگراد استاد گذاشته ایم و تثبیت شده است. کتاب خواسته بودند و ما برایشان سلام فارسی را چاپ کردیم. شما بلگراد را دیده اید اما این در اروپای شرقی در حال الگو شدن است. به جاهایی بروید که ما سال هاست زبان فارسی داریم. مثل پاکستان . در این کشور در دوره یکی از نخست وزیران سابقش اعلام شد مدارس در کنار زبان فارسی ...
. قصه ی ما همین بود. خوبی اش مال شما، بدی اش مال آدم های بد. بازنوشته ی افسانه ی بچه ی پادشاه و شاه پریان، قصه های هزاره های افغانستان، محمد جواد خاوری، صص 387 - 393 منبع مقاله : قاسم زاده، محمد؛ (1393)، افسانه های ایرانی (جلد دوم)، تهران: انتشارات هیرمند، چاپ دوم. کلمات کلیدی : داستان , افسانه ایرانی , قصه , پسر پادشاه و شاه پریان ...