هرکس خوبی بکارد، خشنودی درو می کند و هر کس بدی بکارد، پشیمانی می چیند، هر کس هر چه بکارد، همان را درو می کند. امام صادق(ع) دلبر دلجو عاشق روی توام از من مپوش آن روی را پرده بردار از رخ و بررو میفکن موی را تا بروز وصل تو چشمش نبیند روی خواب هرکه یک شب همچو من در خواب دید آن روی را گرد میدان زمین سرگشته گردم همچو گوی من چو در میدان عشق تو ...
...> آذرخانوم تسلیت مارو بپذیرید اگرچه غمگین تراز همه مایید. مردایستاده ی سینما درگذشت مصطفی کیایی واقعا باورش سخته همین یک ماه پیش بود تو جشنواره هر روز کلی در مورد فیلمها با هم حرف میزدیم و تو چه با حرارت در مورد سینما صحبت میکردی واقعا تسلیت به سینما به خانم معماریان و امید عزیز عجب خبر بدی بود حسین پاکدل علی جان، باور نمی کنم رفتنت را، قرار ...
لحاظ بهتر و بهتر می شوم این جمله هیچ دلیلی را بیان نمی کند که چرا من باید هر روز بهتر شوم. آیا با وجود این همه جنگ، کشتار، بدبختی، فقر و انسان های گرسنه در جهان، من می توانم هر روز بهتر و بهتر شوم؟! اما بیت سعدی نه تنها برای شاد بودن دلیل می آورد، بلکه راه حل تمام مشکلات جهانی را نیز نشان می دهد: این عشق است که می تواند تنها مرهم تمام دردها و زخم های بشری باشد. از طرف دیگر ...
وفات ام البنین (س) در شعر شاعران قم این روزها با دیدن حال تو بانو ... بُغضی گلوی اهل یثرب را گرفته سالروز وفات حضرت ام البنین (س)، از جمله ایام عزاداری خاندان اهل بیت (ع) است، روضه ای که در اشعار شاعران آیینی قم هم دیده می شود. خبرگزاری فارس – مجید حکمت: سیزدهم جمادی الثانی سالروز وفات حضرت امّ البنین (س) است، بانویی که پس از شهادت حضرت زهرا (س)، به خانه ...
که بدانجای نقاش ازل بر صفتش خامه گذارد کی زشت شود روی نکو ار بنشویند کی خشک شود طوبی اگر ابر نبارد ای آن که همه برزگر دیو در اسلام در مزرعه جان تو جز لاف نکارد مشاطه تو چون تو بوی دیو تو لابد هم نقش تو را بر دل و جان تو نگارد کانکس که مر او را نبود جلوه گر از عشق شهد از لب او جان و خرد زهر شمارد وآنرا که قبولش نکند عالم اقبال گر ...
اسفند ماه جاری، پس از 58 سال زندگی عارفانه و شاعرانه، بالاخره کفش های مکاشفه اش را آویخت و به ملکوت تکلّم رسید تا این پیام تسلیت رهبری معظم، جان دوستدارنش را بنوازد: بسم الله الرحمن الرحیم درگذشت شاعر انقلابی و چیره دست مرحوم احمد عزیزی را که پس از بیماری پُررنج و دیرپای او اتفاق افتاده است به جامعه ادبی کشور و اهالی شعر و هنر خصوصا مردم عزیز استان کرمانشاه و به ویژه به خانواده ...
طوطی وااار دست بردارید. باور کنید مرحوم فریدون مشیری هم اگر زنده بود، به جای نرم نرمک می رسد اینک بهار یک شعر جدید برای تبریک عید می سرود. خودتان باشید اگر تمام سال را با یک عصای قورت داده با همکاران تان صحبت کرده اید، سال نو را با یک پیام تبریک سرکاری شروع نکنید. برعکس، اگر تا می آیید دو کلمه قلمبه سلمبه بگویید تپق می زنید، سعی کنید از این جور کلمه ها در تبریک تان به کار نبرید ...
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از خبرآنلاین، بقایی: افتخار می کنم بدون اجازه احمدی نژاد آب نمی خورم. من راه و روش و شیوه استاد خودم را ادامه میدهم. بارها گفته ام و بار دگر می گویم من اگر آمده ام، بستهء آن گیسویم هست فرمانده من حضرت “محمودِ” بزرگ هر چه استاد خودم گفت بگو می گویم آب بی اذن و اجازه نخورم، زیرا که او چو باز است در این عرصه و ...
...، بسیار بیشتر از هر شاعر پارسی گویی، بهارانه اندیشیده، بهارانه سروده، و از جهان-تصویر بهاری بهرده برده است؛ شاید چون همواره ازین جنس می اندیشید و می خواند: امروز مها خویش ز بیگانه ندانیم مستیم بدان حد که ره خانه ندانیم در عشق تو از عاقله عقل برستیم جز حالت شوریده دیوانه ندانیم در باغ به جز عکس رخ دوست نبینیم وز شاخ به جز حالت ...
ظریفی که تا ابد ناز تو را به گونه گل ها گذاشته بیهوده نیست اینکه دری از بهشت را تنها برای خاطر تو وا گذاشته روز نخست، از تو چه پنهان که آفتاب ردّ تو را در آینه ها جا گذاشته خوشبخت، آن زنی ست که در طول زندگی پا جای پای حضرت زهرا گذاشته... ناصر فیض، شاعر طنزپرداز، شاعر بعدی ای بود که روی صحنه رفت و شعری طنز با ...
تفکری فقط ضلع سوم این مثلث یعنی مردم و جوانان بیکار این استان است که در پدیده شوم نزاع های قومی، جناحی و باتلاق اعتیاد و بیکاری گرفتار شده اند به طوری که هر روز ما شاهد از دست دادن بهترین نیروی انسانی استان می باشیم. البته وقتی مردم با چنین نگاهی انتخاب می کنند نباید دنبال مقصر باشند، چون خود مسبب و مقصر چنین وضعی هستند. در مصداق این موضوع چه زیبا شاعر می گوید: او تکه ی پنیر ...
خیلی از شعرهای من از بین رفت و باید دنبال کسی می گشتم تا شعرم را برایم بنویسد. من آن زمان برای امام هم خیلی شعر گفتم . بوز ای باد صبا زود بگو با یارم پیش او شرح بده جمله همه اسرارم ما که مشتاق حضوریم شتابی بنما ز فراق رخ تو سخت همی بیمارم عاشق زارم و بی بال و پرم، دریابم پیش از این یوسف مصری، تو مده آزارم ... (پیام عشق، صفحه 66 از کتاب شعر هجران) ...
...> شور و شعور و عشق و احساس را نوکر آل فاطمه خواندی اش دور سر حسین چرخاندی اش چهار لاله ات فدایی شدند چه عاشقانه کربلایی شدند چو قافله سوی مدینه آمد به اشک و آه و سوز سینه آمد بشیر، شعر داغ را جار زد خزان باغ عشق را زار زد زینب تو نوای غم ساز کرد برای تو سفره دل باز کرد برای تو ...
خانه
