سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای لباس دودی عروس و داماد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : لباس افیونی پوشید و به خانه بخت رفت، وقتی به دنیای تبهکاران پا گذاشت، خیلی زود به ایستگاه زندان رسید. به گزارش رکنا، سهیلا 20 ساله که با اصرارهای پدرش با پسر جوانی که هم پاتوقی پدرش بود، ازدواج کرد و همین باعث شد زندگی سختی را در کنار همسر افیونی اش شروع کند. روزهای نخست زندگی اش تلخ و پردردسر بود، ولی زمانی که دید راهی جز ...
یزدانی: دوست داشتم با جردن باروس کشتی بگیرم
این رقابت شرکت کردم. * در آن زمان بود که متوجه شدید کشتی گیر می شوید یا بعد از آن؟ من زمانی که کشتی را شروع کردم بعد از شش ماه اول از آن زده شدم، چون ورزش سنگینی بود و نخواستم که ادامه بدهم، ولی با فشار پدرم رفتم و در مسابقه های استانی که در استان مازندران برگزار شد و رفتم در آن جا دوم شدم و انگیزه ام بیشتر شد. همین مسئله باعث شد کشتی را دنبال کنم. در مسابقات نوجوانان اول شدم و ...
برباد رفتن کاخ آروزها در زندگی با مرد شیشه ای
به گزارش بلاغ ، اهل روستا بود و تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود، حدود یک سال از بازنشستگی پدرش می گذشت، پدرش کارگر ساختمانی بود که روزهای آخر را به امید بازنشستگی با ذوق و شوق بیشتر سرکار می رفت. وقتی متوجه شد که در رسانه کار می کنم، سر صحبت را بازکرد و گفت سرنوشتم را بیان می کنم تا شاید درس عبرتی باشد برای دیگر خانواده ها و دختران جوان تا حداقل مثل من به هوای خوشبختی در زندان ...
ماجرای خواندنی عشق یک نوجوان 16 ساله
قلبی که داشتم خانه مرتضی خان باغبان را پاییدم. ملیحه از در که بیرون آمد، از پشت تنه درخت جلو رفتم، کتاب را به دستش دادم و به سرعت دور شدم. در راه مدرسه در پریشانی فکر نگران بودم که نکند ملیحه شکایتم را به پدرش ببرد و مرتضی خان هم به سراغ پدرم بیاید و داد و قال راه بیندازد. آن وقت رسوای اهل محل شوم که پسر میرزا محسن تاجر هنوز پشت لبش سبز نشده، سودای عاشقی به سرش زده. از همه رسوایی ها بدتر، از زنان ...
سیگاری که پیمان داد را کشیدم و وقتی به هوش آمدم دیدم عفّت و پاکدامنی را برای همیشه از دست دادم
از جدایی والدینش از یکدیگر،به همراه پدرش،برخلاف میل باطنی خود با نامادریش که دل خوشی از او نیز نداشت ،زندگی می کرد دوست شده و در بیشتر اوقات با او به پارک می رفتیم و بدون هیچگونه هدفی روزهای گرانبهای زندگانی خود را،یکی پس از دیگری،به تاراج یغماگر پاییز روزگار،می سپردیم. در یکی از همان روزها که به پارک رفته بودیم پسرک جوانی را دیدم که با افسانه در حال خوش و بش است، چند لحظه بعد افسانه او ...
شهید نامجوی چگونه با امام خمینی(ره) آشنا شد/شهیدی که در لیست سیاه شاه قرار گرفت
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سرلشگر شهید سیدموسی نامجوی در 26 آذر ماه 1317 در محله کولیور بندر انزلی به دنیا آمد. وی به زبان های فرانسه و انگلیسی آشنایی داشت و در زمان پیروزی انقلاب، عضو هیئت علمی دانشکده افسری بود. در زمان مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شهید نامجوی نوارها و اعلامیه های امام را پخش و جابجا می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ...
مدیریت های خودمانی
. صبح روز بعد وقتی همه شاگردان برای خوردن صبحانه دور هم جمع شدند شیوانا به آشپز گفت که برای پسر تنبل غذای بسیار کمی بریزد. طوری که فقط سر پایش نگه دارد . پسر که از غذای کم خود به شدت شاکی شده بود نزد شیوانا آمد و به اعتراض گفت: این آشپز مدرسه شما برای من غذای بسیار کمی ریخت. شیوانا بی آن که حرفی بزند به نوشته ای که شب قبل پسر روی تخته نوشته بود اشاره کرد و گفت: این نوشته را با صدای بلند ...
شهید عبدالله باقری به روایت همسرش/در سالن عروسی نماز جماعت خواندیم
: 10 تای دیگه میام. درست 10 روز بعد، روز تشییع و خاکسپاری اش بود. زینب وقتی با کسی در مورد پدرش صحبت می کند، با بغضی در گلو می گوید: بابای من خیلی خوبه، می خنده. خیلی هم خوشگله. من بهترین بابای دنیا رو دارم. نازدانه شهید باقری این روزها خیلی دلتنگ پدر می شود. تمام جملاتش بوی دلتنگی می دهد و در میان جملاتش پشت سر هم این جملات را بر زبان می آورد. عبدالله پسر ارشد خانواده بود ...
چشم نرگس به شقایق نگران است هنوز
یوسف و موسی و عیسی و محمد (که سلام خدا بر همه آنان باد) هستند که یا یتیم بوده اند یا دور از پدر و مادر بالیده اند. نرگس وقتی در کودکی مادر و پدرش را در فاصله کوتاهی از دست داد، با خدا قهر کرد اما این قهر با خدا منجر به این نشد که مسیری رفاه طلبانه و غفلت آمیز را در زندگی پیش بگیرد؛ بلکه او - که تحت سیطره روح بلند، آزادمنش و آکنده از عشق پدرش بزرگ شده بود – راه عشق را برگزید و به سانِ ...
چه عیدها که در کنار مزارتان تحویل می شود
گفته بود. صبح که ازخواب بیدار شدیم، دور سفره عید نشستیم. عید را به هم تبریک گفتیم و بهترین ها را برای همه و در آخر برای خودمان از خدا خواستیم. اولین عیدی های تبرکی را از آقا سعید گرفتیم. عیدی آقا سعید را هم به او دادیم و مثل هر سال برای عیددیدنی به خانه پدرم رفتیم. اما با نوروز امسال دو سال بی او گذشته است. عید سال 1395 که سال تحویل ساعت 8 صبح بود، مسجد محلمان خانواده ما را به همراه ...
احمد توکلی: امام قوی ترین حامی بنی صدر بود/ دادگاه مجاهدین در استادیوم برگزار شد
. به هر حال اگر فتنه ای رخ می دهد، آدم نباید با سخن یا سکوتش عامل فتنه شود. همان روزها، بعد از راهپیمایی روز قدس، خدمت آقایان موسوی و خاتمی نامه نوشتم و گفتم اگر شما مواضع امام خمینی را در سیاست خارجی عصاره گیری کنید، می بینید حمایت از فلسطین است و اگر مواضع او را در سیاست داخلی عصاره گیری کنید، می بینید نظر ایشان بر حمایت از ولایت فقیه است ولی آن روز هر دو جنبه ابعاد نظری امام خمینی در سیاست ...
از ریاست آیت الله جنتی بر مجلس خبرگان تا نهی احمدی نژاد از ورود به انتخابات
اردیبهشت 1395) تو دهنی فائزه هاشمی به پدرش و ملاقات با سران بهاییت: دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با فریبا کمال آبادی، عضو ارشد بهاییت ایران که به تازگی بعد از 8 سال زندان به مرخصی آمده بود، دیدار کرد. (24 اردیبهشت 95) هاشمی رفسنجانی در واکنش به اقدام فرزندش گفت: فائزه باید جبران کند ؛ که اما دختر آقای هاشمی در گفتگو با یورونیوز تصریح کرد که نه تنها اقدامش اشتباه نبوده و از آن پشیمان نیست ...
روایتی دردناک از جان باختن در ایستگاه هفت خوان/ قطاری که هرگز به تبریز نرسید
مسیر خود ادامه می دهد . مدیرکل راه آهن آذربایجان شرقی ادامه داد: راه آهن جمهوری اسلامی ایران ضمن ابراز تاسف و همدردی با خانوده های جان باختگان خاطر نشان کرد: پس از وقوع حادثه گروه های امدادی در محل حادثه حضور پیدا کردند و به بررسی علت وقوع حادثه می پردازند . اشتباه انسانی عامل بروز سانحه دردناک چند ساعت پس از وقوع سانحه تلخ مدیرعامل راه آهن جمهوری اسلامی ایران در مورد ...
آخرین خداحافظی مسلم
؟ آن روزها و پیرانشهر؟ آن روزها و حاج عمران؟ آن روزها و حمله کومله و دموکرات به کوی شهید بهشتی ارومیه؟ آن روزها و فاجعه خونین نقده؟ در سالهای بعد عده ای منحرف در ادامه اعتقادات پوچ کومله و دموکرات، گروهکی با عنوان پژاک(پارتیا ژیانا ئازادا کوردیستان، حزب حیات آزاد کردستان) تشکیل دادند که شاخه ایرانی پ. ک.ک کردستان ترکیه است تحت رهبری عبدالله اوجالان. این بار عمده فعالیتشان در خاک ...
نقشه مرد برای آزار روحی زن تنها + عکس
دوستانش را به خانه اش دعوت می کرد. آنها تا دیر وقت سر و صدا می کردند و روزی که در جلسه ساختمان دور همه جمع شده بودیم درباره میهمانی های شبانه سارا اعتراض کردم اما وی شروع به ناسزاگویی کرد و از آن روز به بعد بین ما شکرآب شد. در فکر انتقام و رهایی از این سر و صداها بودم که ماجرای ترساندن سارا را طراحی کردم و چون سر رشته ای به کارهای کامپیوتری داشتم تعدادی بلندگوی کوچک را در خانه اش جاسازی ...