سایر منابع:
سایر خبرها
به روحانی گفتم جنگ اصلی، معیشت مردم است| گروه عقلاء علیه من فضاسازی می کردند
دانشگاه علم و صنعت بودم، مهندسی مکانیک می خواندم بعدازظهرها یا نماز مغرب می رفتم مسجد آقای جلالی خمینی که نزدیک دانشکده علم و صنعت است، بعد یک روز بعد از نماز به ایشان مراجعه کردم گفتم من یک حرف خصوصی با شما دارم، به ایشان گفتم من شهرستانی هستم من آمدم تهران می خواهم دینم حفظ شود، گفت منظورت چیست؟ گفتم منظورم این است که شما یک دختر خانم متدینی برای من انتخاب کنید، ایشان به خانمش گفتند، خانمش هم جلسه ...
سه روایت جنگ تحمیلی از زبان شهید مهرداد عزیزاللهی
پا بیرون آوردم. داخل اتاق رفتم، سلام کردم و مستقیم به طرف امام رفتم. حالت عادی خودم را از دست داده بودم و یک حالت هول مانندی پیدا کرده بودم، بعد از نزدیک شدن به امام، دست مبارکشان را گرفتم و بوسیدم، کمی که نشستم یک شیشه عطر و چند عدد قند در آوردم تا امام تبرک کنند، امام دست من را گرفتند و گفتند: سردت هست؟ گفتم: خیر. بعد امام از من سوال کردند که جلو هم می روی؟ گفتم: بله. بعد گفتند: کوچولو هستی بعد ...
نرفتن به سفر زن جوان را به داگاه خانواده کشاند
گفت حاضر است تا آخر عمر در کنار من سفر کند. من از این که بهاره تا این اندازه عاشق سفر کردن است، خوشحال بودم. چون همیشه دوست داشتم با کسی ازدواج کنم که در سفرهایم با من همراه باشد. او ادامه می دهد: بعد از مدتی آشنایی، من و بهاره با یکدیگر نامزد کردیم. دیگر به راحتی می توانستیم با هم به سفر برویم. اتفاقا بهاره هم مخالفتی نداشت و همیشه همراه من بود. از این که می دیدم او هم مثل من برای مسافرت ...
زنش را در حمام کشت، جنازه اش را در خیابان رها کرد + عکس
محاکمه ایستاد. میلاد در دادگاه گفت: من عاشق آرزو بودم. من و او با یکی از دوستان صمیمی ام به نام هومن هر سه در یک شرکت خصوصی کار می کردیم. تا اینکه من به آرزو علاقمند شدم و به خواستگاری اش رفتم. اما بعد از ازدواج فهمیدم هومن هم به او علاقمند بوده است .بعد از ازدواج دچار سوء ظن شده و فکر می کردم که آرزو و و هومن با هم در ارتباط هستند به همین خاطر مدام با همسرم درگیر بودم. در آخرین ...
دل تمام دخترهای محله را برده بود! / دختران همه دوست داشتند با او حرف بزنند و من ..
غیرت کار کردن ندارد و به خاطر وضعیت مالی پدرم با من ازدواج کرده است. تلخ بود، اما واقعیت داشت. دیگر زندگی شیرین نبود. همه اش دعوا بود و بحث. من باز تحمل کردم چون نمی خواستم به خانواده ام بگویم به این زودی پشیمان شدم، اما محمد کاری کرد که دیگر از تحمل من خارج بود. او یک روز به خانه آمد و در حالت عادی نبود. می دانستم گاهی مشروبات الکلی می خورد و حتی به مواد کشیدنش هم شک کرده بودم، اما هیچ ...
به نظر شما مسئولین با دیدن بدن این دختر از خواب بیدار می شوند؟! / تصاویر + 16
و پدر زیر بغلش را گرفته بود. شناسنامه را گرفتم و تحویل مأمور بهشت زهرا دادم و او هم پا روی گاز الینا را با سرعت و برای همیشه از پدر و مادرش دور و جدا کرد. مادر که همچنان گریه می کرد از روز اولی که به بیمارستان مراجعه کرده بود گفت: نصف روز برای پذیرش مجبور شدم منتظر بمانم و بچه ام تلف شد، بعد از آن هم تا 24 ساعت حتی غذایی برای خوردن نداشتم تا حاج آقای هاشمی به کمک آمد، مسئولان بیمارستان ...
نیمه شب وقتی به خانه آمدم پسر جوانی را در کنار زنم دیدم، آنها را در خانه زندانی کردم و ... + عکس
ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: من در میدان تره بار کار می کردم. به همین خاطر شب ها ساعت 12 به محل کارم می رفتم و صبح ها به خانه بر می گشتم. یک شب که ساعت 2بامداد به خانه برگشتم با پسر غریبه روبه رو شدم. من در خانه را به روی او قفل کردم و از دو برادرم کمک خواستم. ما همان موقع با پلیس 110 تماس گرفتیم و حسن و سمیه بازداشت شدند. یک هفته بعد از این شکایت همسرم و پسر غریبه در دادگاه تبرئه شدند. اما من ...
با وجود اینکه دو ماه از ازدواجم گذشته بود وقتی عرفان زنگ زد دلم لرزید
برخوردار بودیم. سال های نوجوانی من در همین شرایط سپری شد تا این که بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی عازم یکی از شهرهای دیگر خراسان رضوی شدم. آن روز هنگام ثبت نام در دانشگاه با دختری که او نیز اهل مشهد بود آشنا شدم. سوزان در رشته دیگری پذیرفته شده بود اما از این که با یکی از همشهریانم دوست شدم خوشحال بودم. ارتباط من و سوزان آن چنان صمیمی شد که من به پیشنهاد او از ...
آخرین راه
شدم مطب او را تعطیل کنم. گفتم می تواند برود شکایت کند، اما آن وقت دیگر تا آخر عمرش من و بچه ها را نخواهد دید، باور کنید ممکن بود حتی از ایران بروم. من به اندازه کافی از دست رویا عذاب می کشیدم، نمی خواستم زن و مرد دیگری هم این عذاب را تحمل کنند! عکس العمل همه نسبت به این رفتار من تند بود. رویا اول به مادر و پدرم و بعد به مادر و پدر خودش شکایت کرد، اما آن ها حق را به من دادن ولی دخالت نکردند. جز ...
نباید همسرم لباس بهرام را می دید آنها را در زیرزمین خانه پنهان کردم ولی...
مدارک به دست آمده باعث شد تا متهم جوان لب به اعتراف گشوده و به قتل اعتراف کند. مرد جوان درخصوص قتل بهرام گفت: روز با مقتول سوار بر موتورسیکلت بودم که بر سر گوشی تلفن همراه بحثمان شد. من هم موتور را در کنار خانه مخروبه ای نگه داشتم و هر دو پیاده شدیم. داخل خانه مخروبه باهم دعوایمان شد و من با چاقویی که همراه داشتم پنج ضربه به او زدم و سوار بر موتورسیکلتم شده و از محل فرار ...
نیمه شب نادر به اتاق خواب همسرم رفته بود که من سر رسیدم و ...+عکس
مان داخل اتاق خودمان خوابیدیم ؛ حدودا ساعت 2 صبح بود که پسرم مرا از خواب بیدار و از من خواست تا او را به سرویس بهداشتی ببرم ؛ از اتاق خواب بیرون آمده بودم که ناگهان متوجه ی سر و صدای داخل دیگر اتاق خانه شدم . ابتدا تصور کردم که سارق آمده ؛ به آهستگی خودم را به داخل اتاق رساندم اما در کمال تعجب با نادر روبرو شدم که در حال طلاجات همسرم است . شنیده بودم که نادر درگیر مواد [ مخدر ] است اما باور نمی ...
می خواستم مدل شوم و به اروپا برم از من عکس ها نیمه برهنه گرفت و بعد با تهدید مرا تسلیم شکنجه های شیطانی ...
می خواهند مشهور باشند. با این دنیا آشنا نیستند و فکر می کنند با به دست آوردن شهرت می توانند به هرچه می خواهند برسند. شهرت را با تمام وجود می خواهند، اما حاضر نیستند برایش تلاش کنند و در زمینه خاصی تخصص پیدا کنند. پول می دهند شوند، پول می دهند خواننده شوند، پول می دهند ورزشکار شوند و بتازگی صفحه ای در باز می کنند و کارهای عجیب می کنند تا دیده شوند. همین راحت طلبی ها باعث می شود سودجویان زیادی به فکر باز کردن بنگاه های به ظاهر آموزشی اما در واقع بنگاه ه ...
وقتی چند روز مانده به عروسی، داماد پشیمان شد و ...
ندیده بودم. شب خواستگاری خیلی سنتی و برای اولین بار ندا را دیدم. وقتی به خانه برگشتیم، مادرم گفت چطور بود. با این که خیلی از انتخابم مطمئن نبودم، اما کجدار و مریز گفتم او را پسندیدم. مادرم که متوجه تردیدم شده بود، گفت، اگر حسی نداری، مهم نیست؛ در طول زندگی حس دوست داشتن هم به وجود می آید. اما مشکل اصلی علیرضا شکل و قیافه و به وجود آمدن حس دوست داشتن بعد از ازدواج نبود. مشکل این بود که او ...
صداهای عجیب در خانه باغ استاد دانشگاه مجرد برایش دردسرساز شد
صدای سگ و گربه که از خانه باغ به گوش می رسید شکایت داشتند و مدعی بودند که صدای حیوانات آرامش و خواب را از آنها گرفته است. با شکایت همسایه ها سراغ مستاجرم رفتم، او ده ها سگ و گربه داخل خانه نگهداری می کرد. به طوری که همسایه ها نام خانه مان را پناهگاه حیوانات گذاشته بودند. او ادامه داد: به همین دلیل از او خواستم با پایان قراردادمان، خانه را ترک کند. بعد از آن استاد دانشگاه دیگر تلفن هایم ...
تلاش پناهجویان سوری برای زندگی جدید در ترکیه
اولین بار با درخواست صدور ویزای همسرم مخالفت شد، "دلالی" به ما مراجعه و اظهار داشت که می تواند در اخذ روادید به ما کمک کند. ما هم برای رسیدن به این مقصود، مبلغ قابل توجهی به او پرداخت کردیم. همسرم پس از گذراندن مصاحبه موفق به دریافت ویزای شنگن شد. دو روز بعد، من به استانبول آمده تا با همدیگر به آلمان سفر کنیم. ما با هم به بخش کنترل گذرنامه فرودگاه استانبول رفته، اما پلیس، همسر مرا دستگیر کرد. معلوم ...
برای یک بار
! زندگی مان سر و سامان گرفته بود، اجاره خانه مان را که چند ماه عقب افتاده بود، تسویه کرده بود، پس از مدت ها مادرم می توانست به جای هفته ای یک بار، هر روز برنج و خورشت برای خانواده بپزد، خودم هم شیک پوش شده بودم و... اما عذاب وجدان رهایم نمی کرد. به هیچ کس نگفته بودم شرخر هستم. وقتی مردم جلویم اشک می ریختند و به دست و پای آقا نصیر می افتادند از خودم متنفر می شدم، هر روز از خدا می خواستم ...
شوهرم کشته شد تا فرزندانم پیش من باشند
شوهرم دیر یا زود سراغم بیاید و با حکم قضایی حضانت پسرم را از من بگیرد. ساعت ها در خانه اشک می ریختم. دوری از فرزندم بلای جانم می شد. من و پسرم به هم وابسته بودیم و نمی توانستم پسر کوچولویم را ازخودم دور کنم. از راه قانونی هم اقدام کرد؟ بله، برایم اخطاریه آمد که باید به دادگاه بروم. زمانی که رفتم و موضوع را پرس و جو کردم متوجه شدم شوهرم درخواست داده تا حضانت پسرکوچولویمان را به ...
روحانی، قالیباف و میرسلیم در رسانه ملی چه گفتند؟
و تولیدکنندگان ما چه در حوزه صنعت و چه در کشاورزی، آنها منافع 4-5 برابری می برند و لی آنها که تولیدکنندگان اصلی هستند امروز مقروضین به بانکها هستند. کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: اگر امروز ما نام می بریم از واردات چی هایی که مزاحم تولید هستند و آنها کسانی هستند که سرباز بیگانگان اند؛ آنها حتما علاقمند نیستند که این حرفها را بشنوند و علت اصلی امروز این اختلاف طبقاتی و این ...
افشای راز جنایت در شب عروسی
ساعت 2 بعد از نیمه شب بود که پسرم مرا از خواب بیدار کرد و خواست او را به دستشویی ببرم. از اتاق خواب بیرون آمده بودم که ناگهان متوجه سر و صدای داخل اتاق دیگر خانه شدم. ابتدا تصور کردم که دزد آمده؛ به آهستگی خودم را به داخل اتاق رساندم اما در کمال تعجب با نادر روبرو شدم که در حال سرقت طلاجات همسرم بود. شنیده بودم که نادر درگیر مواد است اما باور نمی کردم. آن شب زمانی که همسرم طلاهای خود را داخل کمد ...
تبرئه از قتل همسر با حبس و پرداخت دیه
راضی به جدایی نبود. حالا دخترم به طرز مرموزی فوت شده است و از دامادم شکایت دارم. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، مرد 42 ساله که کیوان نام داشت، بازداشت شد. او در چندین مرحله بازجویی با انکار جرمش گفت: من در فوت همسرم نقشی نداشتم. همسرم روز حادثه با خوردن شربت متادون خودکشی کرد. خواستم او را به بیمارستان منتقل کنم که مانع شد تا اینکه متوجه شدم نفس نمی کشد. پزشکی قانونی بعد از معاینه جسد ...
گروگانگیری دزد مسلح برای فرار از دست پلیس
...> او برای تحقیقات پیش روی قاضی موسوی دادیار دادسرای ویژه سرقت قرار گرفت و این بار اعترافات تازه ای مطرح کرد و چنین گفت: مدتی قبل با شخصی به نام بهرام آشنا شدم. او پیشنهاد سرقت مسلحانه از مطب پزشکی در مرکز تهران را مطرح کرد و من به خاطر پول قبول کردم. روز حادثه من سر خیابان ایستاده بودم و دوستانم برای زاغ زنی به داخل ساختمان رفتند. قرارمان این بود که در ساعت آخر کاری زمانی که بیماران، مطب ...
حل معمای جسد سوخته ای در خودرو
که پسرم مرا از خواب بیدار و از من خواست تا او را به سرویس بهداشتی ببرم، از اتاق خواب بیرون آمده بودم که ناگهان متوجه ی سر و صدای داخل دیگر اتاق خانه شدم . ابتدا تصور کردم که سارق آمده، به آهستگی خودم را به داخل اتاق رساندم اما در کمال تعجب با نادر روبرو شدم که در حال سرقت طلاجات همسرم است. شنیده بودم که نادر درگیر مواد مخدر است اما باور نمی کردم. نادر زمانی که همسرم طلاجاتش را داخل کمد دیواری ...
روحانی، قالیباف و میرسلیم در رسانه ملی چه گفتند؟
در حوزه صنعت و چه در کشاورزی، آنها منافع 4-5 برابری می برند و لی آنها که تولیدکنندگان اصلی هستند امروز مقروضین به بانکها هستند. کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: اگر امروز ما نام می بریم از واردات چی هایی که مزاحم تولید هستند و آنها کسانی هستند که سرباز بیگانگان اند؛ آنها حتما علاقمند نیستند که این حرفها را بشنوند و علت اصلی امروز این اختلاف طبقاتی و این فاصله فقر و غنا در کشور ...
به روحانی گفتم جنگ اصلی، معیشت مردم است - در مسئله برجام نظام هزینه داد - مقابل نقض برجام، تحرک جد
.... مجری: چه سالی ازدواج کردید؟ سال 55 مجری: چطور با حاج خانم آشنا شدید؟ فکر می کنم آقای جلالی خمینی واسطه بودند؟ بله مسجد عاملِ پیوند ما شد، یعنی من دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بودم، مهندسی مکانیک می خواندم بعدازظهرها یا نماز مغرب می رفتم مسجد آقای جلالی خمینی که نزدیک دانشکده علم و صنعت است، بعد یک روز بعد از نماز به ایشان مراجعه کردم گفتم من یک حرف ...
سمانه به من تماس گرفت و گفت به خانه اش بروم / وقتی وارد خانه شدم ناگهان .. + عکس
تحقیقات مقدماتی و انتقال جسد به پزشکی قانونی بازجویی از متهم آغاز شد. در جریان بازجویی متهم گفت: چند ماهی بود که با سمانه آشنا شده بودم. او معتاد بود و برایش مواد می بردم. روز حادثه وقتی با من تماس گرفت و مواد خواست به خانه اش رفتم اما به جای سمانه پسرجوانی در را به رویم باز کرد و از من خواست وارد شوم اما ناگهان با میله ای که در دستش بود به من حمله کرد که در فرصتی مناسب میله را از او گرفتم ...
آخرین طعمه زورگیران نقابدار مأمور پلیس بود
به گزارش جام نیوز ، چندی قبل مردی سراسیمه به اداره پلیس رفت و از پنج مرد نقابدار موتوسوار به اتهام زورگیری شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: دقایقی قبل چک 20 میلیون تومانی را برای وصول به بانک بردم. پس از اینکه پول را از بانک گرفتم سوار خودروام شدم و 20 میلیون تومان زیر صندلی ام جاسازی کردم و به راه افتادم. پس از طی مسافت کوتاهی پشت چراغ قرمز چهار راهی توقف کردم که ناگهان دو ...
مرد غریبه ای را پشت فرمان خودرویی که برای زنم خریدم دیدم و
. وی درباره روز حادثه گفت: آن روز وقتی از خیابان عبور می کردم دیدم مرد غریبه ای پشت فرمان خودرویی که برای همسرم خریده بودم، نشسته است. من با دیدن این صحنه اختیارم را از دست دادم. دوان دوان به خانه رفتم و کلت کمری را که مدتی قبل از مردی افغان خریده بودم، برداشتم. وقتی به خیابان برگشتم هنوز مرد غریبه و همسرم داخل خودرو بودند. مرد جوان وقتی من را مسلح دید پا به فرار گذاشت. من ...
حبس برای مردی که همسرش را به بیمارستان نبرد
شدم و او را به بیمارستان بردم. اما سومین بار هنگامی که خواستم به او کمک کنم، قبول نکرد و نتوانستم کاری انجام دهم و فرشته جان خود را از دست داد. من نقشی در مرگ همسرم نداشتم و قتل عمد را قبول ندارم. بعد از پایان گفته های متهم و وکیل مدافعش قضات سهیل را از اتهام قتل عمدی تبرئه کردند و او را به دلیل نگهداری داروی متادون در منزل و قراردادن در دسترس شخصی که سابقه افسردگی و خودکشی دارد و ...
می شود یارانه ها را تا 3 برابر افزایش داد/ طلاق و فساد حاصل بیکاری است/ همانند استاد بهشتی از زخم زبان ...
کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه زندگی بنده با چشیدن طعم فقر همراه بوده گفت: احساس فقر و محرومیت را چشیده ام. وی درباره ضرورت مقابله با اشرافی گری خاطرنشان کرد: اگر اعضای کابینه دولت بخواهند به محرومان رسیدگی کنند، روحیه اشرافی گری آفت بزرگی در سر راه آنان است. انقلاب ما پیامش ضداشرافی گری است. وی افزود: در سال های اخیر که در آستان قدس بودم برای امدادرسانی به ...
کتابی شیرین و جذاب برای حل بحران های تربیت کودک
راهرو تنگ بین قفسه های کتاب ایستاده بودم و کتاب را با ولع می خواندم. پاسخ خیلی از سوال ها و سردرگمی هایم در بچه داری را پیدا کرده بودم. بعد از آن حال بد و افکار مغشوش، کتاب برایم حکم معجزه ای را داشت که دلم نمی آمد زمین بگذارمش. کمی بعد رفتم روی صندلی نشستم و باز غرق خواندن شدم. تمام ساعت های آن روز من در کتابخانه به جای درس خواندن برای امتحان چند روز آینده، صرف خواندن کتاب کودک، خانواده، انسان ...