خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
نقابدارها به خاطر یک دختر، پدرش را کشتند+ عکس
.... بچه ها نقاب ها و چاقوهایی که خریده بودیم را برداشتند و به در خانه رفتند. همه چیز طبق نقشه پیش می رفت اما وقتی آن مرحوم دم در آمد یونس ضربه های کشنده ای به او زد. بعد هم پیش از اینکه کسی بیاید هر سه نفری فرارکردیم. حمید که انگار دیگر چیزی برای پنهان کردن نداشت، ادامه داد: وقتی یونس فهمید آدم کشته، حسابی ترسید و از من دو میلیون تومان پول گرفت و کرد. قرار شد یک میلیون هم براش بفرستم ...
دل تمام دخترهای محله را برده بود! / دختران همه دوست داشتند با او حرف بزنند و من ..
ماشینی را که برایم خریده بود به نامم کرد. ما با خوشحالی به خانه بخت یعنی خانه ای که پدرم داده بود رفتیم. همه چیز خوب بود. زندگی شیرین تر از آن بود که فکرش را می کردم و خوشحال بودم که به خاطر حرف پدر و مادرم محمد را رد نکرده بودم. از ماه بعد محمد دیگر سر کار نیمه وقت هم نمی رفت و وقتی می گفتم که پول نداریم می خندید و می گفت خب از پدرت پول بگیر. اوایل فکر می کردم شوخی ...
نباید همسرم لباس بهرام را می دید آنها را در زیرزمین خانه پنهان کردم ولی...
مدارک به دست آمده باعث شد تا متهم جوان لب به اعتراف گشوده و به قتل اعتراف کند. مرد جوان درخصوص قتل بهرام گفت: روز با مقتول سوار بر موتورسیکلت بودم که بر سر گوشی تلفن همراه بحثمان شد. من هم موتور را در کنار خانه مخروبه ای نگه داشتم و هر دو پیاده شدیم. داخل خانه مخروبه باهم دعوایمان شد و من با چاقویی که همراه داشتم پنج ضربه به او زدم و سوار بر موتورسیکلتم شده و از محل فرار ...
قتل پسر معتاد با ضربه های مرگبار پدر
به گزارش پامچال نیوز به نقل از جام جم، چندی قبل یکی از مسئولان بیمارستان مدنی کرج با پلیس تماس گرفت و از مرگ مشکوک پسری جوان و زخمی شدن پدر میانسال وی خبر داد. ماموران کلانتری با حضور در آنجا و تحقیقات اولیه متوجه شدند پسر جوان به دلیل اصابت ضربه های متعدد چاقو در خانه زخمی شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده و پدرش نیز زخمی و در بیمارستان بستری است. ماموران موضوع این جنایت را به ...
کودکان شاهدان جنایت های خاموش
که پدرش، جان مادرش را گرفته و چون مادرش را در خواب دیده تصمیم گرفته آنچه را که دیده به پلیس بگوید تا مادرش به آرامش برسد. او که شاهد جنایت بود به افسر تحقیق گفت: شب حادثه وقتی پدرم به خانه آمد، مادرم را کتک زد و از او می خواست که شبانه از خانه بیرون برود و برایش مواد بخرد که مادرم قبول نکرد. بعد فریاد زد که باید محسن برای خرید مواد برود که مادرم نگذاشت. درگیری آنها بالا گرفت و مادرم را بشدت کتک زد ...
عامل آبادی دنیا و طول عمر تمام افراد
...، بهمن ماه در ایران بود، راجع به پدرش، نکته ای بیان کرد، گفت: پدرم طی سه سال و نیم، قریب نوزده میلیون را شیعه کرد و همه هم ایشان را ملاقات کردند! می گفت: همه ی این ها مقرّ به این بودند که آنچه اوّل ما را جذب شیخ می کرد، اخلاق او بود؛ بعد کلام او بود. مردی، مانند هزار مرد! لذا انسان از طریق تزکیه، به علم و حکمت می رسد و اوّل مطلبی که برای او پیش می آید، این است که خود را می ...
آرزوی همزاد ایرانی مسی +عکس
می شوند. بعد از باخت ایران به آرژانتین پدرم گفت: خانه نیا رضا خاطرات زیادی از این شباهت عجیب و غریب دارد. شباهتی که حتی پدرش را تحت تاثیر قرار داده است: پدر من یک فوتبالیست با تعصب است که از قضا طرفدار رئال مادرید هم هست. زمان جام جهانی هنوز کسی مرا نمی شناخت اما خانواده مرا مسی می دانستند. وقتی ایران با تک گل مسی آن هم در دقایق پایانی به آرژانتین باخت. پدرم با من تماس گرفت ...
دردسر خاطرخواه شدن به دختر مرد بازاری برای حمید و دوستانش
خواستم سراغش بروند و از او زهرچشم بگیرند. اما آنها وقتی پیرمرد را دیدند هول کردند و با چاقو چند ضربه کاری به او زدند و کردیم. وقتی فهمیدیم پیرمرد مرده، دوستانم از من چند میلیونی پول گرفتند و از شهر خارج شدند. قرار بود من برای شان پول بفرستم. باور کنید ما فقط می خواستیم او را بترسانیم، قصد کشتنش را نداشتیم. با این اعترافات ماموران پلیس مخفیگاه دو متهم دیگر را نیز شناسایی و هر دو را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
شایان شبانه به من زنگ زد و گفت کار شوهرم تمام شد و ...
دعوایمان را نداشتند. درگیری هایمان هر روز بیشتر می شد. حتی میانجیگری های خانواده هایمان، دوستان و آشنایان هم نتوانستند به این دعوا و مشاجره میان من و شوهرم پایان دهند. هر روز که می گذشت شعله این درگیری بیشتر می شد. می ترسیدم این درگیری واختلاف ها ضربه های روحی بیشتری به فرزندانم که یکی نوجوان و دیگری خردسال بود، وارد کند. آخر یک روز طاقت نیاوردم و درخواست طلاق دادم. بعد از جدایی بچه ها ...
وقتی رفتار زشت مهدی را دیدم شوکه شدم! / می خواستم از اتاق خواب بروم ولی مانع شد
بی جا خسته شده بودم. موضوع را به مادرم گفتم و او هم برای مقابله با زن عمو، سعی کرد از او کم نیاورد و چیزی برای ما کم نگذاشت از دخالت کردن. همین موارد باعث ایجاد اختلاف بین من و مهدی شد. ما همدیگر را دوست داشتیم، اما نمی دانم حسم به خانواده اش چه بود. قبل از این زن عمو برای من یکی از مهربان ترین زن ها بود اما بعد از ازدواج من و مهدی، خیلی عوض شد. دیگر زمان من و مهدی به دعوا می ...
زورگیری در شمال پایتخت
تهران بویژه در محدوده فرحزاد، میدان کتابی، نیایش و... اعتراف کردند که با تجمیع پرونده های سرقت مشابه، کارآگاهان موفق به شناسایی دهها مالباخته ای شدند که متهمان اقدام به زورگیری از آنها کرده بوند. سرهنگ کارآگاه کرم یوسف وند، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به سن زیر 18 سال متهمان، قرار قانونی از سوی مقام قضایی صادر و هر چهار متهم تحویل کانون اصلاح و تربیت ...
بازسازی صحنه قتل 7 زن در شمال/راز سوزاندن جسد نادر برملا شد/ دختر پدرکش جنون ندارد
دیگر بیرون انداختن مادرم باعث شده بود از پدرم متنفر شوم. با هم دعوا کردیم و از شدت عصبانیت او را با ضربه های چاقو کشتم و بعد پشیمان شدم. آن لحظه به من جنون دست داد. در حالی که شبنم مدعی بود شب جنایت دچار جنون شده است، با دستور بازپرس جنایی او برای مشخص شدن سلامت روانی اش به پزشکی قانونی منتقل شد. با گذشت دو ماه از این جنایت، کارشناسان پزشکی قانونی نظر دادند شبنم دارای اختلال شخصیتی است اما این ...
فریاد یا حسین را از پاراچنار تا زینبیه سر داد
کلونی به دنیا آمد. امامیه کلونی محله ای مذهبی نشین است که شهید دوران کودکی و نوجوانی اش را در آنجا سپری کرد. او علاقه زیادی به شرکت در مجالس عزاداری و همچنین خدمت به عزاداران داشت و همین باعث شد تا در حسینیه همان محل به عنوان یک جوان فعال خدمت کند. در زمان تحصیل همیشه جزو سه نفر اول کلاسشان بود. پسرم جهت تأمین خرج و مخارج خانه و تحصیل همزمان با درس خواندن کار هم می کرد چراکه پدرش را در نوجوانی ...
2 پسر جوان قربانی یک ارتباط شیطانی - در حیاط خواهرم را با منصور با وضع بدی دیدم!
من و پدرم او را در خانه تحت نظر گرفتیم تا ترک کند اما ناگهان ناپدید شد؛ وقتی به خانه اش رفتیم در را باز نکرد و من از روی دیوار به داخل حیاط پریدم. مرجان با دیدن من فرار کرد اما وقتی منصور را دیدم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و دو ضربه چاقو به او زدم. بعد هم جسد را در پتو پیچیدم و در صندوق خودرویم گذاشتم. سپس با پدرم به بیابان های فشافویه رفتیم و جسد را آتش زدم. حالا هم پشیمان نیستم چراکه منصور ...
زورگیری مرگبار با سیانور
متهمان در دادگاه کیفری جزئیات این جنایت را شرح دادند و مدعی شدند از سر ناچاری دست به این زورگیری مرگبار زده اند. روز 13 اسفند ماه سال94 مأموران پلیس جسد مردی را درحالی که در صندوق عقب خودروی اپتیمای سفیدرنگش قرار داشت کشف کردند. با حضور اکیپ ویژه بررسی صحنه جرم در محل معلوم شد مرد جوان بر اثر خوردن قرص سیانور جان باخته است. با آغاز تحقیقات کارآگاهان به اطلاعاتی دست یافتند که ...
اعتراف یک دختر به قتل پسر عموی شاعر معروف / این دختر تهرانی جنون ندارد+عکس
جدایی من از شوهرم و دور شدن از بچه هایم شد. او حتی مادرم را کتک زده و از خانه بیرون انداخته بود. روز از من می خواست به او پول بدهم. حاضر نبودم دیگر به او کمک مالی کنم، از سوی دیگر بیرون انداختن مادرم باعث شده بود از پدرم متنفر شوم. با هم دعوا کردیم و از شدت عصبانیت او را با ضربه های چاقو کشتم و بعد پشیمان شدم. آن لحظه به من جنون دست داد. در حالی که شبنم مدعی بود شب جنایت دچار جنون شده ...
قهرمان بدنسازی، صحنه قتل دوستش را بازسازی کرد + تصاویر
فقره قتل در نیمه شب 24 بهمن ماه سال گذشته در میدان کوثر کرمان، رسیدگی به این پرونده و دستگیری قاتل در دستور کار دادستانی کرمان قرار گرفت. این مقام قضائی تصریح کرد:پس از حضور مقام قضائی و اکیپی از ماموران انتظامی در محل حادثه مشخص گردید در اثر یک نزاع و درگیری لفظی میان دو جوان ورزشکار فردی به نام (ح.م) دوست خود را به نام (م.الف)مورد چند ضربه چاقو قرار داده و از محل حادثه فرار کرده است ...
دو ساعت مانده بود به ظهر که تصمیم گرفتم به خانه بروم که در اتاق خانه ام صحنه زشتی را دیدم و ..
شب حال عادی نداشتم. با اینکه من سابقه بیماری روانی ندارم اما چند سال قبل وقتی سوار موتورسیکلت بودم تصادف کردم و دچار ضربه مغزی شدم و از آن به بعد قرص مصرف می کردم. حالا هم از خواهرزاده هایم می خواهم که من را ببخشند. در پایان این جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند تا در این باره تصمیم گیری کنند. رادیو سهام 110 10 صبح وقتی به خانه آمدم در اتاق مادرم با صحنه ...
خام مهربانی مهران شدم / فیزیوتراپم بود وقتی در خانه تنها شدیم او..
در اولین رسیدگی، پرونده آزار دختر عقب مانده که گفته شده از سوی پرستار پدرش در سال 93 مورد آزار و اذیت قرار گرفته مورد بررسی قرار گرفت. در پی شکایت زنی 40ساله به نام فرانک، در کلانتری چهاردانگه، این پرونده به جریان افتاد. فرانک با مراجعه به پلیس از پرستار 50ساله پدرش به نام مجید شکایت کرد و به مأموران گفت: چند سال پیش مادرم فوت کرد و مدتی پس از آن پدرم به بیماری آلزایمر مبتلا شد. من و ...
