سایر منابع:
سایر خبرها
ازدواج در گذشته است. با آشکار شدن این موارد، فریب خورده شکایت خود را تحت عنوان فریب در ازدواج به دادگاه ارائه می کند. در مبحث نکاح با عنوانی به نام فریب در ازدواج یا تدلیس مواجه ایم. بر مبنای ماده 438 قانون مدنی تدلیس عبارت است از عملیاتی که زن یا مرد یا شخصی ثالث انجام داده و موجب فریب در امر ازدواج شود. فریب شایع در خانم ها این است که خانم سابقه ازدواج داشته اما کتمان می کند ...
. به سمت صدا که رفتم فریادهای زن و مردی که بر سر کودک دعوا می کردند بیشتر شد و تمام راهرو را پر کرد. مرد گفت: به خاطر این بچه تحمل کن، چرا می خواهی زندگی مان را خراب کنی؛ چون ورشکسته شده ام و دیگر پول ندارم. زن فقط یک جمله را می گفت: بچه را به من بده. تو نمی توانی از او نگهداری کنی. آبرویم رفت روزی که جلوی خانواده ام ایستادم تا با او ازدواج کنم، فکر می کردم موفق ترین زن جهانم ...
. اخیرا دوستی پیام داده بود که چرا شما با آقای محب اهری الان که سرطان گرفته نیستید. ایشان نمی دانست که17 سال است که از هم جدا شده ایم. منافی ظاهر در مورد اختلافات با همسر سابقش در این گفت و گو اشاره می کندکه: من خیلی حساس بودم. اگر به خانمی نگاه می کرد و یا می خندید، من ناراحت می شدم چون حساس بودم و می خواستم شوهرم را کسی نبرد. ایشان می رفت پیش دوستانش و سوال من این بوده چرا یک مرد ...
اینکه فهمید شوهرش از راز رابطه او با مرد بیگانه با خبر بوده بشدت شوکه شد و با دیدن مدارکی که برعلیه اش وجود داشت ناگزیر به رابطه پنهانی اعتراف کرد.این زن هفته گذشته در شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی –رئیس- وقاضی تولیت- مستشاردادگاه- محاکمه شد و به سؤالات قضات پاسخ داد. چند سال است که ازدواج کرده ای؟ شش سال شغل همسرت چیست؟ کارگر ساختمانی. خودت هم شاغل بودی ...
با امریکا مناسبات نداریم. می خواهم بگویم افراد تا چه میزان تغییر می کنند. رهبری از همان روز ابتدا یک اعتدالی در مذاکرات داشتند. با فرمان ایشان آقای ولایتی عازم بغداد شد. مدت ها با طه یاسین رمضان و طارق عزیز مذاکره می کرد، بعد افراد مختلف در هیات عراقی تغییر می کردند. یکباره افراد عوض می شدند. مثلا آقای ناصری و آقای ظریف با عصمت کتانی مذاکره می کردند، یکدفعه فرد دیگری از آستین سیاست ...
با علیرضا تماس گرفتم او به جای این که رمز گاوصندوقش را به من بدهد، خودش از سرکار به خانه آمد و در گاوصندوقش را باز کرد. خیلی از این کارش ناراحت شدم. بعد از آن هر کاری کردم علیرضا رمز گاوصندوقش را به من نگفت. برای همین وقتی دیدم شوهرم تا این اندازه به من بی اعتماد است، تصمیم گرفتم از او جدا شوم. این بی اعتمادی در آینده هر دوی ما را آزار خواهد داد. در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت ...