سایر منابع:
سایر خبرها
؟ من کارشناسی تاریخ از دانشگاه تهران دارم. خیلی دوست داشتم در رشته موردعلاقه و متناسب با کارم ادامه تحصیل بدهم. برای همین کنکور دادم و علوم در مقطع کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه آزاد قبول شدم. اما نرفتم. می دانید چرا؟ چون یکی از دلایل نرفتنم همین شغل خبرنگاری بود. چون ما هر روز در گزارش هایمان با دانشگاه آزاد چالش داریم. گفتم اگر بروم دیگر نمی توانم از دانشگاه آزاد انتقاد کنم و دستم ...
قربانی و هم اسیدپاش، دوست دختر شوهر طاهره، زن بوده اند. اولی که زن زیبایی بوده حالا تمام مدت چهره شان را با روبنده می پوشاند و حاضر به لمس صورت خود حتی توسط دیگر قربانیان اسیدپاشی نیست و از نظر روحی کاملا دچار فروپاشی شده است. و زنی که مرتکب اسیدپاشی شده هم در خودکشی می کند. شاید اشاره به این موضوع نیز شایان توجه باشد که تمام روزنامه نگارانی که برای پوشش کمپین نه به خرده فروشی اسید اقدام کرده اند زن ...
وآنقدر کار می کردم که بتوانم مصرف کنم، 11 شب، 100 هزار ریال کرایه می دادم تا 250 هزار ریال مواد را بتوانم بخرم و هر روز کارم همین بود. وی اظهارمی کند: مصرف به جایی رسید که منزوی شدم و 4 سال خانواده ام را ندیدم به طوری که برای پیدا کردنم عکسم را به روزنامه ها دادند. وی می گوید: آشنایی با انجمن (ان. ای) روزنه امیدی شد اما 7 تا 8 بار هم در این انجمن برای ترک اقدام کردم اما باز برگشتم چون ...
کلیشه ای کردن اثر جلوگیری کنیم و با ارائه مطالبی جذاب، روایت دوست داشتنی که مخاطب از آن اطلاع ندارد را داشته باشیم. در اجرایی که میزبان خانواده شهید بهشتی بودیم، دختر شهید بهشتی پس از اجرا به این نکته اشاره کرد که این اثر چیزهای تازه ای درباره این شهید و این اتفاق ارائه کرده که وی خیلی به آن احتیاج داشته است. *اجرای سالن سایه تئاترشهر چقدر برای این نمایش مناسب بوده و توجه مخاطب به چنین ...
میزنم فلسفه یعنی تعقل محض اما این لفظ در زبان یونانی از دو مؤلفۀ φίλεῖν: دوستی و σοφία که معنای اصلیش مهارت و زرنگی در کارهای دستورزانه (چون نجاری نیز موسیقی و گاه سیاست) بوده است گرفته شده که ارتباط مستقیمی به تعقل محض ندارد (نک. لیدل-اسکات، ص1368 نیز مقاله ای به ترجمۀ استاد ضیاء شهابی که من آن را از وبگاه اکنون تعطیل philosophyhouse.ir گرفته ام تحت عنوان فلسفه (به لحاظ لفظ و معنا) در دوران ...
به گزارش خبرگزاری شبستان، بیگانه عنوان رمانی از آلبر کامو است که جلال آل احمد آن را به فارسی برگردانده است این کتاب داستان یک مرد درونگرا به نام مرسو را تعریف می کند که مرتکب قتلی می شود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است. داستان در دههٔ 30 در الجزایر رخ می دهد. داستان به دو قسمت تقسیم می شود. در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت می کند و در عین حال هیچ تأثر و احساس خاصی از ...