سایر منابع:
سایر خبرها
یک ماه قبل خانه را ترک کرده بود.قاتل بعد از ارتکاب قتل در تماس تلفنی با خواهر خود موضوع را طرح و بعد از آن اقدام به خودکشی می کند. قاتل که در بیمارستان تحت درمان بود، علیرغم مراقبت های ویژه فوت کرد.در بررسی دقیق تر صحنه جنایت، کارآگاهان با دست نوشته ای از عامل جنایت مواجه شدند که در آن نوشته شده بود به دلیل اختلافات شدید با همسرم و خانواده اش تصمیم گرفتم تا به زندگی خود و بچه هایم خاتمه دهم ...
قاتل بود که بعد از فوتش پسرش همراه خانواده اش در این خانه زندگی می کردند. آنطور که ما شنیده بودیم قاتل اعتیاد به تریاک داشت و آنها به خاطر همین موضوع با هم اختلاف داشتند. قاتل مرد بداخلاقی بود و همیشه با همسرش داد و فریاد داشت، اما همسرش زن خوبی بود. قاتل تعمیرکار شوفاژ بود و همسرش همراه دختر بزرگش در یک فروشگاه کار می کردند، اما دختر کوچکش محصل بود. لحظه حادثه ما صدای درگیری ...
غرق در خون دو دختر هفده و بیست و یک ساله به نام سوگند و سولماز در حالیکه با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده اند، داخل آشپزخانه افتاده است همچنین یک قمه که جنایت با آن انجام شده بود، داخل آشپزخانه کشف شد. در ادامه تحقیقات کارآگاهان با دست نوشته ای روی تلویزیون مواجه شدند که قاتل در آن عنوان کرده بود به خاطر اختلافاتی که با همسر و برادران همسرم داشتم این کار را انجام دادم، برادرهای همسرم در ...
: ساعتی قبل برادر 48 ساله ام به نام شهرام با من تماس گرفت و مدعی شد دو دختر 19 و 22 ساله اش سوگند و سولماز را به قتل رسانده و خودش هم با خوردن قرص برنج خودکشی کرده است. چون می دانستم او با همسرش اختلاف دارد و مادر خانواده 50 روز است که خانه را ترک کرده است، بلافاصله خودم را به خانه برادرم رسانده و با کمک همسایه ها وارد خانه شدیم. وی ادامه داد: وقتی به خانه رسیدیم برادرم نیمه جان بود که او ...
دوست دارم برایت خانه بخرم، مهریه من سفر مکه بود اما زمانی که دیدم وضعیت زندگیمان خیلی خوب نیست، گفتم می خواهم این بار مسئولیت را از روی دوش شما بردارم، این مهر را حلال و خودم را راحت کنم. گفت: نه، این کار را نکنی! من آرزو دارم یک روزی حتما شما را به این سفر معنوی ببرم و مهرت را ادا کنم. * خدا نکند خسته بشوم اعجاز کلام این بانوی فداکارکشورمان به قدری مجذوبم می کند که دوست دارم ...
، آنها هم مثل هر زن و شوهر دیگری با اختلاف ها و مشکلاتی عادی روبه رو بودند. اما عاطفه نسبت به هر موضوع غیرمنتظره ای حساس بود و دچار استرس می شد و گاهی هم از کوره در می رفت عصبانیت. اما در مقابل، شوهرش اسماعیل فرد آرام و با حوصله ای بود و سعی می کرد در مواقع بروز مشکل از خانه بیرون برود و به بحث و دعوا دامن نزند. با این حال اختلاف های حل نشده این زوج کم کم شدیدتر شد و اسماعیل برای دوری از مشاجرات ...