سایر منابع:
سایر خبرها
پدرم ازدواج کرد و از همسر جدیدش صاحب فرزند شد و من کنار مادرم ماندم. بعد از چند سال خودم ازدواج کردم ولی زندگی خوبی نداشتم و اعتیاد پیدا کردم و همین باعث شد از همسرم جدا شوم و دوباره پیش مادرم برگشتم اما بعد از مدتی با مادر و خواهرانم به مشکل برخوردم و پیش پدرم رفتم. در خانه پدری بودن هم خیلی خوب نبود و با او هم دچار اختلاف شدم. متهم گفت: پدرم مرتب به من می گفت باید سر کار بروی و نباید ...
ماه بعد سراغ جسد رفتم و پس از بیرون کشیدن استخوان ها جسد را برداشتم و آن را در جوی آبی رها کردم تا هیچ وقت ردی باقی نماند. پس ازاعتراف های سیامک، تیمی از کارآگاهان به محل دفن جسد رفته و توانستند بقایای جسد زن جوان را از زیر خاک بیرون بکشند.با توجه به حساسیت موضوع، پرونده با هماهنگی دادستان نظرآباد و قاضی پرونده به آگاهی استان البرز ارسال شد. سرهنگ صفایی، رئیس پلیس آگاهی استان ...
حادثه با زیبا قرار داشتم. وقتی کلاس اش تمام شد سر قرار آمد و سوار ماشین شد اما بر سر اختلافاتی که با هم داشتیم درگیر شدیم و وقتی بحثمان بالا گرفت کنترلم را از دست دادم و با دستانم خفه اش کردم. بعد از چند دقیقه وقتی دیدم زیبا نفس نمی کشد، به سمت جاده شهریار حرکت و جسدش را کنار جاده رها کردم. با اعترافات هولناک تازه داماد مأموران با پلیس شهریار تماس گرفتند و معلوم شد که روز پنجشنبه جسد زیبا ...
به خانه دعوت کرد.وقتی وارد خانه دوستم شدم برادرش مرا آزار داد و از جنایت سیاه فیلمبرداری کرد. از آن روز به بعد حبیب تهدیدم می کرد اگر به شوهرم حرفی بزنم فیلم را درشهریار پخش میکند و آبرویم را می برد. تا اینکه بعد از مدتی ماجرا را با شوهرم فاروق در میان گذاشتم. فاروق مجبورم کرد با حبیب تماس بگیرم و او را به خانه مان دعوت کنم. این زن ادامه داد: وقتی حبیب به خانه مان آمد او را به باغ بردم ...
.... پس از آن هر دو به خانه برگشتیم، اما بعد متوجه شدم فردای آن روز شوهرم همراه دوستش جسد غلام را در همان باغ دفن کرده اند. بعد از این اظهارات، مأموران به آدرس باغ محل جنایت رفتند، اما با گودالی روبه رو شدند که جسدی در آن نبود. به این ترتیب فؤاد 32 ساله بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او به مأموران گفت: غلام را کشتم چون مزاحم همسرم می شد و به او تجاوز کرده بود. متهم در توضیح ماجرا با ...