سایر منابع:
سایر خبرها
شکست روسیه از ژاپن و تأثیر آن بر انقلاب مشروطه
تحت عنوان چشمه خورشید، در بخش پانزدهم آن، باز در این باره گزارشهایی آمده است. * از چشمه خورشید (قسمت 15)؛ یادداشتهائی از ژاپن؛ جنگ روس و ژاپن پس از یکصد سال، در: بخارا، ش.44(مهر-آبان1384)، ص 136 تا 152). با وجود این نوشته ها، بیهوده بود که بنده بخواهم در این باره مطلبی بنویسم. رساله حاضر در باره جنگ ژاپن با روسیه رساله حاضر با عنوان اجمال وقایع جنگ روس و ژاپون به ...
مردم یادشان رفته فطری زندگی کنند و لااقل با خودشان صادق تر باشند/ از اشکنه خوری به پیتزاخوری و نسکافه ...
هم پیداست صحبت بفرمایید. بله، علاوه بر آن چه گفتم، نکته ی دیگر، چون حوزه ی علاقه مندی جدی تر من به طنز بوده و هست؛ نوع نگاه طنزی است که به صورت خاص در کار ایشان هست و با کار همه متفاوت است و اصلاً مُهر خود احمدجو را دارد. ببینید مثلاً من خودم دهاتی زاده هستم و خیلی از گوشه ها و کنایه هایی که در روستا وجود دارد را متوجه می شوم. شما باید در روستا زندگی کرده باشید تا متوجه بشوید مثلاً قورمه ...
بررسی تجارب دو عکاس مطبوعاتی از زلزله کرمانشاه
انجام بدهم و بتوانم حس و تاثیری را که آن فضا بر خود من گذاشته بود، به مخاطب انتقال دهم. من شخصا در مواجهه با برخی از صحنه های دلخراش، خلع سلاح می شدم و دیگر نمی توانستم عکاسی کنم. من اصلاً به بعضی از سوژه ها ورود نمی کردم؛ در واقع برخی از شرایطی که وجود داشت، آنقدر ناگوار بود که امکان عکاسی دست کم برای من وجود نداشت. این عکاس مطبوعاتی همچنین در خصوص واکنش مردم مصیبت دیده به او که در حال ...
اظهار کردند علامت های همجنسگرایی بگذار تا فیلمت در کن دیده گردد
و هوشمندانه. لطمه ای که ضرغامی به تلویزیون زد جبران ناپذیر هست. ولی من همچنان فکر می کنم شما غلو می کنید و آش ضرغامی این قدرها هم که شما می گوئید شور نیست ما با همه وجود و با پوست و گوشتمان کار می کردیم، ولی امروز بدون اینکه قصد فحش به دیگر فیلمسازان را دارا باشم، کار در تلویزیون یک جور کاسبی شده و خبری از کار هنری نیست. فیلمسازی را می شناسم که با افتخار می گوید اصلا فیلمنامه نمی خواند و با یک ...
فریدون جیرانی: فیلم ساز دولتی نبوده ام
کردند که از این سردی و سکون دربیاید. همین طور که گفتید طراحی صحنه، گریم، موسیقی و قاب بندی ها خیلی خوب بود، همه از شما انتظار دارند که فیلم نامه نویس بهتری باشید ولی اینجا کارگردان خیلی بهتری بودید؛ خودتان اینطور فکر می کنید؟ همه می گویند فیلم نامه اشکال دارد و کارگردانی خوب است ولی من معتقد هستم اگر این فیلم نامه را یکی دیگر می ساخت به این شکل در نمی آمد. من همیشه این را می ...
دختر بچه بودم که اون آقا تو ماشینش چیزی بهم نشون داد که من ....
های مختلفی دارد. مثلا اگر احساس کنند که مرد همراه شان متوجه متلک بشود دعوایی شکل خواهد گرفت از خیر واکنش نشان دادن به آزارگر می گذرند. نادین ادامه می دهد: وقتی برادرم همراهم باشد به آزاردهنده خیابانی واکنشی نشان نمی دهم چون دوست ندارم باعث شوم او با آدم های شر دعوا کند. این بیشتر برادرم است که اگر در خیابان چیزی بشنود واکنش نشان می دهد. این طور وقت ها می خواهی بیشتر از برادرت مراقبت کنی تا اینکه ...
ماجرای ازدواج رضا رشیدپور با مجری برنامه تصویر زندگی
شفاف وجود دارد مثل قومیت ها، اصول منافع مالی، امنیت ملی و... بعضی وقت ها خط قرمزهای مشخص زیر پا گذاشته می شود. بعضی وقت ها خط قرمزی سلیقه و توهم است. همه خط قرمزها شفاف نیستند. بعضی وقت ها شما حرفی می زنی و می گویند نباید می زدی چون به فلانی بر می خورد. من می پرسم آیا در قانون ما آمده که نباید به فلانی بربخورد؟ نه نیست. پس این خط قرمز را چه کسی گذاشته است؟ من. شما کی هستید؟ من مدیرم و فعلا قدرت ...
نامه دردسرساز از یک زندیق
درآمدن صدای در و رسیدن دو میهمان ناشناس، اما مسیر روایت جلال آل احمد را به سویی می برد که پسرک سرانجام درمی یابد ماجرای آن نامه پردردسر چه بوده است رفتم دم در. یک صاحب منصب بود و دنبالش یک زن سرواز. یعنی چارقد به سر. همسن های خواهر بزرگم. چارقد کوتاه گل منگلی داشت. هیچ زنی با این ریخت توی خانه ما نیامده بود. کیف به دست داشت و نوک پنجه راه می رفت. [..]روی کول صاحب منصب دو تا قپه بود و من نمی شناختمش. یعنی چکار داشت؟ ...
یک انتخاب سخت در زندگی مشترک
مثل شما که همه کارهایم را دیده ای- بابت تکرار شدنم در یک نقش به جان بخرم اما به بازیگر دیگری اعتماد نکنم، چون وقتی در مقام کارگردان هستم کلیت کار برایم مهم است و نه بازی خودم. این شبیه شدن نقش ها به یکدیگر هم آفت گریزناپذیر کارگردانی و بازیگری همزمان است . در آن سوی آینه هم به دلیل مشخصات نقش و زمان کمی که برای تمرین در اختیار داشتیم با خودم فکر کردم بهتر است به کس دیگری اعتماد نکنم ...
آدم ها برای من جالب هستند
کال نباشد. باید صبر کرد برسد، تا زمان چیدنش بشود. بعد هم مدتی منتظر سرمایه شدم. همه اینها زمان برد. درواقع الان محور این فیلم همان اتفاقی است که پشت صحنه فیلم افتاده است؟ یک بخش تقریبا همان رویدادهاست که برایم اتفاق افتاد. بخش دیگر زندگی و تخیل و نگاه من به آ ن اتفاق هاست که به مسأله رنگ وجودی داده است. ببینید من برگ جان را که می دیدم، فضای فیلم تا اندازه ای شبیه فضای سینمای ...