سایر منابع:
سایر خبرها
است که طولانی ترین آن، روایتی است که امام کاظم(ع) خطاب به هشام گفتند و برخی نیز کوتاه و مختصر است. العقل و الجهل اولین کتاب کافی است و مقدمه ای است برای کتاب العلم؛ این دو مقدمه ای است برای توحید و آن نیز مقدمه الحجة است و این رده بندی نیز معنادار است؛ یعنی عقل مقدمه ای است که به علم برسیم و در پرتو اینها می تواینم خدا را بشناسیم و در نهایت می توانیم سراغ شناخت حجت الهی برویم، بعدها علامه مجلسی ...
ولیّ بندگانش قرار می دهد و برای امامت خلق ، او را می پسندد و سِرّ خویش بدو می سپرد و وی را حافظ علم خود می نماید و حکمتش را در او نهاده ، زمامداری اهل دینش را از او می خواهد ، و برای امر بزرگش او را مخصوص می گرداند و روشهای دین و فرائض و حدود خود را به وجود او احیا می نماید . امام هم با نور درخشنده و درمانهای سودمند ، هنگام حیرتهای نادانان که به دام اهل جدل گرفتار آمده اند ، به عدل اقدام و قیام کرده ...
یک ساعته کرده بودند تمام طرفداران او گفته بود تو که ادعای علم می کردی چرا جواب سوال های ایشان را نمی توانی بدهی؟! دوستان عزیز! ما هم برای گفتگوی دوستانه و هم مناظره علمی با این افراد آماده هستیم. اگر مناظره علمی فایده نداشت بنده شخصاً با طرفداران ایشان البته بزرگانشان حاضر به مباهله هستم!! حضرت امام کاظم فرمود: وَ بَاهِلُوهُمْ فِی عَلِی (ع)/ در رابطه با حقانیت امیرالمؤمنین ...
علیهم السّلام نقل شده، آمده است: مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة [کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 409] هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. حضرت سیدالشهدا (ع) نیز شناخت امام هر زمانی را ملازم با معرفت خداوند متعال دانسته و در بیان حقیقت معرفت الله می فرمایند: مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ ...
. امام صادق ( علیه السلام ) در یکی از این مناظرات به ابن ابی العوجاء فرمود: اگر امر چنان باشد که تو میگوئی؛ و حال آنکه چنان نیست که تو میگوئی ما نجات یافتیم و تو نجات یافتی؛ و اگر امر چنان باشد که ما میگوئیم و حال آنکه آن چنانست که ما میگوئیم ما نجات یافتیم و تو هلاک شده ای . [3] وی را با فلسفه نماز آشنا نمائید در این خصوص علاوه بر اینکه وی را با کتابهایی که در این خصوص به نگارش در آمده ...
، واجب است با سه طایفه: [1] باغی که خارج بر امام اصل- علیه السلام- است و آنها که محکوم به لحوق به ایشان می شوند؛ و [2] اهل ذمّه از یهود و نصاری و مجوس اگر اخلال به شرایط ذمّه نمودند؛ و غیر مذکورین از اصناف کفّار، چه آنکه برای دفع فساد ایشان مثل باغی ها باشد، یا برای دفع مهاجمین از ایشان بر بلاد اسلام به نحوی که خوف قتل و اسر مسلمین و سبی ذراری ایشان یا بر عَلَم اسلام از ایشان حاصل شود، یا آنکه برای ...