سایر منابع:
سایر خبرها
سرم گذاشت و مردی دیگر با شوکر به پایم زد. وی ادامه می دهد: مرد ناشناس که اسلحه به دست داشت با همدستی دو نفر دیگر مرا به زور سوار پرایدی کردند که پلاکش مخدوش شده بود. سپس مرا به خانه ای بردند که نمی دانستم کجاست. یکی از آن ها به من گفت: فردا سرهنگ می آید تا تو را ببیند، خدا کند آن فردی که فکرش را می کنیم، تو نباشی . بعد هم چند قرص در آب انداختند و به زور به من خوراندند و من را به صندلی ...