سایر منابع:
سایر خبرها
معمای مرگ دختری که جسدش پیدا نشد
: قبل از شروع جلسه دادگاه، تو را به راست گویی دعوت کردم و باز هم از تو می خواهم واقعیت را بگویی، تو مدعی هستی دختر جوان از پله های طبقه چهارم پرت شده و یک طبقه به پایین رفته است اولا ساختمان شما آسانسور داشت؛ او چرا باید از پله پایین می رفت. دوم اینکه قبل از اینکه در اداره آگاهی اعتراف بکنی یک بار بازداشت و به دلیل نوجوان بودن آزاد شدی اما بعد که مدارک علیه تو جمع آوری و مشخص شد دروغ می گویی ...
شیطنتی که باعث سوختن ریش فرمانده شد
طرز ناشیانه ای روی همان اصل شناسنامه تاریخ تولد را با تیغ تغییر دادم. رفتم بسیج و شناسنامه را که دادم متوجه جعل شدند و گفتند به خاطر جعل اسناد می شود تو را زندان انداخت. *شما و هم سن و سالان شما تصور درستی از جنگ داشتید؟ اینکه جنگ چیست و دشمن کیست و گلوله خوردن یعنی چه و اسیر شدن یعنی چه؟ تصور شما قبل و بعد از مواجهه با جنگ و اسارت چه تغییری کرد؟ به کمترین چیزی که فکر می کنم ...
پروین: برانکو باید مثل دایی باشد
همه بازیکنان! 10 نفر را خودم می شناسم و می دانم که با چه کسانی در ارتباط هستند. همین الان من علیه کسی صحبت کنم فردا 10 تا روزنامه دیگر جواب من را می دهند. خب با این وضعیت چرا باید هر حرفی را بزنم و هر مساله ای را بگویم. نشستیم زندگی مان را می کنیم و به کسی هم کاری نداریم. الان بعد از دو ماه است که با شما صحبت می کنم. چون حرف زدن ما فایده ندارد. حرف می زنیم اما گوش شنوایی نیست. چرا باید برای خودمان ...
قتل خانم معلم توسط شوهرش
قتل همسرش برداشت. او گفت: من و همسرم مدت ها بود که با هم اختلاف داشتیم. روز حادثه، هر دو سوار ماشین بودیم و من رانندگی می کردم. دوباره بحثمان بالا گرفت و دعوا شروع شد. آنقدر عصبانی شده بودم که تصمیم به قتل او گرفتم. همان موقع به ذهنم رسید در سمت شاگرد خراب است و باز نمی شود. ما در حال عبور از کنار کانال کشاورزی بودیم و با خودم گفتم اگر ماشین را به داخل کانال پرت کنم، هیچ کس پی به عمدی بودن ...
محاکمه پسر زیر 18سال که به قتل یک دخترمتهم است پایان یافت/جسدمقتول که در سطل زباله انداخته شد گم شده
حقیقت ندید و گفت: حدود یک سال پیش من و غزاله وقتی از آنتالیا به تهران برگشتیم دوستی تلفنی مان ادامه یافت. هر از گاهی نیز با هم در بیرون قرار ملاقات می گذاشتیم. من به وی خیلی علاقه مند شده بودم و تصمیم گرفتم با وجود اینکه کوچک تر بودم با غزاله ازدواج کنم اما این اواخر غزاله به من می گفت که قصد ازدواج ندارد و می خواهد ادامه تحصیل بدهد. خیلی ناراحت بودم و می خواستم با او حرف بزنم تا اینکه روز حادثه ...
تأثیر سود بالای تسهیلات بانکی در افزایش نرخ بیکاری / عدم حمایت مسئولان از تولیدکنندگان واقعی
خودشان در شهرک های صنعتی زندگی می کنند تا بتوانند زمینه رونق صنعت را فراهم کنند، صنعت گری را می شناسم به دلیل مشکلات مالی زن و بچه اش پای دستگاه کار می کنند تا کسب و کار رونق داشته باشد و واحد تولیدی آنها سرپا باشد. در محدوده کاری شما چند واحد تولیدی هستند که دارای مشکل جدی هستند؟ تعداد واحدهای تولیدی زیادی در استان مازندران هستند که دارای مشکلات جدی هستند که به زودی طوماری از این واحدهای دارای مشکل را در اختیار رسانه ها قرار می دهم. انتهای پیام/86003/ت40/ ...
سونامی ثبت نام راه نمی اندازیم
امکانش نباشد که برسد. لذا از منافع جناحی خود عدول می کند تا به منافع ملی که هدف اصلی همه تحرکات است دست یابد. عارف، تک چهره اصلاح طلب در بین نامزدهای 92 بود. در برابر ادعای رقیب اصولگرا که می گوید ترسیدیم وزن اصلاحات در انتخابات 92 مشخص شود چه پاسخی دارید؟ اتفاقا این مثالی که آوردید همان بحث منافع ملی و منافع جناحی است. در آن زمان بحث بود که با پشتیبانی از آقای عارف که کاندیدای ...
روایت سردار از سرزمین مجاهدت های خاموش
. یکمرتبه گلنگدن کشید و من هم دست بردم به تیربار. همه ریختند. شهید بروجردی بالا آمد. گفتند: آقا! یکی هست آمده و درگیر شده و الان است که همدیگر را بزنند. شهید بروجردی آمد وسط را گرفت. گفتم: آخر دارد به شما فحش می دهد. گفت: باشد. به تو که فحش نمی دهد. بعد اسلحه ام را گرفت و کنار گذاشت و رفت صورت آن آدم را بوسید و صورت ما را هم بوسید و گفت: بیا برویم، اصلاً نمی خواهد. طرف از اینکه شهید بروجردی با او ...
قرائت وصیت نامه شهید زرتشتی در خندوانه
شهید ما آلفرد برای جبهه می رفت درباره دلیل خود از این اقدام به مادرش بیان کرد: من برای کشورم می روم و اگر اکنون نروم دیگر نه من در کنار تو خواهم بود و نه تو در کنار من خواهی بود و بعد در عملیات کربلای 6 به شهادت رسید. همچنین مهمان دیگر این برنامه به نمایندگی از خانواده شهدای ارامنه از برادر خود گفت و توضیح داد که وقتی برادرش بعد از سه سال اسارت به منزل آمد 50 درصد جانبازی داشت و با کمک ...
هاشمی دچار خود پدر پنداری شده
ما و من هم بیرون بودم، دایی من با زن دایی ام در خانه ما زندگی می کردند، آنها را گرفتند و برادر بزرگ من حسین هم وارد خانه می شود که آن هم در جا گرفتند، به من هم گفتند خانه نیا مامورها اینجا هستند و تو را می گیرند. من رفتم خانه و همان جا به من دستبند زدند و بردند. مادرم گریه می کرد و گفت آقا اینها را می برند گفت عیب ندارد بگذار ببرند آدم می شوند. اینطور برخورد می کرد. بعد از انقلاب به ...
هیئت هایی که کار قرآنی انجام نمی دهند با یک بال حرکت می کنند
در ادامه سخنانش افزود: در آن گردان فرمانده و امیرتهرانی مداح بودند، پس از پیوستن بنده به این گردان، کار را به من واگذار کردند و گفتند شما خواننده، مداح و نوحه خوان هستید، شبی که روضه حضرت زینب(س) را خواندم فضا از دست ما خارج شد و نمی دانم چه پیشامدی رخ داد که این فضا نورانیت گرفت، رزمندگان به شدت می گریستند، به سبب شدت حزن و اندوه رزمندگان دیگر نتوانستم ادامه دهم و روضه های دیگر را خواندم و ...
خاطرات شنیدنی دانش آموز جبار باغچه بان
من بازی نمی کردند و مرا مسخره می کردند. همه اینها درد بود؛ حتی یادم می آید تا آن زمان که سینماها زیرنویس داشت، به سینما می رفتیم اما بعد که فیلم ها دوبله می شد، دیگر امکانش بود؛ همان زمان با یکی از دوستانم که شنوا بود به سینما رفتم و او برایم بخش های مختلف فیلم را ترجمه می کرد اما در اواسط فیلم خسته شد و من از آن زمان تا کنون به سینما نرفتم. شهیدی می گوید: از آن زمان که در صدا و سیما ...
محاکمه بدون کشف جسد مقتول
شده است اما من در مرگ او نقش نداشتم. روز حادثه وقتی به خانه مان آمد تا درباره قراری که برای ازدواج گذاشته بودیم، حرف بزنیم، به او گفتم که از ازدواج منصرف شده ام. عصبانی شد و خانه را ترک کرد. در راه پله بود که تعادلش را از دست داد و بعد از افتادن، سرش به سنگ های راه پله برخورد کرد و فوت شد. او را به داخل اتاقم منتقل کردم. دستپاچه شده بودم. جسد را داخل چمدانی گذاشتم و شبانه از ساختمان خارج شدم ...
عشق به اهل بیت (ع)؛ زیربنای فعالیت مجتمع مهدیون/ بانوان؛ قرآن آموزان ویژه این مجتمع
حضرت زینب(س) را به نمایش کشیده بود. زنی سیاه پوش با صدایی دلنشین در آنجا بود که اسارت حضرت زینب(س) را توضیح می داد. با دل و جان به حرف هایش گوش می دادم، آن زن کتابی معرفی کرد به نام چادرهای سوخته که در آن کتاب اسارت حضرت زینب (س) را به صورت تصویری به نمایش کشیده بود ، به این کتاب علاقه مند شدم و آن کتاب را خریدم و با خود گفتم هر روز این کتاب را خواهم خواند. بسیار خوشحال بودم که این ...
من خاله محسن تنابنده نیستم!
را دوست داشتم. هیچ وقت آقای تنابنده از دست تان ناراحت و عصبانی نمی شدند؟ نه. من هروقت بازی می کردم بعدش آقای تنابنده و مقدم من را تشویق می کردند و می گفتند تو برکت این کاری. خانم رامین فر یا همان هماخانوم گفته بود شما واقعا نقش ایشان را باور کرده بودید و فکر می کردید مادر دوقلوهاست؟ آره. آن موقع باور کرده بودم. ساده دلم دیگر. اما الان می دانم که دوقلوها ...
برنامه ی غذایی مفید برای پیشگیری از سرطان
می کند. افزایش توده چربی ها در بدن خانم های نسبتاً پیر ایجاد برخی خطرات خاص دیگر نیز می کند. بعد از یائسگی افزایش چربی های بدن ارتباط مستقیمی با افزایش میزان استروژن دارد و افزایش استروژن باعث خطر بروز سرطان رحم و سینه و رشد سریع تر سلول های سرطانی می شود. فعالیت های فیزیکی چگونه روی کاهش خطر ابتلا به سرطان اثر می گذارند؟ همان طور که می دانید، فعالیت فیزیکی نقش مهمی در کاهش ...
رامبد جوان یکی از مهمان های خندوانه را با کمربند تهدید کرد!
رابطه ام با مردم خوب است. وقتی می پرسم این شهرت آنی و شناخته شدن خلوت تان را بهم نزده، می گوید: نه بابا ما که همش تو خلوت هستیم. با مردم بودن خیلی کیف می دهد و خوش می گذرد. استنداپ اول که پخش شد در کافه ام بودم وقتی زمانم تمام شد همه گفتند: اهههه بعد من گفتم نگران نباشد خاطره امین تارخ را فقط برای شما اجرا می کنم! می توانستم شیوه استنداپ اول را ادامه دهم اما نخواستم ...
حیف شد که نیلسون از پرسپولیس رفت
دلایلی که به باشگاه رفتم این بود که خانواده ام اجازه نمی داد با پسرها در کوچه فوتبال بازی کنیم. بعد از باشگاه رفتنم خانواده ام همیشه حمایت می کردند. حتی روزهایی که خسته می شدم و می گفتم نمی خواهم فوتسال بازی کنم خانواده ام اجازه نمی دادند که نیمه کاره این رشته را رها کنم. پس از قهرمانی در آسیا عکس العمل اقوامتان به ویژه آنهایی که پسر دارند نسبت به شما چه بود؟ شاید باورتان نشود ...
8 نفرت انگیز ، روایت فروپاشی و نژادپرستی
؟ همه فیلم های برادران دوپلاس را ندیدم اما آنهایی را که دیدم خیلی دوست داشتم. آنها فیلم های سایروس و Baghead را ساختند. این فیلم های کم هزینه با بازیگران آماتور را وقتی ساختند که من آلمان بودم و داشتم فیلم لعنتی های بی آبرو را می ساختم بنابراین زیاد راجع به این فیلم ها چیزی نمی دانستم. بعد وقتی به خانه آمدم و درباره این فیلم ها چیزهایی خواندم، گفتم: این فیلم ها دیگر چه هستند؟ پس بگ هد را ...
ژوله: اول ها جزو باقالی ها بودم
تقلیدم خوب بود، آن را برداشتم. اصلا آن روزها در تماشاگران هر کس یک روز نمی آمد من ستونش را می نوشتم. پاقلعه نژاد: هوادارهای تتلو هم حسابی از خجالت شما در آمدند. ژوله: عجب! چرا اینجوری شد؟ بعد به من گفتند نباید با این شوخی می کردی، یعنی واقعا راجع به تتلو هم نمی شود در این کشور طنز نوشت؟ من واقعا به او توهینی نکردم، یک شوخی بود. من وقتی جلسه اول با مریضی ام اس خودم شوخی کردم نباید ...
حاج منصور: همزمان با فاجعه منا،برخی دنبال قرارداد تجاری با آمریکا بودند
... آل سعود مانند قوم ثمودند . همه ی علما و بزرگان و رهبر معظم انقلاب خیلی ناراحت شدند و در خفا گریه کردند . امام زمان علیه السلام در آنجا احرام بسته حضور داشتند چون بر ایشان واجب است و همه ی این صحنه ها را دیده ، چقدر حضرت گریه کرده اند ، امام زمان علیه السلام دیدند شیعیانشان را که زیر دست و پا جان دادند . حقیقتا این هم یک امتحان بود منتها دشمن کور خوانده ، عدو سبب خیر شد ، همه ی حواس ها ...
بی نظمی های سوریان و بیابانگرد و عملکرد مشکوک فرنگی کاران در جام جهانی
باوفا پیش از مسابقات جهانی با او درگیر شده و به همین علت روحیه خود را از دست داده و در همان دور اول حذف شده است. مگر باوفا در حد و اندازه ای بود که بخواهد با سوریان برخورد کند و بگوید که این رفتار خود را کنار بگذار. * بیابانگرد با یک مدال برنز جهان از این رو به آن رو شد هر کسی جای سوریان بود مغرور می شد. همین افشین بیابانگرد بعد از سه سال ناکامی سال گذشته در مسابقات جهانی یک ...
ممیزی اگر نباشد تنش و خشم فروکش می کند/نگاه بازاری، ریسک نمی پذیرد!
13 سالگی نزد جمشید محبی در مرکز حفظ و اشاعه ساز تنبک را فرا گرفتم. سال ها تنبک کار کردم و مدتی هم نزد مرحوم فرهنگ فر این ساز را فرا گرفتم. در کنسرت ها هم حضور داشتم. بعد که دوره تخصص پزشکی را شروع کردم مقداری فاصله گرفتم ولی همان اوایل شروع تخصص به این فکر کردم که در زمینه ترانه هم فعالیت کنم. قبلا شعر می گفتم ولی هیچ وقت در شب شعرها هم کاری ارائه نکرده بودم. از همان دوران وارد فضای ترانه شدم و ...
شهیدی که پیکرش جزئی از خاک چنگوله شد
کرده بود خلاصه از مادر اصرار بود و از علی محمد انکار تا در نهایت مادر تسلیم شد گفت اینطور که شد باید نهار خوبی برایت درست کنم. با اشتیاق سمت آشپزخانه رفت، پسر کوچک نیز که حسابی دلش برای برادر بزرگتر تنگ شده بود برادر را در آغوش گرفت بعد از احوال پرسی و سوال های معمول گفت خواهرات شدید منتظرت هستند نمیدانی چقدر بی تابی می کنن علی محمد هم گفت من هم همش بیاد شما بودم اما الان میخواهم استراحت ...
بهروز شعیبی: چون تجربه آخرین بازیگری ام بیشتر نزدیک بوده و بیشتر در ذهنم است تا کارگردانی
...> لیلا، نخستین کار تلویزیونی ات بود که به عنوان یک نقش مردم پسند خودت را درون آن نشان دادی. در صورتی که قبل از آن در نقش هایت مثل طلا و مس با نقش یک روحانی و به هرحال مثبت تعریف می شدی مثل طلا و مس. اما بعد یک دفعه آمدی در یک سریال تلویزیونی با یک نقش مردم پسند و باز هم مثبت و مذهبی. برای خودت تفاوتی ندارد نقش هایی که قبول می کنی؟ اتفاقا چند روز پیش صحبت بود و می گفتند این نقش شما شبیه و ...
جانبازی که هرگز از جراحتش درد نکشید
تعرض شود و من در گوشه ای بنشینم تا دشمن به خانه و خانواده ام تجاوز کند. برای اعزام شدن رضایت نامه پدر لازم بود، من برای گرفتن رضایت نامه در ابتدا با ترس به پدرم گفتم و تصمیم داشتم درصورت عدم رضایت پدر امضای ایشان را جعل کرده و مخفیانه به جبهه بروم اما به لطف پروردگار حق تعالی با رضایت قلبی پدرم به جبهه رفتم. 45 روز در جبهه حضور داشتم که پس از آن براثر جراحت اجازه حضور در جبهه ...
یادی از همسران فداکار شهدا/زنانی از جنس صخره
این راه را انتخاب کرده است. وی افزود: از همان ابتدای ورودش به جبهه ها اضطراب و نگرانی فرا رسیدن روزی که برای همیشه وی را از دست می دادم تمام وجودم را فرا گرفته بود تا اینکه در نهایت روز هشتم آذرماه سال 64 به آرزوی همیشگی اش رسید و به دیدار خداوند شتافت و مرا با غمی ابدی تنها گذاشت. وی ادامه داد: بعد از شهادت همسرم همیشه و در همه لحظات زندگی ام غمی در گوشه قلبم نهفته است و هیچگاه احساس ...
می خواستم بنیاد جامعه را زیر و رو کنم
سیاسی بود. کمونیسم ایران تحت حزب 53 نفر منعکس شد. نه خانم شما خیلی اشتباه می روید 53 نفر یک سازمان سیاسی بین المللی بود. حزب کمونیسم ایران تحت عنوان 53 نفر به جامعه معرفی شد . درباره روش جذب حزب توده هم سؤال می کنم. اینکه با وجود مشی مارکسیستی اش در ابتدا خودش را در برابر افکار مذهبی مردم قرار نداد و تبلیغ مارکسیسم نکرد، بلکه از عدالت و ظلم حرف زد. او پاسخ می دهد.: اولش این طور نبود مردم فحشش می دادند؛ اما بعد توسری می خورد و تجربه که به دست آورد، روشش را عوض کرد . شرق، مهسا جزینی/ ...
به مناسبت روز بتمن ؛ نگاهی به زندگی شوالیه 80 ساله
بسیاری از آن شب به عنوان شروع تغییر بروس وین یاد می کنند. در عوض، 26 سپتامبر یک روز معمولی است که دی سی فقط برای جذب حواس مردم به محصولاتِ این شخصیت و افزایش فروش آن در نظر گرفته است؛ اما جدا از قلابی بودن این تاریخ یا اهداف شرورانه ی دی سی، این روز فرصت خوبی برای طرفداران شوالیه ی تاریکی است تا در کتاب فروشی های سرتاسر جهان گرد هم آیند و خاطراتشان از این شخصیت را مرور کنند، درباره ی فراز و فرودها ...
90/ گفتم مجانی برای پرسپولیس بازی می کنم یک خارجی چاق آوردند!
بازیکن باتجربه هادی نوروزی و بنگر هستند و بقیه بازیکنان به زودی تجارب خوبی کسب می کنند فقط باید قدر و منزلت لباسی که می پوشند را بدانند. 90: اگر از شما بپرسند یک بازیکن به پرسپولیس می توانید اضافه کنید در چه پستی بازیکن اضافه می کردی؟ به نظر من اصلی ترین نیاز پرسپولیس یک هافبک بازی ساز است و نبودش در بازی های پرسپولیس به چشم می آید. 90: شاید جای خالی محمد نوری محسوس باشد. درست است ...