سایر منابع:
سایر خبرها
اشعار شب دوم محرم الحرام - ورود کاروان به کربلا
مقرّب تر رسیده قبل از تمام کاروان هاشمی ها کرب و بلا شاهد بُود مادر رسیده اینجا فرات از چهار جانب موج دارد از چه جواب العطش خنجر رسیده کودک که می گرید جوابش کعب نی نیست اینجا تمام حوصله ها سر رسیده هرکس که عقده داشت از صفین و خیبر بر قطعه قطعه کردنِ اکبر رسیده آهنگران شهر را آرام سازید تازه به ...
علی مشهدی از زندگی عجیب و غریبش می گوید (2)
سپرده ام به امام رضا (ع). هیچ وقت در این سال ها از اینکه نرسیدم و نشده ناراحت نشدم چون به نظرم حتما حکمتی در کار بوده. هفت سال پیش خواهرم فوت شد در حالی که دو فرزند داشت. او ساعت 8 فوت شد و من ساعت 8:30 به خانه اش رسیدم. پرستارش که در را باز کرد، گفت خواهرتان آخرین جمله ای که گفت این بود که بچه هایم را بعد از خدا به علی می سپارم. من هفت سال است که از بچه های خواهرم نگهداری می کنم. پسرش ...
علی مسعودی 10سال در خانه عطاران مستاجر است! /تصاویر
چند لحظه مرا تنها بگذارد تا حرف هایم را بزنم. واقعا بچه بزرگ کردن کار سختی است و الکی نمی گویند که بهشت زیر پای مادران است. مادرها برای بزرگ کردن ما پیر می شوند. با خواهرم درددل می کردم که خیلی نگران درس خواندن دادا هستم. خودت دلم را آرام کن. بعد از آن آرام شده ام و دیگر به او نمی گویم درس بخوان یا نخوان. علی مسعودی : معتقدم بزرگ ترین نعمت یک انسان مادرش است. وقتی مادر نداشته باشی، در ...
شعرخوانی شاعران بر آستان اشک/ گنبدت دل می برد وقت ملاقاتی بده
برنامه با تاکید بر این که تمام دین و ایمان در حب خلاصه می شود، گفت: همه انسان هایی که خلق می شوند مفهوم حب اولیه را همراه دارند، مانند حب مادر به فرزند، یا فرزندان به فرزندان و غیره. اما حب شکل یافته و کامل را به گروهی می دهند که در این عالم پیرو مکتب اهل بیت (ع) باشند. وی ادامه داد: روایت داریم تمام اولیا و انبیاء را در محضر خداوند آوردند و بلاهایی را که در این عالم قرار است به سرشان بیاید ...
از شعرهای طنزی که جدی نیست تا شاعری که مناسبتی شعر نمی گوید
.... در زیر متنی را با عنوان به نام مرگ، به کام زندگی، به بهانه تولد وی در برنامه خواند و به جمع رنگ و بوی تازه ای داد، می خوانید: خوش بینانه و ساده دلانه گمان می کنم آن ها که از مهلکه های زیادی گریخته اند و زنده مانده اند، مرگ راحتی خواهند داشت یا مرگ را به راحتی می پذیرند. چون هر مهلکه به نوعی تمرین مرگ است. من هم از مهلکه های چندی گریخته ام؛ پس به مرگی راحت دل بسته ام. سعی می کنم چند مورد از ...
اشعار ورود به ماه محرم
همه عالم از غمت یادآور غم تو رسول مکّرم است تا فیضی از فضیلت غم های تو برند خلوت نشین سوک تو موسی و آدم است هرجا به پاست محفل سوکت، به پیش چشم تصویر کربلای تو آنجا مجسّم است از هر غمی که بر دل ما خیمه می زند فرموده اند گریۀ بر تو مقّدم است ازحُرمت غمت چه بگویم که تا به حشر زهرا سیاهپوش عزایت دمادم است چون محتشم ...
سومین شب" بر آستان اشک" در رثای شش ماهه کربلا + متن اشعار و گزارش تصویری
ماهه امام حسین (ع) قرائت کرد: وقتش شده بر دست بگیرد جگرش را مردی که شکسته ست مصیبت کمرش را پروانه به هم ریخته گهواره ی خود را تا باز کند از پر قنداق پرش را تلخ است پدر گریه کند طفل بخندد سخت است که پنهان بکند چشم ترش را دور و برش آنقدر کسی نیست که باید این طفل در آغوش بگیرد پدرش را مادر نگران است ...
حجت الاسلام ناصری پور : همه دین و ایمان در حب خلاصه می شوند+ گزارش تصویری
سکینه می رفت و از او عذرخواهی می کرد که فرزندش نتوانست آب بیاورد و سکینه می گفت: من شرمنده عمو عباس هستم. بعد به خانه حضرت زینب سلام الله علیها می رفت و از او هم عذرخواهی می کرد. یک بار حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: من از عباس علیه السلام یک گلگی دارم. حضرت ام البنین علیه السلام فرمودند: زینب جان چه گلگی از او داری؟ آرام گفت مادر لحظه آخر به حسینم گفت برادر و آرزوی یک خواهر گفتن در دل زینب ...
مداحی مجری تلویزیون در سوگواره شعر بر آستان اشک
.../7/20 - 16:02 493250 به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، در دومین شب از شب های شعر بر آستان اشک که در آستانه آغاز ماه محرم به مدت پنج شب از 18 مهر تا 22 مهرماه در فرهنگ سرای اندیشه برپا می شود، علیرضا قزوه شاعر آیینی و مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی آغازگر مراسم بود و اشعار عاشورایی خود را برای حضار خواند. در زیر بخش هایی از این ...
دومین شب از شب های شعر آئینی" بر آستان اشک" برگزار شد + متن اشعار و گزارش تصویری
، دگر بی خروش بود خورشید تکه تکه ی زینب، خموش بود بخش دیگری از شب شعر بر آستان اشک شعری از نیر تبریزی بود که حبیبی کسبی آن را خواند: ای در غم تو ارض و سما خون گریسته! ماهی در آب و وحش به هامون گریسته وی روز و شب به یاد لبت، چشم روزگار نیل و فرات و دجله و جیحون گریسته! از تابش سرت به سنان، چشم آفتاب اشک شفق به ...
اشعار و سبک های محرم الحرام 1437 +اجرای صوتی
...، بی دستِ دشت کربلا نام تو تا روز ابد ذکرِ لبِ اهل وِلا عباس ابوفاضل مدد شیر دلاور چون تو که دیده؟ گریه کُنَت یک مادرِ قامت خمیده در علقمه شد دستت بریده گریه کُنَت یک مادرِ قامت خمیده ای لاله و ای یاسِ من، ای گوهر و الماس من مَرحبا بر ایثار تو، عباس من عباس من عباس ابوفاضل مدد * * * * * * * * * * * * * * ...
صیاد حیله گر
مثل شما بشم و خواهرم می شد سنگ صبورم، من تو این کره خاکی چند روز دیگه بیشتر مهمون نیستم، امروز روی زمینم و چند صباحی دیگه زیر یه خروار خاک. من که غرق شنیدن سخنانش بودم گفتم: دور از جون. خنده زورکی ای کرد و گفت ه ه راستش این تعارف ها برای من دیره دیگه من رو دکترا جواب کردن. چون یه بیمار سرطانیم. سرطانی که مثل اختاپوس دورم حلقه زده و لحظه به لحظه من رو در خودش هضم میکنه. بعد ...
من مشاور کروبی نبودم بلکه کروبی به من مشاوره می داد!
آمریکا شدیم. قرار بود 9 ماهه برگردیم ولی در این میان من به کنفرانسی در آمریکا دعوت شدم که اتفاقا سخنران آن مراسم خانم آلبرایت بود. آنجا با چند ایرانی آشنا شدم. در این کنفراس یکی از ایرانی ها خیلی اصولگرایانه از انقلاب دفاع کرد. ریختش هم به این حرف ها نمی خورد. بعد از سخنرانی با هم آشنا شدیم و فهمیدم او ژاپه یوسفی از ایرانی های مولتی میلیونر است که از 16 سالگی مقیم امریکاست. پیشنهاد تاسیس یک تلویزیون ...