سایر خبرها
قصه زندگی جوانی که در دام پلیس گرفتار شد
کار در بیرون از منزل در پی شب نشینی با دوستانم بودم. در همین دورهمی ها استعمال انواع مواد مخدر را تجربه کردم و برای خودنمایی نزد دوستانم به هر کار خلافی دست می زدم، اگرچه پول توجیبی ام را از پدرم می گرفتم، ولی بیشتر اوقات برای خرید مواد مخدر با مشکل مواجه می شدم. به همین دلیل گاهی تلاش می کردم با کارگری پنهانی مخارجم را تامین کنم، ولی بیشتر اوقات بیکار بودم و نمی توانستم کاری دست و پا کنم ...
نامه ای که حاج قاسم وصیت کرد در کفنش بگذارند+عکس/سردار سلیمانی: خودت را برای جنگ با صهیونیست ها آماده کن
دوباره یتیم شده بودم. طوری گریه می کردم که پسرم فکر کرده بود مادرم از دنیا رفته. آمد از من پرسید و وقتی متوجه شد به شدت ناراحت بود. حال همه مردم همین بود. انگار عزیزترینم را از دست داده بودم. با همسر مدیر شهرکی که حاج قاسم آنجا ساکن بود دوست بودم. ماجرای وصیتش را برای او تعریف کردم او هم گفت به نظرم حتما بیا به خانواده اش اطلاع بده. خودم را رساندم منزلشان. خیلی خانه شلوغ بود. دستنوشته ...
قتل وحشتناک یک مرد به دست دخترانش با اره برقی + جزئیات
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: اشک توی چشم های رنگ عسلش حلقه می زند و می گوید: می دانم گناه بزرگی مرتکب شدم. می دانم هیچ توجیهی برای قتل یک پدر توسط دخترش وجود ندارد، اما دیگر تحمل آن زندگی را نداشتم. تحمل رفتار پدرم و حوادث تلخی که از کودکی تا آن روز تجربه کرده بودم، اما قبول دارم که راه اشتباهی را انتخاب کردم. ای کاش در این مدت با فردی آشنا می شدم که مرا بهتر راهنمایی می کرد یا می دانستم سازمان یا ...
حامد عسکری: من عاشق کرونا بودم
؟ بابایم می گفت: تویوتا کرونا... و فقط خدا می داند چند بار من به فرشته های روی شانه ام توی گوشه و کنایه گفتم که من بزرگ شدم کرونا می خواهم... جایی حوالی چهل سالگی از روزنامه زدم بیرون. شب آخر صفحه بندی روزنامه سال و نود و هشت. با بچه های تحریریه خداحافظی کردیم و آمدم خانه. خیلی خسته بودم. بعد از شام خوابیدم. فردایش همسرم زودتر زده بود بیرون. صبحانه روی اُپن بود. خوردم. مزه؟؟ هیچ ...
عذاب وجدان کرونایی
و به اجبار پای سفره عقد کنار مردی نشستم که هیچ علاقه ای به او نداشتم با شروع زندگی مشترک نیز هیچ علاقه ای بین ما شکل نگرفت و من چاره ای جز ادامه این زندگی نداشتم بعد از به دنیا آمدن سومین فرزندم به پیشنهاد یکی از دوستانم مصرف مواد مخدر را آغاز کردم انگار برای آرامش خودم و ادامه زندگی مشترک با عباسعلی چاره ای جز مصرف مواد مخدر نداشتم با مصرف مواد مخدر لحظاتی از جهمنی که همسرم برایم ساخته بود به ...
قصاص برای مرد معتادی که از همسرش کتک می خورد
مرگ زن جوان در خانه مشکوک بود پلیس همسر وی و همسایه اش را مورد بازجویی قرار داد. زن پرستار در بازجویی به مأموران گفت: من در خانه بودم که مرد همسایه با این عنوان که حال همسرش خوب نیست و به کمک نیاز دارد به سراغم آمد. من هم بلافاصله به خانه آن ها رفتم، اما وقتی رسیدم متوجه شدم که بوی شدید گاز در خانه می آید و میترا هم فوت کرده است. همان موقع هم با پلیس تماس گرفتم و موضوع را گزارش کردم. ...
راز عاشق شدن نیوشا ضیغمی به این مرد لو رفت/عکس
گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر! وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم، در همان سال اول نتیجه خوبی حاصل شد، پدرم تغییر موضع داد و با کار من موافقت کرد. نیوشا ضیغمی و خواهرش روشا روشا ضیغمی دانشجوی رشته مترجمی زبان ...
زن جوان : برای تهیه سرپناه می خواهم کلیه ام را بفروشم / بن بست زندگی یک مادر
ببرند گفتند شوهرهایشان از راه به در می شوند. به خواهر دیگرم زنگ زد بالاخره یک سرپناه پیدا کردم. رفتم خانه خواهر دومم. چند روز اول خوب بود اما بعد از چند روز نگاه های شوهر خواهرم تغییر کرد. آنقدر نگاه هایش اذیتم می کرد که حس می کردم از زیر چادر هم موهایم را می بیند. آنقدر از او می ترسیدم که وقتی خواهرم در خانه نبود دست دخترم را می گرفتم و سریع از خانه خارج می شدم. بالاخره یک روز بغضم شکست و به ...
زنی که مسئول ترور شهید صیاد شیرازی بود +عکس
منافقین به عراق رفته است. زهره قائمی که از 12 سالگی فعالیت های سیاسی خودش را با عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز کرد درباره زندگی و چگونگی عضویت در این سازمان می گوید: سال 1343 در خانواده ای متوسط در تهران متولد و سال 49 وارد مدرسه شدم. کلاس چهارم بودم که پدرم به علت بیماری سرطان فوت کرد. وضع مالی مان به نسبت وقتی که پدرم بود، سطحش پایین تر آمده بود، ولی مادرم هیچ وقت نمی گذاشت به ...
منوچهری: گلِ من باعث قهرمانی استقلال شد
درباره جدایی ات بیشتر توضیح بدهید؟ منوچهری: خب من در زمان پیوستن به استقلال بازیکن کمی نبودم. به هرحال 8 سال سابقه بازی داشتم و اگر بخواهم به طور دقیق بگویم پیش از پیوستن به استقلال 127 بازی در لیگ برتر انجام داده بودم. اما به هرحال آن سال استقلال بازیکنان بسیارشاخصی داشت و جا افتادن در بین آن همه مهره باکیفیت بسیار سخت بود. ضمن اینکه یکسری مسائل حاشیه ای هم وجود داشت که باید رعایت می کردم ...
قتل فجیع میترا که طلاق گرفت و اصرار به ازدواج موقت داشت !
. وی در تشریح ماجرا گفت: وقتی اصرارهای بی جای همسرم را برای بازگشت به زندگی دیدم عصبانی شدم. سر همین موضوع دعوا میان ما بالا گرفت و میترا به سمت آشپزخانه رفت و چاقوی آشپزخانه را برداشت و به سمت من حمله کرد.او می خواست مرا با چاقو بزند که چاقو را از او گرفتم .در حالی که با هم گلاویز بودیم چاقو ناخواسته به کتف او برخورد کرد و او روی زمین افتاد. من نمی دانم سایر ضربه ها را چه کسی به او زده است. من واقعا قصد کشتن میترا را نداشتم. با پایان دفاعیات این مرد ، قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص محکوم کردند. منبع خبر : روز نو ...
برخورد عجیب سرمربی سابق آرسنال با همسرش
ها هم کارش همین بود. کمی آزار دهنده بود، اما این عادت زندگی اش بود و من هم آن را پذیرفته بودم. من هرگز با خانواده، دوستان یا هیچ کدام از همکارانش در آرسنال ملاقات نکردم. اگر هم کسی اتفاقی ما را در رستوران یا جایی می دید، او هرگز مرا به آن ها معرفی نمی کرد و اگر هم کسی می خواست از ما عکس بگیرد ناراحت می شد. اغلب اوقات او دمدمی مزاج بود. من دیگر از این وضعیت خسته شدم و از او جدا شدم. ...
چهار شرط پذیرش ریاست بانک ملی
قبلا به امینی و علا گفته بودم که این سمت را به شرطی قبول می کنم که نخست وزیر شرایط مرا بپذیرد. شرط اول این بود که لایحه ای که در زمان نخست وزیری فروغی برای استخدام یک سوئیسی به عنوان رئیس بانک ملی تقدیم مجلس شده بود مسترد شود، چون به نظر من استخدام یک خارجی برای ریاست بانک ناشر اسکناس عمل صحیحی نبود. قوام السلطنه که از این موضوع کاملا بی اطلاع بود فورا دستور داد شرحی از طرف وزارت مالیه به مجلس ...
تلخ و شیرین های کرونایی
جد آورده بود مرا، می ترسیدم و دلواپس بودم کسی دست به کار نشود ولی این آمدن ها کجا و تصور من کجا. این مدت هر کاری که به ذهن رسیده انجام داده بودم، شب ها ضدعفونی و گندزدایی معابر شهری، روزها خرید اقلام مورد نیاز تهیه ماسک، عصرها با بچه های پویش مشغول ممانعت از ورود خودروهای غیر بومی به شهر می شدم، گاهی برای کمک به تکمیل نقاهتگاه می رفتم و گاهی برای خرید ارزاق عمومی و کالاهای اساسی عازم ...
آدام همتی: کاری که کالدرون خواست در شان من و خانواده ام نبود
زدم باورم نمی شد و از طریق اپلیکیشن و با آهسته کردن تصویر رکورد را گرفتم که متوجه شدم درست است. وی ادامه داد: خیلی دوست داشتم این رکورد را رونالدو ببیند و از هواداران پرسپولیس و فوتبال ایران هم ممنون هستم که چند هزار بار او را در صفحه من تگ کردند تا آن را ببیند. فکر کنم فقط یک خانم دونده حرفه ای که از آمادگی بالایی برخوردار بود نیز توانسته این رکورد را بشکند. البته اگر شما تصویر مربوط به ...
تجربیات یک نجات یافته از کرونا
محتوا کار میکنم و به همین خاطر در جریان اخباری که از چین می آمد بودم. بعد از اینکه من علائمی مشابه لوییس، همسرم، داشتم باز هم به سرکار می رفتم و همچنان معتقد بودیم که یک سرماخوردگی مقطعی است که باید دوره درمان خودش را بگذراند. نه نتها من، هر یک از همکارانی که با من کار می کردند و علائمی مشابه به سرماخوردگی داشتند باز هم به سرکار می آمدند. ما ناقلان بی علامت این بیماری نبودیم؛ بلکه علائم واضح داشتیم ...
پدرم را تنهایی به خاک سپردم
علائم من خفیف بود. برادر و خانواده ام از همان روز های اول کنارم بودند ما برای دکتر مراسم تشییع جنازه هم گرفتیم خیلی ها سرخاکش آمدند همه خانه مان بودند البته مراسم رسمی نداشتیم، چون نمی توانستیم هم مراسم بگیریم. واقعاً رفت و آمد های اقوام به ما تسلی داد. من اعتقاد دارم هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر خدا بخواهد کرونا بهانه ای شد برای رفتن دکتر. او خیلی پاک رفت و شهید شد. مثل جذامی ها به ما ...
شوهرم با افتخار در باره هوسرانی با دخترانی که عاشقش شده اند حرف می زد
خانواده اش نداشتم، فقط می دانستم که مادرش مرا هنگام کار در بیمارستان زیر نظر گرفته بود. در شب خواستگاری وقتی با اجازه بزرگ ترها قرار شد من و آرش درباره آینده و علایق و سلایق یکدیگر صحبت کنیم، او از همان آغاز گفتگو به تعریف و تمجید از شخصیت، امکانات و مسئولیت پذیری هایش در زندگی پرداخت و چنان با فن بیانی سحرآمیز مرا تحت تاثیر قرار داد که ناخودآگاه او را در قلبم تحسین می کردم. او چنان از ...
فرجام قاتل شهید صیاد شیرازی چه شد؟ +عکس
گروهک تروریستی منافقین به عراق رفته است. زهره قائمی که از 12 سالگی فعالیت های سیاسی خودش را با عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز کرد درباره زندگی و چگونگی عضویت در این سازمان می گوید: سال 1343 در خانواده ای متوسط در تهران متولد و سال 49 وارد مدرسه شدم. کلاس چهارم بودم که پدرم به علت بیماری سرطان فوت کرد. وضع مالی مان به نسبت وقتی که پدرم بود، سطحش پایین تر آمده بود ولی مادرم هیچ وقت ...
روشن: هرگز اسمی از بهزادی نیاوردم/ همایون خان دوست و استاد من بود
به گزارش وبسایت نود و بهنقل از تسنیم، حسن روشن در ارتباط با حاشیه های چند روز اخیر و مصاحبه هایی که در مورد حضور برخی از بازیکنان پیشین پرسپولیس در ساواک به نقل از او منتشر شد، گفت: من به هیچ عنوان از بازیکنی اسم نیاوردم، در این چند روز هم خیلی ها در این زمینه صحبت کردند ولی من اگر حرفی بزنم پایش می ایستم. اتفاقا برخی مصاحبه ها را برای من فرستادند که درست بود و من اسمی از شخصی نیاورده بودم ولی ...
راز 5 ساله ناپدیدشدن پرستار خانگی
برای اینکه جابه جا شود به کمک نیاز داشت و من زورم نمی رسید به او کمک کنم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم یک پرستار استخدام کنم. پیمان پرستار خوبی بود. هم جوان نیرومندی بود و هم اینکه کاملا با نگهداری از سالمندان آشنا بود. من مبلغی را با او توافق کردم و ماهانه هم به حسابش واریز می کردم. پریا گفت: من و مادرم با هم زندگی می کردیم و من می دیدم پیمان بسیار دلسوزانه با مادرم رفتار می کند. او همه کار ...
خاطرات جالب نخستین دختر المپیکی ایران
در نهایت با مهاجرت کوتاه مدت پدرم از ایران به پاکستان، از ورزش دور شدم. در بازگشت به کشور نیز در امور داوری، مربیگری و آموزش به فعالیت پرداختم. نخستین زن المپیکی ایران در بیان خاطرات خود از توکیو گفت: روز فینال کشتی جهان پهلوان تختی در سالن حضور داشتم. هرچند که تختی آن مسابقه را واگذار کرد و به مدال نقره رسید، اما اعضای کاروان به او خسته نباشید گفتند. من محو هیبت پهلوانی تختی شده بودم ...
علی دایی | درآمد نجومی همسر علی دایی + بیوگرافی
فوتبالیست شدنم وارد بیزینس شدم. اولین پولی که گرفتم مربوط به سال 93 مقدماتی جام جهانی آمریکا می شود. آن موقع بهترین بازیکن و آقای گل شدم. با پول هایی که جمع کرده بودم با شراکت دوستم، مغازه ای در منیریه خریداری کردیم. از سال 93 تا الان این شراکت ادامه دارد. من دنبال ماشین عوض کردن نبودم و با توجه به اینکه پدرم کار فرش می کرد و قبل از آن در اردبیل برای خودش تجارتی داشت با بیزینس غریبه نبودم و به آن ...
جنجال حمله تند شیلا خداداد به احسان علیخانی + فیلم و عکس
.... قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت کردیم و ایشان به من پیشنهاد بازی در فیلم شان را دادند. پس از بازی در فیلم اعتراض به کلاس های بازیگری رفتم و آقای علی ژکان خیلی برای من در زمینه رشد در ...
کارآفرینان اصفهان| بانوی کارآفرینی که از تنور، نان خانواده بیرون می آورد
نمی توانم همه چیز را بگویم، اما خلاصه می گویم تا درسی باشد برای همه زنانی که مانند من نان آور خانواده هستند. در سن کم ازدواج کردم، صاحب چهار فرزند شدم، همسرم کشاورز بود و زمانی که فرزند کوچکم یک ساله بود از دنیا رفت، ما در آن زمان در روستا بودیم، پنج سالی زندگی مان را با چندین گوسفند و مرغ و خروس گذراندیم، درآمد خاصی نداشتیم، من شیر گوسفندها را به ماست، کشک و قارا تبدیل می کردم و می فروختم تا بتوانم ...