سایر منابع:
سایر خبرها
متهم: برای دفاع از خودم مرتکب قتل شدم
کرده بود و همه جای بدنم خون آلود بود. من برای دفاع از خودم این کار را کردم. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا فرار نکرد، گفت: من نمی توانستم فرار کنم چون مجروح شده بودم؛ از طرفی او می خواست همچنان من را بزند. من هم به قصد اینکه او را بکشم نزدم و فقط می خواستم او را مجروح کنم تا دست از سرم بردارد. اول هم مقتول بود که به من حمله کرد و من را زد. در ادامه وکیل متهم در جایگاه حاضر ...
فیلم داخل موبایل چه بود؟ / ادعای عجیب در رفیق کشی جوان تهرانی + عکس
. مدتی قبل یکی از دوستان مشترکمان تصادف کرد که او را به بیمارستان رساندیم. آنجا آراد می خواست گوشی موبایل دوستمان را بردارد اما من مانع او شدم. من نمی دانستم داخل گوشی موبایل چه چیزی است که آراد برای برداشتن آن اصرار داشت. همین موضوع باعث درگیری میان ما شد. وی ادامه داد :چند روز بعد آراد در پارک دیدم .او که از من دلخور بود به رویم چاقو کشید و چند ضربه به شکمم زد. من هم برای دفاع از خودم ...
عباسیان: فکر می کردم بدن ورزشکاران مقاوم تر است اما کرونا با کسی شوخی ندارد
تک مردم است. این مدت شرایط حاد بود و تنها بودم و پیش خانواده نمی رفتم و تا جایی که توانستم قرنطینه را رعایت کردم. خبر کرونایی شدن چه کسی بیشتر از همه تو را متعجب کرد؟ میثم بائو، وقتی خبر کرونا گرفتن او را شنیدم خیلی ناراحت شدم و با میثم تماس گرفتم و میثم توانست با این بیماری مقابله کند و خدا را شکر خوب شد و الان به شرایط ایده آل خودش برگشته است. فکر می کردم ما ورزشکاران بدن ...
مجید جلالی: الگویم در مربیگری حسن حبیبی است
. یادم هست یک اتاق ورزش داشتیم که یک روز آمدم دیدم یکی از معلم ها دارد دانش آموزشی را فلک می کند که من با او درگیر شدم. اما در اواخر دهه شصت فضای آموزشی تلطیف و بهتر شد. اولین مربیان مجید جلالی: من از اولین مربی خودم آقای ناصر عبدی خیلی یاد گرفتم. ایشان خیلی زحمت می کشید و هرروز در زمین خاکی با بچه ها کار می کرد با اینکه کارمند بانک بود. اما وقتی وارد بخش حرفه ای ...
پای درس معلمان دهه هفتادی
مند بودم و روزی که خبر قبولی خودم در دانشگاه فرهنگیان را شنیدم، همه خانواده باهم بسیار خوشحال شدیم. این معلم دهه هفتادی، بهترین روز شغلش را اولین روز کاری اش در روستا می داند و می گوید: حس عجیبی داشتم، هم خوشحال بودم هم پر از استرس . دیدن بچه های روستا و انرژی مثبتشان و استقبال گرمی را که از من داشتند، هیچ وقت فراموش نمی کنم و بدترین روزِ هر ساله من، آخرین روز سال تحصیلی هست که دیگر ...
یک هفته فرصت برای سازش در پرونده قتل جوان تهرانی
اما کیوان کمکی نکرد. آن روز سر این موضوع با هم دعوا کردیم و دقایقی بعد هم با وساطت چند نفر موضوع تمام شد. فردای آن روز در حال قدم زدن در پارک بودم که به یکباره کیوان را دیدم و او دوباره بحث آن روز بیمارستان را پیش کشید و بعد هم با چاقویی که در جیبش داشت چند ضربه ای به من زد. آنقدر خونریزی داشتم که فکر می کردم لحظاتی بعد می میرم. از ترس چوبی که چند متر آن طرف تر بود را از روی زمین برداشتم و ضربه ای ...
انگیزه مشکوک در رگبار بستن مرد همسایه / در جنوب تهران رخ داد
بودم کلاشینکفی را به مبلغ 5 میلیون تومان خریدم .من آن را در این سال ها در زیرزمین خانه مان پنهان کرده بودم. وی ادامه داد: آخرین بار با دوستم امیر در مغازه نشسته بودیم و مشروب می خوردیم. نمی دانم چرا بعد از مصرف مشروب دچار جنون شدم. من به زیرزمین رفتم و کلاشینکف را برداشتند و چندین تیر هوایی شلیک کردم . وی در حالیکه سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید هیچ مشکلی با مرد ...
اظهار نظر الیکا عبدالرزاقی درباره ویدئوی سحر قریشی
.... اگر کمک کنی و نگویی طور دیگری قضاوت می شوی. ما واقعا بلاتکلیفیم. اما در حقیقت توانایی کمک در آن حجم را نداریم. سعی می کنیم مردم را دعوت کنیم به کارهای خیریه. شرایط مالی ما را در نظر بگیرید. من گاهی سه ماه بیکارم و بعد هم که سرکار می روم دستمزدش را سال بعد می گیرم. درآمد هنرمندان از متوسط جامعه ما بیشتر است چون متوسط درآمد جامعه خیلی پایین است. او درباره علاقه خود به موسیقی گفت: من ...
شبی با بهبودیافتگان کرونا /کرونا سخت تر از دیده ها و شنیده ها /از مرگ بازگشته ها
بستری بودم، اما حالم بدتر شده بود و دیگر نفسم بالا نمی آمد. در حدی حالم بد بود که به خانواده زنگ زدم و حلالیت گرفتم و گفتم دیدار به قیامت. در همین شرایط بیهوش شدم و من را به آی سی یو بردند. 10 روز در کما بودم، اما چیزی از آن 10 روز به یادم نمی آید. این بهبود یافته ویروس کرونا اضافه می کند: خدا زندگی دوباره به من بخشید. وقتی به هوش آمدم دورتادورم همه بیماران در کما بودند. واقعا لحظات سختی ...
یک روز در پشت صحنه ویژه برنامه رمضانی دعوت / حجت الاسلام برمایی: حاشیه اخیر دلخورم کرد
واقعاً این نیست. اتفاقاً ما می خواهیم بگوییم چقدر مردم ما کاربلد هستند. شما در یکی از برنامه ها زوجی را دیدید که هفتاد سال زندگی مشترک داشتند و هر روز عاشق تر از قبل بودند؛ ازدواج درست هم یعنی اینکه هر روز عاشق همان آدم شویم. ما در دعوت چیزی را یاد نمی دهیم، بلکه نسخه را مردم خودشان برای خودشان می پیچند. ما شاید در حوزه خانواده در دفتر کارمان نسخه به مراجعه کنندگان بدهیم، اما در قاب تلویزیون می ...
قتل بی انگیزه در حالت مستی
او نداشتیم. متهم گفت: مدتی قبل از حادثه به عراق سفر کردم. در آنجا سلاحی خریدم و آن را با خودم به ایران آوردم. این کلاشنیکف را در خانه نگهداری می کردم تا اینکه روز حادثه مشروب خوردم و مست شدم. کارهایی که می کردم دست خودم نبود و نمی دانستم دقیقا چه می کنم. در این شرایط تیراندازی و بعد هم فرار کردم. من اصلا به یاد ندارم دقیقا چه اتفاقی افتاد. اما تیراندازی را قبول دارم و من بودم که گلوله ...
آهنگریان: مسی ووشو هستم!/ خوش شانس بودم که مثل پدرم کشتی گیر نشدم
عرفان آهنگریان در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس در خصوص وضعیتش در روزهای قرنطینه، اظهار داشت: اکثر اوقات در خانه هستم و تمرینات بدنسازی را انجام می دهم و تمرین دویدن را نیز در برنامه خود دارم تا از نظر جسمانی بدن خود را در فرم ایده آل نگه دارم. وی ادامه داد: این موفقیت های فدراسیون ووشو طبق برنامه ریزی، کار گروهی و تنظیم شده حرکت می کند، واقعاً همه افراد در فدراسیون کار تیمی ...
ماجرای ابتلای جاودان سیرت به کرونا و روزهای سخت کرونایی+تصاویر
. از یک طرف باید بیمارستان را اداره می کردم و در کنار پرسنل می بودم و از طرف دیگر سرفه ها امانم نمی دادند و تب و لرز وجودم را به هم ریخته بود . اگر بستری می شدم ترس و دلهره در میان پرسنلم ایجاد می شد و چه بسا وضعیت به گونه دیگری رقم می خورد و اگر هم بستری نمیشدم چه بسا جانم را از دست می دادم، من کرونا گرفته بودم .کرونا با همه یال و کوپالش مرا نشانه رفته بود و برای اولین بار بود که ...
چگونه در خانه دیسک پرتاب کنم
شکست بدهی، خوشحال هستند. یکی از اتفاقات خوبی که برای من در این دوره سخت رخ داد، این بود که متوجه شدم چه دوستان خوبی دارم. از دوستان و همه مردم تشکر می کنم که جویای احوال من بودند. خدا را شکر که این ویروس را شکست دادم، اما واقعا روزهای سختی بود. خیلی از روزها آن قدر تنگی نفس داشتم که دوست داشتم بمیرم. متأسفانه پدرم هم به این ویروس مبتلا شده بود و مادرم به تنهایی مثل یک پرستار از ما نگهداری ...
طنز روز معلم/ محمد شریفی
دادم و با پست سفارشی ارسال نمودم. یک مدت بعدش در آزمون شرکت کردم و از حسن اتفاق یا بد حادثه در لیست قبول شدگان قرار گرفتم، عالم و آدم از تصمیم عجیب من شگفت زده شدند، اما من تصمیم را گرفته بودم. دو سال را در شیراز گذرانیدم و در محضر اساتید بی نظیری همچو منصور اوجی ، جنتی عطایی و دکتر حسین کاشف به اندازه چند دانشگاه آموختم و در رشته علوم اجتماعی با خیر و خوشی فارغ التحصیل شدم. در ...
نکونام: یک مربی راه درست را به من یاد داد
مربیگری چقدر به بیرحمی احتیاج دارد؟ این موضوع هست. وقتی 20-30 بازیکن دارید چنین اتفاقاتی می افتد،بازی نمی دهید ناراحت می شوند ،یا بد بازی می کنند یا مشکلات اخلاقی دارند و باید با آن ها برخورد کنید. من خودم بازیکنی بودم که همیشه نظم و انضباط را رعایت می کردم. بهترین تمرین را انجام می دادم و سعی می کردم با تمام وجودم بازی کنم. خودم وقتی چنین خصیصه ای داشتم بازیکن هم حتما باید داشته باشد. نظم ...
قدوس: سقوط آمیا ناعادلانه است
: این اتفاق ها واقعاً خوب بودند، زیرا باید به مسیرهای دیگری فکر می کردم. همیشه فرد مثبت اندیشی بودم و بنابراین با محرومیت از سوی فیفا به این موضوع فکر کردم که 4 ماه زمان برای آمادگی پیش فصل در اختیار دارم. در این زمان می توانستم همه ضعف هایم را بهبود بخشم. تماشای بازی فوتبال برای من سخت بود، زیرا هیچ تاثیری نمی توانستم در آن داشته باشم. مهاجم تیم آمیای فرانسه ادامه داد: هنگام حضور در تمرین ...
نکونام: لیاقت نشان بدهم سرمربی اوساسونا می شوم
اوساسونا چه میزان احترامی داری و ممکن است از موقعیتت دراین باشگاه بگویی؟ در این مورد من نباید خودم بگویم که چقدر احترام دارم. من هشت سال آنجا بودم اما فقط به این توجه نمی کنند، اخلاق، رفتار و کیفیت کار و ارتباط با مردم تاثیر دارد. وقتی مصدوم شدم قراردادم را تمدید کردند ؛ اول به خاطر عملکردم بود و به این خاطر که آنجا این مسایل برایشان خیلی مهم است، عکس من را روی لباسشان زدند و کارهای دیگری که ...
روایت احسان حدادی از روزهای سخت کرونایی
، اما خوب شد. نکته جالب اینکه یکی از دوستانم که به من کمک می کرد خدا را شکر کرونا نگرفت و تستش منفی بود. من 12 روز بد و سختی داشتم. البته من، پدر و مادرم هرکدام در یک اتاق بستری بودیم. مهمترین درسی که از کرونا گرفتم اینکه نباید ترسید. من در روز های آخر مریضی یک شب تنگی نفس سختی داشتم به حدی که هر لحظه فکر می کردم، خفه می شوم. به خودم گفتم احسان چیزی نیست نترس. رفتم لب پنجره و نفس می ...
احسان حدادی: مرگ را جلوی چشمانم دیدم/ به قدری سرفه کردم که به خودم گفتم تمام شد؟
نعمتی: بارسایی هستم، اما راموس را دوست دارم
...> واقعا سال خیلی خوبی داشتیم. توانستیم دل هوادارنمان را شاد کنیم و سهمیه آسیایی بگیریم. البته من چند بازی از کار خودم رضایت نداشتم اما سعی می کنم در آینده این وضعیت در بازی ها کمتر پیش آید. البته الان حضور ذهن ندارم کدام مسابقه بیشتر از خودم ناراضی بودم! همین جا باید از آقای گل محمدی که بارها در چنین مواقعی با حمایت ها و اعتمادشان کمک کردند تا بتوانم به کارم با دلگرمی ادامه دهم و اشکالاتم را برطرف کنم ...
پایان رافت: حقم را خورده بودند
پایان نداریم. پس چرا من را دعوت کردید و بعد خط زدید؛ بدون اینکه حتی یک جلسه تمرین کنم. پایان رافت مهاجم سابق پرسپولیس در ادامه حرف هایش را به دربی 79 چرخاند و عنوان کرد: این بازی مهم ترین بازی بعد از حذف تیم ملی بود و می خواستم خودم را نشان دهم. آقای مهدی هاشمی نسب هم به استقلال رفته بود و تنش هایی وجود داشت ولی من به تنش ها اهمیتی نمی دادم. نیازی هم نبود. من اینقدر در ...
پرتاب 65 متری، هدف اول حدادی بعد از کرونا
هستم از نظر جسمانی بهبود پیدا کنم. قهرمان پرتاب دیسک ایران و آسیا یادآور شد: روزهای اول پس از بهبودم خیلی سخت بود چون 20 روز راه نرفته بودم و احساس می کردم زانوهایم خالی می کند؛ وزنم هم سنگین است و زمان راه رفتن خیلی اذیت می شدم ولی خدا را شکر ریکاوری خوبی پشت سر گذاشتم و روز به روز بهتر می شوم. امیدوارم تا اواخر اردیبهشت تمریناتم را شروع کنم. حدادی درباره حضورش در مسابقات ...
مدیر برنامه ام فوتبالم را نابود کرد
دادم و پولی هم نگرفتم، افسرده شدم و البته حرف مردم هم مزید بر این امر بود. مقصر اول و اصلی این مشکلات خودم هستم و از لحاظ روحی و روانی شرایط خوبی نداشتم. هافبک سابق قرمزهای پایتخت افزود: فصل بعد به همراه امیر قلعه نویی راهی انزلی شدم و قرارداد داخلی با ملوان بستم با این شرط که اگر قلعه نویی ازاین تیم برود، من هم تیم را ترک می کنم. قلعه نویی در نهایت به ملوان نرفت و به تیم صبای قم زیر نظر دایی ...
پنهان کاری حجازی تا 2 ساعت قبل از بازی با جوبیلو ایواتا
همیشه برای پرویز احترام قائل هستم. ایشان یکی از دروازه بانان خوب و بزرگ مملکتمان بوده است ولی آن روز شرایط به گونه ای پیش رفت که آن تصمیم گرفته شد. *فکر می کنید که دوران اوجتان در کدام تبم بود؟ خب هرزمانی برای خودش خاطراتی دارد. من در شاهین به تیم به ملی دعوت شدم و در استقلال هم که بودم به افتخارات زیادی دست پیدا کردم که خودم فکر می کنم دروان اوجم در استقلال بوده اما هر دورانی ...
بانوی جانبازی که از لندرور سپاه به وانت ضد کرونا رسید+تصاویر
الآن نبود. خلاصه با اینکه تازه رانندگی یاد گرفته بودم به همراه یکی دیگر از خانم ها سوار لندرور پایگاه شدیم و در کوچه های اطراف با بلندگو اعلام کردیم که به یخ نیاز داریم. شاید باورش سخت باشد، ولی خیلی طول نکشید که ماشین پر از کیسه های یخ شد! هر کس هر چه می توانست از یخچال خانه اش یخ می آورد. با تلاش خودمان و کمک مردم، آبمیوه ها و یخ ها به موقع به بیمارستان ها رسید. امسال با سال های دیگر ...
تو ماشین فرهاد خوابیده بودم که مایلی کهن مچم را گرفت
را راضی کنیم به من رضایتنامه بدهد. حاجی همیشه کری می خواند که فوتبالش از ما بهتر است و خلاصه با متکا داخل خانه فرهاد دروازه درست کردیم و حاجی هم جو گیر شد و گفت شما باید دو نفری در یک تیم باشید و بازی شروع شد. حاجی تکل هم می زد (خنده) بعد که دید دارد می بازد، شروع کرد به سرفه و بازی را نیمه تمام گذاشت. خبر داری کرونا گرفته بود؟ خیلی ناراحت شدم، چون قلباً خیلی دوستش دارم، اما می دانستم حاجی ...
بازیگر شدن عجیب سیروس همتی از زبان خودش / من جرات خوانندگی ندارم
مانند بچه های آدم هستند." شما گاهی اوقات خیلی برای تربیت فرزندتان تلاش می کنید ولی در محیط جامعه کسی او را دوست ندارد و عکس این موضوع هم صدق می کند. این اتفاق درباره نقش های خودم هم افتاده است و نقش هایی بود که خیلی دوست داشتم و شبانه روز برایشان زحمت کشیدم و تلاش کردم که با بازخورد خوب مردم رو به رو شد ولی من انتظارم در حد عالی بود و یا برعکس ، برای کاری آنقدر تلاش نکردم و انتظار زیادی از مخاطب ...
دهقانی: فکری به من گفت که پتانسیل بازی در اروپا را داری
که کادر فنی قوی و شناخته شده ای هم دارد. آقای فکری در دوران بازی هم بزرگ و کاپیتان استقلال بوده است. روز اولی که با هم دیدار داشتیم حرفی به من زد که هنوز درگوشم زنگ می زند! چه حرفی؟ آقای فکری به من گفت که پتانسیل بازی در اروپا را داری و می توانی لژیونر شوی. این حرف ایشان خیلی به من روحیه و انگیزه داد تا در تمرین و مسابقات نساجی بهتر و جدی تر کار کنم. حالا واقعاً ...