سایر منابع:
سایر خبرها
فقط یک دهه از فرصت ازدواج و فرزندآوری دهه شصتی ها باقی است!
شصیتی ها وارد سن ازدواج شدند، پنجره جمعیتی بر روی کشور باز شد. وی افزود: اگر 20 سالگی را سن شروع ازدواج ها در نظر بگیریم، از دهه 80 پنجره جمعیتی کشور باز شده و حدود 20 سال از آن سپری شده است؛ در حالت خوشبینانه تنها یک دهه فرصت داریم، سیاست ها، فرهنگ سازی ها و حمایت ها باید در این یک دهه اتفاق بیفتد زیرا بعد از آن ضریب اثر به شدت کم می شود؛ متولدین دهه شصت می توانند با دو یا سه فرزند ...
خاموشی ساز مکتب بخشی های کرمانج
بخشی های شمال خراسان بود که درگذشت. او می گوید: خودبند به معنای کسی است که نوازندگی، ترانه سرایی و آهنگ سازی را بلد باشد و سهراب محمدی همه کارها را می دانست. خودش هم شعر می گفت، هم آهنگ می ساخت و هم می نواخت. حالا دیگر کسی مثل او را نداریم، جانشینی هم ندارد. رضا محمدی پسر هنرمند درگذشته موسیقی مقامی خراسان شمالی است که تا حدی راه پدر را ادامه داده است، اما اینکه می تواند صدای ساز بخشی های ...
نقشه های شوم دختر برای تصاحب اموال پدر
از این ازدواج صاحب یک دختر شد که حالا حدودا 34ساله است. در همه این سال ها من با پدرم در هشتگرد زندگی می کردم و همسر دوم پدرم و خانواه اش در ساوجبلاغ. تا اینکه مهاجرت کردم و به خارج از کشور رفتم. او ادامه داد: مدتی قبل، پس از اینکه چندین بار با پدرم تماس گرفتم و موفق به حرف زدن با او نشدم، نگرانش شدم و به ایران برگشتم. آنجا بود که فهمیدم خواهر ناتنی من با اینکه زندگی مستقل و همسر دارد، پدرم ...
همسفران مسیر بشردوستی
برایشان ایجاد کند. این زوج هلال احمری پس از این همه کشمکش از روز عید غدیر زیر یک سقف رفته اند؛ هزینه مراسم عروسی صرف امور خیر شد و یک جشن کوچک در کنار کودکان معلول یک مرکز توانبخشی گرفتند. حالا در ابتدای راه هم حال دل شان خوب تر است و هم زندگی مشترک شان به برکت خنده های از ته دل کودکان معلول، قشنگ تر. داستان آشنایی این زوج ورزشکار از اردوهای سازمان جوانان هلال احمر شروع شد؛ برنامه های ترویجی ...
گفت وگو با خسرو سینایی(1)/ وقتی ما در پایکوبی هستیم فاجعه در آرامشی مرموز شکل می گیرد
عشیره به دنیا آمدی و عشیره قانون خودش را دارد ، دختر در جواب می گوید: من هم می خواهم راجع به قانون عشیره صحبت کنم، این نه به خاطر خودم، به خاطر تو هم هست، به خاطر همه زن های عشیره است و خاله می گوید: مگر ما چمونه؟ یعنی خاله از ابتدا واقف نیست که عمرش سوخته، فکر می کند زندگی یک زن باید چنین باشد. ولی در سکانس صحبت با گاومیش ها می گوید: دختر خدا لعنتت کند، داشتم زندگیم رو می کردم، آمدی و زندگی منو ...
راز محبوبیت "حاج قاسم" از زبان سردار معروفی
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان ، سردار حسین معروفی در آیین بزرگداشت روز خبرنگار با بیان خاطره ای از شهید قاسم سلیمانی اظهار داشت: بعد از جلسه ای حاج قاسم من را به خانه خود دعوت کرد و با اصرار من را به خانه برد. وی با اشاره به اینکه بعد از صرف شام که پنیر و گردو و عسل بود و لذت عجیبی داشت به اتاق او رفتیم گفت: حاج قاسم بسیار ساده زیست بود و خودش پذیرایی می کرد. فرمانده سپاه ...
ادبیات هم از بیان مظلومیت خانواده شهدای مدافع حرم قاصر است
خاطره نگاری کمی به روزمرگی خورده و باید طرحی نو درانداخته شود. الان آثار خیلی یکنواخت شده اند. کار های جدید نسبت به کار های قدیم جذابیتش کمتر شده و باید نوآوری و خلاقیتی وجود داشته باشد. هر مخاطبی که یک مقدار با زندگی شهدای مدافع حرم آشنایی داشته باشد ممکن است این کتاب را که بخواند بگوید این چقدر شبیه زندگی شهداست. خودم به شخصه نگاهی به زندگی هیچ شهیدی نداشتم و می خواستم یک کار نو و تازه باشد ...
تاریخ به اندازه یک ارتش روی دوش لشکری مسئولیت نهاده بود
کرده بودم که بعد از پذیرش قطعنامه به عنوان اولین اسیر، اولین آزاده باشم. وسایلم را هم جمع و جور کرده بودم، اما موقع حرکت به من گفتند که ارجع یعنی برگرد و من از سال 69 امید داشتم که آزاد شوم. حسین چهار روز قبل از حمله سراسری بعثی ها به خاک کشور و آغاز رسمی جنگ به اسارت درآمده بود. یعنی 27 شهریور 1359. دشمن می خواست از این اتفاق بهره برداری های خودش را بکند و به همه بگوید که ایران آغاز گر جنگ بود و ...
اخرین عکس ماهچهره خلیلی در آغوش پدرش + عکس دردناک
...> ماه چهره خلیلی و همسرش ابراهیم اشرفی در یک فیلم با یکدیگر آشنا شدند. بعد از این که ابراهیم اشرفی از ماه چهره خلیلی خوشش می اید بدون اطلاع وی با پدر و مادرش صحبت میکند و اجازه خواستگاری از او را می گیرد. یک بار ابراهیم اشرفی در کیش تصمیم می گیرد در زیر آب از دختر مورد علاقه اش خواستگاری کند که این اتفاق نمی افتد. چند مرتبه دیگر برنامه ریزی میکند و باز هم اتفاقاتی منجر به آماده نشدن ف ...
6 دهه بعد از “جازیه” 1594 تومانی مادربزرگ
امکانات امروزی سخت بود، اما همه چیز طعم شیرین تری داشت. مادربزرگ می گوید: از قدیم گفته اند خداوند جهاز دختر را از آسمان می فرستد و من نیز با همین اعتقاد دختر 15 ساله ام را شوهر دادم. اگرچه آن زمان رسم بر نوشتن سیاهه جهیزیه دختران بود، اما برای دخترم سیاهه ای ننوشتیم، چون ازدواجش فامیلی بود. دخترم را در بحبوحه انقلاب در سال 1357 به خانه بخت فرستادم و به خاطر دارم در آن زمان دلار ...
ماجرای دو پرستار شجاع که کرونا را شکست دادند
من را به زندگی برگرداند . خانواده ام گفتند برنگرد سرکار اما برگشتم قربانی یک دختر 13 ساله و یک دختر 10 ساله دارد. طبیعتا بعد از این همه اتفاق، نباید به سر کار برمی گشته اما او از خدمت به مردم به خصوص در این روزهای سخت، دست برنداشته است: دختر بزرگم بعد از آن اتفاقات می گفت که مامان، لطفا دیگه نرو سر کار و دختر کوچک ترم هم به من می گوید که بیمارستانی برو که نوزادها به دنیا می ...
دختر مقتول به خاطر پسر قاتل از قصاص گذشت
دختر نوجوان که پدرش به دست شوهر عمه اش به قتل رسیده بود به خاطر پسرعمه اش از قصاص قاتل گذشت کرد. ساعت 9 شامگاه جمعه 6 تیر سال 98 خبر قتل مرد 30 ساله ای توسط دامادشان به بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر تیم جنایی راهی محل جنایت در پل ششم بلوار ابوذر شدند. بررسی های اولیه حکایت از آن داشت که شب حادثه جشن تولد داماد خانواده بوده اما بعد از پایان جشن ...
بخشش در یک قدمی چوبه دار
...> این تغییر ناگهانی تصمیم مادر آن هم در آخرین لحظه که قاتل پسرش می خواهد قصاص شود و به سزای عملش برسد، معمایی بود که ننه حاج خانم از آن رمز گشایی می کند. از اینکه چه اتفاقی در دل او می افتد که یکهو تصمیمش به طرفه العینی تغییر می کند. ننه حاج خانم رو می کند به مرضیه دختر دیگرش که تا آن لحظه ساکت بود و در سکوت اشک می ریخت. می گوید: دختر جوانم قاتل پسرش را 12 سال پیش بخشید. با خودم گفتم چرا من نبخشم ...
تجاوز به دختر دانشجو در تهران
بود حتی کتکم زده است هربار همسرش را در راه پله ها میدیدم خجالت می کشیدم همه ی ساعات روزم از خودم متنفر بودم تا این که خواستگاری پیدا کردم و از بهزاد خواستم من را و فیلم را فراموش کند تا من ازدواج کنم که کلی با من درگیر شد و تهدیدم کرد آبرویم را خواهد برد. چاره ای نبود و آمدم شکایت کنم. با هماهنگی های پلیسی بهزاد در یک قرار صوری بازداشت شد و وقتی خود را در برابر افشای رازش دید نصب دوربین ...
جزیره ای که در آن زنان را برای ازدواج می دزدند!
نظر او در یک سازمان خیره در حال اجرا بود بررسی کنند. او که در آن زمان 28 سال داشت از اینکه تنهایی سر این جلسه برود نگران بود، اما از آنجایی که می خواست در کار خودی نشان دهد دلواپسی ها را کنار گذاشت. یک ساعت بعد از شروع، آن ها پیشنهاد کردند که جلسه در جای دیگری ادامه پیدا کند و از او دعوت کردند که با ماشین آن ها برود. او، اما اصرار داشت که با موتورسیکلت خودش برود، ولی تا آمد ...
از بررسی وضعیت پیش فروش ماسک در سایت رسمی تا امتنای مراکز واکسیناسیون از تزریق واکسن مشمولین
من در قرعه کشی ایران خودرو برنده شدم، ولی بعد 24 ساعت مرا به دلیل داشتن پلاک فعال در خانواده حذف کردند. ایران خودرو برای کنترل پلاک خانواده به آمار یارانه ها مراجعه کرده که در آن 5 سال پیش من تحت سرپرستی پدرم بودن و بعد آن یارانه پدرم حذف شد. 2 سال پیش من ازدواج کردم، ولی چون پدرم یارانه نداشت به من هم اجازه دریافت ندادند و حالا بر اساس یک آمار قدیمی از یارانه مرا واجد ثبت نام خودرو ...
شش دانگ حواسم به جمکران و سربازیِ امام زمان (عج) بود
) بود. وقتی تلویزیون صحنه های جنگ را نشان می داد، اشک می ریختم که چرا پسر نیستم چرا در جبهه نیستم، چرا نمی توانم بجنگم. دوست نداشتم از این فضا دور شوم و بیفتم پی ازدواج. به مامان جمیله گفتم: نه! برای چی می خوان بیان؟ مرغ مادرم یک پا داشت: زشته، بحث فامیل در میونه! -صد سال سیاه! -دختر دندون غرور رو از دهنت بکن بنداز بیرون! زیر بار نرفتم. مامان جمیله به حال ...
بیوگرافی جالب و خواندنی شاهرخ استخری+ عکس
دخترش دختر با نمک شاهرخ استخری هادی ساعی ، پویا امینی ، شاهرخ استخری و منوچهر هادی - پشت صنه پاهای بیقرار مهران رجبی و شاهرخ استخری در فیلم پس کوچه های شمرون جواد عزتی و شاهرخ استخری در مثل هیچکس شاهرخ استخری در ماه عسل گریم شاهرخ استخری در پرواز در ارتفاع صفر هادی ساعی و شاهرخ استخری بازیگران سریال آمین شاهرخ استخ ...
چشم انتظار حمایت خیرین هستیم زندگی بی درآمد با دو کودک سخت است
...، می خواستم در دوران متاهلی جبران بشه که نشد وبچه هایم هم حسرت به دل مانده اند. دختر بزرگترم شب ها داخل خواب گریه می کنه و پاهاش درد می کنه ونمی تونیم ببریمش دکتر. دختر خاله هایم، عروسی که می شد ، لباس نو می خریدند و من لباس نداشتم و نمی رفتم. بازار یک بار هم بچه ها رو نبردم برا ی خرید یا خودم نرفتم. ما گرسنگی زیاد می کشیم. بارها شده ما نون خشک هم نداشتیم که به بچه ها بدیم و گریه می ...
برخورد نزدیک از نوع چندم!
دل موضوعات بی سروته، معنایی بیرون بکشم و به بی نظمی و آشفتگی سروسامان بدهم . در گذر سال ها (شاپیرو حالا در دهه پنجم زندگی ست)، خودش نیز می پذیرد که همیشه رازی را در قلبش داشته است: چیزی که پیشتر چیزی از آن سر درنمی آورد؛ اما در ژوئن 2016، معما حل شد. شاپیرو تصادفاً دلیل ازخودبیگانگی و رنگ طلاییِ موهایش را فهمید. هرچند که همه چیزهای دیگری که خیال می کرد می داند، حالا دود شده و به هوا رفته بود ...
مرد همسرکش به مرگ محکوم شد
مداربسته حکایت از آن داشت که زوج جوان در مدت اقامت خود چند بار از اتاق خارج شده و آخرین بار شوهر این زن حدود یک روز قبل از کشف جسد به تن هایی از اتاق خارج شده است. در حالیکه تحقیقات در این زمینه ادامه داشت یاسر خودش را به پلیس معرفی کرد و به قتل همسرش اعتراف کرد. او گفت: من و مریم هشت سال قبل با هم ازدواج کردیم و صاحب فرزند دختر شدیم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه به دام اعتیاد افتادم. به همین خاطر ...
دلنوشته همسر ماهچهره خلیلی برای همسرش در روز مادر + عکس
. ازدواج ماه چهره خلیلی ماه چهره خلیلی و همسرش ابراهیم اشرفی در یک فیلم با یکدیگر آشنا شدند. بعد از این که ابراهیم اشرفی از ماه چهره خلیلی خوشش می اید بدون اطلاع وی با پدر و مادرش صحبت میکند و اجازه خواستگاری از او را می گیرد. یک بار ابراهیم اشرفی در کیش تصمیم می گیرد در زیر آب از دختر مورد علاقه اش خواستگاری کند که این اتفاق نمی افتد. چند مرتبه دیگر برنامه ریزی میکند ...
گفتگو با فاطمه جمیلی که با تجاری سازی محصولش می خواهد از نابودی جنگل ها جلوگیری کند
ها را با خودم می بردم. البته گاهی به انجام این کار مجبور بودم، چون کسی را برای نگهداری از آن ها نداشتم، اما حالا دختر و پسرم بزرگ و با ما همکار شده اند. پسرم سرباز دانش بنیان کارخانه خودمان است و دخترم هم کارمند و گرداننده ثابت غرفه های ما در نمایشگاه بین المللی مشهد. او 16 سال دارد، اما خیلی مستقل بار آمده است و مانند پسرم، کسب و کار خودش را در کنار همکاری با ما به راه انداخته است ...
جامانده ها در حرم؛ داستانی که تکراری نیست
پدربزرگم را پیدا کنم؟ من به او گفتم: نگران نباش به خدا توکل می کنیم و به امام رضا(ع) هم متوسل می شویم و من خودم یک کیسه از بین آن همه کیسه را برداشتم و گره آن را باز کردم و تسبیح ها را روی زمین ریختم. شاید باورتان نشود به محض پخش شدن تسبیح ها روی زمین، جوان ناگهان تسبیح مورد نظر خودش را شناخت و بلند فریاد کشید: پیدایش کردم، خدا را شکر، این همان تسبیح پدربزرگم است. با تطابق این تسبیح با مشخصات و ...
سقوط اسرارآمیز دختر 16ساله از پشت بام مدرسه
دست داده بود. مادر وی که در محل حادثه بود و بی تابی می کرد به مأموران گفت: خواستگار دخترم، او را به پایین پرتاب کرد و بعد فراری شد. وی ادامه داد: من سرایدار مدرسه هستم و سال ها قبل از همسرم جدا شدم. بعد از جدایی با دخترم زندگی می کردم که به تازگی متوجه شدم با پسری آشنا شده است. پسرجوان اشکان نام داشت که دخترم را از من خواستگاری کرد. قرار بود به زودی مراسم عقدشان برگزار شود که این اتفاق تلخ ...
مراسم خاکسپاری ماه چهره خلیلی سه شنبه برگزار می شود
در میان گذاشت و گفت دوست ندارد، کسی خبردار شود. من هم امانت دار دوستم بودم و این موضوع را به کسی نگفتم. در این 10 ماه پیگیر حالش بودم؛ اما خودم هم حال خوبی نداشتم. همیشه از خدا می خواستم که سلامتی اش را به دست آورد و اتفاق خوبی برای او رخ بدهد. نظام دوست عنوان کرد: ماه چهره قرار بود در ایران جراحی شود؛ اما به خاطر خانواده اش به لندن رفت تا دیداری با آن ها داشته باشد. بعد هم که درگیر ...
درنگی در یک حال خوب
...> میدونم آقاجان! اما الان که نه! هر وقت که دستم تو جیب خودم بره، خودم نوکری زائرات رو می کنم. عدد 14 رو هر وقت می شنید، اشکی گوشه چشمش می نشست، می پرسیدم چرا؟ می گفت سال ها پیش با روزی 14 عدد شروع کردیم، پیش رفتیم هر جای کار گرهی پیش میومد، می گفتیم خودت راه رو نشونمون بده و نشون می داد. بغضش میترکه، آخ که چه حال دل خوبی داره. غبطه می خورم؛ میگه کی فکرش رو می کرد اون 14 ...
با گالری شخصی روان همسرتان نجنگید
اکرم شاهد/ کارشناس ارشد مشاوره خانواده یکی از بدیهی ترین ذهن مشغولی ها و مشاجرات ابتدای زندگی زوجین؛ مدیریت روابط بین فردی است که پیش از ازدواج هر کدام آن ها داشته و با همان سرمایه ارتباطی وارد زندگی مشترک شده اند. روابط مادر دختری، مادر پسری، خواهر برادری، کاری، دوستانه و... که بخشی از زندگی و تعاملات شخصی هر فردی را شامل می شود. از آنجا که با تأهل، عالم مجردی پایان می یابد ...
تپسی و اسنپ امن نیستند؟/ماجرای دزدیده شدن دختر جوان توسط راننده تپسی
ماشین بگیرم، مطمئن ترین سفر را دارم. چون شماره پلاک، مدل ماشین و اسم، عکس و شماره تلفن راننده را دارم. اما وقتی این اتفاق برایم افتاد و من برای نجات خودم به هر دری زدم، فهمیدم هیچ یک از این اطلاعات به دردم نمی خورد. ما پلاک و مدل ماشین را به همه مجموعه ها از جمله امنیت تپسی دادیم اما امروز جمعه (17 مرداد) است و هنوز هیچ خبری از آن آقا نیست. این دختر جوان که چهارشنبه گذشته از هفت تیر به ...