سایر منابع:
سایر خبرها
90 میلیارد تومان هزینه را تکذیب می کنیم/ ورزی، شریفی نیا و نورعلی از معمای شاه می گویند
موقع برای اولین بار در یک کارنمایشی، شاه رونمایی شد، قبل از آن در طبل تو خالی بدلی ازشاه نشان داده شده بود، ولی این را اشتباه نکنیم، او مطربی بود که شبیه محمد رضا شاه بود و قصه قصه شاه نبود . بعد از آن یک کار مناسبتی برای دهه فجر تولید کردم که شاه یکی از پرسناژهای آن قصه به شمار می رفت . مجموع حضور شاه حدودا 15 سکانس بود . تا اینکه سال ها گذشت و رسیدیم به تولید سریال معمای شاه . ...
طرفداران احمدی نژاد سریال مرا کوبیدند
تبیین های جدی و غلط از دین، باعث شد آنها دست به اسلحه شوند و معارض و معاند شوند و در مقابل مردم بایستند. نکته ای را هم به یاد داشته باشید، چه مارکسیست ها در آن زمان، چه التقاطی هایی مثل سازمان منافقین، چه سازمان های کوچک و بزرگتر دیگر که به این سرنوشت دچار شدند، وقتی به بطن آنها مراجعه می کنید، ممکن است برخی از آنها منکر شوند. اما عمدتا این تصور را داشتند که هدف، وسیله را توجیه می کند. یعنی تو خلق ...
مدافع حرمی که برای رفتن به سوریه گریه کرد و به التماس افتاد
گفته بودند چرا گردن گرفتی؟ گفت چون دوستم پدر نداشت و نمی خواستم ناراحت بشه. اینطور بچه ای بود. ** در هیچ مهمانی مبتذلی شرکت نکردیم * چطور شد که سجاد رفت سپاه؟ پاسدار بودن شما چقدر موثر بود؟ پدر: شاید 50-50. ما تو فامیلمون فرد نظامی نداشتیم جز پسرعموی بنده که تو ژاندارمری بود. سجاد خودش خیلی دوست داشت. حتی من گفتم شما اول درست رو تمام کن، دانشگاه برو بعد هرکاری ...
علی انصاریان: کاش قبل از مادرم بمیرم
همیشه می ترسیدم مبادا آسیب ببیند. همین حالا هم خیلی به حلال و حرام پایبند است چون پدرش هرگز پول حرام به خانه نیاورده و همیشه روی حلال و حرام دقیق بودیم و بچه ها را هم این طوری تربیت کردیم. وقتی مسابقه فوتبال داشت، اگر منزل بودم، بازی هایش را نگاه می کردم و همیشه براش دعا می کردم. بین علی و بقیه بچه ها فرق می گذارید؟ واقعا فرق نمی گذارم و فکر می کنم همه والدین این طور رفتار می ...
چند روایت زنانه از شیره کش خانه های زابل + تصاویر
... حمید باز هم وسط حرف مرد می پرد و می گوید: ولی ما فقط میایم اینجا می کشیم؛ بعد می ریم خونه هامون ... به قول خودش اصلش بچه زابل است ولی مشهد زندگی می کند؛ با مادرش که چند سالی است بیوه شده و حالا او تنها نان آور خانه است؛ در کارگاه ذغال سازی کار می کند؛ یک سالی هست که کراک می کشد؛ می گوید عملش حاصل هم پیاله گی با دایی اش است؛ دایی اش که برای تسکین درد دست و پاهای حمید کراک دستش داده... خلاصه دنیایی ...
ابتذال سینمای ایران به روایت بازیگران + اسامی
پرستو صالحی وی در سال 91 در صفحه فیسبوک خود نوشت: به یک تهیه کننده سر شناسی از سره درد دل گفتم: دلم یه کار طولانی می خواد گفت: اونی ام که بهت کار طولانی بده حال طولانی می خواد... من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسان هایی که بی درخواست و نیاز و... فقط و فقط به کارشون فکر می کنن و بس و متاسفم از وجود کسانی که هنر پاک آریایی را رو با ناحیه 10 قدیم ...
گفتگو با نویسنده سینما و تئاتر ایران و همکار حاتمی کیا در "دعوت"، که این روزها قصه عاشقانه واقعی اش در ...
؛ هر چی باشه... اما اصلش، همه چی اولش با قصه تو ذهنم شروع می شه... من: هر کسی تو زندگیش یک قصه داره. زندگی آدما پر قصه اس... چرا پس یه قصه می تونه اینقدر مهم بشه؟ چیستا: چون بعضی قصه ها نگفتی ان... آدم نه می خواد بگه نه جرات می کنه بگه... نه شاید درست باشه که بگه... اونجاست که وقتی یکی پیدا می شه و زبان مناسبی پیدا می کنه و اون قصه رو می گه، تو یاد ها می مونه... من ...
داستان کودکانه ی درباره ی امام حسین
.... چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود. وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند. مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم ...
نسل جدید سینماگران جوان ایرانی، قصه گویی در سینمای ایران را احیا می کنند و ارتقا می دهند/ یادداشت امیر ...
کافه سینما-امیر قادری: ساعاتی پیش که "پل خواب"، نخستین فیلم بلند اکتای براهنی را دیدم، دلم گرم تر شد. این اقتباس موثر و به روز از رمان "جنایت و مکافات" داستایفسکی، با ساختار موثر و منظم اش، خبر از حضور یک فیلمساز جوان دیگر در شرایط جدید سینمای کشور می دهد. یکی دیگر از نسل کارگردانان جوان باهوشی که داستان تعریف می کنند، سینما را برای سینما می خواهند و در عین حال طیف متنوعی از گرایش های گوناگون هنری، اجتماعی و سیاسی را بازتاب می دهند. خارج از دوگانه شکل گرفته از فرهنگ سینمایی هولناک حاکم بر دهه 1360، وقتی دوگانه تقلبی فیلم های نازل موسوم به جریان اصلی و سینمای نازل جشنواره ای مثلا هنری شکل گرفت و مسیر سینمای ورشکسته سال های بعد کشور را ساخت. حاصل طبقه بندی کم سوادانه ای که بیش از آن که کیفیت محصولات سینمای ایران را، خارج از هر چارچوبی در برخورد با مخاطبش شکل بدهد، اصالت را به خاستگاه و تعریف های قالبی داد. سینمای مثلا هنری ضد داستان- در برابر آثار بدنه داستانی، فیلم پرفروش در برابر اثر نخبه گرا، فیلم هایی که ظاهرا برای سرگرمی ساخته می شوند و آن ها که موضوعات مهم بشری را نمایندگی می کنند، و از این قبیل. هر جور دسته بندی، جدا از شکل واقعی اش: یعنی فیلم بد و فیلم خوب. چرا که قضاوت این گونه در برابر آثار، احتیاج به سلیقه و سواد داشت. در روزگاری که حفظ طبقه و خانواده و قبیله، انگار از هر کنش موثر دیگری، مهم تر بود. حالا اما رسته از این طبقه بندی ها و آموزه های پیش پا افتاده ای که به عنوان سواد قالب می شدند، و نه فقط فضای انتقادی، که مسیر فیلمسازی دهه های قبل را هم تحت تاثیر قرار دادند، نسل جدید فیلمسازان جوان ایرانی، در فضای سالم تر، در حال ساختن آینده سینمای ایران اند. آن ها که می کوشند عوض کسب اعتبار و جایگاه از طریق طبقه بندی های قالبی و مبتذل گذشته، مبتنی بر سابقه داشته و نداشته آدم ها، آثار متنوع شان را (با هدف قرار دادن تماشاگران کم شمار یا پر شمار) روی پرده ببرند و خودشان را در برابر مخاطب عام و خاص (در طیف های گوناگون اجتماع و سلیقه و درک) محک بزنند و پیش بروند. این گروه از سینماگران در دو سه سال گذشته، میزان موفقیت متفاوتی کسب کرده اند، اما همان طور که گفتم، کمتر رد و اثری از آموزه ها و مرزبندی های مضر گذشته، در آثارشان می توان یافت. یکی عام تر داستان تعریف می کند و یکی سراغ ایده های خاص می رود، اما این ایده ها قبل از هر چیز، به دید شخصی این گروه از فیلمسازان دوران تازه، نزدیک است و نه هیچ چیز دیگر. مسیر حرکت به سمت فردیت در سینمای ایران و طبعا، ساختن فضایی برای شکل گرفتن کمپانی های فیلمسازی، در برابر دولت و اقتصاد مرکزی، و شکل دادن به فضای رقابت آزاد و کسب و کار خصوصی. اثر هنری به عنوان یک کالا، در برابر عموم مخاطبان، با سلایق متفاوت. به خاطر وجود همین دنیاهای متفاوت و شخصی است، که نبود تهیه کننده حرفه ای و امکانات و فضاهای لازم برای به عمل آوردن صحیح و کامل این ایده ها، در این دوره تعیین کننده از تاریخ سینمای ایران، بیش از همیشه خودش را نشان می دهد. درباره "پل خواب"، پس از نمایش اش در این دوره از جشنواره فیلم فجر، بیشتر صحبت خواهیم کرد. وقتی که خود فیلم را دیدید. (از جمله درباره نکته سنجی به روز اجتماعی، ظرایف فیلمنامه، دو بازی خوب از ساعد سهیلی و آناهیتا افشار، و موسیقی به دقت استفاده شده اش). تماشای فیلم اما بهانه ای برای گفتن این حرف ها شد، و فهرست کردن نام فیلمسازان جوانی که دور از امراض معمول دهه شصتی سینمای ایران، آثار شخصی با کیفیات متفاوت در چند سال گذشته ساخته اند. از جمله: مهدی کرم پور (بعد از پل چوبی)، سیاوش اسعدی، سام قریبیان، مصطفی کیایی، علی ملاقلی پور، بهتاش صناعی ها، و اکتای براهنی. سینمای فردای ایران، با ورود استعدادهای تازه و پرشمار و اضافه شده به این اسامی در سال های آینده، متعلق به گروه های غیروابسته از طبقه ها و گرایش های مختلف مردم این سرزمین، (دراین باره شکر خدا، شکی ندارم) دنیای تازه ای خواهد ساخت. البته در یک فضای رقابتی با بهترین محصولات سینمای جهان. رونق این سینما، از این به بعد است که آغاز می شود. پا گرفته در زمین سوخته ای که در آغاز این دوران، وارث اش شده ایم. کافه سینما امیر قادری آذر 1394 ...
چطور مسیر زاینده رود "حسن فتحی" را به شبکه خانگی برد
از بازی بزرگانی چون "علی نصیریان" لذت ببری که بازی باورپذیر "فریبا متخصص" در شهرزاد تو را به وجد بیاورد.بازی ها یک به یک بی نظیر.ترانه علیدوستی ، شهاب حسینی ، مصطفی زمانی، مهدی سلطانی و...فرصتی خوب برای احیاءابوالفضل پورعرب . حال صد افسوس سریالی که انتخاب زمان دیدنش به دست خودمان است نمی تواند حریف خوبی برای رقابت باشد و ای کاش که این شهرزاد قصه هایش را روی آنتن برایمان می گفت . ...
آقای دکتر، نافم کو؟
می خواهید بگویید حتما مشکلی نبوده. نه. مریض بعد از دو هفته دوباره مشکل پیدا می کند و این بار می برندش پیش دکتر آشنا. همان لحظه می گوید بستری شود برای عمل. خلاصه به نظر ما دکتر خوب و بد دارد. ولی از ما به شما وصیت، می روید بیمارستان، وقت ترخیص چیزمیزهاتان را چک کنید سر جاش باشد. قصه عقل: با این حرف ها و این چیزها که ما در این سال ها نوشتیم، فکر کنیم جامعه پزشکی دیگر ما را دوستمان ندارد. برای همین دیگر سالم زندگی می کنیم که پامان به مطب هیچ دکتری باز نشود و خلاص. ...
طرفداران احمدی نژاد سریال مرا کوبیدند - فرانسه پایگاه تروریست هاست، داعش یا منافقین فرقی نمی کند
بازیگر بعدی هم اگر تا به حال با من کار نکرده بود می آمد و با فضا و قصه آشنا می شد و این موضوع همینطور تعمیم پیدا کرد به تمام بازیگران. از سوی دیگر من خودخواهی مثبتی داشتم برای اینکه می گفتم حق مردم است که قصه را با بازیگران خوب دنبال کنند. تعهد من به سازمان اوج این بود که 4-3 نفر از بازیگران اصلی من بازیگران خوب باشند ولی من خارج از تعهدم عمل کردم. موج مثبت از طرف اوج سمت من آمد، من این موج مثبت ...
روایتی از آخرین لحظات امام رضا(ع)
طرف قبله هارون را بویید، فرمود: این خاک، جایگاه قبر من است. ای اباصلت، وقتی قبر من ظاهر شد، رطوبتی پیدا می شود. من دعایی به تو تعلیم می کنم، آن را بخوان، قبر پر از آب می شود. در آن آب ماهی های کوچکی ظاهر می شوند، این نان را که به تو می دهم برای آن ها خرد کن، آنها نان را می خورند، سپس ماهی بزرگی ظاهر می شود و تمام آن ماهی های کوچک را می بلعد و بعد غایب می شود، در آن هنگام دست خود را روی آب بگذار و ...
فرماندهان شهید/ علمدار کمیل؛ شهید ابراهیم هادی
تعجب گفتم: کجا هستن؟! باهم به یکی از سنگرهای مشرف به تپه رفتیم. حدود بیست نفر از طرف تپه مقابل، پارچه سفید به دست گرفته و به سمت ما می آمدند. فوری گفتم: بچه ها مسلح بایستید، شاید این حقه باشه! لحظاتی بعد هجده عراقی که یکی از آنها افسر فرمانده بود خودشان را تسلیم کردند. من هم ازاینکه در این محور از عراقی ها اسیر گرفتیم خوشحال بودم. با خود فکر کردم حتما حمله خوب بچه ها و اجرای آتش باعث ترس ...
گپی با سحر قریشی و سمانه پاکدل، بدون سانسور!
استفاده نمی شود! سریال ها و داستان ها همه تکراری شده و مردم به خاطر همین اتفاقات به سمت سریال های ماهواره ای کشیده شده اند. پاکدل: دائم صحبت از فقر و نداری در کارهای هنری است ولی واقعا این فقر و نداری چقدر واقعیت دارد؟ چون ما که می بینیم یک عده ای همیشه سر کار هستند و مشغول بازی در سریال های مختلف هستند، آن هم بدون وقفه و استراحت! خُب حالا شما در نظر بگیرید، داستان های تکراری با بازیگران ...
حجت الاسلام موسوی مطلق: باید به خدا اعتماد داشته باشیم
بشر آمده است بعضی ها مدح است و بعضی ها هم ذم است، بعضی ها هم نوع نگرش تعیین می کند که آیا مدح می کند آن را و یا ذم می کند. مدح قرآن می خواهد انسان را مدح بکند، اولا خدای متعال همه چیز را آفریده و سپس انسان را خلق کرده است. سابقۀ خلقت جن و ملائکه از ما بیشتر است. لذا خداوند در حدیث شریف قدسی هم می فرماید که ای پسر آدم من همۀ اینها را خلق کردم برای تو و تو را خلق کردم برای خودم ...
نمایش نامه های آنتوان چخوف
...، درباره ی انسانیت، آزادی ... (2) مدیر گروه تئاتر در داستان سالگرد (1886) اعلام می کند که هنر مرده است، چون امروز چیزی که باید بگی و تئاتر نیاز داره، حقیقت زندگیه! ... حقیقت زندگی رو همه جا می شه دید، تو قهوه خونه، تو خونه، تو بازار، ولی تو تئاتر برای من حرف بزن! (3) در واقع نمایش های نوینی که مسائلی را مطرح می کردند، احساساتی گری ملودرام رمانتیک را نگه داشتند و برای راضی نگه داشتن ...
فرزند گریه/ سرگذشت سراسر غمبار امام زین العابدین (قسمت سوم)
یکبار طاووس برای من بازگو کرد که: من مردی را در مسجدالحرام و زیر ناودان طلا، دیدم که نماز می گزارد، دعا می کند و می گرید. هنگامی که نمازش خاتمه یافت به نزدش رفتم. دیدم که او علی بن الحسین است. به او گفتم: ای فرزند رسول خدا، آیا بیمناکی در حالی که سه فضیلت از آنِ توست ، تو فرزندِ رسول خدایی و شفاعت جدّت و رحمت الهی، در بر توست؟ آنگاه حضرت فرمود: – ای طاووس، اما درباره حسب و نسب، بدان که ...
آرزوی شهادت پس از سال ها درد و سختی
بلد نبودم چادر بدون کش و روسری سرم کنم. چادر رو عین کلفت ها پیچیدم دور گردنم و چون یک لنگه کفشم هم تو درگیری در اومده بود، آن یکی لنگش رو دستم گرفتم و پابرهنه راه افتادم برم خونمون! منوچهر(آن مرد که بعد ها فهمیدم منوچهر است) گفت:خانوم کوچولو شما برید دنبال خاله بازیتون بهتره، انقلاب رو بسپرید دست ما... ! آرزوی شهادت پس از سال ها درد و سختی و از اینجا قصه آشنایی منوچهر مدق و فرشته ملکی ...
عبدی بازهم با رویاهایش آمد!!
موقع با اورژانس خطر خیلی زود برطرف شد هر چند بجز دوست عزیزمان حال بقیه بچه ها هم آنقدر خوب نبود، امین امرایی از سیمره یک طومار آماده کرده بود همش کنار دست من غر می زد که تو بگو تمامش کند باید همه اینها را از او بپرسم ، مهندس اسماعیلی نژآد مدیرمسئول کاسیت که همان ده دقیقه اول صدای نقدش بلند شده بود و باچهره ای متعجب از میان همان چند دقیقه کلام عبدی چندین پارادوکس یافته بود، حسن ایزدی از یکی از ...
اتوپیای داستان من جهان زائران رضوی است/ فرهیختگی ازیادرفته مشهد
وضعیت زیاد خوب نیست و سنگ سنگینی ست. بسیار نویسندگان بومی این شهر، مشهد را بی معصومیت نوشته اند. البته قصه های نابی هم هستند و گروهی داستان ها با تم شفایافتگان و دخیل نویسی ادامه ی راه را طی کردند. اما من بخش ناگفته و نوشته نشده ای را آغاز کردم و آن، فضیلت کنار حضرت بودن، هم سفره گی و همسایگی و کاتبی حضرت است. سه رمان از من درباره تاریخ مشهد معاصر وجود دارد که در هر سه، به توپ و گلوله ...
پناهندگانی که باعث تغییر جهان شدند
. زیگموند فروید فروید پدر علم روانکاوی شناخته می شود، زیرا توانست رویکرد علمی بشر به ذهن را تغییر دهد. او در آخرین سال های زندگی اش پناهنده شد، چرا که نازی ها کتاب هایش را سوزانده بودند و کنترل اتریش را در سال 1938 میلادی به دست خود گرفته بودند. فروید تصمیم گرفت به همراه همسرش وین را به مقصد لندن ترک کند. او یک سال بعد از پناهندگی، از دنیا رفت. ویکتور هوگو ...
افشاگری پرستو صالحی, صبا کمالی و ماهایا پطروسیان از پشت پرده کثیف سینمای ایران!
صفحه فیسبوک خود نوشت: به یک تهیه کننده سر شناسی از سر درد دل گفتم: دلم یه کار طولانی می خواد گفت: اونی ام که بهت کار طولانی بده حال طولانی می خواد... من هنوز ایمان دارم که تو هنر مقدس هفتم، هستند انسان هایی که بی درخواست و نیاز و... فقط و فقط به کارشون فکر می کنن و بس و متاسفم از وجود کسانی که هنر پاک آریایی را رو با ناحیه 10 قدیم تهران اشتباه گرفتن... . ماهایا ...
عوامل روانی پیدایش غلو در عصر ائمه
رضا(علیه السلام) در حدیثی جهالت را عامل اصلی این پدیده معرفی فرموده اند. (26) در ادامه این حدیث، امام رضا(علیه السلام) به تمثیلی اشاره دارد که در این تمثیل، آن حضرت غالیان را همانند افرادی می داند که آرزوی ایشان، دیدن پادشاه و بهره مندی از تفضلات اوست. به ایشان گفته می شود به زودی پادشاه بر شما وارد می شود، اما مبادا بر غیر او تعظیم کنید و یا دیگری را با نام او (پادشاه) بخوانید. اندکی بعد گروهی ...
اسد:ترکیه شریان حیاتی داعش است/ درخواست العبادی برای شکایت رسمی از ترکیه
تصویر کاملا رومانتیک و رویایی است که می توان به عنوان یک داستان عشقی برای نوجوانان به کار رود. در حالی که واقعیت کاملا فرق می کند. مسئله مربوط به این است که آیا این مسئله بخشی از حل سیاسی سوریه است، هنگامی که من از حل سیاسی حرف می زنم، معنایش این است که این راه حل صرفا سوری باشد، نه غربی و خارجی. وقتی ملت سوریه مرا به عنوان رئیس جمهورشان نخواهند، من باید در همان روز کناره گیری کنم نه روز بعد، این ...
ماجرای برآورده شدن حاجت یک عالم اهل سنت با توسل به امام رضا(ع)
امام رضا(ع) بروم. بنده گفتم حالا چه لزومی دارد که این همه راه را به مشهد بروید؟ همین جا هم امامزادگانی هستند و می توانید به زیارت شان بروید. ایشان گفتند: اگر من به زیارت رسول الله (ص) بروم و ایشان بفرمایند که فرزندم را زیارت کردی یا نه؟ و من نتوانم سلام امام رضا(ع) را به جدشان برسانم خجالت زده خواهم شد! پس باید به زیارت امام رضا(ع) بروم تا بتوانم سلام شان را به رسول الله(ص) برسانم. ...
ایدز و چند نقطه...
سامان می دهد، با مردم، همکاران و فامیل ارتباطی صمیمانه دارد و کار می کند و به دنبال تشکیل خانواده است. مردی که در گذشته ازدواج ناموفقی داشته و امروز با تجربه تر، دنبال زن زندگی است. و قصه یک زن، زنی که او هم مثل همه زن ها، آشپزی و خرید می کند، شاید سر کار می رود و همکارانی دارد و ... فرزندی هم. دختری که حالا هفت ساله است و برای رفتن به مدرسه آماده اش می کند و ظهر مهیای استقبال از او می ...
متن کامل گفت وگوی رسانه اسپانیایی با بشار اسد ترکیه شریان حیاتی داعش است؛ ملت مرا نخواهد همین امروز می ...
مسئله بسیار خطرناک تر که باید با آن تعامل کرد، اسباب و دلایل پشت پرده این گروه است، اولاً طی چند دهه اخیر، یک ایدئولوژی در عقول مردم یا جامعه در جهان عرب از سوی مؤسسات وهابی و با پول های سعودی برای حمایت از چنین ایدئولوژی کورکورانه و التقاطی، ریشه دوانده است. بدون برخورد با چنین ایدئولوژی، حرف هایی همچون “ما داعش یا النصره یا هر گروه دیگر وابسته به القاعده را نابود خواهیم کرد” وقت کشی خواهد بود ...
از عبور میان دریای خون تا ازدواج در روز دوازدهم
می داد تشویق به آن عمل می کرد، خیلی دوست داشت بچه هایش ادامه تحصیل دهند و من هم بعد از شهادتش سعی کرده ام بچه ها را در راستای آرزوی شهید سوق دهم، به شکر خدا فرزندانم تحصیلات خود را ادامه داده اند و امیدوارم خداوند قبول کند. دوست داریم علت این که شهید صمصام طور را بعضی ها معلم و الگوی خودشان می دانند را از شما بپرسیم؟ علت را به نظرم باید از خودشان بپرسید شاید آنچه که من از شهید ...
مهراب قاسمخانی از سبیل عجیب, شلوارک و خاطره بامزه دخترش گفت!
شرت پوشیده ام، حتی شب عروسی ام کت و شلوار نپوشیدم. نگران نیستی با این سبک لباس پوشیدن، بچه هایت بگویند چرا شبیه بقیه پدرها نیستی؟ دخترم خاطره جالبی در این مورد دارد. یک بار جلسه انجمن اولیا و مربیان در مدرسه بود. همه پدرها آمده بودند. دخترم که نمی دانست من آمده ام یا نه، از یکی از دوستانش پرسیده بود: بابای من آمده؟ دوستش گفته بود: نمی دونم ولی یکی بود تی شرت قرمز انگری بردز ...