سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 14 ساله با سیم شارژر موبایل مادرش را خفه کرد! / مادربزرگ درخواست اعدام کرد
دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. روز حادثه دوباره با مادرم سر همین موضوع درگیر شدیم و کارمان به کتک کاری کشید و بعد هم هر دو با ناراحتی خوابیدیم. حدود ساعت 5 صبح بود که برایم پیام آمد و بیدار شدم. با گوشی سرگرم بودم که مادرم وارد اتاق شد و با دیدن گوشی تلفن در دستم داد و بیداد به راه انداخت. از حرف ها و رفتارش خیلی ناراحت شدم. احساس حقارت کردم. به همین خاطر در یک لحظه ...
فرار زن دوچرخه سوار افغانستانی از دست طالبان / فیلم
طالبان می گوید، اگر مسلمانی نباید دوچرخه سواری کنی، باید در خانه بمانی، عبادت کنی و ازدواج کنی. اما من ازدواج نکردم. به دانشگاه رفتم و ورزشکار شدم ، اینها گفته های سونیا سلطانی است، عضو تیم دوچرخه سواری افغانستان که از دست طالبان از کشور گریخته و فعلاً در ترکیه به سر می برد
معمای مرگ مشکوک زن جوان
...> علاوه بر آن، برادر زن فوت شده بابت مرگ مشکوک خواهرش از داماد خانواده شکایت داشت و به پلیس گفت: دامادمان با خواهرم ارتباط خوبی نداشت. این مرد، مخفیانه با زن دیگری ازدواج کرده و برای خواهرم هوو آورده بود. خواهرم از آن موقع یک روز خوش در زندگی اش ندید. در این مرحله ماموران از شوهر زن فوت شده تحقیق کردند که وی در جریان تحقیقات گفت: من و همسرم 9 سال قبل ازدواج کرده و در شهرستان دماوند ...
پست احساسی رونالدو پس از بازگشت به یونایتد
باشگاه قرار گرفت. حسم را نمی توانم الان توضیح دهم وقتی می بینم که قرار است به اولدترافورد بازگردم. این اتفاق به مانند یک رویا برای من است. رویایی که تحقق یافته است. وی ادامه داد: با اینکه در این سال ها من مقابل منچستریونایتد قرار گرفتم و یک حریف برای آنها بودم، هیچ وقت عشقم و احترام نسبت به طرفداران این تیم و حاضر در اولدترافورد کم نشد. بازگشت من به اولدترافورد و اتفاقی که الان برایم رخ ...
دختر 14 ساله با کابل شارژر مادرش را خفه کرد/راز شوم دختر برملا شد
که صحبت های دختر 14 ساله با تناقض هایی همراه بود پدر وی گفت: من و همسرم حدود 20 سال قبل ازدواج کردیم .اما سال هاست که با هم اختلاف داریم و فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی می کردیم. تا اینکه حدود دو هفته قبل با ردگیری با همسرم درگیر شدم و این بار خانه را ترک کردم و به خانه مادرم رفتم. تینا هم همراه من به آنجا آمد. وی ادامه داد: در این مدت در خانه مادرم بودیم .تا اینکه پنجشنبه دخترم گفت دلش ...
قتل مادر به دست دختر نوجوان
. نزدیک ظهر بیدار شد و به آشپزخانه رفت تا آب بخورد که روی زمین افتاد و از هوش رفت. در حالی که صحبت های دختر 14 ساله با تناقض هایی همراه بود، پدر او گفت: من و همسرم حدود 20 سال قبل ازدواج کردیم؛ اما سال هاست که با هم اختلاف داریم و فقط به خاطر دخترمان کنار هم زندگی می کردیم. تا اینکه حدود دو هفته قبل با همسرم درگیر شدم و این بار خانه را ترک کردم و به منزل مادرم رفتم. تینا هم همراه من به ...
اعتراض اولیای دم به حکم قاتل مادر
سلیمانیه از مرگ مشکوک زن 40 ساله در خانه اش حوالی خیابان پیروزی باخبر و راهی محل شدند. دختر آن زن که در محل حاضر بود و مأموران را باخبر کرده بود، گفت: ساعتی قبل در اتاقم استراحت می کردم که یکباره متوجه شدم مادرم روی زمین افتاد. بلافاصله از اتاقم بیرون آمدم و بالای سرش رفتم، اما هر چه صدایش کردم جوابی نشنیدم. او بی هوش روی زمین افتاده بود که همان موقع با اورژانس تماس گرفتم ولی بی فایده بود و مادرم نفس ...
رابطه دختر معلول با پسر عطرفروش به سیاهی کشیده شد
خانواده صمد به شدت مخالف ازدواج ما بودند زیرا من معلولیت جسمی داشتم. حالا هم که زندگی ما در آستانه ویرانی قرار دارد، آن ها مرا مقصر زندگی جهنمی پسرشان می دانند چرا که... این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که با یک تصمیم اشتباه و به قول خودش احمقانه تا آستانه مرگ پیش رفته است. این زن جوان با بیان این که تحمل بدرفتاری و کتک کاری های همسرم را نداشتم، درباره قصه زندگی خود گفت: زمانی که ...
جزئیات هولناک ترین جنایت مشهد در اعترافات پسر 15 ساله / نوجوان شیشه ای چطور پدر و مادربزرگش کشت و جسدشان ...
. آن ها بی محابا وارد شعله های آتش شدند و دقایقی بعد در حالی زبانه های سوزان آتش فروکش کرد که ناگهان اجساد یک زن و مرد در پذیرایی منزل نمایان شد. نیروهای آتش نشان با مشاهده اجساد پیرزن و مرد میان سال بلافاصله ماجرا را به پلیس اطلاع دادند و خود به بررسی کارشناسی دقیق علت آتش سوزی پرداختند. گزارش خراسان حاکی است، با آن که بررسی های مقدماتی صحنه حادثه حکایت از یک آتش سوزی غیرعمدی داشت اما در ...
خرید انگشتر و ضبط صوت با هزار تومان
تیرانداز تعریف می کند: سال 1367 وارد کلاس تئاتر مدرسه هنر و ادبیات شدم. در این کلاس حدود 30 دانش آموز 16 تا 17 ساله دختر بودند که پس از نگاه به هر یک از آنها خواستم با این هنرجویان آشنا شوم، در این میان دختری با کمی فاصله از دیگر دانش آموزان نشسته بود که پس از معرفی خود در دل گفتم این دانش آموز سوداهایی در سر دارد. این دختر سیما تیرانداز بود. پس از کلاس مهدی هاشمی از چگونگی کلاس و دانش آموزان پرسید و ...
تجاوز جنسی مرد شیطان صفت افغانی به زن تهرانی | عکس مرد متجاوز
شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد. متهم حامد . ک 24 ساله و از اتباع کشور افغانستان در همان تحقیقات اولیه صراحتا به دو فقره آزار و اذیت همراه با تهدید شاکیه اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: حدودا دو هفته پیش ، به صورت غیرقانونی و قاچاق از افغانستان وارد ایران شدم ؛ در طول این مدت بیکار بودم و شب ها در پارک می خوابیدم . چند روز پیش در حال پرسه زنی در منطقه یوسف آباد بودم که دیدم در خانه ای ...
کاش می توانستم پسرم را نجات دهم
...> هنوز هم عذاب می کشد. هنوز هم درد دوری از پسرش او را آزار می دهد: حسرت های زیادی در دلم مانده است. من عاشق همسر سابقم بودم. اما در زندگی با او خیلی عذاب کشیدم. سال 88 بود که با او ازدواج کردم. خیلی عذاب کشیدم. مشکلات اخلاقی داشت، برای همین توافقی از او جدا شدم. ولی طبق قانون اهورا تا هفت سالگی باید پیش مادرش می ماند. همین مسأله باعث نابودی زندگی پسرم شد. کاش بیشتر تلاش می کردم تا پسرم را از این زن بگیرم. ای کاش آن لحظه آنجا بودم و می توانستم اهورای کوچکم را نجات دهم. این حسرت ها زندگی مرا نابود کرده است. ...
سارق خودروهای مدل بالا برای دهمین بار دستگیر شد / متهم: خلاف در خونم است
حادثه 24 - در آلمان و فرانسه دوره مکانیکی دیدم اما به جای اینکه راه درست را بروم راه کج رفتم و خلافکار شدم. اینها را مجرم سابقه داری می گوید که تا به حال 10بار به اتهام سرقت و زورگیری بازداشت شده است. او جزئیات بیشتری از سرقت هایش را شرح می دهد. فقط خودرو سرقت می کردی؟ فقط خودروی مدل بالا. تخصص من ماشین هایی مانند بنز و بی ام و، لندکروزر و هیونداست. اصلا سمت ماشین های دیگر ...
نقشه شوم خواننده سرشناس برای دختران جوان
...: از ساعت 12 ظهر که سوار ماشین مهران شدم تا حدود 10 شب داخل ماشین او بودم. تا جایی که به خاطر دارم وقتی بهوش می آمدم به جز مهران، پسر دیگری هم سوار بر ماشین بود اما من اصلا حال خوبی نداشتم و دوباره از هوش می رفتم. حتی قدرت صحبت کردن هم نداشتم. آنها حدود 10 شب مرا مقابل خانه مان رها کردند و من درحالیکه گیج بودم زنگ خانه مان را زدم و وقتی وارد شدم از هوش رفتم که خانواده ام با دیدن وضعیتم مرا به ...
داماد خشمگین مشهدی با ماشین از روی مادر زنش گذشت + عکس بازسازی قتل
به گزارش مشهد فوری ، اواسط مرداد گذشته، زنگ تلفن مرکز فوریت های پلیس (110) به صدا درآمد و خبر حادثه ای وحشتناک در بی سیم های پلیس پیچید. اطلاعات دریافتی حکایت از آن داشت که زنی به نام معصومه زیر چرخ های خودرو ساینای دامادش جان باخته است. در پی دریافت این خبر، بی درنگ نیروهای کلانتری قاسم آباد مشهد با دستور سرهنگ سیدرضا معطری، عازم بیمارستان شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. بررسی های مقدماتی نشان می داد ماجرا از یک اختلاف خانوادگی شروع شده و داماد جوان پس از آن ک ...
دردسر مرگ سارق برای جوان عاشق پیشه
. نوزاد که بودم والدینم در خیابانی در شهرستان فسای استان فارس رهایم کردند. زوجی که سال ها ازدواج کرده و بچه نداشتند مرا از هفت سالگی از بهزیستی تحویل گرفتند و نزد خودشان بردند. مادرخوانده ام دختر می خواست که نشد و با من اختلاف و درگیری داشت. سال 90صلاحیت نگهداری ام ازآن ها سلب شد، اما با اصرار پدرخوانده دوباره به خانه بازگشتم. هم درس می خواندم و هم کار می کردم. پنج ماه پیش ...
چهره فشن و آرایش غلیظ الناز حبیبی در کنار فهیمه پایتخت + عکس
...> از همان بچگی عشق بازیگری داشتم. سال 1376 در کانون پرورش فکری، زمانی که 9 ساله بودم از طریق شوهر دختر عمه اش که مدیر تولید بود برای بازی در فیلم دفترچه خاطرات انتخاب شدم. برای بازی در آن فیلم دنبال دختری سر و زبان دار و بامزه می گشتند که مرا انتخاب کردند، با پدرم تماس گرفتند و پس از رضایت ایشان بازیگر شدم پدرم به شدت طرفدار هنر است و از موسیقی تا سینما همه هنرها را دوست ...
بهترین رمان های عاشقانه ایرانی – عشق در دل اجتماع و سیاست مواج و طوفانی
. سودابه که همه معتقدند شباهت زیادی به عمه اش دارد به عقیده ی پدر و مادرش در آستانه ی ازدواجی احساسی و عجولانه قرار گرفته است. آن ها از سودابه خواسته اند داستان عمه اش را بشنود و سپس تصمیم بگیرد. محبوبه داستان عاشقی خودش را که در اولین سال های حکومت رضاشاه در ایران اتفاق افتاده است، تعریف می کند؛ داستان عشق دختری از خانواده ای فرهیخته به شاگرد نجاری به نام رحیم. محبوبه از پافشاری خودش برای این ازدواج می ...
جوان 28 ساله: منشی شرکت را صیغه کردم ولی ....
نگاهی غضب آلود داشته باشد تا از ترس به امر و نهی هایش پاسخ مثبت بدهیم. حتی پدرم جرئت نمی کرد با او مخالفت کند. در واقع مادرسالاری عجیبی در خانه حکمفرما بود، تا این که من در سال آخر دبیرستان عاشق دختر همسایه شدم. اگرچه هیچ وقت نتوانستم عشقم را به او ابراز کنم اما از نگاه های پروانه می فهمیدم که او نیز به من علاقه مند است. خلاصه در حالی که عاشق بودم، وارد دانشگاه شدم و در رشته مهندسی راه و ...
توهم بروسلی مرا سارق کرد!
بستری شدم. با همدستت نسبت داری؟ شوهر خواهرم هست. او مغازه لوازم خانگی داشت و وضع مالی خوبی داشت. اما او را هم به خاطر پول بیشتر اغفال کردم. از شیوه سرقت بگو. حوالی جنوب شهر و خیابان فداییان اسلام چند انبار کالا را شناسایی کرده بودم. سراغ نگهبان یکی از انبار های کولر گازی رفتم و او را هم با وسوسه پول بیشتر گول زدم. طبق نقشه به طور صوری دست و پای آن مرد نگهبان را بستم. به خاطر ...
دختر 15 ساله: قصد رفتن به خانه مجردی پسرها را داشتم
کنم و نزد آن ها بروم. من هم که از عاقبت فرار از خانه اطلاعی نداشتم و تنها فریب لبخندهای هوس آلود را خورده بودم در یک فرصت مناسب از خانه فرار کردم و نزد آن ها رفتم و تا شب در پارک ها و خیابان ها به گشت و گذار پرداختیم. از سوی دیگر پدرم که متوجه فرار من شده بود ماجرا را به پلیس اطلاع داد و آن ها مرا در حالی دستگیر کردند که نیمه شب قصد رفتن به خانه مجردی آن پسرها را داشتم و ... حالا که به کلانتری هدایت شدم تازه فهمیدم که اگر پلیس کمی دیرتر مرا ردیابی کرده بود معلوم نبود چه بلای وحشتناکی بر سرم می آمد و ... ...
بازداشت بلاگر جوان به خاطر قتل یک دزد تهران / سر قرار با شیلا رفته بودم + عکس
به گزارش رکنا، ساعت 11:30 دقیقه شامگاه چهارشنبه گذشته بازپرس ساسان غلامی در جریان مرگ مشکوک مرد جوانی قرار گرفت. به دنبال اعلام این خبر، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. با حضور تیم تحقیق در محل معلوم شد فردی که با پلیس تماس گرفته، پسر جوانی به نام شایان است. وی با اشاره به جسد مرد جوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من از شهرستان آمده ام و امروز در خیابان راه می رفتم که این مرد ...
چرا علامه حکیمی ازدواج نکرد؟
.... من آن روزها در فرهنگستان کار می کردم، چون از شرکت سهامی انتشار بیرون آمده بودم و شخصی مرا به آقای دکتر فریدون بدره ای که چند روز پیش درگذشت، معرفی کرد و من در فرهنگستان مشغول به کار شدم. روزی آقای حکیمی هم به فرهنگستان آمد، نمی دانم با چه کسی کار داشت. من ایشان را کنار کشیدم و جریان را برایش گفتم. آقای حکیمی گفت من طرحی دارم که بسیار سنگین و زمان بر است، می خواهم گوشه ای بنشینم و این کار را ...
دومین دستگیری در پرونده متهم به قتل بدشانس
...> راستش من آدم بدشانسی هستم. هم آن موقع بدشانسی آوردم و هم حالا. من بی گناهم. باور کنید در مرگ سارق نقشی ندارم. همانطور که چندماه قبل وقتی به اتهام قتل پدرخوانده ام از من شکایت کردند و بازداشت شدم مدام گفتم که بی گناهم اما کسی باور نمی کرد تا اینکه جواب پزشکی قانونی به همه ثابت کرد که من گناهکار نیستم. پدرخوانده ام سکته کرده بود اما مادرخوانده ام می گفت تو او را کشتی. چند ماهی زندان بودم تا این که ...
نادره دوران؛ علامه محمدرضا حکیمی
و ترجمه کتاب فلسطین و حقوق بین الملل. در بین سالهای 54 تا 56 دیدم آقای محمد رضای حکیمی تقریظی بر یکی از این دو کتاب در مجله ای نوشته بود. این بزرگواری ایشان بود که با آنکه مرا نمی شناخت چنین تعریفی از کتاب من داشته باشد. تصمیم گرفتم به هر ترتیبی شده ایشان را ملاقات کنم. متوجه شدم ایشان به کتابفروشی طوس به مدیریت آقای باقرزاده در خیابان 16 آذر نزدیک دانشگاه تهران سر می زند. آنجا رفتم و قرار ملاقات ...
روایت یک مادر پرماجرا که استارتاپی شد/بعد از بچه دوم کسب و کارم را راه انداختم
بته گاهی هم مادر و پدرم یک نمره ای می دادند. بچه ای بودم که از همان ابتدا وقتی وارد مدرسه یا هر جایی می شدم، بخاطر قدرت کلام خیلی بالایی که داشتم خیلی زود شناخته می شدم. روز اول مدرسه، رفتم بالا و پشت تریبون شعر خواندم و حرف زدم و از همانجا انگشت نمای همه بودم.کلاس چهارم بودم که با بچه های پنجم دبستانی رفتم سر کلاس تیزهوشان نشستم. پنجم دبستان هم دوباره کلاس تیزهوشان را شرکت کردم و سپس برای مقطع را ...
به مناسبت هفتم شهریور دهمین سالگرد درگذشت مرحوم ناصر میرزایی
...! نهر آبی کنار منزل مان در محله ی شاه آباد(مطهری کنونی) بود. مدام از روی آن می پریدم! دوران تحصیل به ورزش های تنیس روی میز، دو و میدانی، والیبال و بسکتبال هم روی آوردم. پس از آن فوتبال عشقم شد! اگر عاشق باشی می دانی دل کندن از معشوق چگونه است! اول بازیکن و بعد هم مربی! 42 سال! نمی توانم دل بکنم! دشوار است... * از سال 1353 صحبت کنید. تیم جوانان لرستان و مقام دوم کشور در اصفهان بر ...
گرفتن مستمری پدر به قیمت از دست دادن حقوق یک زن متأهل
چند سال پیش وقتی برای نخستین بار با پدیده جدا شدن همسران برای دریافت مستمری پدر زنان مواجه شدم، دهانم از تعجب باز مانده بود. صرف نظر از قانونی یا غیرقانونی بودن این کار، شدت غیر اخلاقی بودنش آن را برایم غیر قابل باور کرده بود. زن و شوهری که این کار را کرده بودند دورا دور می شناختم و تا جایی که به یاد دارم شنیده بودم آنها از تمکن مالی خوبی برخوردارند! با وجود این برای دور زدن قانون از هم جدا شده بودند تا خانم مستمری پدرش را دریافت کند. جالب تر از همه اینکه زوج مذکور در سنین میانسالی بودند! بعدها با مصاحبه ها و اخباری از این دست مواجه شدم و فهمیدم این عمل غیر قانونی و غیر اخلاقی چندان هم غیر معمول نیست و حتی سازمان تأمین اجتماعی از آمار 6 هزار طلاق صوری در سال 94 خبر داده است! در عمل این واقعیتی است که همچنان در کشور اتفاق می افتد. هرچند شاید مانند هر پدیده غیر قانونی دیگری نتوان برایش آمار و ارقام درستی بیان کرد. پدیده طلاق های صوری برای دریافت مستمری پدر از سوی خانم ها صرف نظر از اینکه بدیهیات اخلاقی و وجدانی را زیر پا می گذارد و موجب پایمال شدن حقوق افرادی می شود که واقعاً نیازمند این مستمری هستند و این حقوق به آنها می رسد، می تواند تبعات فردی و خانوادگی برای خود این زنان هم داشته باشد. عقد ازدواج دائم در زندگی مشترک تعهداتی را می آورد که صیغه 99 ساله نمی تواند این تعهدات را تضمین کند. به خصوص اگر در جایی ثبت نشده باشد که طبعاً این ازدواج ها در جایی ثبت نمی شود تا بتوانند با این پنهانکاری مستمری پدر فوت شده را دریافت کنند. در واقع زنانی که پس از فوت پدر برای دریافت مستمری پدرشان از همسر خود طلاق می گیرند اگرچه مبلغ ماهانه مستمری را ممکن است به دست بیاورند اما با این اقدام و جدایی و زندگی مشترک بر پایه صیغه 99 ساله، عملاً حمایت های قانونی موجود برای یک زن متأهل را از خود سلب می کنند و در معرض آسیب هایی قرار می گیرند. به طور نمونه این زنان از حقوق قانونی همانند ارثیه و مهریه محروم می شوند، چراکه ازدواج مجددشان با همسرانشان به صورت پنهانی است و جایی ثبت نمی شود تا از این طریق بتوانند حقوق پدر را دریافت کنند. غافل از اینکه عدم ثبت ازدواج آنان را از حقوق قانونی زن متأهل محروم می کند. از سوی دیگر این افراد زندگی خود را در معرض فروپاشی قرار می دهند. اگر این زن و شوهر ها با مشکل مواجه شوند از آنجایی که عملاً پیوندی قوی میانشان وجود ندارد و سندی دال بر ازدواج و همسر بودنشان موجود نیست، خیلی راحت تر زندگی شان از هم می پاشد، بدون آنکه بتوانند بعد از جدایی حقوق خود را از همسر مطالبه کنند. حتی فرزندان این خانواده ها هم با مشکلاتی مواجه می شوند. در کنار این برخی از این افراد با وجود در قید حیات بودن مادر یا خواهر مجرد و مطلقه ای که به این حقوق و مستمری نیاز دارند اقدام به چنین کاری کرده و در عمل برای خانواده خودشان هم مشکل درست می کنند، چراکه موجب تقسیم مستمری بین بازماندگان خواهند شد و جدایی و مطالبه مستمری می تواند سهم سایر بازماندگان را از مستمری موجود کمتر کند. بدیهی است در یک خانواده سالم حتی اگر نیاز مالی وجود داشته باشد زن و شوهر هرگز حاضر نمی شوند برای دریافت کمک مالی مستمری از یکدیگر جدا شوند. چنین رفتاری بیانگر چالش های اساسی در ساختار این خانواده هاست. در کنار تبعات فردی و خانوادگی طلاق های صوری برای دریافت مستمری پدر تبعات اجتماعی متعددی هم دارد. چنین رفتاری دور زدن قانون است و فشار مضاعفی را به صندوق های بازنشستگی که همین حالا هم در شرف ورشکستگی هستند وارد می کند. همچنین موجب می شود تا افراد ذی حق و نیازمند مستمری نیز در معرض تصمیم هایی قرار بگیرند که ممکن است این حق را از آنان سلب کند. درست همانند طرحی که هم اکنون در مجلس است و بنا دارد تا مستمری دختران مجرد و بیوه را تا یک سوم کاهش دهد و این مسئله نگرانی هایی را برای بازنشستگان و مستمری بگیران به وجود آورده است و موجب شده تا به قول قدیمی ها دست پدرهایی که دخترانشان ازدواج نکرده اند یا طلاق گرفته و درآمد و کمک خرجی ندارند از قبر بیرون بماند. عدم حمایت از افراد نیازمند به این مستمری ها بار نهادهای حمایتی همچون کمیته امداد را سنگین تر می کند و زمینه ساز بروز آسیب های اجتماعی در جامعه خواهد شد. ...