خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
نقش های منفی را دوست دارم/ پارسال به آقاخانی گفتم سیمرغ مال توست
، دوست دارم روزی برسد که از این جشنواره جایزه بگیرم. البته فضای جشنواره حافظ که بر عهده علی معلم است، راحت تر و صمیمانه تر است اما جشنواره فجر هم با روند رو به رشدی که دارد. امسال بهتر از تمام سال های قبل برگزار خواهد شد. وی با اشاره به نقش خود در آخرین بار کی سحر رو دیدی؟ گفت: همان طور که گفتم در اینجا هم نقش منفی ایفا می کنم. آقای موتمن این نقش را به من پیشنهاد کرد و من هم با کمال میل ...
سانتی چند حساب کردند؟!
زبان دراز هفته نامه آیینه یزد این که بگویید همه حرف های محمودخان دیوان الدوله بر سبیل بردن لولو...- و آب را بریزید آنجا که... و تو هم هاله ای بود این هم ظلم و عدول از اعتدال و عدالت است. زیرا بسی سخنان از نوع دیگر هم از وی نقل شده است. مثلا گفته اند نقل است روزی که خودروسازان داخلی یک شبه پراید را به نرخ بنز به بازار عرضه کردند فرموده بودند: کیلویی چند؟!! باز اشتباه نشود منظورشان همان ماشین بوده! بنده هم روز گذشته پس از اینکه هفت بار میدان آزادی تا میدان باهنر را رفتم و برگشتم تا جای پارک پیدا کنم دیدم نه تنها در مسیر اصلی بلکه کوچه های اطراف هم مثل انبار کارخانه های خودروسازی داخلی، کیپ کیپ گردیده است تا بالاخره بعد از ایستگاه اتوبوس چندمترمانده به ورودی کوچه جای پارک پیدا کردم. هنوز از پیدا کردن جای پارک سرمست بودم و نگاهی به پشت سر که خوابم یا بیدارم؟ ناگهان مامور زحمتکش قبض به دست را دیدم که در حال چسباندن قبض جریمه است. حدود صدمتر را در چند ثانیه طی کرده و خودم را به آنها رساندم و عرض کردم قربان چه تخلفی چه تخطی از قانون شده است؟ فرمودند در محوطه ایستگاه نرسیده به کوچه پارک کردی بنده هم شاقول و ترازومتر استاد حسن را که در ماشین جا گذاشته بود از سپر تا آخرین نقطه خط مماس متر کردم دیدم 4 سانت و 2 میلی متر بر منتهی الیه خط زرد مماس می باشد فرمایش فوق به ذهنم اثر کرد و به پیروی از آن بزرگ گفتم کیلویی چند؟ گفتند چه می گویی؟ فوری.... گواهی نامه، بیمه، معاینه فنی، کارت ماشین... عرض کردم قربان ببخشید جسارت شد دست پاچه شدم منظورم این بود که سانتی چند؟ و بلافاصله عرض کردم زبان دراز در همه امور تابع قانون است. زبان دراز ...
بازیگر آخرین بار کی سحر رو دیدی :با تیم حرفه ای کار کردم
باشگاه خبرنگاران: شیوا کریمی بازیگر فیلم سینمایی آخرین بار کی سحر رو دیدی؟ گفت: من شاگرد آقای فرزاد موتمن بودم و از اینکه از بین چندین نفر انتخاب شدم و نقش فیلم به من پیشنهاد شد، خوشحالم. وی افزود: من در کلاس بازیگری آقای موتمن شرکت می کردم و وقتی برای انتخاب بازیگر فرم پر کردم و با من تماس گرفته شد، به دفتر آقای موتمن رفتم و با خواندن فیلمنامه آن را قبول کردم. وی افزود: با ...
من محمد را به گلوله بستم
بی سر شهید شوی. خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمی شود محمد! همه تیرهایی که نثارت کردم به سینه و پهلو هایت خورد. وقتی که پیکرش را آوردند و نحوه شهادتش را فهمیدم نابود شدم. با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان می کردم چیزی به تو نمی رسد. *ای که بر تربت من می گذری، روضه بخوان یک دوست دیگری هم داشت که به واسطه شهید خلیلی با او آشنا شده بود. همین بنده ...
گلر استقلال: خوشحالم با نویر و بوفون مقایسه می شوم
فصل خوبی را پشت سربگذارم. وقتی پیشنهاد استقلال خوزستان به دست تو رسید، کسی را به جز نیلسون می شناختی که در فوتبال ایران بازی کند؟ خب چند بازیکن بودند که در فوتبال ایران بازی کرده بودند و من در مورد شرایط فوتبال کشور شما با آنها صحبت کرده بودم. آنها به من گفتند که شرایط فوتبال ایران از نظر فنی حسابی با برزیل فرق دارد و من با این ذهنیت به فوتبال ایران آمدم. البته این را هم بگویم ...
ماجرای تکان دهنده زن جوانی که به زور شوهرش تن فروشی می کرد !
روح این زن حتی با حمایت قانون هم درمان نمی شود. بعد از پایان جلسه رسیدگی به پرونده مینا در شعبه 71، خبرنگار ما با او گفت وگویی انجام داده است که می خوانید: *چند وقت است در زندان هستی؟ از سال 88 زندانی شدم، حالا می شود شش سال تمام. *همان اوایل به اینکه قاتل هستی اعتراف کردی، چرا رسیدگی به پرونده طولانی شد؟ برای اینکه حرفم را باور نمی کردند. البته اول خودم ...
حسین فردوست صمیمی ترین دوست شاه بود!
تیمسار ارتشبد حسین فردوست (1296 - 1366) هم درس و رئیس دفتر ویژهٔ اطلاعات محمدرضا شاه پهلوی؛ یکی از برجسته ترین و مؤثرترین چهره های سیاسی اطلاعاتی دوران حکومت پهلوی بود. زندگی حسین فردوست از دوران کودکی به عنوان دانش آموز دبستان نظام وارد کلاس مخصوصی شد که رضا شاه برای ولیعهدش محمدرضا پهلوی ترتیب داده بود. رضا شاه که تمایل داشت درکنار فرزندش دوست و همبازی درسخوانی باشد ...
عباس غزالی با"دلبری"به خانواده شهدا ادای دین می کند
با هنگامه قاضیانی و آتیلا پسیانی همبازی شدم. این اثر سینمایی از این جهت برایم حائز اهمیت است که علاوه بر همبازی شدن با بازیگران خوب نقش یک فرزند شهید را بازی کردم و خوشحالم که توانستم به نوعی ادای دین کنم، آن هم نسبت به عزیزانی که به گردن ما حق دارند. غزالی در پایان با اشاره به اینکه خودش را جزئی از اعضای خانواده تلویزیون می داند ،گفت: قطعاً اگر پیشنهاد خوبی از سوی تلویزیون داشته باشم حتماً آن را می پذیرم، پیشنهاد خوب نه از جهت عباس غزالی بلکه از جهت کیفیت سریال چرا که ما برای مردم کار می کنیم و آنها باید لذت ببرند. ...
اگر برانکو نبود پرسپولیس نابود می شد!
روز نو : پای درد و دل بهروز رهبری فرد که بنشینید حرف های زیادی برای گفتن دارد، حرف هایی که خیلی هایش را نمی شود منتشر کرد و می گوید این ها دوستانه بین خودمان بماند. دل پری از طاهری و پیشکسوتان پرسپولیس دارد و صادقانه نظرش را درباره همکارانش می گوید. چه شد که از تیم امید پرسپولیس کناره گیری کردید؟ آخرین بازی نیم فصل بود که عذر بزیک را خواستند و گفتند شما باش و شاه محمدی ...
دزد عزیز دمت گرم
زیبا ادا می کنند آدم تفاوت عین و ح و ص را خوب می فهمد . نگاه به آسمان کردم و امروز غربت امیرچخماق را خوب فهمیدم . یادم میاد دو سه روزی از عید نوروز خیلی سال پیش گذشته بود . به چوب برق کنار کوچه امان تکیه زده بودم تا مسافران نوروزی را راهنمایی کنم فکر کنم کوچکترین لیدر تور بودم هر چند دایی ام لطف می کرد و چند وقت یکبار می گفت بچه برو تو . تا آن لحظه نزدیک به ده بار آب انبار شش بادگیری را نشان ...
داستان کودک 6 ماهه در روستای شهیدان سید
پدرش راضی بودیم و هنوز هم راضی هستیم.شب قبل از شهادت پسرم غلام، ایشان را در خواب دیدیم که با او حرف می زنم و به او می گفتم پسرم تو شهید شدی ناراحت نیستم چون تو را در راه خدا، حق و به عنوان قربانی حضرت علی(ع) داده ام. چند شب بعد از آن خواب بازهم خواب دیدم که دو بانوی نورانی من را با خودشان به مکان هایی می برند که آنجا را نمی شناسم و نگران بودم. پسرم غلام آمد و با آنها حرف زد و گفت که مواظب ...
شاهپور علیرضا پهلوی را می شناسید ؟
شاهپور علیرضا پهلوی کیست ؟ شاهپور علیرضا پهلوی پسر رضا شاه و تاج الملوک و برادر تنی محمدرضا بود. او در سال 1301 به دنیا آمد. مدتی در تهران و لوزان سویس تحصیل کرد و در سال 1315 به ایران بازگشت و وارد دانشکده افسری شد. در سال 1320 از این دانشکده فارغ التحصیل شد و به همراه پدر به تبعیدگاهش در سن موریس رفت و تا زمان مرگ در کنار او بود. علیرضا در سال 1323 وارد ارتش فرانسه شد و تا سال 1326 ...
غرضی: به احمد آقا گفتم دستم بشکند که نتوانم روزی دو میلیون بشکه نفت بفروشم
.... من از روز اولی که به دبستان رفتم پیش نماز شدم. اما عضو سازمان مجاهدین خلق که شدید. نه من فقط رفیق سازمان بودم. من با محمد حنیف نژاد، سعید محسن، اصغر بدیع زادگان و مهندس لطف الله میثمی و آقای ربانی هم سن و سال هستم و در جریان سال های 29 تا 42 خیلی با هم نزدیک شدیم. البته آنها از قبل وارد جبهه ملی شده بودند. نهضت آزادی هم از دل جبهه ملی متولد شد و بعد از 15 خرداد آنها ...
کتاب گمشده من و شهید علی هاشمی به روایت فرمانده جنگ
زمستان سال 1381 به کنگره سرداران شهید استان خوزستان دعوت شده بودم. روز دوم این مراسم آقای دکتر محسن رضایی حرف هایی درباره جنگ و علی هاشمی گفت که برایم تازگی داشت. از حرف های ایشان متوجه علاقه اش به علی هاشیم شدم. از طرف دیگر سالها بود دلم می خواست کتابی یا حتی جزوه ای درباره علی هاشمی می نوشتم، چون هم در دوران جنگ او را می شناختم و هم از فرماندهان دیگر، خاطرات متنوعی درباره اش شنیده بودم و تا حدودی اهمیت نقش او را در جنگ می دانستم. ...
مادر شهید عبدالله اقبالیان از ابوزیدآباد به لقای الهی پیوست
... این مادر شهید در خاطرانش نقل می کند که :یک ماه از شهادت عبدالله می گذشت و خیلی در غم شهادت عبدالله شب و وروز گریه می کردم و حال اینکه محمد فرزند بزرگترم که در جبهه ها بود خبری از ایشان نبود و نگرانش بودم،یک شب حدود ساعت یک نصف شب دیدم کسی سه بار زنگ درب خانه را زد،با خودم گفتم فرزندم محمد است و می آید داخل خانه،رفتم درب رو باز کردم دیدم عبدالله با لباس سپاهی و با محاسن و صورتی زیبا وارد شد و ...
حزب اللهی باید شیک و مجلسی باشه
عجیبی تو دلم بود و نفسم بالا نمی اومد. شاید باور نکنید اما یکباره مهر محمدرضا از دلم کنده شد. شب همون روز خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم از پنجره آشپزخونه شهدایی که می شناختمشون و چهره هاشون برام آشنا بود وارد خونمون می شن. خونمون به شدت روشن شده بود و من به دنبال منبع روشنایی بودم تا چشم ام افتاد به محلی که قاب عکس برادران شهیدم روی دیوار بود. محمدعلی و محمدرضا در سال های 63 و 66 شهید شدن. محمدعلی برادر ...
بانک مرکزی؛ دیروز، امروز، فردا
به گزارش تراز ، فرمانفرماییان در زمان مسوولیت، نقش مهمی در ایجاد و بهبود ساختار برنامه ریزی و مفهوم آن در ایران داشت. فرمانفرماییان که در خانواده ای معروف به دنیا آمده بود در سال 1947 به آمریکا رفت و در شهر گریلی، کلرادو و در دانشکده علوم تربیتی کلرادو مشغول به تحصیل شد. او به دانشگاه استنفورد رفت و توانست مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدش را اخذ کند و دخترش تانیا نیز در همین شهر متولد شد. ...
برادر متوسلیان هم نتوانست مرا از حضور در کردستان منصرف کند
روستای تنکمان از توابع شهرستان ساوجبلاغ زندگی می کردم. اما هر طور که بود خودم را به تظاهرات و راهپیمایی های تهران می رساندم. در عین حال به بچه ها پول می دادم و آنها را به حضور در راهپیمایی تشویق می کردم. می گفتم بروید و درود بر خمینی و مرگ بر شاه بگویید. آنها هم می رفتند و گاهی کتک هم می خوردند و می آمدند می گفتند ما را زده اند. من هم می گفتم عیب نداره انقلاب کتک هم داره بعد مجدداً آنها را برای ...
بهانه پیشنهادبی شرمانه برای برداشتن پوشش، بچه گانه است
شرکت های هواپیمایی استخدام شدم. خانواده من مخالف حضورم در هنر بودند و به همین دلیل تصمیم گرفتم تحصیلاتم را به سرعت به اتمام برسانم تا بتوانم به علاقه اصلی ام بپردازم. تصمیم داشتم که برای فوق لیسانس سراغ رشته کارگردانی بروم که دوستان گفتند به جای این کار، در کلاس های مختلف شرکت کنم بهتر است و به این ترتیب چهار سال در کلاس های مختلف آموزش کارگردانی حضور یافتم. هم زمان در شرکت هم مشغول به کار بودم و ...
به خاطر اختلاف با آموزگار استعفا دادم
برای انجام این کار بسیار فشار وارد می کردم؛ بنده معتقدم به همین دلیل ایشان استعفا دادند. دکتر امینی هم اعلام کردند تا زمانی که تصویب نامه تهیه نشود هیچ وزیری تعیین نخواهند کرد، به همین دلیل با کمک دکتر مقدم تلاش بسیاری برای تنظیم به موقع تصویب نامه صورت گرفت اما متاسفانه تصویب نامه در زمان تعیین شده برای ابلاغ مجلس آماده نشد؛ بنده مطلع شدم که آقای آموزگار به عنوان وزیر منصوب شدند؛ البته بنده اعتراض ...
پاسخ داور جنجالی به چند پرسش جالب/ محسن قهرمانی اگر داور نبود...
زاده شد که اول ایشان به من گفتند 2 ماه محرومی، بعد 4ماه، بعد هم یک دفعه شد 6 ماه که لیگ 20اردیبهشت تمام شد و محرومیت من 28اردیبهشت ماه. من گفته بودم تا یک عده در کمیته داوران هستند برنمی گردم. الان هم نمی خواهم با اسامی بازی کنم، همه چیز تمام شد. غیاثی چیزی نگوید لطفا! من از روزی که داوری را شروع کردم نه مصاحبه های آقای غیاثی را خوانده ام نه می خوانم. با همه احترامی که برای موی سپید ...
نیماشاهرخ شاهی:پیشنهاد بازی در "درباره الی" را رد کردم
الی" اصغر فرهادی، خاطرنشان کرد: در آن مقطع با پروژه دیگر قرار داد بسته بودم ولی از سمت این فیلمساز صاحب نام دعوت به نقش آفرینی شده بودم که به خاطر انعقاد قرارداد با آن فیلم به بازی در نقش "شهاب حسینی" جواب منفی دادم. هرچند بازی در آن اثر هم بنا به دلایلی منتفی شد. این بازیگر با اشاره به اینکه فضا جشنواره فیلم فجر 2 قطبی شده است، تاکید کرد: جشنواره فیلم فجر 2 هفته جذاب و دوست داشتنی را ...
چشمی: از بارسلونا اصلا خوشم نمی آید
... * این فصل بازی تو خیلی به چشم می آید قبول داری امسال بهترین فصل فوتبالی ات است؟ به نظر من وقتی در این سن و سال اینطور برای استقلال بازی می کنی کمی برای هواداران غیرعادی است. اگر 3، 4 سال بعد من به استقلال می آمدم و همین بازی ها را انجام می دادم کمی عادی تر بود. * خودت از شرایطت راضی هستی یا فکر می کنی باید به شرایطی بهتر از این برسی؟ خدا را شکر از اتفاقاتی که ...
مصطفی زمانی از یوزارسیف تا شهرزاد
کردید؟ من قرارداد بازی در سریال شهرزاد را در مردادماه سال گذشته امضا کردم. قرار بود فیلم برداری کار از شهریور آغاز شود، اما به دلایلی به تعویق افتاد. با این حال، من اجازه کار را در سینما نداشتم، چون از 15 مهرماه، برای شهرزاد مبلغ دریافت می کردم و نسبت به آن تعهد داشتم. یکی، دو کار قبل از شهرزاد پیشنهاد شده بود و با این که با تهیه کننده هایش صحبت کرده بودم، اما آقای عفیفه که در آن زمان ...
محمدرضا پهلوی، محمدمصدق و فوبیای قتل به دست فدائیان اسلام
خبرشاه درباره ترور نخست وزیر به وی نکاتی را ذکر کرده که از جنبه های گوناگون میتواند مورد بررسی قرار گیرد.وی در این باره می نویسد: در اتاق ما سه نفر بودیم: دکتر مصدق، سر لشکر حجازی و من. ابتدا مصدق شروع به صحبت کرد و گفت در شرفیابی که خدمت اعلیحضرت برای فلان موضوع رفته بودم به نظرم معرفی یکی از وزرا یا مأمورین بود بعد از انجام معرفی، شاه فرمودند شنیدم فداییان اسلام دنبال قتل شما هستند، باید ...
اگر مرتضی شهید نمی شد جای تعجب داشت / من نه ظاهرم را رنگ می کنم و نه باطنم را
...، فریب مخور، تو را نکوهش می کنند، شکوه مکن، مردم شهر از تو بد می گویند، اندوهگین مشو، همه مردم تو را نیک می خوانند، مسرور نباش؛ آن گاه تو از ما خواهی بود. آقا مرتضی به معنای واقعی برای خدا کار می کرد، اخلاص عجیبی داشت و من همیشه در عجب بودم که چگونه کارهای خوبی را که انجام می دهد، از خاطر می برد، و چون برای خداوند کار می کرد خداوند هم نام او را بالا برد... او در میان اهل آسمان ...
آماده سازی نسخه نهایی “بادیگارد” تا پایان دی ماه و رونمایی از دو عکس جدید
... -چرا اینقدر دیر اومدی؟ -مأموریت بودم -شغلت چیه؟ -تو حفاظتم -نگهبانی؟ -محافظم -آهان پس بادیگاردی دفتر تولید فیلم ضمن اعلام این خبر دو عکس تازه از صحنه و پشت صحنه “بادیگارد” را به مخاطبان و علاقمندان این اثر تقدیم نمود. ...
برج قحطی تاریخ محلی را روایت می کند
به گزارش فرهنگ نیوز، هادی حکیمیان نویسنده هم روزگار ما این رمان را نوشته و انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است. این کار برای علاقه مندان به گونه ادبیات انقلاب یک اثر متفاوت است و خواننده پس از بستن کتاب از مطالعه آن پشیمان نخواهد شد. *پیشنهاد مرحوم فردی برای نوشتن رمان جرقه رمان برج قحطی از کجا خورد و چطور شد چنین محتوایی را بنویسید؟ مرحوم امیر حسین فردی ...
نتوانسته ایم حقیقت را منعکس کنیم
مردم در انقلاب اسلامی و روزهای بعد از پیروزی اسلامی که هنوز عرق مردم از مبارزه با طاغوت خشک نشده بود و جنگ تحمیلی شروع شد، گفت: من در همان ایام به عنوان طلبه ای که از بازگشت امام به ایران تا روز دفن ایشان در صحنه بودم، گاهی در سخنرانی ها گفتم روز قیامت می توانم شهادت دهم که این ملت این همه فشار را طی 10 سال دیدند اما وقتی امام را بدرقه می کردند حتی یک گلایه کوچک نداشتند.رییس دفتر بازرسی ویژه مقام ...
قتل با شلوار ! فرجام یک خیانت
. بازسازی صحنه جنایت پس از این صحبت ها امیر متهم اصلی در جایگاه قرار گرفت و در مورد اتهامات خود به قاضی اصغرزاده گفت: من قبول دارم که مرتکب قتل شده ام ولی باور کنید قصد کشتن کسی را نداشتم. من و بهناز دو سال پیش با هم آشنا شدیم. آن زمان من در مشهد بودم که از طریق گوشی تلفن همراه دوستم شماره این زن را دیدم و با او تماس گرفتم. بعد از آن ارتباط ما به صورت تلفنی ادامه یافت تا اینکه 10 ماه ...
