سایر منابع:
سایر خبرها
پیش شهید طهرانی مقدم هم به من می گفت: مامانی
...، برادر کوچک ترش باز هم در جبهه بود. حتی آن روزها در آن شرایط هم می دانستم مهدی دلش می خواست با خانواده باشد و مدام هم می گفت مامان خیلی زحمت مرا کشیده است و نمی توانم بی تفاوت باشم، خودش می فهمید که من غصه اش را می خورم و بعداً هم که ازدواج کرد هشت سال باهم بودیم و در یک خانه زندگی می کردیم. بعد از آن هم هر وقت مهدی به مأموریت می رفت، همسرم می رفت و شب ها پیش عروسمان و بچه ها می ماند. ...
ماجرای تکان دهنده زن جوانی که به زور شوهرش تن فروشی می کرد !
را می زنی خودت را می کشند؛ پس برو خانه و سکوت کن. *همین برادری که حالا کمکت می کند چرا سکوت کرد؟ او بچه بود؛ فقط یک سال از من بزرگ تر است. آن زمان 11 سالم بود و این برادرم 12 سالش بود. من مدتی بعد از خانه فرار کردم و به تهران آمدم. بعد هم با شوهرم آشنا شدم و ازدواج کردم. 6 ماه اول خوب بود، اما بعد از آن من را وادار به تن فروشی می کرد. دیگر تحملش را نداشتم. *در ...
شرکت هارت مین
! صدای مامان می آمد، ولی یواش تر: هزار شبانه روز درس بخون و هی پول بده تا بچه فوق لیسانس بشه، حالا بعد از دو سال هنوز بی کار... فائزه بلند شد رفت توی اتاق و در را بست. مامان آمد و به من نگاه کرد: چی شد؟ گریه می کنه؟ شانه هایم را بالا انداختم: من چه می دونم... * * * خانم رافعی جامدادی ام را برداشت. چند بار این طرف و آن طرفش را نگاه کرد. ...
گزارشی تکان دهنده از کسانی که درگیر رابطه دوست اجتماعی هستند
یک مهمانی است. تلفنش که تمام می شود می گوید برای شب یلدا، در خانه یکی از دوستانش مهمانی ترتیب داده که با داداشی ها و خواهری هایش دور هم باشند! می پرسم خانواده ات در جریانند؟ جواب می دهد: معلومه که نه! ولی فکر هم نمی کنم مشکلی داشته باشند، با دوستانم هستم دیگر. از او می پرسم تا به حال در این نوع روابط، اتفاق بدی هم برای کسی افتاده؟ سیگاری تعارف می کند و جواب می دهد: آره، زیاد! کمی نزدیک تر می آید ...
چه کسی پدر و کودک را به کام مرگ کشاند؟
مأموران فیلم ضبط شده شب حادثه را بازبینی کردند. دوربین های مهدکودک شب حادثه ابتدا تصویر پژمان پسر خانواده را ضبط کرده بود که با لباس خانگی در خانه شان را باز می کند و به داخل خیابان می آید. لحظاتی بعد دوربین تصویر شاهین را نشان می دهد که با لباس داخل خانه و بدون کفش سراسیمه از خانه بیرون می آید که حکایت از آن دارد که شاهین به دنبال پسرش به داخل خیابان آمده و لحظاتی بعد از دید دوربین خارج می شوند و این ...
قتل با شلوار ! فرجام یک خیانت
تجسس به سراغ خانواده این مرد رفت و از آنها تحقیق کرد. همسر این مرد به ماموران گفت: شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و از او خبری ندارم. نمی دانم چه اتفاقی برایش افتاده و ازسوی چه کسانی کشته شده است. اعترافات زن خیانتکار در ادامه، اظهارات دختر 10 ساله مقتول مسیر پرونده را تغییر داد و ترس و وحشت این دختر خبر از یک جنایت خانوادگی می داد. برای همین ماموران پلیس بار دیگر به سراغ همسر ...
شب چله زیر کرسی
بیرون می رود. قصه پادرد مادرم غلامحسن ابراهیمی، پدر خانواده و برقکار است. قصه ساخت کرسی توسط او و پسرش به چند سال پیش برمی گردد. زمانی که همسرش پادرد گرفت و برای مداوای آن، کرسی گذاشتند. رضا می گوید: بعد از مدتی، پادرد مادرم بهتر شد. همان زمان پدر و پسر خانواده به فکر ساخت کرسی افتادند. ابراهیمی برای شروع کار و ساخت هیتر که وسیله گرما بخش زیر کرسی است از حلب روغن استفاده می ...
پیروانی: آن شب دلم برای پروین سوخت
وقتی شش هفت سالش بود گفت می خواهم به تهران بروم و برای پرسپولیس بازی کنم و به تیم ملی برسم. گفتم بچه چی داری می گی؟ حرف نزن. زمان گذشت و همینطور هم شد. او سال ها کاپیتان پرسپولیس بود چون سالم زندگی می کند. افشین همیشه قبل از 10 شب خواب است. واقعا؟ تا به حال شده زنگ بزنید و شاکی شود؟ والا تا به حال زنگ نزده ام، مگر اینکه خودش بعد از 10 شب زنگ بزند. سوال آخر ما هم ...
قتل با شلوار ، فرجام ماجرای زن خیانتکار
تجسس به سراغ خانواده این مرد رفت و از آنها تحقیق کرد. همسر این مرد به ماموران گفت: شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و از او خبری ندارم. نمی دانم چه اتفاقی برایش افتاده و ازسوی چه کسانی کشته شده است. اعترافات زن خیانتکار در ادامه، اظهارات دختر 10 ساله مقتول مسیر پرونده را تغییر داد و ترس و وحشت این دختر خبر از یک جنایت خانوادگی می داد. برای همین ماموران پلیس بار دیگر به سراغ ...
قتل با شلوار ، فرجام یک خیانت
. بنابراین تیم تجسس به سراغ خانواده این مرد رفت و از آنها تحقیق کرد. همسر این مرد به ماموران گفت: شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و از او خبری ندارم. نمی دانم چه اتفاقی برایش افتاده و ازسوی چه کسانی کشته شده است. اعترافات زن خیانت کار در ادامه، اظهارات دختر 10 ساله مقتول مسیر پرونده را تغییر داد و ترس و وحشت این دختر خبر از یک جنایت خانوادگی می داد. برای همین ماموران پلیس بار ...
اخراج استاد ساواکی از دانشگاه!(پاورقی)
این بحث ها سردر نمی آورم . این را برای دو نفر از هم اتاقی هایم می گویم که می خواهند، نظرم را بدهم . هفته های بعد کار سخت تر می شود. هم اتاقی ام که بچه شمال است ، چند کتاب و جزوه می دهد که بخوانم . همه هفته آنها را می خوانم و حالا سرگیجه گرفته ام . بالأخره به چه چیزی باید اعتراض کنم ؟ بچه شمال می گوید: کار و نان مهم است همه چیز باید برای همه باشد ، کار و نان ؟ پیشانی ام چین می افتد، این ...
محاکمه زنی خیانتکار که با هم دستی یک جوان 22 ساله شوهرش را کشت
. بنابراین تیم تجسس به سراغ خانواده این مرد رفت و از آنها تحقیق کرد. همسر این مرد به ماموران گفت: شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و از او خبری ندارم. نمی دانم چه اتفاقی برایش افتاده و ازسوی چه کسانی کشته شده است. اعترافات زن خیانتکار در ادامه اظهارات دختر 10ساله مقتول مسیر پرونده را تغییر داد و ترس و وحشت این دختر نشان از یک جنایت خانوادگی می داد. برای همین ماموران پلیس ...
شیلا خداداد در دید در شب از بازداشتش می گوید +متن کامل مصاحبه /فیلم ودانلود
...> * بهترین فیلمی که بازی کردید چه بود؟ ازدواج به سبک ایرانی، سن پترزبورگ و بادیگارد حاتمی کیا. * شما بعد از ازدواج با دکتر فرزین سرکارات به مدت پنج سال از سینما دور بودید. آیا خواسته ایشان بود؟ خیر. من یکی دو سال اول زندگی دوست نداشتم کار کنم و می خواستم بیشتر به زندگی ام برسم و بعد زمان بارداری ام بود و الان پسرم سامیار تقریبا دو ساله است و فوق العاده استقلالی است ...
روایتی از زندگی تنها زن رفتگر ایران + عکس
وقتی نیستید چه کسی انجام می دهد؟ صبح که یک لقمه نان می خورم و بیرون می آیم و برای غذای ظهر و شب هم وقتی به خانه برمی گردم چیزی درست می کنم. بسیاری از حرف های او را علی حسن پور، شهردار پیش قلعه تأیید می کند. او یکی از حامیان این زن است که از زمان اطلاع از حضورش برای شرایط بهتر کار او تلاش کرده است. او می گوید شهردار قبلی این شهر در سال 85، این خانم را برای کار معین و مشخصی که همان ...
هر وقت نتوانم بدوم، فوتبال را کنار می گذارم/ هانی هر شب خانه ماست!
تر شد. *مصاحبه ای از قول تو خواندیم که گفته بودی دوست داری با پیراهن پرسپولیس خداحافظی کنی؟ باعث افتخار من است که با پیراهنم این تیم بزرگ و دوست داشتنی از فوتبال خداحافظی کنم. این خواسته قلبی من است و باید دید در ادامه چه اتفاقاتی می افتد. *حالا قرار است محسن بنگر چه زمانی خداحافظی کند؟ راستش را بخواهید با این وضعیت بدنی احساس می کنم هنوز می توانم به راحتی در سطح اول فوتبال ایران توپ بزنم. شاید یکسال و شاید هم دو سال دیگر! هر زمانی دیدم نمی توانم پا به پای جوان تر ها بدوم یا بدنم نمی کشد، مطمئن باشید فوتبال را کنار خواهم گذاشت. ...
مردی به وسعت دفاع مقدس
. چه چشم انتظارهایی از جنس زنان و مادران صبور که با خبرهای او خود را آماده کردند تا با دلی داغدار تا آخر عمر به حضرت زینب (س) اقتدا کنند و چه چشم هایی که بیش از 37 سال همچنان صبورانه به قفل در خیره مانده است! سهم دیدار او برای هر خانواده خیلی زیاد نبود اما او همیشه در دسترس بود. خانواده ها از او شماره تلفنی داشتند که از طریق آن می توانستند در ساعتی معین از شب، جویای حال عزیزان خود بشوند ...
حنابندان مادر برای فرزند شهیدش +عکس
دیگر می توانم انجام دهم، بگذار بروم. گفتم: باشد حالا که اصرار می کنی من حرفی ندارم، اگر مادرت اجازه داد، برو خدا پشت و پناهت. پسر بزرگم از زمان آغاز جنگ حضور مستمری در جبهه ها داشت و از روزی که علی اصغر پایش را در یک کفش کرد که من هم باید بروم جبهه، این دو برادر مدت کوتاهی را با هم گذراندند. یک روز علی اصغر زنگ زد که می خواهم فردا بیایم مرخصی، همسرم به دلیل هم نامی علی اصغر با ...
پاراگراف کتاب (51)
با امیدواری گفت: نه. آن گاه آقای کوینر لبخندی زد و بعد گفت: پس حالا آن یکی سکه را هم بده بیاد و آخرین سکه را از دست بچه گرفت و بی واهمه به راهش ادامه داد. داستانک های فلسفی | برتولت برشت | مترجم: علی عبداللهی فلیسه، من با هر آنچه در وجودم به عنوان یک انسان خوب است، تو را دوست دارم. با هر آنچه در وجودم سزاوار هشیار بودن در میان هستی می کند. اگر این چیزی نیست، پس من ...
آمدیم نبودید
خاله و دختر خاله، اصلاً چه فرقی می کند عمو یا عمه، دایی یا خاله مهم این بود که آن روز تا شب برای ما بچه ها یک روز دوست داشتنی بود که هیچ وقت دلمان نمی خواست تمام شود. چقدر هم مهمانی ها یمان ساده بود. صاحب خانه کتری را آب می کرد می گذاشت روی گاز و کبریت را می کشید زیرش، چند دقیقه بعد چای خوش عطر فضای اتاق را پر می کرد و می شد بهانه ای برای میزبانی از مهمان. هیچ کس هم نمی گفت که چرا خبر ندادید ...
وصیت نامه شهید روحانی مدافع حرم شیخ علی تمام زاده
خانم عزیزم نیز التماس دعای شدید دارم و مهر و محبت همه شما در قلب من است. از مادر خوبم، خواهرهای خوبم، خواهر خانم ها و بستگان می خوام مراقب خانواده من باشند و صله رحم فراموشتان نشود، رفت و آمدتان را با خانواده بعد از من ادامه دهید. همه شما را به خدای سبحان می سپارم. ظهور حضرت مهدی(عج) نزدیک است و چه بسا (اگر لیاقت داشته باشیم) دوباره رجعت کنیم (انشالله). همیشه پشت سر رهبر فرزانه انقلاب حرکت کنید. از دوستان و آشنایانی که فراموش کردم نامشان را ببرم پوزش می خواهم. یا علی، علی تمام زاده (ابوهادی) ...
چشمانی که نذر آزادی پسر شد
... "آن روز که ما او را با خود به ماهشهر و هندیجان بردیم کودکی 15 ساله بود و امروز جوانی 25ساله با ریش و سبیل و با قامتی بلند! حاشا و کلا! من بیش از 3500 شب جای او را در کنارم خالی می دیدم. 18ماه اوّل که ازاو هیچ خبری نداشتم چقدر پیر و شکسته شدم. همه جا را برای پیدا کردنش زیر و رو کرده بودم. ولی هر چه بیشتر دنبالش می گشتم کمتر به نتیجه می رسیدم. برادرش حسن تا آن زمان که ...
قتل مادر برای زندگی در فرنگ
به قتل کرده است. به ظاهر زندگی شان نمی خورد که مال و اموال زیادی داشته باشند. مریم با اینکه ناراحتی اعصاب داشت صبح تا شب روی پیکانی که مادرش سال ها پیش برایش خریده بود کار می کرد. همه محل صدای فریادهای مریم را شنیده بودند محسن پسر 19 ساله ای است که همه چیز را می داند. از خانه که بیرون می آید مدام اطراف را می پاید تا کسی او را نبیند و برای مادرش خبر نبرد که به خبرنگارها چه گفته و چه ...
آرزوهای یک خانواده زندانی در یک شب یلدایی
مومنی و آقای شادمان) بودند. چند دقیقه ای طول کشید تا اعضای خانواده دور هم جمع شوند. به خصوص نیلوفر که زیاد تمایلی نداشت یا برخی از بچه ها که غریبی می کردند. معرفی اعضای خانواده فاطمه: مادر خانواده نیلوفر: 22 ساله، دختر بزرگ خانواده (از همسر اول فاطمه) که مدتی است نامزد کرده اما به دلیل نداشتن هزینه تامین جهیزیه و مراسم عقد بلاتکلیف است. نیلوفر سال گذشته ...
اینجا جیغ برای کودکان فلج مغزی آزاد است
می داد. بعد هم کمی از قد و بالای پسر تعریف می کند و می گوید: پسر من هم خوشگل است. خدا این طور بچه ها را خوشگل می کند که بیشتر دوست شان داشته باشیم. از مادر امیرعلی می پرسم تا چه زمانی باید توانبخشی را ادامه بدهید؟ می گوید نمی دانم. تاثیرات کم کم بروز می کند ولی ما همیشه عذاب وجدان داریم که نکند توانبخشی را قطع کنیم و در حق فرزند مان ظلم کرده باشیم. مرکز دارد شلوغ و شلوغ تر ...
قتل دختر جوان با مصرف شیشه
به گزارش سایت خبری تحلیلی 9 صبح به نقل از روزنامه ایران، معجونی از ناهنجاری هاست، بچه طلاق، شیشه، دوستان ناباب و سرقت، حالا او را در برابر اتهام سنگین قتل قرار داده است. جثه اش را که می بینی شاید باور نکنی بتواند مانند ابر بهاری گریه کند. می داند گناهکار است و بارها در شرایطی قرار داشت که توبه کند و به زندگی عادی بازگردد. ساعت 5/11 شب 6 آبان ماه سال جاری در جریان یک کیف قاپی در خیابان آیت الله ...
طلاق کسب و کار من است
زندگی آنها هفت سال دوام آورده است. مهتاب زمانی که دخترش یک ساله و پسرش دو ساله بود از همسرش جدا شد؛ ولی بعد از مدتی دوباره با اصرار خانواده ها با شوهر سابقش ازدواج کرد؛ ولی حالا یک سال از ازدواج دوم نگذشته ه دوباره می خواهند از هم جدا شوند. بار اولی که طلاق گرفتند، طلاق شان به صورت توافقی بود: مهریه را بخشیدم؛ ولی بچه ها را با خودم بردم. من به خاطر بچه ها دوباره برگشتم ولی فایده نداشت. این ...
بهترین هدیه مرد برای همسرش
دهد به تو هم عنایت می کند. حالا که این را دانستی از تو خواهشی دارم: هر وقت که به سوی خانه باز می گردی این نکته را به خود یاد آوری کن که تو با خدا معامله کرده ای و خدا در مقابل یک روز کار کردن، ثواب چهل سال عبادت به شما داده است! پس حواست جمع باشد مبادا عبادت خود را خراب کنی! حالا که می خواهی وارد خانه شوی مبادا خستگی خود را به رخ زن و بچه ات بکشی! همسرت منتظر توست! باید با روی ...
ماجرای دو برادر شهید
از آن سال به بعد همه، حاجی ها و سیدها و مشدی ها و ... آنها که دیگر گَرد سالیان را بر چهره دارند، آنها که یا سرفه می کنند، یا گاه از درد به خود می پیچند، یا نفس های تند خود را می شمارند، همان بچه ها جمع می شوند برای غبارروبی از خانه دلشان، از چند روز قبل به شور می آیند، یکدیگر را خبر می کنند. با اشتیاق قرار می گذارند، سال هاست که قرار می گذارند، سال هاست که قرارشان فقط یک جاست: خیابان شریعتی، کوی شهید هادی ناصری، منزل آقا مهدی. ...
حال و هوای خوش زمستانی هنرمندان در طولانی ترین شب سال/ از کیمیا ی این روزهای تلویزیون تا آقابزرگ خانه سبز
: شب یلدا را برای دورهم جمع شدن ها و حافظ خواندن و فال گرفتن و شادی خانواده و چیستان ها و ضرب المثل هایش دوست داشتم. شب یلدا آمدن تولدم را خبر می دهد؛ چون تولدم چند روز بعد از شب یلداست، شاید کمی خودخواهانه باشد؛ اما برای من تداعی کننده تولدم است. وی در مرد خاطرات کودکی خود در شب یلدا بیان کرد: همیشه در کودکی دوست داشتم شب های یلدا را تا صبح بیدار باشم و ببینم چقدر طولانی است و تا چه زمان ...
پسر بچه بیسواد قربانی آزار پدر و مادر معتاد
آرمان پرس : فرشته خواجویی با بیان اینکه خانمی 31 ساله معتاد به همراه شوهر 39 ساله خود که وی هم شیشه مصرف می کند در هرندی زندگی می کنند، گفت: این آقا به دلیل مصرف کراک توهم زده و بعد از این اتفاق فرزند 12 ساله خود را به قصد مرگ کتک می زند. وی ادامه داد: این خانواده 5 نفره که 3 فرزند پسر دارند در خانه اجاره ای زندگی می کنند، 300 هزار تومان کرایه خانه است که چند ماه است به تعویق افتاده ...