آهنگ جدید رضا رویگری به بازار آمد
سایر منابع:
سایر خبرها
شعر و متن ادبی برای روز پدر؛ پیام تبریک روز پدر
فرادید جشن روز پدر هر سال 13 رجب به مناسبت روز ولادت حضرت علی (ع) برگزار می شود. در این روز می توانید با فرستادن یک پیام سرشار از عشق و دوست داشتن، از پدرتان برای همه زحماتش تشکر کنید و قلب او را مملو از شادی کنید. ضمن تبریک و تهنیت به مناسبت این روز فرخنده مجموعه ای از پیامک های ویژه تبریک روز پدر را برای شما کاربران گرامی گردآوری کرده ایم که در ادامه تقدیم حضورتان می شود. ...
کُلُلی فرد: کاش آن بازیکن فقط هلم می داد / خواسته ام برخورد قاطع کمیته انضباطی است
اینکه تیم منتسب به آن بازیکن چند امتیاز هم بالا بود، او با صدایی بلند اعتراض می کرد و حالتی عصبی داشت. من اول تکنیکال دادم و بعد که دست برنداشت و رفتارش را ادامه داد، دیسکالیفه شد. کللی فرددریاره اینکه گفته می شود اگر داور باتجربه و نامدارتری یود شاید این اتفاق نمی افتد تصریح کرد: اصلا قبول ندارم. حالت آن بازیکن گونه ای بود که هرکس دیگری هم بود، آن صحنه زشت برایش می افتاد. البته من فکر می ...
خانواده داماد، عروس را در لباس عروسی کتک زدند!
گرفتم و همان شب به شهرستان رفتم ولی روز بعد همسرم به اتهام سرقت گوشی تلفن از من شکایت کرد در حالی که خودش گوشی را به دیوار کوبیده و خرد کرده بود. در همین حال پدرم که از مشکلات شرم آور من خبر نداشت و من هم به شدت خجالت می کشیدم این گونه مشکلات را با خانواده ام در میان بگذارم، راهی مشهد شد تا با خانواده پرهام صحبت کند. با آن که پدرم از ابتدا مخالف این ازدواج بود و تنها به دلیل اصرارهای ...
شهیدی که پس از 15 سال به وطن بازگشت
که مادر تعریف کردند که آن روز حال پدر اصلا خوب نبود. و گویا برای شناسایی پسرعمویش تعداد زیادی شهید را دیده بود. مادر می گفت: وقتی عمه ام آمد و اینها را شنید گفت: خواهش می کنم این حرف ها را نزن. من خواهرم و طاقت ندارم که این حرف ها را بزنی و از شهادت و رفتن بگویی. پدرت به شانه خواهرش زد و گفت: آبجی ناراحت نباش. ان شاءالله به همین زودیا شما خواهر شهید میشی. دیدار با پدر بعد از 15 سال ...
رحماندوست: لالایی عاشورا را زیر تیر چراغ برق سرودم | سوژه شعرهایم از خیال پردازی بچه هاست | صد دانه ...
.... اما هنوز هم گاهی دلم برای آن روزها تنگ می شود و می روم در آن محدوده قدم می زنم تا شاید آشنایی قدیمی ببینم و سلام و علیکی کنیم. کدامیک از شعرهایتان با الهام از محله های تهران سروده شده است؟ حدود سی و اندی سال پیش شعر لالایی عاشورا را در کوچه پسکوچه های نواب گفتم. ماجرایش این بود که چند سال مرا برای شب شعر عاشورایی دعوت می کردند. اما چون شعری به این مناسبت نگفته بودم، نمی رفتم ...
در تماس آخر علی داد از سوریه چه گذشت؟
چطور بود؟ همسر شهید: همسایه بودیم. به قول افغانستان ما سر بدنیم دیگر، با زن داداشم، دیگر بالاخره آشنا شدیم. ما به سن کوچک عروسی کردیم؛ من 17 ساله بودم، ایشان 19 ساله بود. خانواده شهید جعفری دو تا خواهر هستند دو تا برادر. **: بچه چندم هستند؟ همسر شهید: فرزند آخر هستند. **: شما در افغانستان ازدواج کردید؟ همسر شهید: بله. **: کی آمدید ...
آقا رضا، حسین آقا، مملکت دست شماست والا
محفل جهانی فجر با هر کیفیتی برگزار کرد. امسال هم وقتی سیمرغ کارگردانی را گرفته همچنان ناراضی است و از جشنوارهٔ سال بعد که هنوز خودش هم برایش فیلم نساخته انصراف داده است. کاربر دیگر نوشت: میرکریمی و مهدویان دیگه جشنواره فجر رو دوست ندارند. جشنواره فجر هم دیگه اونا رو! کاربر دیگر نوشت: اگه به رضا میرکریمی میگفتن جشنواره فجر بین الملل برقراره تو هم دبیری بازم خداحافظی می کرد؟اگه به مهدویان مطابق تماااام سالهای گذشته یه سیمرغی به خودش یا بخشی از فیلم می دادن، بازم خداحافظی می کرد؟مسأله این است.. ...
گروه سرود آباده معجزه انقلاب اسلامی بود / اجرای سرود با اُرگ در حضور امام خمینی
مردمی است، اما از دهه 1360 به بعد کم کم اشخاص می آیند و این گروه سرود مردمی حذف می شوند، سال 1366 کار گروه سرود آباده یک فلش بک به ابتدای دهه 1360 است، یعنی یک گروه سرود مردمی می آید و سکه رایج می شود و به قدری سکه رایج می شود که همه افتخاراتی که یک هنرمند آن زمان می توانست به دست بیاورد، اینها بدست آوردند، اجرا در حضور حضرت امام چیزی است نسل فعلی اصلا درکی از آن نمی توانند داشته باشند، شما الان ...
گفت وگو با کارگردان و بازیگران سریال نوروزی خداداد
بود و به همین دلیل دوست داشتم با چنین کارگردان باسوادی کار کنم. البته بعد از این همه سال کار، آنچه من را برای همکاری ترغیب می کند، گروه و آدم هایی است که با آن ها کار می کنم. دیگر خیلی نقش من را قلقک نمی دهد. من در تئاتر خیلی زحمت کشیدم و نقش های مختلفی هم بازی کردم. این هنرمند با اشاره به این که نزدیک به 50سالش است، می افزاید: به هر حال الان برای پول بازی می کنم. البته نه به هر قیمتی ...
قیمت خودرو
سوالی درباره نسبتش با امید علومی گفت :من به هر حال در شرایطی نیستم که تنها بخواهم به زندگی ام ادامه بدهم ، البته من امید را از قبل می شناختم ولی الان درمرحله نامزدی آن هم به صورت محرم برای آشنایی بیشتر با هم هستیم. ماجرای ازدواج سحر قریشی و امید علومی سحر قریشی چند هفته قبل در برنامه دید درشب در پاسخ به سوالی درباره نسبتش با امید علومی گفت :من به هر حال در شرایطی نیستم که ...
نقشه عجیب پسر جوان برای آزادی برادر سارقش
هدفش آزادی برادرش بود. اما خودش هم گیر افتاد. پسر جوانی که برای جور کردن وثیقه برادرش، نقشه عجیبی کشید. او با سرقت از ایستگاه آتش نشانی، تجهیزات پلیسی دزدید. بعد از آن به یک خانه رفت و با تهدید پدر و پسر، دست به سرقت مسلحانه زد. آن هم فقط به خاطر اینکه بتواند برادر سارقش را از زندان آزاد کند، ولی به هدفش نرسید، خودش هم گرفتار شد. صبح روز 21 آذر امسال بود که به پلیس پایتخت خبر یک سرقت ...
من دزد نیستم؛ با پدرم در هتل زندگی می کنم!
اکنون دوست نداشتم حسام نیز از من جدا شود. این بود که سعی کردم با حسام تماس بگیرم اما او که مدعی بود باید با دختری باوقار و محجبه ازدواج کند، دیگر به تلفن هایم پاسخ نمی داد. من که از این رفتارهای او به هم ریخته بودم، تصمیم گرفتم به منزلشان بروم و حضوری با حسام صحبت کنم به همین دلیل صبح زود قصد خروج از هتل را داشتم که دیدم پدرم در اتاق را قفل کرده است. به آرامی به سمت پنجره ای رفتم که به ...
قیمت خودرو
از او خواستگاری کردم. غزاله هم که خیلی خوشحال شده بود همانجا پاسخ مثبت داد. خلاصه دو روز بعد با خانواده رفتیم خواستگاری و چند روز بعد هم رفتیم محضر و عقد کردیم. البته به خاطر بیماری کرونا جشن عروسی نگرفتیم و خیلی ساده زندگی مشترک مان را شروع کردیم در این چندماه همه چی خوب بود تا این که آهنگ ناسازگاری را غزاله کوک کرد و شروع به بهانه گرفتن کرد! غزاله پس از شنیدن این حرف ها از ...
روایتی هنرمندانه از مفاسد دوران پهلوی و دستاوردهای انقلاب اسلامی
درآورده شده است، آن هم با لحنی بسیار جذاب و لطیف و روان؟ امیدوارم همین باشد که شما می گویید، چون تمام تلاشم در حین نگارش رمان این بود که خودم را به حال و هوای نوجوان های امروزی که به واسطه کار در مدارس شناخت نسبی از سطح دانش و اطلاعات آن ها داشتم نزدیک کنم. چرا داستان در کلاس قرآن و در ارتباط با بحث قرآن روایت شده است؟ از آن جا که خودم سال ها در فضای قرآنی حضور داشتم و ...
چرا پسر آرنولد شوارتزنگر از اسم خانوادگی پدر مشهورش استفاده نمی کند؟
سال دارد در مورد احساس خود بعد از این که فهمید پسر آرنولد شوارتزنگر است چنین می گوید: خیلی واضح آن روز را به یاد می آورم. کلاس هشتم بودم. و از من خواسته شد که به بیرون از کلاس بیایم و مادرم منتظرم بود و گفت ما باید برویم. همه دارند ماجرای تو و اینکه پدرت کیست را می فهمند. 13 ساله بودم. بدنم داشت تغییر می کرد. ذهنم در حال تغییر شکل بود. و اکنون زندگی ام در برار چشم هایم دگرگون شده بود . ...
کومله ها با آتش سیگار بدن اسیران را می سوزاندند
... متولد چه سالی هستید و چطور وارد بسیج شدید؟ متولد سال 43 هستم. پدرم دامدار و کشاورز بود. در خانواده ای مقید بزرگ شدم. اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در غرب کشور ساکن بودیم که اواخر سال 58 وارد بسیج تکاب شدم. بعد هم سال 60 به عضویت بسیج بیجار درآمدم. البته، چون سن کمی داشتم و قدم کوتاه بود، برای عضویت در بسیج به عنوان نیروی امنیت مردمی قبول نمی کردند. به منزل آمدم و با حضور پدرم در بسیج ...
گفت وگو با بانو زهره هنرکار همسر جانباز نخاعی کامران مویدی (بخش نخست) "دختر من نباید با یک جانباز ...
...> بعد هم که ایشان را با هواپیما به منطقه ای امن و سپس به بیمارستان انتقال می دهند و جراحی صورت می گیرد. البته نمی دانم این موضوع تا چه حد صحت دارد ، اما بعدها پزشکان گفته بودند اگر جراحی از داخل شکم انجام می شد، پاها سالم می ماند ولی چون از سمت کمر انجام شده، نخاع آسیب دیده است. به هرحال قسمت این بود. فاش نیوز: خانم هنرکار لطفاً از دوران کودکی تان و اینکه در زمان دفاع مقدس چند ساله ...
سلطانی فر گفت پول هرکسی را که زورتان می رسد، ندهید
اصلا نمی دانم او را از کجا آورده بودند؛ آدم بی ادبی که بعد از 5ساعت انتظار پایین آمد و به من گفت توافق کرده و مطالبات را کم کنیم که من گفتم هر کاری می کنید امروز انجام بدهید. من منتظر نشسته ام اما بعد از 5 ساعت پایین آمد و گفت هر کاری می خواهی بکن، پول نمی دهیم! من هم همان روز علی رغم میل باطنی از پرسپولیس شکایت کردم. 10 سال می توانستم این کار را انجام بدهم اما انجام ندادم و فکر می کنم خود هواداران ...
قیمت خودرو
احساس می کنم برگشته ایم به همان روزهای خوب. شما با آقای رویگری چقدر اختلاف سنی دارید؟ تارا: 43 سال. این مساله باعث ترس شما نشد یا دست کم حرف اطرافیان. . . تارا: به تنها چیزی که در این آشنایی به آن فکر نمی کردم ازدواج بود. نمی دانم شاید همه اینها قسمت باشد. راستش من هیچ وقت دوست نداشتم ازدواج کنم. زمان ازدواج با رضا تنها 23 سال داشتم. همیشه در ذهنم این بود که ...
مسیر فرزانگی؛ نماز اول وقت و اطاعت از ولایت فقیه از مهمترین شاخصه های او بود/ هر ساله در راهیان نور شرکت ...
شهدای گمنام در جزیره کیش شرکت در سال 1380 شهریور 63 با هم ازدواج کردیم. شاید باورش برای دیگران سخت باشد که حاجی تنها دو روز بعد از ازدواجمان باز راهی جبهه شد. یادم است یکی از دوستانش به نام حاج اصغر گفته بود آقا رضا شما تنها دو روز از ازدواجتان می گذرد می خواهی جبهه بروی؟ حاج رضا هم گفته بود: بله می روم و می دانم که همسرم این راه را پذیرفته و مسیری که می روم را قبول دارد. واقعاً هم من از ته ...
گلگی حلیمه سعیدی از شوهرش | حلیمه سعیدی درگذشت
سال را تو بیست سال تمام کردم، یکسال می رفتم، ده سال نمی رفتم .مادرم 7 پسر و 7 دختر به دنیا آورد اما پسرها همه شان در همان کودکی نظر خوردند و مردند. از 7 دختر هم فقط 5 نفر زنده ماندند. من خودم هم 7 پسر و 2 دختر به دنیا آوردم که الان فقط دو پسر و یک دختر دارم. تا می گفتند چقدر پسرت قشنگ است به دکتر نمی رسید و می مرد. مثلا یکی از آنها را که اسمش حسن بود تا دو سال و نیم اش شد، مردم گفتند:چقدر قشنگ ...
علت فوت حلیمه سعیدی بازیگر سریال متهم گریخت+ بیوگرافی
بازیگر را تایید کرد. پدرم حاج فتح الله کشاورز بود و گندم می کاشت و باغ انگور و گوسفند هم داشتیم. پدرم خیلی کار داشت و برای این که بتواند به همه کارهایش رسیدگی کند کارگر می گرفت. مادرم اسمش طاووس بود، پدرم سواد قرآنی داشت اما مادرم سواد نداشت. خودم هم 6 کلاس اکابر رفتم.(با خنده) شش سال را تو بیست سال تمام کردم، یکسال می رفتم، ده سال نمی رفتم .مادرم 7 پسر و 7 دختر به دنیا آورد اما پسرها ...
چریک افغان، پشت تپه شنی جاودانه شد + عکس
ختم شد. از دوران خاطرات جوانی شان و آنچه که با هم درباره آن خاطرات صحبت می کردید، برایمان بگویید... همسر شهید: من در 14 سالگی با ایشان آشنا شدم. فکر می کنم ایشان آن موقع 28 ساله بودند؛14 سال از من بزرگتر بودند. دختران شهید سلطانی **: چه چیزی باعث شد به ایشان جواب مثبت بدهید؟ همسر شهید: اصلا خیلی عجیب بود، بعدا خودم مانده بودم که چطور شد! چون موقعیتی ...
لوازم اضافی در جهیزیه از نگاه دختران
.... بقیه مواد را هم با غذاساز آماده می کنم. به نظرم همان غذاساز را بخرند. چرخ گوشت دیگر نیازی نیست من وقتی گفتم نمی خواهم. مادرم واقعا ناراحت شد. آن زمان دختر خالم هم تازه ازدواج کرده بود و مامانم می خواست چیزی از آن کمتر نداشته باشم. الان چند سال است که اصلا از چرخ گوشت استفاده نکردم. من خودم خریدم. یعنی بیشتر وسایل جهازم را خودم خریدم. البته بعدا پشیمان شدم، چون کارایی نداشت ...
بازیکن 11 میلیاردی در پرسپولیس چه می کند؟
بود اما هواداران او را دوست داشتند. مهدی شیری من نمی دانم چرا آن تکل را زد و... * به نظر شما تنها مقصر شکست سوپرجام مهدی شیری بود؟ - نه، خیلی ها بد بودند همین رضا اسدی که می گویند 11 میلیارد تومان قراردادش است وسط زمین چه می کرد؟ همین طور حامد لک که اصلا نفهمیدیم چه طور آن گل را خورد؟ * یک مقدار توپ پس از برخورد به سر کولی بالی چرخید و به همین خاطر مهارش سخت بود ...
گفت وگو با گزارشگر فوتبالی که با تکرارجمله نگاه کنید! نگاه کنید مشهور شد!
گزارشگر شوم. فارس: درآمد هم دارید؟ گلابی: در حال حاضر خودجوش به این کار مشغولم. در مسابقات مختلف، گزارش های زیادی انجام دادم که سال ها خاطره برای ورزشکاران و بازیکنان خواهد ماند که البته 80 درصد کارهایم رایگان است. البته این راهم بگویم که اصلا اشکالی ندارد، چون عشق به کار دیگر همین است! ولی بعضی از دوستان محبت دارند و هزینه را پرداخت می کنند. دوست دارم صدای رسای ورزش ...
آخرین وضعیت فوتبالیست ساروی برای پیوستن به تیم پرسپولیس
دوست دارند. یادم می آید یک روز از میلاد سلیمان فلاح در تمرین پرسیدند: آرزوی تو چیست؟ که گفت: دوست دارم به جایی برسم که مردم مرا با دست در خیابان نشان بدهد ، اما در استقلال این اتفاق برای او رخ نداد. قصد ازدواج نداری ؟ بعد از پایان فوتبالم ازدواج می کنم./ تیتربرتر working(); ...
قیمت خودرو
سالگی به مدت یک سال به آمریکا رفت ولی نتوانست آنجا بماند و تصمیم به بازگشت گرفت. چون به ایران علاقه ی بیشتری داشت. خواهرش دارای 2فرزند پسر به نامهای امین و ایمان است و در لس آنجلس زندگی می کنند.پدر و مادر بهرام رادان افراد تحصیل کرده و بسیار با شخصیت هستند. نام پدر بهرام رادان, رضا رادان است که وکیل پایه اول دادگستری هستند.خانه ی بهرام همانطور که می دانید واقع در زعفرانیه است و به صورت ...
روایت تکان دهنده هادی غفاری از شکنجه های رژیم شاه
دستشویی بروم در کاسه ای مدفوع و ادرار کردم. نیم ساعت بعد در همان کاسه غذا خوردم. هویدا مسئول مستقیم تمام شکنجه ها بود. خواهر من را لخت کردند و مرا تهدید کنند که اعتراف نکنی با خواهرت چنان می کنیم. آن ها ندیده اند دست بسته را از پشت ببندند و بالا بکشند و آویزان کنند. این شکنجه بیشتر از 30 ثانیه انجام نمی شود، چون انسان را می کشد. سوزاندن پا ها با اتوی داغ را ندیدند و نمی دانند چیست. ...