سایر منابع:
سایر خبرها
سلام نو - سرویس گردشگری: الهه نظرش رو درباره ی شباهت غذاهای سریلانکا با هند می گه و به یک غذای لذیذ به نام کوتو اشاره می کنه: "غذاهای سریلانکایی شبیه غذاهای هندی هست. اولین غذایی که حتما باید امتحان کنین، کوتو (kottu) هست که خیلی خوشمزه است و با یه نون محلی مخصوص به اسم روتی درست میشه. بیس اکثر غذاها برنج، نودل هست و تمام غذاها خیلی تند هستن و هر جا که میرین اگر نمی تونین غذای تند بخورین باید حتما چندین بار بهشون بگین، البته که بعد از یه مدت عادت می کنین. برنج رو هم ساده میخورن و هم با سبزیجات و تخم مرغ قاطی میکنن و باهاش غذاهای دریایی یا سبزیجات پخته و ...
هاستل و خورد و خوراک می ده و نمی ره جایی رو بازدید کنه. البته که در سر من عقلی نیست." اون بدون بدو بدو، آروم و بی دغدغه مکث و حرکت خودش رو داره و این سبک سفر رو در استانبول گردی اش این طور روایت می کنه: "حالا که سر صحبتو باز کردم بذارید بگم که حالا دیگه خوب می فهمم از سفر چی می خوام. همین بی هدف قدم زدن ها توی شهر، همین دیدن کاسب ها که چطوری اجناس شون رو بیرون چیدن و تمیزشون می کنن، همین ...
دونین ناخن کاشتن بچه 9-10 ساله مصداق بارز کودک آزاری و آسیب به بدن بچه است. در میان انبوه این واکنش های منفی خانمی هم توییت کرد: من دلم نمی خواد دخترم با حسرت به ناخن های من نگاه کنه و عقده بشه واسش تا وقتی بزرگ شده رفتار های نامتعارف نشون بده. که بسیاری دیگر از کاربران در پاسخ به او نوشتند: شما اگه می خوای بچه ت در دوران بزر گ سالی رفتار های نامتعارف نشون نده باید سعی کنی روحش رو تغذیه کنی، با قصه خوندن یا علاقه مند کردنش به طبیعت. نه با زیباسازی ظاهری اون هم تو این سن کم که هیچ عایدی ای براش نداره. ...
. مجید واشقانی، بازیگر هم در لایو مشترکی که با علی مشهدی داشت، گفت: آنجا همه چیز قرار بود شوخی باشد. علی رفیق بزرگ من است و می دانم در دلش هیچ بغض و کینه ای نیست، به جز اینکه بخواهد بخندد و شوخی کند. به هر حال جلوی دوربین احتمال دارد آدم چیزی بگوید که به یکسری برخورد و یکسری دوست نداشته باشند. در نهایت همه اش شوخی است و آن جمع یک جمع دوستی خیلی قدیمی است. هیچ وقت یادم نمی آید علی با من ...
...> پورعسگری یادش می آید که: ما خواب آلود و پکر، یکی یکی از راه می رسیدیم و او چپ چپ نگاهمان می کرد. بعد تیکه ای می انداخت که یخِ ما را آب کند. و یخِ ما واقعاً آب می شد! اما وسطِ کار، اگر اشتباهی مرتکب می شدیم، مخصوصاً به پسرها می گفت: دفتر و دستکت رو تحویل بِده برو آبدارخونه کار کن، تا لااقل اون بنده خدا که حواسش جمع تره بیاد اینجا!! پرده هفتم: متولد 27 دی ماهِ سال ...