خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
اعتراف دو جوان هوسران به حادثه سیاه در خانه مجردی
به گزارش " رویکرد " صبح روز پنج شنبه 24 دی ماه، پسر نوجوانی همراه پدرش به اداره پلیس رفت و از دو جوان به اتهام آزار شکایت کرد. پسر 16 ساله گفت: دیروز عصر پس از تعطیلی مدرسه در راه خانه مان بودم که پسر جوانی داخل کوچه ای مرا دید و خواست کمکش کنم یک تخته فرش را از زیر زمین خانه شان به داخل اتاقش ببریم. من هم برای کمک به او درخواستش را قبول کردم. وقتی وارد خانه آنها شدم با پسر دیگری روبه رو ...
زن23ساله به خاطر حمایت از برادران معتادش زندگی خود را تباه کرد
کلانتری و دادگاه کشیده شد و دست آخر هم به طلاق انجامید. خواهرم با پول مهریه اش یک خودرو برای دو برادرم خرید تا با آن مسافرکشی کنند و پول اجاره خودرو را هم بدهند و دیگر دنبال کار خلاف نروند. اما آنها این خودرو را هم در قمار بازی باختند. آمنه افزود: بعد از طلاق معصومه اوضاع خانه ما خیلی آشفته شد. من آن موقع 19 ساله بودم. با نخستین خواستگاری که برایم آمد ازدواج کردم. فقط می خواستم ...
پرونده ای عجیب با متهمی سنگین وزن!
. به زور مرا داخل آپارتمانی در طبقه دوم بردند. مرد چاق شیشه کشید. بعد اما موادش تمام شد از همدستش علی خواست تا پیش فروشنده برود و هرچه زودتر برایش شیشه بخرد. پسر جوان تر که نیما نام داشت، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و آن قدر خمار بود که همانجا روی زمین خوابش برد. وقتی دیدم او درحال چرت زدن است، بلافاصله تصمیم گرفتم که فرار کنم. به سمت در رفتم اما قفل بود. خانه را جست وجو ...
فرار دختر نوجوان هنگام خواب سنگین مرد سنگین وزن
.... روز حادثه پس از مصرف شیشه با دوستم شاهین به داخل خیابان رفتیم و شاکی را با تهدید چاقو ربودیم. ما قصد داشتیم پول هایش را سرقت و از او اخاذی کنیم، اما وقتی به خانه آمدیم دوباره خمار شدم و از دوستم خواستم برایم مواد تهیه کند. وقتی او بیرون رفت، من خوابم گرفت و دختر دانش آموز با شکستن قفل در موفق به فرار شد. متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران به دستور قاضی مدیر روستا در تلاشند تا همدست مرد آدم ربا را دستگیر کنند. ...
محاکمه بدون پیدا شدن جسد
این موضوع با شهاب دعوا کردم. متهم در شرح روز حادثه گفت: آن روز در کارگاه مشغول کار بودم که شهاب وارد شد. کادویی به من داد و خواست آن را به همسرم بدهم. کادو را باز کردم. داخلش ادکلن بود. یاد رفتاری افتادم که شهاب با همسرم کرده بود. دست به تبر شدم و او را به سزای رفتارش رساندم. بعد جسدش را به جاده شمشک منتقل کردم و آتش زدم. متهم گفت من از کاری که کرده ام پشیمان نیستم. شهاب مستحق مرگ بود و به سزای رفتارش رسید. قاضی قربان زاده بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم و وکیل مدافع او با اعضای دادگاه وارد شور شد. ...
ناگفته های افتخاری از شجریان تا احمدی نژاد
از کشور هم یک روز چهره بد بودم و یک روز چهره زشت. منفور شده بودم و این برای یک هنرمند غیرقابل تحمل بود. سوپرمارکت محل به من جنس نمی فروخت! آرایشگر محل ما می گفت آقا وقتی شما روی این صندلی می نشینید دیگر هیچکس به مغازه من نمی آید و عذر خواهی می کرد و مودبانه می گفت دیگر نیایم. آژانس به من ماشین نمی داد. مردم تا این حد تحت تأثیر قرار گرفته بودند و امیدوارم این صحبت ها به درستی به گوش مردم برسد. حرف ...
نگاهی به گردهمایی رزمندگان عاشورایی لشکر خوبان در اربعین حسینی
لشکر خوبان برای ما بگوید که صحبت های وی را در ادامه می خوانید: طرح یک ایده! در ذهنم بود که برای مدت چند روز تمام رزمندگان لشکر 31 عاشورا از 4 استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان را در مکانی دور هم گرد آوریم. بعد از جنگ این فرصت اصلا پیش نیامده بود. بررسی های زیادی کردم و از بسیاری از دوستان نظرخواهی کردم. دنبال این بودم که دوستان را با روحیات دفاع ...
محاکمه دوباره مردی که دوستش را به دلیل تجاوز به همسر خود کشت
ایران نوشت: خیلی زود شیرسوار که از دوستان نزدیک قربانی بود به عنوان مظنون احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت.این مرد در بازجویی ها پرده از راز جنایت آتشین خود برداشت و گفت: سال ها است که با مقتول دوست بودم و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. یک روز دیدم که همسرم خیلی ناراحت است وقتی از وی پرسیدم که چرا مدتی است غمگین به نظر می آید، گفت که فریبا خواهر مقتول مرا به خانه دعوت کرد. وقتی ...
فرشته هایی که بچه های بیمار را شاد می کنند
جایی که سیدنصیرالدین موسوی و دوستانش تصمیم می گیرند به جای پخش کردن شیرینی و بستنی در محل،پولهایشان را جمع کنند تا برای کودکان بیمارستان حضرت علی اصغر ظفر تهران هدیه بگیرند. لذت این هدیه ها و خندیدن بچه های معصومی که روز عید را در بیمارستان بستری هستند به دهان بچه ها مزه می کند تا اینکه این کار را سال بعد در سه بیمارستان با جمعیت بیشتر ادامه می دهند. بعد از آن نصیر دوستانش تصمیم می گیرند ...
تغییر نام به خاطر علاقه
پای خودم هم گلوله خورد و دیگر نفهمیدم چه شد". علیرضا در آن عملیات آرپی جی زن بود. دفاع پرس: چه زمانی خبر مفقودیش را شنیدید؟ قبل از اینکه خبر مفقودی اش را بیاورند، در یزد خواب دیدم که طوفانی می آید. علیرضا را دیدم که به زمین افتاد. به سمتش دویدم ولی نتوانستم به او کمک کنم همین موقع از خواب بیدار شدم. فردای آن روز راهی تهران شدم. با دخترم از دلتنگی و نگرانی هایم می گفتم که ساک ...
قاتل: دوستم به همسرم تجاوز کرد من هم آتشش زدم!
. قضات برای بررسی ادعای متهم تصمیم گرفتند از همسر رامین تحقیق کنند. وقتی او در جایگاه حاضر شد، گفت: متأسفانه باید بگویم پدرام به من تعرض کرد. او سپس موضوع را شرح داد و گفت: روز حادثه بعد از اینکه با پونه از پیاده روی برگشتیم، به من گفت بیا با هم برویم خانه ما و صبحانه بخوریم، من هم قبول کردم. در اتاق منتظر پونه بودم که یکباره پدرام آمد و چای آورد، با تعجب پرسیدم تو چرا خانه هستی، پونه ...
عیادت حاج محمدتقی بیان معتمد محله قبا
.... همین که حاج آقا بیان خواست برای ادامه کار به تهران بیاید، او هم همراه شوهرش به تهران آمد. می گوید: ما هیچ وقت با هم مشکلی نداشتیم. 6 فرزند داریم که یکی شان شهید شده و حالا یک پسر ارشد دارم که پزشک است و 4 دختر که همیشه به مزار برادرشان می روند. کمی روی صندلی می نشیند و می گوید سال هاست بیماری قلبی دارد. نگاهی به عکس احمد می اندازد. حیاط خانه را نگاه می کند و بعد می گوید همان روز که ...
قتل با 2 دشنه!
موجود در اظهارات متهم به راهنمایی و نصیحت وی پرداخت تا این که علی.ب دوباره مقابل دوربین قرار گرفت و زوایای تاریک این پرونده جنایی را روشن کرد. او گفت: آن روز من 2 خنجر متفاوت در زیر آستین هایم پنهان کرده بودم. وقتی با شیشه بر رو به رو شدم ناگهان با تکان دادن دستانم، هر دو خنجر را به دست گرفتم و همزمان 2 ضربه به کتف و سینه مقتول وارد کردم. وقتی او با شکم روی زمین افتاد من و دوستانم از محل فرار ...
دزد ماشین پلیس به اتهام قتل محاکمه شد
قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: روز حادثه داشتم داخل باجه تلفن زندان حرف می زدم که کامران پشت باجه قرار گرفت. او مدام به شیشه باجه ضربه می زد تا من مکالمه ام را کوتاه کنم. اعصابم سر این کارش خراب شد. گوشی را گذاشتم و از باجه بیرون آمدم. درفش دست سازی را که همیشه همراهم بود، از جیبم بیرون کشیدم و ضربه ای به سینه اش زدم که مجروح شد. بعد او را به بیمارستان منتقل کردند و طولی نکشید که خبر رسید فوت شده است ...
دو جنایت به خونخواهی قتل دایی
در حالی بود که زنی جوان به نام نسترن نیز در این خانه هدف گلوله قرار گرفته و مجروح شده بود. در جریان بررسی های تخصصی مشخص شد که نسترن نامزد یکی از همان مردانی بود که در شهرستان کازرون دست به جنایت مسلحانه زده بودند. از سوی دیگر مشخص شد مادر و پسری که در آپارتمانشان به قتل رسیده بودند نیز از آشنایان همان قاتلان فراری بودند. بنابراین فرضیه اینکه این جنایت به خونخواهی از قتل مرد جوان در کازرون رخ داده ...
تأیید حکم قصاص عامل جنایت در لانه کبوتر
دیوان عالی کشور حکم قصاص و دیه برای جوانی که دختری را در لانه کبوتر به قتل رسانده و جسدش را سوزانده بود، تأیید کرد. به گزارش شرق، دی ماه 89 اهالی منطقه ای در جنوب تهران به مأموران خبر دادند خانه ای آتش گرفته است. وقتی تکنیسین های آتش نشانی به محل رفتند و آتش را مهار کردند، در جست وجوها جسد زنی را پیدا کردند. پلیس با آغاز تحقیقات متوجه شد این دختر نگار نام دارد و از مدتی قبل با جوانی به ...
6 پلیس حادثه افسریه مجرم شناخته شدند
شش مأمور پلیس سبزوار که در جریان تعقیب و گریز قاتل فراری در تهران سه نفر را کشته بودند، از سوی قاضی پرونده مجرم شناخته شدند و قرار مجرمیت آنها صادر شد. به گزارش جوان، این حادثه بامداد روز دوشنبه چهارم آبان ماه زمانی رخ داد که شش مأمور پلیس سبزوار برای دستگیری متهم به قتلی به نام شاهین که در شهرستان سبزوار مرتکب قتل شده بود، پس از تعقیب و گریز طولانی جلوی خودروی او را که علاوه بر ...
آشفتگی در فکر تاریخی
بنیادگرایی تا این حد قوت نمی گرفت . از سوی دیگر پولانسکی، سازنده اقتباس سینمایی از بچه رزمری، خانه اش مورد هجوم شیطان پرستان قرار گرفت. چرا این رمان با چنین تلقی های متفاوتی روبه رو شد، آیا زمینه تاریخی این اثر منجر به این برداشت ها شد یا چنین ابهامی درباره موضع رمان، تا هنوز هم برجاست؟ تشخیص دقیق اینکه چه چیزی واقعاً وجود داشت و بعد وارد فیلم و فیکشن شد، یا برعکس، دشوار است. مثلاً در ایران کسانی ...
از کودتای کلمات در دولت دهم تا سکولاریتۀ کلید در دولت یازدهم
همین دو سه روز قبل که استاد علوم سیاسی همسویش در دانشگاه تهران که از قضا در فیلم تبلیغات انتخاباتی اش نیز بازی کرده بود به او هشدار داد که اگر رئیس جمهور نجبند و برای گذار از رکود و بحران ملّی اشتغال کاری نکند، احتمالاً نخستین رجلی در مسوولیت دولت های ادواری خواهد بود که صرفاً پس از یک دورۀ چهارساله با ریاست بر قوۀ مجریه وداع خواهد کرد. رئیس جمهور پشتِ هم می گوید در حال کار و تدبیر و مذاکره است و ...
سریال گروکشی در بیمارستان ادامه دارد +عکس
بستری شدم پاسپورت و اجازه اقامت را به مسئولان بیمارستان نشان دادم. وی ادامه داد: سه روز بعد از زایمان نیز قصد ترخیص از بیمارستان را داشتم که آنها ادعا کردند نوزاد پسر دچار بیماری است و این مدت در دستگاه بوده و همچنان باید بماند. دو روز بعد برای ترخیص کودک به بیمارستان رفتم که دیدم پسرم از زیر دستگاه خارج شده و مسئولان بیمارستان برای بردن او به خانه درخواست 7 میلیون تومان پول کردند. شوکه ...
شهادت هادی کمرم را خم کرد اما سرم را بالا برد
.... یعنی محمدهادی دوست داشت همسرش متدین و کاملاً محجبه باشد. سختگیری اش هم به همین دلیل بود. عاقبت با خانواده دختری آشنا شده بود. بار آخر که به خانه آمد به من گفت شما هم نجف بیایید. گفتم برای چی؟ گفت می خواهم برایم خواستگاری بروید. خیلی خوشحال شدم و موافقت کردم. منتها ما که قرار بود عید 94 به عراق برویم، پسرم برج یازده (23 بهمن 93) به شهادت رسید. قسمت نشد برایش زن بگیریم. ماجرای مفقودی ...
مبنای معمای شاه اسناد تاریخی است
؟ قبل از این سریال، تقریباً چیزی نمی دانستم! بعد کتاب خاطرات تاج الملوک را خواندم تا بفهمم چگونه زندگی کرده و چطور زنی بوده است. شش ماه این کتاب تاریخی و برخی آثار دیگر را که آقای ورزی به من داده بودند، مطالعه کردم و ویژگی های این شخصیت را که اصلاً برایم آشنا نبود، در آوردم. از گوشه و کنار چیزهایی شنیده بودم، ولی خودم کنجکاوی و تحقیقی نکرده بودم، اما با این کتابی که خواندم روحیه قلدر ...
شب عروسی، شبی برای حرف مردم
همان 23، 24 سال قبل از خدمات این بنگاه ها استفاده می کردند. به مرور با افزایش تعداد مهمان ها و تشریفاتی تر شدن مراسم عروسی، دیگر خانه ها جای برگزاری مراسم نبود و مراسم عروسی به بیرون از خانه ها منتقل شد. البته من اینجا در مورد تالارها حرف نمی زنم چون تالارها که به صورت رسمی از زمان خیلی قدیم هم وجود داشتند. اما در کنار این تالارها، فضاهای دیگری شکل گرفت، مثلا باغ های اطراف تهران، که آن ...
حدادیان: خون امثال شهید نمر جوهر قلم شاعران اهل تعهد است/رجایی: چشم دوختن به مسئولین دلیل عدم درخشش شعر ...
مورد تأکید بیش تری قرار گیرد تا جایی که ما شاهدیم یکی از سرداران دفاع مقدس شعر او را زمزمه می کند. *رجایی در موضع گیری سرگردان نیست فاطمه نانی زاد در بخش دیگری گفت: اولین بار در همایش سوختگان وصل با خانم رجایی آشنا شدم و هر بار که من به مشهد می رفتم یا او به تهران می آمد، یکدیگر را می دیدیم. وی افزود: تعهد، جان مایه شعر رجایی است و این بیش تر از هر نکته دیگری من را ...
گفتگو با همسر اولین شهید مدافع حرم
عقد کردیم و بهمن همان سال هم ازدواج کردیم. قبل از آن چه می کردید؟ دانشجو بودید یا حوزوی؟ بله من فوق دیپلم علوم پایه بودم. کاردانی خوانده بودم و شاغل هم نبودم. قدری از خودتان صحبت کنید تا برسیم به مقطعی که با آقا محرم آشنا شدید. من متولد اراک هستم و از کلاس دوم راهنمایی به بعد به تهران نقل مکان کردیم و تا فوق دیپلم در همین منطقه ساکن بودیم. دوران کاردانی را در ...
خواب عجیب آدم ربای شیشه ای
حتی نمی توانستم حرف بزنم. وقتی علی رفت نیما به زور مرا مورد آزار و اذیت قرار داد اما لحظاتی بعد همانجا روی زمین خوابش برد. وقتی دیدم او در حال چرت زدن است تصمیم گرفتم که فرار کنم. به سمت در رفتم اما قفل بود. خانه را جست و جو کردم تا اینکه با پیدا کردن یک پیچ گوشتی قفل در را شکستم. در آن لحظات دلهره آور ناگهان مرد چاق بیدار شد اما خوشبختانه به خاطر اینکه سنگین وزن و خمار بود و به سختی می توانست حرکت ...
توضیح همسر اولین شهید مدافع حرم ایرانی درباره آرمان های شوهرش
پایه بودم. کاردانی خوانده بودم و شاغل هم نبودم. قدری از خودتان صحبت کنید تا برسیم به مقطعی که با آقا محرم آشنا شدید. من متولد اراک هستم و از کلاس دوم راهنمایی به بعد به تهران نقل مکان کردیم و تا فوق دیپلم در همین منطقه ساکن بودیم. دوران کاردانی را در دانشگاه آزاد واحد اسلامشهر سپری کردم و بعد از کاردانی هم بیشتر به فکر این بودم که ادامه تحصیل بدهم اما بعد از ازدواج بخاطر شرایط شغلی ...
هر آنچه در برنامه نود دیشب 94٫11٫05 گذشت ؟
ترکیب تیم را تغییر دادیم. بعد از مسابقات دور اول یک فرصت 10 ماهه داشتیم تا تیم را آماده مسابقات کردیم. من برنامه ام را مدون به سازمان لیگ دادم و درخواست هایی داشتم که بعضی از انها موافقت شد و با عمده ان موافقت نشد. برنامه ام را به گونه ای قرار دادم که تضادی با تیم ملی و لیگ نداشته باشد. از سازمان لیگ درخواست کرده بودیم که قبل از شروع مسابقات 40 روز بازیکنان را کامل در اختیار قرار دهد. دلیل اصلی این ...
روایت مجاهد خذیراوی از مهمانی مختلط لعنتی
پشت پرده فوتبال کثیف تر از قبل شده. از بازیکن نوجوان پول می خواهند تا بازی اش دهند. خانواده ها باید هوشیار باشند و جگرگوشه هایشان را دست گرگ هایی که لباس میش به تن کردند، ندهند. فکر می کنی 20 سال بعد مجاهد خذیراوی کجا باشد و چه کار کند؟ من به بی وفایی این دنیا ایمان آورده ام. خوشبختانه هم شب سمور می گذر و هم لب تنور. برای همه آدم ها مرگ دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد ...
نوجوان 16 ساله، گروگان 2 مرد شیشه ای
مورد آزار و اذیت قرار دادند.با ثبت این شکایت، تیمی از مأموران اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران با دستور قاضی محسن مدیر روستا بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران، راهی آپارتمان قدیمی شدند و جوانی به نام محمد را دستگیر کردند. با راهنمایی او، متهم دیگر پرونده نیز به نام رضا دستگیر شد. روز گذشته هر دو متهم به دادسرای جنایی منتقل شدند و مقابل بازپرس پرونده قرار گرفتند. رضا در تحقیقات گفت: شب قبل ...
