سایر خبرها
روحانی: کلید رابطه با آمریکا در واشنگتن است
اجتماعی حرف می زند سر بریدن نیست و کار غلط صورت گرفت که مردم ما به شدت عصبانی شدند و محکوم کردند و ما هم بعنوان دولت این عمل را مثل خیلی از کشورها محکوم کردیم اما حمله به سفارت محکوم بود؛ اولین کسی که این کار را محکوم کرد من بودم که فکر می کنم از طرف ما کارها تمام شده است ما باید عمل حمله به سفارت را محکوم می کردیم و افراد حمله کننده را شناسایی و دستگیر کردیم که این انجام شد. روحانی با بیان ...
شکاف ، فیلمی که تلخی ها را عریان کرد!
ها صحبت کنم و بعد بپرسم اسم شان چیست. امیرکیان صورتش همان چیزی بود که من می خواستم و بزرگ تر از سنش می فهمد و روحیه بزرگ سالی دارد و این همان چیزی بود که من در مرحله نگارش فیلم نامه دنبالش بودم. با این حال به گمانم بهتر باشد بچه ها را به تماشای این فیلم نبریم. بله، این فیلم برای بزرگ ترهاست. متاسفانه چنین فیلم هایی که به مشکلات کودکان بپردازد بسیار کم است و فیلم شکاف هم جزو ...
روحانی: شرایط برد-برد بین ایران و اروپا پر رنگتر است/سربریدن یک عالم دینی کار بسیار غلطی است
.... * تردیدی ندارم بعد از این توافق، یک فضای مثبتی برای همکاری ها ایجاد می شود، این ارتباطات بین ما و اروپا کاملا منجمد شده بود، در یک زمستان سردی این روابط منجمد شده بود، من کاملا آفتاب همکاری را بر روی این یخ ها مشاهده می کنم، این یخ ها در حال بازشدن است و روابط ما نه تنها به گذشته باز می گردد بلکه بهتر از گذشته خواهد بود. *امروز همه کارآفرینان می دانند، خواست جمهوری ...
خاکپور: حرف های کفاشیان برایم هیچ اهمیتی ندارد/ نظرات مایلی کهن شخصی است
همه موارد قرارداد تفاهم شد، چه رقم قرارداد و چه مفاد آن. قرار شد این مسئله تا 48 ساعت یا نهایتا 72 ساعت آماده و به امضا برسد. قرارداد بنده و کلیه کادر فنی ام اما این اتفاق نیفتاد و کار چند هفته ای به طول انجامید. پس از چند هفته مجددا من را خواستند تا مجددا در ارتباط با مفاد قرارداد صحبت شود که دوباره مفاد قرارداد مذکور بالا و پایین شد که پس از آن گفتم بهتر است بیش از این برای این مطلب وقت نگذاریم ...
واکنش جالب علی دایی به عکسش روی دیوار خانه افسانه پرسپولیس
باز هم می گویم که از فقدان ایشان به شدت ناراحت هستم و امیدوارم روح همایون خان غرق در آرامش شود. * در مورد بازدیدی که از موسسه های خیریه داشتید، صحبت می کنید؟ چه شد که با بهمن دهقان و محمد محمودی به موسسه های خیریه شهر قدس رفتید؟ - همراه با دوستان عزیزم سری به این موسسه ها زدیم و اتفاقا در آنجا یک اتفاق جالب افتاد. این از شانس ما بود که به طور سرزده در مراسم تولد یکی از بچه ها ...
کلید برقراری روابط غیرخصمانه با امریکا در واشنگتن است
حرف می زد و می گفت که باید مردم از حقوق مساوی برخوردار باشند و مذهب نباید عاملی باشد که مردم از حقوق سیاسی و اجتماعی محروم شوند. آقای روحانی گفت: مجازات این فرد اعدام نیست و آن هم سرش را ببرند و این کار بسیار غلطی بود که انجام شد و مردم ما نیز عصبانی شدند و این کار را محکوم کردند و دولت نیز این اقدام را محکوم کرد. رئیس جمهور افزود: کشورهای مختلف حتی کشورهای غربی و اروپایی ...
عربستان به جای داد و فریاد، آب خنک بخورد تا آرام شود / کلید روابط اقتصادی ایران و آمریکا در واشنگتن است؛ ...
...> روحانی افزود: تردیدی ندارم بعد از این توافق، یک فضای مثبتی برای همکاری ها ایجاد می شود، این ارتباطات بین ما و اروپا کاملا منجمد شده بود، در یک زمستان سردی این روابط منجمد شده بود، من کاملا آفتاب همکاری را بر روی این یخ ها مشاهده می کنم، این یخ ها در حال بازشدن است و روابط ما نه تنها به گذشته باز می گردد بلکه بهتر از گذشته خواهد بود. خبرنگاری در زمینه روابط ایران و عربستان پرسید که ...
در تحریم، اروپایی ها ضرر کردند
معتدل و بهاری است. آقای روحانی ادامه داد: کاملا آفتاب همکاری را بر روی یخ های روابط ایران و اروپا مشاهده می کنم و این یخ ها باز می شود و روابط ما با اروپا نه تنها به گذشته برمی گردد بلکه بهتر از گذشته خواهد بود. رئیس جمهور اظهار داشت: امروز همه کار آفرینان می دانند خواست جمهوری اسلامی ایران تجارت نیست بلکه خواست ایران عمدتا سرمایه گذاری و فناوری و همکاری هایی است که به صادرات محصولات ...
رنج های فرزند یک قربانی فاجعه منا
. شما فکر کنید من اینجا چه کشیدم. تمام این 12 روز از خواهر کوچک ترم مراقبت می کردم. از وقتی بابا رفته لب به غذا نمی زند. گریه می کردم، دائم می گفتم من پدرم را خودم راهی کردم. هزار بار با خودم می گویم کاش دستانم می شکست و چمدان بابا را با دست های خودم نمی بستم. آن طور که نجمه تعریف می کند، بیش از 70 نفر از مفقودان ایرانی حادثه منا در عربستان دفن شده اند و 40 خانواده هم رضایت داده اند که پیکر ...
این ها شاگردان مرا می کشند
آقا را از دماوند یکسره به بیمارستان قلب آوردیم، چون اصلاً حالشان مساعد نبود. من رادیو را باز کرده بودم که شهادت آقای قدوسی را اعلام کردند. همین که خبر را شنیدم، رادیو را خاموش کردم. حاج آقا همان روز از حال رفت و سریع به بیمارستان قلب تهران بردیم. یک هفته بیمارستان بودند. بعد ایشان را به قم منتقل کردیم. دکترها ممنوع الملاقاتشان کردند و گفتند از ایشان سؤالاتی می کنند که برای مغزشان ضرر دارد. ...
من از پدرم یاد گرفته ام که به بزرگتر و پیشکسوتم احترام بگذارم/پیشکسوت ها مرا ببخشند/منظورم را بد ...
انجام داد که به مذاق خیلی از پیشکسوت ها خوش نیامد. از عزت اللهی که سابقه بازی در رده های مختلف تیم ملی، از نونهالان و نوجوانان گرفته تا جوانان و بزرگسالان را در کارنامه دارد، هیچ گاه چنین رفتاری ندیده بودیم. او البته یکی دو روز بعد از این مصاحبه بابت آن مصاحبه از همه پیشکسوت ها عذرخواهی می کند. عزت اللهی می گوید: من حرف دلم را زدم ولی فکر می کنم جملات مناسبی را کنار هم قرار ندادم ...
چرا امام خمینی به فرانسه رفت
...! از دو بعد از ظهر تا 11 شب معطلمان کردند. مرحوم املایی با زرنگی خاص خودش روانه ی بصره شد و نجفی ها را از چند و چون قضیه آگاه ساخت و با مقداری نان و پنیر و کتلت و از این قبیل چیزها برگشت. امام شدیداً خسته شده بودند و من برای ایشان شدیداً متأثر. امام از قیافه ی من فهمیدند که من از اینکه ایشان را این همه معطل کردند ناراحتم. گفتند: تو از این قضایا ناراحت می شوی؟ گفتم: برای شما شدیداً ناراحتم ...
ناگفته های افتخاری از شجریان تا احمدی نژاد
امیدوارم این صحبت ها به درستی به گوش مردم برسد. حرف آخرم هم این است که آقای احمدی نژاد خیر نبینید. آقای ضرغامی خیر نبینید و قطعا خیر نخواهند دید. در این موضوع شک ندارم. چون من حقم این نبود. من بعد از 30 سال خواندن با تمام وجود، این حقم بود؟ بعد از سی و خرده ای سال این حق من و خانواده ام نبود. * امیدوارم وقتی مردم از قصد من برای خودکشی باخبر می شوند، قطره اشکی بریزند و فضای تلخ آن دوران را ...
90/ چشم دیدن موفقیت مظلومی را ندارند
ناراحت کننده بود. رضا احدی چه از نظر فنی و چه اخلاقی از بهترین ها بود اما چون بله قربان گو نبود و پاچه خواری نمی کرد نتوانست به آنچه استحقاق آن را در مربیگری داشت دست پیدا کند. پدرم از این اخلاق او خیلی تعریف می کرد و به همین دلیل دومین مرتبه ای که خواست سرمربی استقلال شود در نظر داشت آن مرحوم را دستیار خود کند اما برخی افراد که چشم دیدن موفقیت استقلال را نداشتند از این موضوع حاشیه سازی را برای تیم ...
زندگی روی ویلچر، به اندازه نبود همسرم سخت نیست!
.... در صورتی که چیزی از جانباز و مشکلات آن نمی دانستم. خاطرم هست سال 1366 در دبیرستان ما پوستری نصب کرده بودند که بانویی را در کنار یک جانباز نابینا و بدون دست و بر روی ویلچر نشان می داد. این پوستر برای من خیلی جالب، اما غیرقابل باور بود! اما بعدها که خودم را در قالبِ آن زن می دیدم، احساس خوبی داشتم و هیچ گاه از ازدواجم با یک جانباز پشیمان نشدم؛ زیرا به معنای واقعی عاشق همسرم بودم. ...
آن زمان که در عربستان به پاسپورت ایرانی بی احترامی می شد، فدراسیون باید اقدام می کرد
چند مساوی و شکست متوالی دیگر نتوانستیم به رقابت ها برگردیم. امیدوارم همین طور بشود. ما هم به این موضوع خیلی امیدواریم و مطمئنا برای کسب نتایج موفقیت آمیز در میدان به چنین بازیکنانی نیاز داریم. از سوی دیگر ای کاش آنها از ابتدای فصل بودند تا به این روز نمی افتادیم. چون در نیم فصل اول خیلی کمتر از همه ادوار سپاهان گل زدیم. البته دلیل این کار فقط کمبود مهاجم نبود، بلکه بسته بودن دست کادرفنی و ...
مجمع نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب متولد شد/ بررسی آثار فجر
.... خودم یکی از بانیان انجمن منتقدان سینمای ایران بودم که البته سال هاست عضویتی در آن ندارم. در این زمینه حرف های زیادی است همانطور که راجع به این مجمع هم حرف های ناگفته بسیار است. در طول 45 سالی که در این حوزه فعالیت دارم، مجامع بسیاری تأسیس کردند و حتی گام اول تأسیس جمعی در راستای اهداف انقلاب اسلامی را همان سال ها برداشتند که به دلایل سیاسی آن روزها و امروز، مجال عرض اندام به آن داده نشد تا الان ...
پیشانی برآمده می خواهید یا اتوکشیده؟!
نارضایتی می گوید: از دستش خسته شده ام؛ هر روز باید در بیمارستان ها و کلینیک های مختلف باشم تا جراحی جدیدی انجام دهد. از وقتی پدرم فوت کرد و املاک او به من رسید در حال خرج کردن برای جراحی های مختلف او هستم. تا به حال 80میلیون تومان برای جراحی بینی، چانه، تزریق ژل لب و گونه و چه و چه پرداخته ام. حالا هم که عمل جدید پیشانی. و با خشم سر خود را برمی گرداند. چند دقیقه دیگر کنارشان می نشینم که ببینم ...
شهیدی که قاب عکس تابوتش را آماده کرد+عکس
من خواستند که در وصیت نامه اش هم آنها را آورده، این که بچه هایم را مومن و انقلابی تربیت کنم و خیلی دوست داشت بچه هایش به مدارج علمی برسند. دوست داریم در پایان گفت وگو، یک خاطره از شهید داشته باشیم. خاطرات زیاد هست، وقتی پسردایی ام نادعلی فلاح که اهل روستای افراتخت قائم شهر بود به شهادت رسید، من تا هفتم شهید در منزل دایی ام بودم، او طی این چند روز می آمد به من سر می زد و می ...
باران کوثری: به نظر یک عده من لوس و فضولم!
فمینیستی است؟ من خودم نگران عکس العمل دوستانی بودم که چنین دغدغه هایی دارند! چون فکر می کردم نکند ما داریم زن را ضعیف نشان می دهیم که تاب تحمل شرایط را ندارد. نه، من فکر نمی کنم این اثر فمینیستی باشد. به نظرم اثر مدرنی است. به این لحاظ که هجوم شرایط بر آدم ها شاکله اصلی نمایش را می سازد. شرایطی که مستقیما ممکن است به هیچ کدام از ما مربوط نباشد اما بر شرایط همه ما تاثیر می ...
عربستان از شکست عصبانی است/ کلید رابطه با امریکا در واشنگتن است
...> وی با بیان اینکه شیخ نمر نه در تروری نقش داشته و فعالیت مهمی علیه امنیت انجام نداده است، افزود: نمر تنها سخنرانی می کرد و حرف می زد؛ سخنرانی وی این بود که همه مردم باید از حقوق مساوی برخوردار باشند؛ سخنرانی اش این بود که مذهب نباید عاملی برای محروم شدن مردم از حقوق اجتماعی و سیاسی باشد. روحانی تصریح کرد: مجازات آدمی که راجع به حقوق اجتماعی مردم حرف می زند که اعدام نیست؛ اینکه سرِ شیخ نمر ...
من می روم؛ تهران بماند برای شما!
خودش را عزت دست باریک معرفی می کند و مدعی است همه تاریکی های زندگی اش بعد از اعتیاد به وجود آمده و یک روز خوش ندیده است. عزت چند سال داری؟ 28 سال، البته بیشتر نشان می دهد. هرکسی مرا می بیند فکر می کند 40 سال دارم. در خیابان های این شهر شلوغ، جوانی و همه عمرم را از دست دادم. اهل تهران نیستی؟ نه، ای کاش در شهر خودم می ماندم و کشاورزی می کردم. به خاطر پول ...
زن جوان؛ انگشتر خواهرشوهرم را دزدیدم
نخستین خواستگاری که برایم آمد ازدواج کردم. فقط می خواستم خودم را از جو متشنج خانه پدرم دور کنم. جمشید مرد خوب و مهربانی است. اما حال من اصلاً خوب نبود. بعداز زایمانم، وضعیت روحی و روانی ام خیلی آشفته شد. نیش و کنایه های مادر شوهرم نیز قوز بالا قوز شده بود. راه می رفت و سر کوفت می زد که دایی های بچه ام نتوانستند یک کادوی درست و حسابی به خواهرزاده شان بدهند و... . از خانه ...
فردوسی پور به کتابش حسودی می کند!
قرار گرفته و من برای او یکی ناراحت هستم. فردوسی پور: به کتابم حسودی می کنم! کتاب اولت یکسری حاشیه ها داشت برای کپی رایت و این حرف ها. برای این کتاب با نویسنده اش تماس گرفتی؟ - بله، اتفاقا درباره این کتاب، خودم با آقای توپدی صحبت کردم. خیلی خوبم برخورد کرد و چقدر هم آدم نایس و باحالی بود. گفتم بیایید ایران و گفت من دوتا دوقلو دارم و نمی تونم ولی مشکلی نداره. من قبل ...
معلم عاشق ، مدرسه ساز شد
ایران آنلاین / این معلم نمونه که 6 سال نیز معاونت اداره راه و شهرسازی استان را برعهده داشت از روزهایی گفت که عاشقانه معلمی را انتخاب کرد و به شوق تدریس و آموختن علم به نسل های آینده 26 سال در کلاس های درس حاضر شد. دلتنگی برای تدریس در یک خانواده فرهنگی چشم باز کردم. فرزند دوم خانواده بودم و پدرم در آموزش و پرورش کارمند بود. وقتی به مدرسه رفتم با دیدن معلم که با شوق فراوان تلاش می ...
مادران شهدای گمنام هنوز تماس می گیرند/ تا پیکر نیاید، مادر باور نمی کند
: این پسر من است؛ پیراهن مشکی دارد و کفش کتانی اش هم هنوز هست. سر هم ندارد. ما تابوت را باز کردیم و دیدیم که دقیقاً به همین شکلی بود که این مادر گفت؛ گفتم: شما از کجا متوجه شدید؟ گفت: از سه روز قبل که به معراج آمد، به خواب من آمد و اسم شما را هم به من گفت. پسرم به من گفت که وقتی وارد سالن معراج شدی من سومین شهید هستم و لباس مشکی دارم، چون برای محرم عزادار بودیم که شهید شدم. ما آن موقع نمی دانستیم که ...
امام به پیشنهاد سید احمد به فرانسه مهاجرت کرد
صحبت یک ساعته اش این بود که ورود ممنوع! بازگشتیم. عراقی ها منتظرمان. اهلاً و سهلاً! از دو بعد از ظهر تا 11 شب معطلمان کردند. مرحوم املایی با زرنگی خاص خودش روانه بصره شد و نجفی ها را از چند و چون قضیه آگاه ساخت و با مقداری نان و پنیر و کتلت و از این قبیل چیزها برگشت. امام شدیداً خسته شده بودند و من برای ایشان شدیداً متأثر. امام از قیافه من فهمیدند که من از اینکه ایشان را این همه معطل ...
عزت اللهی: پیشکسوت ها مرا ببخشند
همه پیشکسوت ها عذرخواهی می کند. عزت اللهی می گوید: من حرف دلم را زدم ولی فکر می کنم جملات مناسبی را کنار هم قرار ندادم. منظورم را بد رساندم و باعث دلخوری برخی از پیشکسوت ها شدم. من اسمی از کسی نبردم اما همین جا ابراز پشیمانی می کنم و این شهامت را دارم که عذرخواهی کنم. امیدوارم پیشکسوت ها به بزرگی خودشان مرا ببخشند. عزت اللهی در ادامه می گوید: پدرم فوتبالیست بزرگی بوده و همیشه به بزرگترش ...
گفت وگو با محمد قائد درباره دو کتاب/ آشفتگی در فکر تاریخی
عشقی نخستین بار در سال 77 چاپ شد و بعد از آن هم تنها دو بار امکانِ تجدیدچاپ پیدا کرد و با این وصف، آخرین چاپ این کتاب به بیش از یک دهه پیش، سال 80 برمی گردد. حالا با این فاصله عشقی ، کتابی جامع درباره وجوه مختلف این شخصیت تاریخی چاپ شده. شخصیتی که به قول قائد ماندگاری نامش تا حد بسیار به سبب جوانمرگی اوست: عشقی مردی بود سودازده که با شتاب زیست و با عجله مرد . قائد معتقد است: عشقی هم حرف از مشروطه ...
سراب عشق
تجربه کردم و آن بار اولی بود که لب به مواد مخدر می زدم. خب بعد چه شد؟ اعتیادم به تریاک روز به روز بیشتر می شد،به طوری که بی دلیل هم تریاک می کشیدم.بعد از گذشت دو سال از مصرف تریاک با وسوسه های خواهرشوهر بزرگترم به سمت کراک کشیده شدم. یک سال نشد که کراک بدنم را پوک کرد. چهره ام را کریه کرد و مرا به باتلاق نابودی کشاند. حتی خودم هم از بوی بدن خودم بیزار شده بودم ولی چاره ای نداشتم ...