سایر منابع:
سایر خبرها
نسرین مقانلو به کما رفت | حال وخیم نسرین مقانلو همه را نگران کرد
ها پسر نسرین مقانلو از مدتی قبل در امریکا تحت درمان بوده و روز حادثه بعد از مصرف داروهایش برای استراحت به اتاق خواب رفته است. اما دقایقی بعد وقتی مادرش به داخل اتاق رفت متوجه شد او دچار حالت تهوع شده و حال خوبی ندارد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفته و زمانی که امدادگران راهی خانه او شدند بعد از معاینه اولیه دریافتند وی جان باخته است. بررسی های اولیه متخصصان پزشکی قانونی احتمال مسمومیت ...
شهید رضا کوهی: مسیر جهاد و شهادت همان راه انبیا و اولیا است
لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّٰا یَجْمَعُونَ / اگر در راه خدای خویش کشته شوید یا بمیرید در آن روز رستاخیز به آمرزش و رحمت خدا نایل گردید و آن شهادت بهتر از هر چیز است که حیات دنیا برای خود فراهم سازد. حمد و ستایش خدایی را که لیاقت قدم نهادن به جبهه نور علیه ظلمت را نصیبم کرد و آن جبهه هایی که پر از عشق و امید است. این سعادت نصیبم شد تا ادامه دهنده راه اباعبدالله الحسین ع ...
صیغه شدن دختر 12 ساله برای مرد 40 ساله مشهدی / روایت تکان دهنده از زن اول رحمت علی
می کردند همه سختی های روزگار را به جان می خریدم تا همسر و فرزندانم در آسایش باشند بالاخره با پس اندازهایم و کمک مالی فرزندانم منزل کوچکی را در حاشیه شهر خریدم و سند آن را به نام خودم ثبت کردم اما در حدود 50 سال قبل ثبت محضری ازدواج آن هم در روستاها موضوع بسیار کم اهمیتی بود و کمتر افرادی به این گونه رسوم توجه می کردند. تنها با قرائت صیغه دایم راهی خانه بخت شدم من ...
مردی که زنش را مثله کرد: من عاشق همسرم بودم!
...> او را نزد پزشک نبردی؟ مگر می شود او را به دکتر نبرده باشم؟ او تحت درمان بود، از سال ها قبل تحت درمان بود و قرص مصرف می کرد اما این اواخر انگار داروها روی او تأثیر نمی گذاشت. با همه اینها من حتی یک بار هم دستم روی همسرم بلند نشده بود و هنوز باور ندارم که چرا این همه از خود بی خود شدم و کنترلم را از دست دادم و با مادر بچه هایم اینطور رفتار کردم. از روز حادثه بگو چه اتفاقی افتاد که ...
زندگی تلخ زن باردار با مرد مطلقه و فرزندانش / از دست مادرشوهرم و فرزندانش خسته شدم
همین دلیل دخالت های مادر هدایت نیز در زندگی من شروع شد چرا که معتقد بود نوه هایش را آزار می دهم. در این میان، هدایت هم بدون توجه به خواسته های من از مادرش طرفداری می کرد و مرا کتک می زد. چند روز قبل نیز یوسف با این بهانه که او را کتک زده ام به بنگاه عمویش رفت که دقایقی بعد همسرم کارش را رها کرد و با برگشت به منزل مرا در حالی به شدت کتک زد که می ترسیدم جنینم را سقط کنم. هر چه فریاد می ...
شوهر بی غیرت زن جوان/ او جلو چشمان همسرش با زنان دیگر رابطه نامشروع دارد
زن 27ساله که برای حل مشکلش وارد کلانتری امام رضا(ع) مشهد شده بود با بیان این که از شدت سرخوردگی و افسردگی دیگر روابط عاطفی بین من و همسرم کم رنگ شده است به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: هنوز دختری نوجوان بودم که به پسرعمویم علاقه مند شدم . خانواده هایمان نیز خیلی دوست داشتند که روزی من و "مهران" با هم ازدواج کنیم. اما هیچ کس از علاقه قلبی من به مهران اطلاعی نداشت همواره آرزو می کردم تا ...
رابطه نا مشروع زن جوان متاهل با مرد زن دار
کنم به همین دلیل برای آخرین بار به هاتف پیام دادم اما غافل از این بودم که همسر او از مدتی قبل متوجه این خلوت های شیطانی شده است و به همه پیام های من و هاتف دسترسی دارد. خلاصه آن روز صبح طبق معمول همسر هاتف از خانه بیرون رفت و دقایقی بعد نیز هاتف طبق قرار قبلی به منزل ما آمد اما همسر هاتف موضوع را به عنایت اطلاع داده و پیامک های مرا برای او ارسال کرده بود. خلاصه زمانی که من برای آخرین بار ...
از تلاش جوان دامدار برای رونق تولید تا درخواستی برای توجه متولیان
شد و با تبدیل دامداری از سنتی به صنعتی مشکل خوراک و هزینه ها کمتر شد؛ چرا که مراتع ضعیف شدند و خشکسالی پیش آمد. زمانی که خواستم دامداری را از سنتی به صنعتی تبدیل کنیم خودم استرس نداشتم ولی پدرم قبول نمی کرد ولی با پافشاری و توجیه پدرم برنامه های تغدیه ای را عوض کردم. وقتی پدرم تاثیر اصلاح نژاد را دید اکنون به گفته های من اعتماد کرد و چشم بسته حرف ها و کارهای مرا تأیید می کند ...
قتل هولناک پسر جوان در بازار شلوغ مشهد / آبرویم را برد او را کشتم
تبعه افغانستان) شکایت کردم و بعد هم مجبور شدم تا رضایت بدهم اما او همچنان پشت سر من حرف های نامربوط می زد تا آبروی مرا ببرد! من هم عصبانی شدم و هنگامی که او سوار بر موتورسیکلت برای خرید به شلوغ آمده بود با او درگیر شدم و چند ضربه بر پیکرش فرود آوردم اما بعد دوستان او روی سرم ریختند و مرا کتک زدند. تحقیقات قضایی که تا صبح روز گذشته به طول انجامید، بیانگر آن بود که متهم به قتل پس از ...
یک دختری وقتی عاشق می شود چگونه رفتار می کند؟ 15 نشانه
اگر به دختری علاقمند هستید و نمیدانید که آیا حستان متقابل است یا اگر با دختری در ارتباط هستید ولی نمیدانید آیا واقعا عاشق شماست ، میتوانید با کمک نشانه های عاشق شدن یک دختر که در ادامه با شما در میان میگذاریم با خیالی آسوده تر رابطه خود را شروع کنید یا رابطه عاطفی خود را تا ازدواج پیش ببرید. از آنجا که دختران معمولا به صورت غیر مستقیم احساسات خود را ابراز می کنند و اغلب خجالتی تر از ...
درخواست دیه برای فرزندی که در آتش مادر افسرده سوخت
سمت خانه شان حرکت کردم. وقتی به سرکوچه شان رسیدم و ماشین های اورژانس و آتش نشانی و حریق را دیدم مطمئن شدم که برای میترا و پسرش اتفاقی افتاده است. وی در حالی که به سختی حرف می زد ادامه داد: بعد از خاموش شدن آتش با مأموران آتش نشانی به داخل خانه دخترم رفتم که جسد نوه و جسم نیمه جان دخترم را دیدم. چند روز بعد و در حالی که مأموران به این نتیجه رسیده بودند که میترا دچار بیمار افسردگی حاد ...
نظری: از شمسایی می خواهم بی انضباطی مرا شفاف بگوید / نمی دانم چرا من را از تیم ملی کنار زدند
اعلام کردم که من جزو کادر فنی هستم حتی اگر شنونده باشم چرا نباید در جلسات حضور داشته باشم و از این موضوع ناراحت شدم و نه بی احترامی و نه توهینی به کسی کرده ام. سنگربان سابق تیم ملی فوتسال ادامه داد: طبق برنامه ریزی که از قبل شده بود من برای جمع کردن وسایل خودم به منزل مراجعه کردم اما نمی دانم در این پنج ساعت چه اتفاقی افتاد و دلیل برکناری من در تیم ملی چه بود. شمسایی شب گذشته ...
نبض معیشت مددجویان کمیته امداد در هزارتوی پاس کاری مسئولان
دچار شدم. در اثر این بیماری، بینایی خود را تاحدودی از دست داده ام. مدتی برای تامین مخارج زندگی، خیاطی می کردم، ولی چون سرم را پایین می گرفتم، ناخودآگاه بی هوش می شدم. این شد که کارفرما از کار بیرونم کرد. او بیان می کند: در تحصیل موفق بودم و در کنکور با رتبه خوب، در رشته مهندسی برق قبول شدم، اما وارد دانشگاه که شدم، همه از من فرار می کردند. متولیان دانشگاه عذر مرا خواستند و گفتند به ...
نقشه شوم پدر و پسر تهرانی برای تاجر ثروتمند / آدم ربایی میلیاردی
خودرو بودم و بعد ماشین توقف کرد. سرگرد قلابی و همدستش مرا داخل خانه ای بردند و شکنجه کردند. آنها با تهدید کارت های بانکی ام را گرفتند و 500 میلیون تومان از حسابم برداشت کردند. بعد از سه روز، دوباره مرا سوار خودرو کرده و دست و پا بسته در یکی از محله های تهران رها کردند. شاکی میانسال ادامه داد: وقتی به سختی دست و پایم را باز کردم یک خودروی دربست گرفته و راهی خانه ام شدم اما به محض ورود ...
تجاوز وحشیانه مرد رمال به دختر تهرانی!
رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر جوانی به نام المیرا آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از یک رمال میانسال که از او سرقت کرده و او را آزار داده بود شکایت کرد. دختر 38 ساله در تشریح شکایتش گفت: من در یک شرکت خصوصی کار می کنم و همراه پدر و مادرم زندگی می کنم. سنم برای ازدواج بالا رفته و همه دوستانم ازدواج کرده اند و من به شدت احساس تنهایی می کنم. چند سال است که خانواده ام به من طعنه ...
از فرزندکشی با ضربات قیچی تا سلاخی یک دختر وسط خیابان
.... خیلی تلاش کردیم تا قانعش کنیم که مواد را کنار بگذارد، حتی چندباری خواستیم او را به کمپ ببریم اما بابک با ما همراهی نمی کرد و می گفت نمی توانم مواد را کنار بگذارم تا اینکه چند روز قبل دوباره با هم دعوا کردیم و من از شدت عصبانیت نتوانستم خودم را کنترل کنم و با یک قیچی ضرباتی به بدن او زدم. دقایقی بعد هم در عین ناباوری متوجه شدم که پسرم به خاطر شدت خونریزی فوت کرده است ...
شرح شگفت دو زندگی در خلال نامه های عاشقانه آنتوان و کنسوئلو دوسنت اگزوپلی
نیستی که چقدر مرا رنج می دهی. همسرش در پاسخ تلگراف شوهرش می نویسد: من از اعماق وجودم گریه می کنم و از اینکه از تو دور باشم، وحشت دارم. در جایی دیگر نیز اگزوپری نوشت: کونسئلو، برای اینکه همسر من هستی از تو تشکر می کنم. اگر کشته شدم، کسی هست که تا ابد منتظر او باشم. این زوج امروز سرانجام با همکاری همدیگر حرفشان را می زنند و برایمان حقیقتی را فاش می کنند که بازتاب نیات آنتوان است. ...
گفتند؛ قرار نیست بهتر شوی... اما شدم
نداشتم . وقتی نوبت به من رسید با خجالت گفتم من فقط کتاب می خوانم .گاهی هم می نویسم. آن روز بچه های انجمن امیدواری زیادی به من دادند. مرا تشویق کردند که درسم را ادامه دهم و طریقه نوشتن را به صورت کاربردی بیاموزم. از آن روز زندگی ام تغییر کرد. اولین کاری که کردم گرفتن گواهینامه برای نشستن پشت فرمان ماشین بود. بعد هم برنامه رمان نویسی روی لپ تاپ نصب کردم تا بتوانم نوشتن را آغاز ...
گفتگو با مادر و دختر قهرمان کاراته کا مشهدی | زندگی به سبک وادوکای
درباره سال های اولی که کاراته را در مشهد شروع کرد می گوید: سال 62 بعد از ازدواج با همسرم که استاد کاراته است، من هم کم کم جذب این رشته شدم. آن زمان رشته های رزمی فقط برای آقایان بود و زمینه ای برای خانم ها وجود نداشت. کاراته را یاد گرفتم و، چون رشته ای نو و تازه بود، خانم های زیادی جذب آن شدند. آن سال ها برای جا انداختن و معرفی کاراته بین زنان خیلی تلاش کردم. تفکر جامعه این بود که رشته های ...
خواستگاری جالب بازیگر مرد ایرانی از دختر مورد علاقه اش
نامه ای می نوشتم که اون رو گم کردم و فکر می کردم تو خونه ایشون جا گذاشتم و هیچ حسی هم نبود، من وقتی ایشون رو دیدم احساس کردم که یه آدم خاصیه و قابل احترامه. که حالا بعد از بیست و چند سال فهمیدم که قابل احترام ترین انسانی هست که من تو زندگیم دیدم و باهاش دوست بودم و بعد از دو سال من در عرض سه روز مثلا خواب ایشون رو دیدم، یاد ایشون افتادم و تو خیابون یه نفر رو دیدم و گفتم مثل اینکه اون ...
داورزنی: هروقت بازنشسته شدم، خودم می روم!
.... آنها روزی مدال ورزشی به گردن خود می انداختند ولی پلاک شان، مدال شد. آنها جان خود را تقدیم کشور کردند. ورزشکارانی که برای تجدید میثاق به سراغ شهدای ورزشکار می آیند به این موضوع فکر می کند که راهشان را ادامه دهند. رئیس فدراسیون والیبال در مورد بازنشستگی خود گفت: من هنوز بازنشسته نیستم و هر موقع بازنشسته شدم، می روم. داورزنی در مورد جلسه آتی هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک گفت: من هنوز دستور جلسه ای دریافت نکرده ام ولی قرار است تصمیماتی در مورد برخی پست ها در کمیته گرفته شود. ...
تجاوز به دختر دانشجوی شهرستانی در خانه هنرمند تهرانی / متهم انکار کرد!
بیاید به همین خاطر با پسر جوانی که در رشته هنر درس می خواند و طراح طلا بود و مدتی قبل او را می شناختم تماس گرفتم.من به او گفتم به خاطر تعطیلی خوابگاه در تهران تنها مانده ام و از او خواستم با ماشین دنبالم بیاید تا چند ساعتی را در خیابان گشت بزنیم.من می خواستم صبح زود و بعد از روشن شدن هوا با اتوبوس به شهرستان محل سکونتم برگردم. با حرف هایش اغفالم کرد این دختر ادامه داد ...
ماجرای پیچیده مانی و نگین/ لطفا حکم دادگاه را اجرا نکنید!
...: یک سال قبل نامادری ام به زور مرا به دادگاه آورد و از من خواست زیر برگه هایی را که نمی دانستم چیست امضا کنم. من بعد از امضا متوجه شدم نامادری ام علیه مانی شکایت و او را متهم به آزار من کرده است.اما این شکایت دروغ است. این دختر گفت: من بعد از ازدواج با مانی به ترکیه رفتم اما وقتی به ایران برگشتیم بار دیگر پدرم با من درگیر شد .او تحت تاثیر حرف های نامادری ام مرا به تیمارستان برد و آن جا بستری کرد.اما اگر حکم مانی اجرا شود، پدر و نامادری ام مرا اذیت می کنند و زندگی من در خطر است. حالا به دادگاه آمده ام تا از قضات کمک بگیرم. ...
حرف های دختری که مورد آزار خواستگارش قرار گرفت؛ به خاطر مادرش بخشیدم!
شد نتوانم مقاومت کنم و گذشت کردم. با شهاب چطور آشنا شدی؟ او خواستگار من بود. ما دوستی خانوادگی داشتیم. یک روز گفت از من خوشش آمده و می خواهد خواستگاری کند، اما قبل از اینکه با خانواده اش به طور رسمی به خانه ما بیاید می خواهد چند جلسه ای مرا ببیند و بیشتر با هم آشنا شویم و اگر نظر هر دو مثبت بود، بعد خانواده ها با هم صحبت کنند. من هم حرفش را باور کردم و... شهاب با ...
نقشه سیاه دو پسر برای هفت زن و دختر تهرانی
. کارشناسان پزشکی قانونی، مواد بیهوشی را در خونم تشخیص دادند که حاوی هروئین بود. بر اثر مواد بیهوشی مغزم دچار التهاب شده و هنوز بعد از گذشت چند ماه دارو می خورم و به حال عادی برنگشته ام. سومین شاکی گفت: بعد از آشنایی با آرش، او برایم اسنپ گرفت تا به دیدنش بروم. بین راه او مرا با آبمیوه مسموم کرد و وقتی به هوش آمدم فهمیدم به من تعرض شده است. آرش و دوستش به زور رمز کارت عابربانکم را گرفتند و مرا ...
قتل در یک دعوای خانوادگی؛ رفتارهای مقتول عجیب بود!
برای شناسایی مخفیگاه وی ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل تیم جنایی دریافت که متهم به یکی از استان های اطراف تهران فرار کرده است. به نقل از همشهری، با این سرنخ، مأموران راهی مخفیگاه متهم فراری شدند و او را دستگیر کردند. متهم دیروز به تهران منتقل شد و وقتی پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت به قتل اقرار کرد و گفت مقتول فامیل دورش بوده است. وی درحالی که به شدت پشیمان بود، گفت: هرگز قصد گرفتن ...
ماجرای طلاق عجیب عروس تهرانی | خیانت عجیب داماد جوان به همسرش
مجتمع قضایی خانواده ،دختری جوان در حالی که یقه پسر جوان را گرفته بود با گریه فریاد می زد: کیان تو به من خیانت کردی تو بهم دروغ گفتی تو جوانی من را تباه کردی! پسر جوان هم جواب می داد: مهسا جان اشتباه می کنی بخدا من کاری نکردم من تو را دوست دارم. در همین میان منشی دادگاه زوج جوان را به داخل شعبه هدایت کرد و مهسا با فاصله از همسرش روی صندلی نشست. چند دقیقه بعد قاضی رو به م ...
شنبه ها، آسایشگاه کهریزک بوی خانه می دهد
. دچار ضعف سیستم عصبی و افسردگی شدید شده بودم. یک روز به پیشنهاد مامانم برای توزیع میوه در اینجا همراهشان بودم که متوجه حضور چنین گروهی شدم. از آن وقت مدام با آسایشگاه تماس می گرفتم که بتوانم عضو گروه نیکوکاران شوم، اما آن زمان مثل حالا نبود که بتوانی با سن کم به عنوان نیروی افتخاری به راحتی در اینجا کار کنی. بالاخره بعد از کلی پیگیری به عنوان کوچک ترین عضو مرا پذیرفتند. روزهای اول به دلیل شرایط ...
شهاب حسینی ممنوع الخروج شد | واکنش شهاب حسینی به ممنوع الخروج شدنش از کشور
کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری ...