سایر منابع:
سایر خبرها
بود و با هم در تجمع دستگیر شدیم. یک ماجرای جالب دیگر هم برایتان تعریف کنم؛ در زندان یکی از رفقای ما دستش را می شست که یک آلمانی قوی هیکل محکم کوبید در گوشش. به من خیلی بر خورد. یک پای این رفیق ما هم معلول بود. با این اتفاق افتاد رفتم که واکنشی نشان دهم که مأموران زندان جلویم را گرفتند. دلم رضایت به سکوت و بی تفاوتی نمی داد. زمان هواخوری به بچه ها گفتم بیایید چند نفری با هم برویم و من خیلی محترمانه ...
استخدام تا امروز) قرار دارند و دلسوزانه و مسئولانه درصدد حل مشکل به نحو درون دانشگاهی هستند و همواره به شما تأکید کرده اند که اخلاقاً درست نیست که پرونده یک عضو هیئت علمی پس از 16 سال تدریس دچار مشکل شود که: دانشجویان به مدیر گروه گفتند که چرا دکتر مصباحیان را اخراج کردید، آقای غفاری توضیح داده اند که اصلاً اخراجی در کار نیست. بچه ها پرسیده اند پس چه مشکلی هست؟ آقای غفاری همهٔ این مواردی که گفتم را ...
ر یوتیوب چندین میلیون بیننده دارد، به ویژه نوجوانان خیلی او را دنبال می کنند و این را برای آینده فرانسه خطرناک می دانستند. این موضوع تا جایی پیش رفت که بازدید ویدئو ها به پنج، شش میلیون رسید و یوتیوب تمام ویدئوها را حذف کرد و همه از این تصمیم یوتیوب متعجب شدند؛ چراکه شاید در آن زمان تصمیم به این حد از خشونت آزادی بیان اینترنت در فرانسه را خدشه دار نکرده بود. در ادامه به بررسی کارنامه حرفه ...
به گزارش از خبرگزاری رویترز؛ مرکز این خشونت ها که پس از نزدیک به 2 ساعت با پراکنده شدن معترضان پایان یافت، میدان ریپابلیک مرکز سنتی برگزاری تظاهرات در پاریس بود که کردها پیش از آغاز درگیری، در آن گردهمایی مسالمت آمیزی برپاکرده بودند. پلیس فرانسه در پی کشته شدن سه تن در حمله روز جمعه فرد مسلحی به مرکز فرهنگی کردها و قهوه خانه نزدیک آن در یک محله پر رفت و آمد پاریس، مرد 69 ساله ای را که ...
؛ درگیری معترضان کُرد با پلیس! بازجویان در پی بازجویی از این مرد مظنون، انگیزه نژادپرستانه را به اتهامات اولیه قتل و خشونت با کاربرد اسلحه او افزودند و دفتر دادستانی پاریس اعلام کرد که بازجویی از این مظنون ادامه دارد. کردهای خشمگین بعداز ظهر جمعه نیز با پلیس درگیر شده بودند. به گزارش روز جمعه ایرنا؛ پس از تیراندازی یک فرد مسلح به سمت مردم و قتل سه تبعه کرد فرانسوی ...
هیولا نمی بینم، او را به عنوان کسی می بینم که وقتی برای اولین بار او را ملاقات می کنیم، آنچه را که زندگی به او داده است را پذیرفته است. او خانه و خانواده اش را در زلزله از دست داده است و دیگر هیچ آرزویی ندارد. اما پس از آن، به دلیل فیلمبرداری فیلم، این شانس را پیدا می کند که در یک خانه خوب زندگی کند، او این دوستی پیدا می کند که مانند یک همسر جایگزین می شود و حتی صحبت هایی در مورد بچه دار شدن با او ...
، خود را به معرکه های نبرد سوریه و عراق می رساندند تا در مصاف جان و جهاد حاضر شده و آرزوی شهادت را در هر بادیه و دامن های جستجو کنند. در بخشی از این کتاب می خوانیم: شب قبل، از دفتر روزنامه تماس گرفتند و سفارش گزارش تصویری ای را از اعتراضات خیابانی دادند. حوصله دردسر و درگیری نداشتم؛ اما اجاره خانه عقب افتاده بود و آخر ماه بی پول بودم. سفارش را قبول کردم. محمد ثامن را راهی ...