سایر منابع:
سایر خبرها
علت جوش صورت چیست؟ اگر بخواهیم در مورد علت ایجاد جوش روی صورت صحبت کنیم، باید گفت که جوش زدن به واسطه اختلال بخش های تولید کننده چربی پوست ایجاد می شود. در این صورت، اگر بیش از اندازه فعال شوند، مقدار بسیار زیادی چربی تولید می کنند و باعث جوش در نقاط مختلف می شوند. به واسطه ارگانیسم های زنده میکروسکوپی که روی پوست انسان قرار گرفته اند، در این حجم چربی اسیر شده و از این طریق شاهد ایجاد آلودگی و ترشحات هستیم. با ای ...
گسیل دارد. همزمان با مسیح سایر چهره های برانداز از جمله مریم رجوی نیز برای فعال کردن بخش های دیگر اروپا علیه ایران عازم ایتالیا و آلمان و انگلیس شدند. این تصویر توهمی اما خیلی زود بر باد رفت. بعد از آنکه آذرماه امسال مکرون با چهره ای خندان سالن کنفرانس بغداد را در کنار امیر عبداللهیان قدم زنان طی کرد و جوزف بورل نیز فرصت را برای چیدن مجدد میز مذاکره با تهران فراهم دید، اپوزیسیون نیز زبان به اعتراف ...
. روزنامه "فایننشال تایمز" به نقل از چهار منبع آگاه نوشته که پاریس و برلین در نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در هفته گذشته حمایت خود را از این اقدام ابراز کرده اند. صدیقی: با خدمت هم نمی توانید مردم را راضی کنید صدیقی امام جمعه موقت تهران در مراسم تودیع و معارفه فرماندهان انتظامی تهران گفت: شما با خدمت هم نمی توانید مردم را راضی کنید، با یک بهانه ای تمام رشته هاه ما با یک لحظه ...
از بم برای پوشش مراسم امروز، به دهبکری می آیند. آن ها هم دائم از ویژگی های بامزه خانم عارفی می گویند و مدیریت یک زن، آن هم با اخلاق خانم عارفی بر اداره ارشاد شهرشان را لطف خدا می دانند. به خانم عارفی می گویم خوش به حال مردم شهرتان که بالاترین مقام فرهنگی اش، یک زن با این همه روحیه و حال خوش است. جوابش اما مثل دیوارهای ارگ قدیم بم، آوار می شود روی سرم: ما بمی ها ظاهرمون شاید خندون باشه ...
می رفتم مدرسه. اما تیر زدند و من خشکم زد. توی کوچه. باد، چادرم را از سرم انداخت. مردم می دویدند. بچه ها شلوارشان را خیس کردند. دست ها توی هوا تکان می خورد. صدایم می زدند: آهای دختر. خااانوم. بیا اینجا. سرتو بدزد. مگه نمی بینی؟ جنگ شده! دست روی دست کوبید و آه کشید: می بینی حنان جان؟ جنگ همین طوری شروع شد. انگار نه انگار. الکی الکی. دلشان خواست و یکهو ریختند روی زار و زندگیمان. من اما برای ...
دریافت 2 MB
.... هرچه گفتند تو هم بیا بریم دیدن امام گفت نه، بیام برم به امام بگم جنگ چی ؟ چی کار کردیم ؟ شما برید، من خودم تنها می رم شناسایی گلوله ی توپ که خورد زمین ، حسن دستی به صورتش کشید . دو ساعتی که زنده بود، دائم ذکر می گفت. فکر نمی کردم که دیگه این صدا را نشنوم. 100- بلند بلند گریه می کردند . دخترش را که آوردند، گریه ها بلند تر شد. شانه های فرمانده سپاه می لرزید. بازوش را گرفتم گفتم شما ...